صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16

موضوع: ترجمه متون ادبی

  1. #11
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    35
    تشکر تشکر کرده 
    0
    تشکر تشکر شده 
    1
    تشکر شده در
    1 پست
    قدرت امتیاز دهی
    14
    Array

    پیش فرض

    زبان گفتاری

    در هر زبان؛ هر کلمه به همان صورتی که گفته می شود نوشته نمی شود. زبان فارسی نیز از این قاعده مستثنا نیست. در زبان فارسی در مقایسه با برخی زبان ها از جمله انگلیسی؛ بسیاری از کلمات صورت گفتاری و صورت نوشتازی یکسانی ندارند.


    برای مثال کلمات "تهران" و "می روم" صورت های نوشتاری و کلمات "تهرون" و "می رم" صورت های شکسته یا گفتاری اند. تفاوت میان زبان گفتار و زبان نوشتار در چهار زمینه ی عمده ی زیر است : کلمه؛ تعبیر اصطلاحی؛ ساخت یا نحو جمله؛ و آهنگ جمله. مثال :


    برخیزید و دستتان را به من بدهید.



    مثال فوق صورتی نوشتاری دارد. برای تبدیل این صورت به صورت گفتاری می توان به طرق زیر عمل کرد :



    الف) شکستن کلمات و تغییر تلفظ آنها : برخیزین و دستتونو به من بدین؛

    ب) استفاده از کلماتی که در زبان گفتار به کار می رود؛ مثل "پاشین" به جای "برخیزین" : پاشین و دستتونو به من بدین؛
    ج) استفاده از کلمات و نحو زبان گفتار : "پاشین دستتونو بدین من".


    در حالت (الف)، فعل برخاستن بیشتر در نوشتار به کار می رود تا در گفتار. شکستن دو کلمه "برخاستن" و "دستتان" به جمله، صورت گفتاری نمی دهد.



    در حالت (ب)، فعل "پا شدن" جانشین فعل "برخاستن" شده، اما هنوز نحو جمله نوشتاری است نه گفتاری.

    در حالت (ج) هم فعل و هم نحو جمله صورت گفتاری دارد.


    شناخت زبان گفتاری از آن جهت برای مترجم ادبی اهمیت دارد که بخشی از هر رمان یا داستان کوتاه، به خصوص بخش عمده ی هر نمایشنامه، را گفتگو تشکیل می دهد و زبان گفتگو طبعا باید از زبان توصیف متمایز باشد. مترجم باید گفتگو را روان و طبیعی و پذیرفتنی در بیاورد و این کار دشواری های خاصی دارد.

  2. #12
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    35
    تشکر تشکر کرده 
    0
    تشکر تشکر شده 
    1
    تشکر شده در
    1 پست
    قدرت امتیاز دهی
    14
    Array

    پیش فرض

    ترجمه گفتگوهای فیلم

    مترجم معمولا گفتگوها را روان تر و طبیعی تر ترجمه می کند زیرا می داند ترجمه ی او به اصطلاح مصرف گفتاری دارد، پس می کوشد زبان ترجمه را تا حد امکان از نظر لغات و اصطلاحات و نحو جملات به زبان گفتاری نزدیک کند.


    هر انحراف کوچک او از اصول و قواعد زبان گفتاری خیلی زود آشکار می شود. به نحوی که اگر مترجم در هنگام دوبله ی فیلم حضور نداشته باشد گوینده، یا مسئول دوبلاژ فیلم، اجبارا ترجمه را تغییر می دهد؛ به طوری که گفتار در دهان هنر پیشه روان و طبیعی جلوه کند.

  3. #13
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    35
    تشکر تشکر کرده 
    0
    تشکر تشکر شده 
    1
    تشکر شده در
    1 پست
    قدرت امتیاز دهی
    14
    Array

    پیش فرض

    ترجمه گفتگوی ادبی

    نویسنده یا مترجم که بر خلاف گوینده یا مترجم گفتگوهای فیلم ضرورت بکارگیری هر چه روان تر و طبیعی تر زبان گفتار را احساس نمی کند، گفتگوها را عینا ثبت نمی کند.



    در دوره ی معاصر، نویسندگان و به پیروی از آنان مترجمان در تالیف یا ترجمه ی گفتگو، زبانی به کار برده اند که نه کاملا زبان نوشتاری است و نه عین زبان گفتاری.



    در این زبان، عناصر زبان گفتاری و نوشتاری به نسبت کم یا زیاد با یکدیگر تداخل پیدا کرده اند.

  4. #14
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    35
    تشکر تشکر کرده 
    0
    تشکر تشکر شده 
    1
    تشکر شده در
    1 پست
    قدرت امتیاز دهی
    14
    Array

    پیش فرض

    ویژگی های زبان محاوره از قول جرج یول

    1. نحو زبان محاوره نسبت به زبان مکتوب انسجام کمتری دارد زیرا در محاوره جملات گاه نا تمام می مانند و فقط شامل یک سلسله عبارت اند. همچنین در محاوره به ندرت از بند وابسته یا جملات مجهول استفاده می شود.


    2. در زبان محاوره بیشتر از (و)، (ولی) و (بعد) به عنوان رابط میان بندها استفاده می شود. گاه نیز بندها بدون هیچ رابطی به دنبال یکدیگر می آیند :

    مکتوب : امروز پای حسن شکست، بنابراین به مدرسه نرفت.
    محاوره : حسن امروز پاش شکست، نرفت مدرسه.

    3. اگر در زبان مکتوب اسم را بتوان به چند صفت موصوف کرد، در زبان محاوره گوینده می تواند (واو) عطف میان آنها را حذف کرده، آنها را یک به یک بیان کند :


    مکتوب : گربه ی ماده ی سیاه و چاقی روی دیوار است.

    محاوره : یه گربه ماده ی سیاه روی دیواره...چاق هم است.
    محاوره : یه گربه ی ماده....چاق...سیاه....روی دیواره.
    محاوره : یه گربه ی ماده روی دیواره...سیاه و چاق.

    4. جملات مکتوب از قاعده ی دستوری مسندالیه و مسند پیروی می کنند، اما جملات محاوره ای ساختمانی دارند که بیشتر با ذکر موضوع آغاز می شود :

    مکتوب : این کبوترها خیلی خوب می پرند.
    محاوره : خوب می پرن این کبوترا !
    مکتوب : حالش چطور است ؟
    محاوره : چطوره حالش ؟

    5. در زبان محاوره، از آنجا که گوینده فی البداهه حرف می زند، در میان سخنش مکث هایی دارد که آنها را اصوات یا الفاظی که گاه بی معنی نیز هستند پر می کند :

    خب...یعنی...می دونی چیه...همچین دلم رضا نمی ده که...

  5. #15
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    35
    تشکر تشکر کرده 
    0
    تشکر تشکر شده 
    1
    تشکر شده در
    1 پست
    قدرت امتیاز دهی
    14
    Array

    پیش فرض

    نکات قابل توجه در ترجمه گفتگو

    الف) گاه نه ممکن است و نه لازم که مترجم تک تک کلمات و تعبیرات محاوره ای را به کلمات و تعبیرات محاوره ای را به کلمات و تعبیرات محاوره ای نظیر در فارسی ترمه کند. مترجم به تاثیر نهایی ترجمه اش نظر دارد. خواننده در نهایت باید احساس کند که دارد متنی را می خواند که در اصل به زبان گفتار بوده است.

    برای ایجاد چنین تاثیری مترجم مجبور است به اصل جبران متوسل شود، به این معنی که اگر نتوانست در جایی کلمه یا تعبیری محاوره ای را به کلمه یا تعبیری نظیر در فارسی ترجمه کند در جایی دیگر جبران کند.

    ب) در ترجمه ی گفتگو، مترجم مدام وسوسه می شود کلمات و تعبیرات عامیانه به کار ببرد و مثلا کلمات عام متن اصلی را همه جا به کلماتی خاص (مثل ترجمه job به کسب و کار) یا تعبیراتی عامیانه (مثل ترجمه finish به قال چیزی را کندن) ترجمه کند.

    برای اینکه زبان ترجمه بیش از حد اصطلاحی نشود، مترجم باید اولا در کاربرد عناصر عامیانه در ترجمه خود اعتدال را رعایت کند و ترجمه را بهانه ای برای نشان دادن غنای تعبیرات عامیانه فارسی قرار ندهد. ثانیا از کاربرد آن دسته از عناصر عامیانه که آشکارا بار فرهنگی دارند پرهیز کند.

    ج) مترجم باید روش مشخصی در ترجمه ی گفتگو داشته باشد نه اینکه در جایی کلمات را بشکند و در جایی دیگر نشکند. در غالب موارد زبان گفتگو در متن اصلی غیر از زبانی است که راوی به کار می گیرد. در این موارد ، مترجم باید روشی به کار گیرد که تفاوت میان زبان گفتگو و زبان راوی را نشان بدهد.


    د) در ترجمه ی گفتگو؛ مهم ترین نکته یکدستی آن است. یکدست کردن زبان یکی از مهارت های دشوار ترجمه است که توفیق در آن لزوما از طریق آموزش حاصل نمی شود بلکه به شم زبانی-فرهنگی مترجم بستگی دارد.

    مترجم باید از نظر کاربردی جایگاه هر کلمه و اصطلاح را در مجموعه واژگان زبان بداند، با زبان گفتگو و ابزار بیان آن آشنا باشد و این زبان را از زبان رسمی و لفظ قلم باز بشناسد.
    بسیاری از کلمات و اصطلاحات به قلمرو محاوره تعلق دارند، اما هر کلمه و اصطلاحی را صرفا به دلیل تعلق به این قلمرو نمی توان در متنی خاص به کار برد. از آنجا که زبان فارسی از نظر محاوره ای و اصطلاحی بسیار غنی است، در برابر هر اصطلاح بیان های اصطلاحی و محاوره ای متعددی وجود دارد. بنابراین، یکدستی زبان محاوره به معنی انتخاب کلمات و اصطلاحاتی است که اولا به قلمرو محاوره تعلق دارند، ثانیا این کلمات و اصطلاحات در کل متن با یکدیگر همخوانی دارند و نامانوس و نامتجانس نیستند.

  6. #16
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    35
    تشکر تشکر کرده 
    0
    تشکر تشکر شده 
    1
    تشکر شده در
    1 پست
    قدرت امتیاز دهی
    14
    Array

    پیش فرض

    لحن سخن

    لحن گوینده یا نویسنده جزیی از معنای سخن اوست. مترجم باید لحن را به درستی تشخیص داده؛ آن را به ترجمه منعکس کند. لحن صمیمی یا محاوره ای یکی از انواع لحن است که به خصوص در ترجمه ی ادبی اهمیت خاص دارد چون بیانگر ویژگی های فردی، اجتماعی، طبقاتی و سطح سواد گوینده است. انتقال لحن محاوره ای منافاتی با ادبی بودن اثر ندارد.


    بسیاری از نویسندگان معاصر زبان خودمانی را وارد ادبیات کرده اند و موفق هم بوده اند. دشواری انتقال لحن محاوره در این است که مترجم اولا باید به زبانی دست یابد که هم تصور محاوره ای بودن را القا کند هم چندان بومی به نظر نرسد. برای اینکار باید از کاربرد کلمات و تعبیراتی که بار فرهنگی آشکاری دارد پرهیز کند.



    دیگر اینکه مترجم باید با دقت و ظرافت خاص میان کلمات محاوره دست به گزینش بزند و آن دسته از کلمات را برگزیند که هم جدا از سایر کلمات قابل قبول هم در ترکیب با سایر کلمات یکدست به نظر برسد.



    سوم اینکه، مترجم باید بین لحن راوی داستان و لحن اشخاص داستان تمایز قائل شود تا ترجمه او چند صدایی آدم های داستان را به نحو ملموسی منعکس کند.



    به غیر از لحن محاوره ای، لحن های دیگر هم داریم که انتقال آنها به ترجمه نیز اهمیت بسیار دارد.



    برای مثال متن علمی را نباید با لحن حاکی از شوخ و شنگی یا لحنی ادیبانه یا کهنه گرا ترجمه کرد. همچنین متنی را که به زمانی دیگر تعلق دارد، نمی توان به زبان امروزی ترجمه کرد.



    بدیهی است مترجمی که فقط به یک زبان و یک لحن می تواند بنویسد، قادر به باز آفرینی لحن های متفاوت نیست.

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/