85153511664251118412

سال هاى دوم هجرت و چند سال پس از آن براى پيغمبر و مسلمانان، سالهاى سختى بود چه از جهت اوضاع سياسى و چه از جهت‏شرائط اجتماعى و اقتصادى. روزى كه پيمان مدينه بسته شد (7)، يهوديان با آنكه از حقوق سياسى و اجتماعى برخوردار بودند، به عللى كه اين كتاب تاب تفصيل آنرا ندارد، (8) دشمنى خود را با پيغمبر آغاز كردند و تا آنجا پيش رفتند كه به حكم قرآن مسلمانان به يكباره رابطه خود را با آنان بريدند.

تغيير قبله از مسجد اقصى به خانه كعبه كينه آنان را با پيغمبر بيشتر كرد.دسته ديگرى نيز در يثرب بسر مى‏بردند كه زير پوشش مسلمانى بزيان مسلمانان كار ميكردند.
سركرده آنان عبد الله بن ابى بن ابى سلول بود. اين عبد الله پيش از رسيدن پيغمبر به مدينه سوداى حكومت‏ شهر را در سر داشت و مقدمات رياست او را نيز آماده كرده بودند ليكن هجرت پيغمبر از مكه بدانجا او را از اين بزرگى محروم ساخت.

عبد الله و كسان او به ظاهر مسلمان شدند و جانب پيغمبر را گرفتند، ليكن دل آنان با او نبود. بخصوص شخص عبدالله كه هر گاه فرصتى دست مى‏داد ضربتى كارى به اسلام و مسلمانان مى‏زد، چنان كه با عقب نشينى در جنگ احد عامل شكست مسلمانان گشت.
حادثه رجيع و بئر معونه (9) را نيز كه در آن بيش از چهل تن از زبده مسلمانان به شهادت رسيدند، زبان دشمنان را دراز ساخت. و قبيله‏ هاى دنيا طلب خود را به دشمنان اسلام بستند.

شرايط اقتصادى نيز دشوار بود، مسلمانان مدينه و انصار تا آنجا كه مى‏توانستند از همراهى با مهاجران دريغ نمى‏كردند،بلكه با همه تنگدستى آنانرا بر خود مقدم مي داشتند. اما مگر توان مالى مشتى كشاورز و كاسب خرده پا چه اندازه است؟غنيمت‏هاى جنگى هم رقمى نبود كه نياز نو مسلمانان را بر طرف كند و محمد (ص) كه هدايت و رياست اين مردم را بعهده داشت، آنانرا بر خود و خويشاوندان و بستگان خود مقدم مى‏داشت.

اگر گشايشى در كار پيدا مى‏شد حق مستمندان مهاجر و انصار بود.اين درس را قرآن بدو و خاندانش آموخته است.اگر خدا را دوست مى‏دارند بايد لقمه را از گلوى خود ببرند و به گدايان،يتيمان و اسيران بخورانند بى آنكه بر آنان منتى نهند.و بدانند كه اين لقمه حق آن مستمندان است.

«حقى كه خدا براى آنان معين فرموده در مقابل پرداخت اين حق نبايد چشم پاداش و يا سپاس داشته باشند.پاداش اين كار نيك را در جهان ديگر خواهند گرفت.روزي كه همه چهره‏ها ترش و در هم رفته است، چهره آنان شاداب و لبهاى ايشان خندان خواهد بود.» (10)

مسلم است كه على پسر عموى پيغمبر و فاطمه دختر او در انجام دادن اين فرمان سزاوارتر از ديگران بودند.اين آيه‏ ها در خانه آنان و بر آنان نازل شده است.در اجراى همين دستور اخلاقى بود كه اين زن و شوهر بيش از توان انسان معمولى بر خود سخت گرفتند.


85153511664251118412