­چگونگی تشکیل پیوند در ترکیبات کوئوردیناسیون
در زمینه تشکیل کمپلکس تاکنون نظریات متعددی از قبیل نظریه پیوند والانس، نظریه میدان بلور نظریه میدان لیگاند، نظریه اوربیتال ملکولی و مدل همپوشانی زاویه­ای ارائه شده است. نظریه پیوند والانس برای ترکیبات کوئوردیناسیون اولین بار توسط لینوس پائولینگ پیشنهاد شد. از آن­جایی که این نظریه قدیمی­ترین نظریه در مورد تشکیل پیوند است و توجیه بسیاری از خواص ترکیبات کمپلکس بر اساس آن کاری دشوار و در بعضی موارد غیر ممکن است، در نتیجه از بحث در مورد آن خودداری می­شود.


1-1-1- نظریه میدان بلور (CFT)
نظریه میدان بلور اولین بار در سال 1929 توسط هانس بته به این صورت ارائه شد که لیگاندها را به شکل بار نقطه­ای منفی یا دو قطبی خنثی با اتم­های منفی که یون فلز مرکزی را احاطه کرده­اند در نظر گرفته شد. تنها عامل موثر در تشکیل پیوند، نیروی جاذبه الکترواستاتیک (یونی) بین بار منفی لیگاند و بار مثبت فلز است. بر هم­کنش الکترواستاتیک موجب کا هش همترازی9 اوربیتال­های d می­گردد و بسته به میزان بر هم­کنش و همچنین نوع تقارن این اوربیتال­ها به شکل­های مختلف (شکل 1-1) شکافته می­شوند] 42[. میزان شکافتگی اوربیتال­های d توسط محاسبات مکانیک کوانتومی قابل محاسبه است. با انجام این محاسبات انرژی ترازهای مختلف در میدان هشت­وجهی بر حسب پارامتر شعاعی میدان بلور،Dq ، تعیین می­گردد و برای تقارن پایین­تر از پارامترهای دیگر Cp، Dt، Ds استفاده می­شود. ناهمخوانی بین نتایج تجربی و مقادیر محاسبه شده از این نظریه که ناشی از بی­توجهی به همپوشانی اوربیتال­های فلز و لیگاند است، لزوم پرداختن به یک نظریه کامل­تر را روشن می­سازد.


1-1-2- نظریه میدان لیگاند (LFT)
در نظریه میدان لیگاند که شکل اصلاح شده میدان بلور است، برهم کنش الکترواستاتیک محض بین فلز و لیگاند را تعدیل نموده و در عوض همپوشانی بین اوربیتال­های به میزان برهم­کنش لیگاند و فلز بستگی دارد. در یک میدان هشت­وجهی (Oh) میزان این شکافتگی به صورت حاصل­ضرب تابع خاص لیگاند (f) و تابع فلز (g) مشخص می­شود d در کمپلکس





با مطالعه طیف الکترونی و جابه­جایی نوار جذبی در طیف الکترونی تعداد زیادی از کمپلکس­های فلزات واسطه، که یا از یک یون فلز مرکزی یکسان و لیگاند­های مختلف تشکیل و یا از یک لیگاند یکسان و یون­های فلزی متفاوتی تهیه شده­اند، می توان لیگاند­ها و یا یون­های فلزات واسطه را بر اساس قدرت شکافتگی اوربیتال­های d و افزایش Dq در دو سری مجزا مرتب نمود.
این دو سری که سری اسپکتروشیمیایی لیگاند و سری اسپکتروشیمیایی فلز نامیده می­شوند، در زیر مشخص شده است.





سری اسپکتروشیمیایی برای لیگاند­ها
I- < Br- < Cl- < F- & Urea < OH- < acetate < oxalate < H2O < NCS-< glycIine < pyridine & NH3 < en < SO32- < dipyridine & o-phen < NO2- < CN-

سری اسپکتروشیمیایی برای فلزات
(Mn2+ < Ni2+ < Co2+ < Fe2+ < V2+) < (Fe3+ < Cr3+ < V3+ < Co3+) < Mn4+ < (Mo3+ < Rh3+ < Ru3+) < Pb4+ < Ir3+ < Re4+ < Pt4