نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: اسیدپاشی به داماد کنار ماشین عروس!

  1. #1
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    اسیدپاشی به داماد کنار ماشین عروس!

    اسیدپاشی به داماد کنار ماشین عروس!


    داماد وقتی خواست سوار ماشین گل‌زده شود از سوی جوان کینه‌جو هدف حمله اسیدپاشی قرار گرفت.

    به گزارش وطن امروز، چند ساعتی بیشتر به جشن نمانده بود که نقشه مرد ناشناسی برای برگزار نشدن جشن همه را غرق سکوت و نگرانی کرد.

    مرد ناشناس که صورت خود را پوشانده بود با موتورسیکلتش برابر ماشین گل‌زده توقف کرد و از زیر لباسش قوطی پلاستیکی را بیرون آورد و مایع درونش را روی صورت داماد ریخت.

    با فریادهای «سوختم، سوختم» مردم به کوچه ریختند و با دیدن جوان کت و شلوارپوش که تاب و قرار نداشت شوکه شدند. یکی از همسایه‌ها پس از روبه‌رو شدن با این صحنه سریع به خانه دوید و با سطل پر از آب برگشت و آن را روی مرد جوان پاشید. با انتقال مرد جوان به بیمارستان برای مداوای تخصصی، تیمی از کلانتری 125 اصفهان برای بررسی ماجرا وارد عمل شده و از قربانی اسیدپاشی بازجویی کردند.

    تازه‌داماد به آنان گفت: پس از عقد با دختر مورد علاقه‌ام چندین بار توسط جوانی تهدید شده بودم و وی پشت تلفن مدام مرا تهدید می‌کرد اگر از دختر مورد علاقه‌ام جدا نشوم عاقبت شومی در انتظارم خواهد بود. ابتدا تهدیدهایش را جدی نمی‌گرفتم ولی پس از مدتی که وی دست‌بردار نبود. به مرد مزاحم اخطار دادم که اگر دست از مزاحمت‌هایش برندارد پلیس را در جریان خواهم گذاشت.

    وی در ادامه افزود: چند هفته‌ای از مزاحمت‌های مرد ناشناس راحت بودم تا اینکه از هفته پیش تا امروز که قرار بود مراسم ازدواج‌مان برگزار شود مدام مورد تهدید قرار گرفتم و هنگامی که در حال گل زدن به ماشین عروس بودم موتورسیکلتی کنارم توقف کرد و جوانی که صورتش را پوشانده بود يك بطري از زیر لباسش بیرون آورد و مایعی که داخل آن بود را روی صورتم پاشید و دیگر نفهمیدم چه شد؛ از درد و سوزش به خودم می‌پیچیدم.

    در ادامه کارآگاهان برای شناسایی مرد اسیدپاش تجسس‌های میدانی خود را آغاز کردند و همسر قربانی را مورد بازجویی قرار دادند که وی نیز گفت: سال گذشته جوانی به نام «محمد» چندین‌بار برای من مزاحمت ایجاد کرده و از من خواستگاری کرد که از وی خواستم دیگر مزاحمم نشود وگرنه شکایت خواهم کرد که محمد نیز دست از سرم برداشت تا اینکه با «محسن» ازدواج کردم و هرازگاهی مرد جوان دوباره تهدیدهای خود را شروع می‌کرد و می‌گفت اگر با وی ازدواج نکنم همسرم را به قتل می‌رساند. ابتدا تهدیدهایش را زیاد جدی نمی‌گرفتم و از سویی نمی‌توانستم ماجرا را برای همسرم تعریف کنم تا اینکه امروز که آرایشگاه بودم یکی از بستگانم زنگ زد و ادعا کرد همسرم هدف اسیدپاشی قرار گرفته است، باورم نشد و وقتی به بیمارستان آمدم متوجه شدم محمد چه بلایی سرمان آورده است.

    با ادعای عروس، تیم تجسس تماس‌های وی و همسرش را تحت بررسی قرار دادند و شماره کسی که با آنان تماس گرفته بود را ردیابی کردند که مشخص شد صاحب خط، جوانی به نام محمد است که چندین‌بار به خاطر ضرب و جرح دستگیر شده است.

    به این ترتیب دستگیری جوان شرور در دستورکار پلیس قرار گرفت و پس از چندین روز تعقیب و مراقبت، ماموران موفق شدند وی را که قصد فرار داشت دستگیر کنند. این جوان که از دیدن پلیس شوکه شده بود در بازجویی‌ها ادعای بی‌گناهی می‌کرد ولی پس از اینکه در بازرسی از خانه‌اش قوطی اسید پیدا شد و معاینات پزشکان نیز نشان داد قطراتی از اسید دست‌های وی را سوزانده است لب به اعتراف گشود و گفت: من عاشق «زهره» بودم و چندین بار نیز از وی خواستگاری کردم ولی وی به دلیل اینکه من تا چند سال پیش شرارت می‌کردم و هر روز در محله‌مان با این و آن درگیر می‌شدم حاضر به ازدواج با من نبود و اصرارهایم به جایی نرسید.

    مرد اسیدپاش در ادامه افزود: پس از اینکه فهمیدم زهره با جوان دیگری عقد کرده است بسیار ناراحت شدم و به دلیل علاقه‌ای که به وی داشتم خواستم به هر طریقی که شده نگذارم این ازدواج صورت بگیرد، بنابراین با استفاده از شماره تلفنی که از داماد به دست آورده بودم هرازگاهی وی را تهدید می‌کردم و می‌خواستم دست از زهره بردارد و گاهی نیز دختر مورد علاقه‌ام را تهدید می‌کردم که به این ازدواج پایان دهد ولی تهدیدهایم به جایی نرسید تا اینکه شنیدم آنها قرار است ازدواج کنند، خیلی ناراحت و عصبانی بودم، بدین ترتیب تصمیم گرفتم برای انتقامگیری به صورت مرد جوان اسید بپاشم و عروسی آنان را به عزا تبدیل کنم بنابراین از مغازه‌ای اسید خریدم و داخل یک بطری پلاستیکی ریختم و صورتم را با پارچه سیاهرنگ پوشاندم و مقابل خانه داماد رفتم و در یک لحظه تصمیم به انجام این کار گرفتم و اسید را روی صورتش ریختم.

    با اعترافات خواستگار کینه‌جو، پرونده وی پس از تکمیل تحقیقات و به دستور بازپرس جنایی روانه زندان شد. بنابراین گزارش، در پی این اسیدپاشی به صورت مرد جوان وی از ناحیه چپ صورت دچار سوختگی شده است که تلاش پزشکان برای بهبود صورت وی ادامه دارد.
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. کاربر مقابل از mehraboOon عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/