بنام دوست
اجازه بدهید که قبل از اینکه در رابطه با آنچه در ذهنم راجع به موضوع این تاپیک میگذرد، بپردازم ، چند نکته داستان گونه
ولی ظریف را خدمتتان عرض کنم.
روزی در انجمن قبلی با کاربری آشنا شدم که مشخصات عجیبی داشت!
عجیب از این جهت که این کاربر همواره با عیوبی عجیب غریب و نادر روبرو میشد و ظاهرا" هیچوقت هم کسی نمیتوانست
راه حلی برای عیب های نادری که برایش پیش می آمد پیدا کند.
و بنده هم پست های ایشان و راهنمایی های دیگران و نتایج مربوطه را با دقت مطالعه میکردم. و با کمال تعجب میدیدم که
هیچوقت و هیچ روشی در برطرف کردن مشکلات کامپیوتری ایشان موثر واقع نمیشود!
اول فکر کردم این دوست عزیز ، همه را سرکار گذاشته و دارد اینجوری بقول شما جوان ها حال میکند. ولی بعد متوجه شدم
که نه ، ایشان واقعا" با این عیوب عجیب و غریب روبروست و خودش هم مستاصل شده است.
با خودم فکر کردم که چگونه میشود یک کاربر با این همه عیوب اینچنینی روبرو شود و هیچوقت هم نتواند مشکل را برطرف کند
و بعد به این نتیجه رسیدم که این دوستمان خودش مقصر است و خودش ناخواسته کارهایی میکند که منجر به ایجاد این
مسائل میشود.
و بعد سعی کردم مثل یک روانشناس مطالب ایشان را با دقت دنبال کنم و علت را پیدا نمایم.و بعد به این نتیجه رسیدم که این
کاربر بسیار مقید به رعایت تمام موارد حفاظتی سیستم بوده و مثل دوست خیلی عزیز من هادی جان در این انجمن ،وسواس
زیادی دارد که حتی یک تنظیم از هزاران تنظیم سیستم عامل یا برنامه های نصب شده ، غلط نباشد!
میدانم که با این مقدمه طولانی که شاید چندان ربطی هم به تاپیک نداشته باشد ، سرتان را درد آوردم ، ولی بهر حال مطلب
را با گفتن آخرین خاطره ایکه از این شخص دارم و توانستم آخرین عیبی را که عنوان کرد برطرف کنم ، تمام میکنم.
روزی این عیب را عنوان کرد: (ویندوزم هیچ ایرادی ندارد ، ویروسی در سیستمم نیست و..ووو.. ولی هر کاری میکنم تصویری
در بگ گراند دسکتاپ نمیتوانم بگذارم و همواره دسکتاپم به رنگ مشکی دیده میشود و هر تمی هم انتخاب کنم تاثیری ندارد)
دوستمان از ویندوز 7 استفاده میکرد. من گفتم بیشتر توضیح بده و ایشان توضیحات بعدی اش مهم نبود ولی جملات زیر در انتهای
توضیحاتش خیلی جالب بود:
(........آقای شیرین زبان ، اصلا" من بین دوستام هم معروفم که عیوبی می آورم که نه کسی دیده و نه کسی شنیده !!!........)
ولی این دفعه مسئله با دفعات قبل فرق داشت ، چون من با مطالعاتی که در گفته های ایشان کرده بودم ،میدانستم که سیستم
اشکالی ندارد، ایشان اشتباه دارد ، لذا چند لحظه بعد عیب را گفتم و چند لحظه بعدش ایشان نوشت:
(.. شما درست انگشت روی عیب گذاشتید ، حق با شماست و مشکل من برای اولین بار حل شد....).
==================
راستی اصلا" این مطلب که عرض کردم هیچ ربطی به تاپیک ندارد و من نمیدانم چرا توضیح دادم . بنابر این همین جا تمامش میکنم
و دیگر نمیگویم که اشکال ایشان چه بود و عیب چگونه برطرف شد. من که نباید بیخودی وقت شما عزیزان را بگیرم؟!!
و از طرف دیگر چون از تایپ کردن هم خسته شدم لذا چند ساعت بعد و یا فردا موضوع تاپیک را دنبال میکنم.
ببخشید دیگه ، پیری است و هزار جور دردسر درست کردن.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)