هايك از اين مباحث و تمثيل‌ها نتيجه مي‌گيرد: برنامه‌ريزي، خاص سازمان‌هاي مصنوع بشر مانند شركت‌ها و بنگاه‌ها است كه نظم آنها وابسته به نظم خودجوش و بزرگ جامعه است. برنامه‌ريزي براي نظام‌هاي خودجوش مثل جامعه و كشور به شيوه برنامه‌ريزي رايج در نظام‌هاي مصنوع، آزادي‌هاي فردي را نابود مي‌كند. نظام بازار، به موجب نظم خودجوش نهفته در آن، برنامه‌اي دروني و خودگردان دارد كه هيچ طرح و برنامه مصنوع بشر، نمي‌تواند جاي آن را بگيرد. كتاب نامدار «راه بندگي» كه هايك نزديك به 70سال پيش آن را نوشت، آثار عملي ناديده گرفتن «نظم خودجوش» و ميل مداخله‌گري دولت براي ايجاد «نظم مصنوع» را به صورتي درخشان نشان مي‌دهد. در اين كتاب نشان داده مي‌شود كه نظم مصنوع، لاجرم به جباريت و آزادي‌كشي مي‌انجامد.