من یه مدتیه که به طور جدی افتادم دنبال یادگیری مکالمه زبان انگلیسی، وای که چه دنیای جدیدی به روم باز شده! اولش یکم سخت بود، مخصوصاً اون لهجههای مختلفشون که آدم قاطی میکنه، ولی کم کم دارم راه میافتم.
یکی از بزرگترین فایدههاش اینه که دیگه لازم نیست برای دیدن فیلم و سریالهای مورد علاقهام منتظر زیرنویس بمونم! خیلی حال میده وقتی میفهمی دقیقا چی میگن و از اون شوخیهای کوچیک هم جا نمیمونی. انگار یه پرده از جلوی چشمات کنار رفته و میتونی ارتباط خیلی بهتری با اون دنیا برقرار کنی.
بعدش، بحث سفر رفتن خیلی جذابتر شده. قبلاً هر جا میرفتم یه جورایی دست و پا شکسته با بقیه حرف میزدم و همیشه یه استرس کوچولو همراهم بود که نکنه منظورمو درست نفهمند یا من حرف اونا رو درست متوجه نشم. ولی الان خیلی راحتترم، میتونم سوال بپرسم، آدرس پیدا کنم، با مردم محلی گپ بزنم و کلاً حس بهتری دارم. انگار یه جور حس استقلال بیشتری بهم میده.
از نظر کاری هم که نگم براتون! الان خیلی از شرکتها دنبال کسایی میگردن که انگلیسیشون خوب باشه. حتی اگه کارم مستقیماً به زبان انگلیسی ربطی نداشته باشه، دونستنش یه جور امتیازه. خیلی از منابع آموزشی خوب، مقالات تخصصی و حتی نرمافزارهایی که باهاشون کار میکنم، انگلیسی هستن و الان خیلی راحتتر میتونم ازشون استفاده کنم و اطلاعاتم رو بهروز نگه دارم.
یه چیز جالب دیگه هم اینکه، وقتی انگلیسی بلدی، انگار با آدمهای بیشتری میتونی ارتباط برقرار کنی. کلی دوستای جدید از کشورهای مختلف پیدا کردم و با فرهنگهای مختلف آشنا شدم. این خیلی دید آدم رو بازتر میکنه و باعث میشه دنیا رو از زاویه دیگهای ببینی.
یادمه یه زمانی میخواستم یه وبسایت برای خودم درست کنم و دنبال یه قالب ورد پرس خوب میگشتم. خیلی از آموزشهای خوب و حرفهای که پیدا میکردم انگلیسی بودن و کلی کلمه و اصطلاح تخصصی توشون بود که هیچی ازشون نمیفهمیدم. ولی الان خیلی راحتتر میتونم این آموزشها رو دنبال کنم و حتی با انجمنهای آنلاین خارجی هم تعامل داشته باشم و سوالاتم رو بپرسم.
خلاصه که یادگیری مکالمه زبان انگلیسی یه جور سرمایهگذاری روی خودته. درهای جدیدی رو به روت باز میکنه، اعتماد به نفست رو بالا میبره و باعث میشه حس بهتری نسبت به خودت و دنیای اطرافت داشته باشی. اگه هنوز شروع نکردین، به نظر من حتماً یه تلاشی بکنین، ضرر نمیکنین!
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)