صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 42

موضوع: ◄*♥*► ويژه نامه ميلاد فرخنده مولي الموحدين ،حضرت علي (ع) و روز پدر ◄*♥*►

  1. #21
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    11898806516929560433

    درختان غزل، پیراهنی از تصنیف پوشیده‏ اند.


    چهره پروانه ‏های احساس، گل انداخته است.
    بوی عشق همه جا را متبرک کرده است.
    عقربه ‏ها، به مهمانی خنده رفته ‏اند .

    امروز، پنجره‏هایی رو به بی‏کران احدیت باز
    می‏شود و دریاها، صف‏ به‏ صف،جام ‏وصل‏ می‏نوشند.

    دست‏های نیازمندان، آستانی می‏ یابند لبریز از استجابت .
    همه آن‏چنان سپید شده‏ اند که از رنگ طلوع هم پیشی گرفته ‏اند.


    امروز، چشمه ‏های ازلی، در مصراع نگاه شاهدان تقّرب جاری است.
    روز اهدای عشق همیشگی به زمین است.

    با یک گل، بهار می‏آید و سرسبزی فراگیر می‏شود.
    منظومه‏ های روح‏نواز شاعران، چه به موقع رسیده ‏اند ؛

    با تن‏پوشی از تصنیف!
    دل را بردار تا هرچه سریع‏تر، خود را به هلهله کائنات
    و جشنی که برپا شده است برسانیم.
    12508555885925123443






    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #22
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    37208163455260383377




    شیر خدا شاه ولایت علی
    صیقلی شرک خفیّ و جلی

    روز احد چون صف هیجا گرفت
    تیر مخالف به تنش جا گرفت

    غنچه ی پیکان به گل او نهفت
    صد گل راحت ز گل او شکفت

    روی عبادت سوی محراب کرد
    پشت به دردسر اصحاب کرد

    خنجر الماس چو بفراختند
    چاک بر آن چون گـُلـَش انداختند

    غرقه به خون غنچه ی زنگارگون
    آمد از آن گلبن احسان برون

    گل گل خونش به مصّلا چکید
    گفت، چو فارغ ز نماز آن بدید

    این همه گل چیست تهِ پای من
    ساخته گلزار، مصّلای من

    صورت حالش چو نمودند باز
    گفت که سوگند به دانای راز

    کز اَلـَم ِ تیغ ندارم خبر
    گرچه زمن نیست خبردارتر

    طایر من سدره نشین شد چه باک
    گر شودم تن چون قفس چاک چاک

    «جامی» از آلایش تن پاک شو
    در قدم پاکروان خاک شو

    باشد از آن خاک به گردی رسی
    گرد شکافیّ و به مردی رسی





    12508555885925123443




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #23
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    73244390944925452157



    مادری شبیه مریم


    31274884887284586799


    به طواف آمده بودی و خداوند، آرامش را در قدم زدنت به تصویر کشیده بود.
    طوافت، به حریر می‏مانست که نسیم در آن پیچیده باشد.

    تو آن روز، به ساره، آسیه و مریم بیشتر شباهت داشتی.
    طواف می‏کردی و قدم‏هایت می‏رفت که سنگین بشود.


    اول به روی خودت نمی‏آوردی؛
    اما با پاهایت که انگار در تپه‏ای شنی فرو می‏رفتند، چه می‏توانستی بکنی؟

    چه کسی فکرش را می‏کرد که تقدیر، تو را به این سمت کشانده است؟
    ماجرای بی‏سابقه تو، در فهم مردم کوچه و بازار نمی‏گنجید.


    نگرانی‏ات را این سو و آن سو می‏کردی ؛
    تا شاید بتوانی از ازدحام نگاه‏ها، در امان بمانی.

    کافی بود تنهایی‏ات را به پرده کعبه بیاویزی و بی‏آنکه تصورش
    را بکنی، به جذبه دیوار شکافته برسی.

    حالا شبیه مریم شده بودی؛
    قدیسه‏ای که ناله ‏های ناگزیرش را نه در سایه درخت خرما
    بلکه در امن‏ترین خانه آفرینش حبس کرده بود.


    31274884887284586799




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #24
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    35323300892683381967
    04964093336781174836
    93211054490318339901




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #25
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    00136889611306193037

    راز این نام بزرگ

    40194516993594533351

    نامت بلند است؛
    چونان پیشانی‏ات که خود، معراج آفتاب است و رویشگاه ماه.

    آراسته به هزار ستاره روشن و روحت، اقیانوسی که تلاطم
    و سکوت، بی‏قراری و آرامش و خشم و لبخند را به هم آمیخته، در خویش گرد آورده است.


    تو را چنان که باید نمی‏شناسم؛
    نه من، که هیچ کس را یارای شناخت کاملت نیست؛

    چرا که فراتر از ادراک یک جانبه نگر انسانی
    «نه بشر توانمش خواند نه خدا توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را»

    نامت بلند است؛
    به بلندی انسانی که با صداقتی یگانه و راستین، لباس «الست»
    می‏پوشدو حیلت‏ها و نفاق‏ها را می‏فهمد.

    نامردمی‏ها را، عهد شکستن‏ها را و نیرنگ‏ها را می‏بیند و استخوان در
    گلو صبر می‏کند. طبیعت زلال و چاه تنهایی را محرم اسرار خود می‏کند؛

    آن‏گاه که مردمان را جز متاع گندیده دنیا در دل و ترس
    از زورمندان و طمع زرمندان در چشم نیست.

    روحت بلند است؛ چونان نامت، با غربتی به ژرفای تاریخ پیوسته.
    نمی‏دانم چرا هر وقت نام بزرگت را می‏شنوم
    بی‏اختیار قلبم می‏شکند و اشک در چشمانم می‏سوزد.

    نمی‏دانم راز این بزرگی و مظلومیت، قدرت و غربت و بلندا و بندگی چیست؟
    نمی‏دانم راز علی چیست؟ راز تنهایی و چاه، هیبت و صبر؛
    راز استخوان شکسته در گلو چیست؟

    راز مردی که درِ خیبر را با ضربتی از جای می‏کند و پر هیبت‏ترین
    پهلوانان قریش را با دبدبه و کبکبه‏شان، به زمین می‏کوبد، راز فریادی با آن
    رسایی نشسته بر قله سکوت، راز آن سکوت غریب چیست؟


    نامت بزرگ است؛ نام غیور غریبت.
    نامی که چون حرف رسالت و دین، نام محمد و نجات انسان
    پیش می‏آید، در عین غیرت و قدرت، سیلی خوردن فاطمه علیهاالسلام را می‏بیند و سکوت می‏کند.

    نمی‏دانم راز این نام بزرگ، این روح غریب چیست؟


    20743011346988990562

    داوود خان‏ احمدی




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #26
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    24429547533500592354


    اوج تـفـوق بربشر وی را نـه حـد است
    فـخـر بشر در کـبرياء مولود کعبه است


    درجسم قرآن گشته جان آن عصمت دين
    مـرآت حـق وحـق نما مولود کعبه است


    کعـبه چـرا افـراخـته است با سرفـرازی؟
    آن راچون عز و علاء مولود کعبه است


    آن کس ، به هـنگـام نـمـازی بی هـمانند
    يک سجده اش گشته دعامولودکعبه است


    گويي که از روز الست در گوش هستی
    قـدسـی دم قـالـوا بـلی مولود کعبه است


    گر بودی اش کوه طلا بخشيدی يك جا
    دانی که باشد بوالسخاء؟ مولود کعبه است


    ازسوی حق اعطاء شدش، حکم ولايت
    بعد از نـبی شد پيشوا مولود کعبه است


    چشم سـما مانند وی هـرگـز نديده است
    مـثـلش نيامـد در ثــری، مولود کعبه است


    ازپل چسان خواهی گذشت ای کوردرشب
    برتو چو تـنــــها رهـنـما مولود کعبه است


    در کــربـلا آن عـا شـقـان راسـتين را
    آرا سـتـه بـهـر فــدا مولود کعبه است



    06909940961585621211




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #27
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    08019883162410742824


    باز پيچيده به هر كوي و مكان بوي علي (ع)
    هر دل غمـزده اي آمده در كوي علـي (ع)


    حوريانـي ز بهــشت آمـده در ميــلادش
    خانه ی كعبـه منوّر شـده از روي علي( ع)


    فاطمـه بنت اسـد مـادر آن شيـر خـدا
    فاطمـه بنت نبي همسر دلجوي علي (ع)


    عارفـان جلـوه حق را ز كجـا مي طلبند
    گو تماشـا بكنند از گُل خوشبـوي علي( ع)

    هيـچ آييـنه جمـال ازلـي را ننمـود
    بهتـر از معرفـت و سيرت نيـكوي علي(ع )


    در شـب كفـر و ستم دين خـدا پا نگـرفت
    مگـر از نـور دل و قـوت بازوي علـي (ع)


    يارب از دسـت علـي كوثر لبريـزم بخـش
    تا ببوسـم زصفا دسـت علـي روي علي( ع )

    آنكه عمـري به گناه و غم و غفلـت گذراند
    امشب از عشق علي گشته ثناگوي علـي( ع)


    69188230828996237074




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #28
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    20568102623453641120
    71844503200007194799
    71695599916464694779
    71844503200007194799

    شب بودوماه واختر و شمع ومن وخیال
    خواب از سرم به نغمه مرغی پریده بود

    در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت
    رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود

    درعالم خیال به چشم آمدم پدر
    کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود

    موی سیاه او شده بود اندکی سپید
    گویی سپیده از افق شب دمیده بود

    یاد آمدم که در دل شبها هزار بار
    دست نوازشم به سر و رو کشیده بود

    از خود برون شدم به تماشای روی او
    کی لذت وصال بدین حد رسیده بود

    چون محو شد خیال پدر از نظر مرا
    اشکی به روی گونه زردم چکیده بود


    71844503200007194799
    71695599916464694779
    71844503200007194799





    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #29
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    38965682029935105895

    شانه هایت، ستون محکمی است پناهگاه امن خانه را.

    دست در دستانم که می گذاری،
    خون گرم آرامش، در کوچه رگ هایم می دود.



    در برابر توفان های بی رحم زندگی می ایستی؛
    آن چنان که گویی هر روز از گفت وگوی کوهستان ها باز می آیی.



    لبخند پدرانه ات، تارهای اندوه را از هم می دراند.

    تویی که صبوری ات، دل های ناامید را سپیده دم امیدواری است. مرامنامه دریا را روح وسیعت به تحریر می آید؛
    آن هنگام که ابرهای دلتنگی، پنجره های خانه را باران می پاشند.



    آسمان همواره بوسه بر پیشانی بلندت را آرزومند است
    روزت مبارک مهربان پدرم




    57855205885879533826
    35323300892683381967
    57855205885879533826




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #30
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    38106535003699814331


    عن ابی الحسن موسی(ع) قال:

    سال رجل رسول الله(ص): ما حق الوالد علی ولده؟ قال: لا یسمیه باسمه،
    و لا یمشی بین یدیه، و لا یجلس قبله و لا یستسب له.


    از امام کاظم(ع) نقل شده که فرمود:


    مردی از پیامبر خدا(ص) سؤال کرد: حق پدر بر فرزند چیست؟
    حضرت فرمود: 1 - او را با نام صدا نکند - 2در راه رفتن از او جلو نیفتند.
    3 - قبل از او ننشیند. 4 - کاری انجام ندهد که مردم پدرش را فحش بدهند.


    بحار الانوار، ج 74، ص 45.



    62690317320432190655




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/