صفحه 7 از 11 نخستنخست ... 34567891011 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 , از مجموع 104

موضوع: شرح دعاى كميل

  1. #61
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    اين بادها كار ديگرى نيز انجام مى‏دهند، ابرها را از شمال درياى خزر به جنوب مى‏رانند و در سواحل شمالى ايران بارندگى ايجاد مى‏كنند، تا در مرغزارهاى آنجا هميشه گل برويد، و بوستانهايش لاله و سنبل بزايد.اين بادها آب دريا را به داخل مرداب انزلى مى‏رانند تا عمل تخليه و پاكيزه كردن مرداب را انجام دهند، رودهاى گيلان در اثر بارندگى‏هاى پى در پى و كوهبارهاى سيل آسا بيشتر اوقات گل‏آلود هستند و پر از ريشه‏ها و تخم‏هاى گياهان جنگلى است، گل و لاى رودهايى كه وارد مرداب مى‏شوند، در آنجا رسوب مى‏كند، كف آن را بالا مى‏آورند و مرداب را پر مى‏كنند، تخم‏ها و ريشه‏ها نيز نمو و رشد مى‏نمايند، و همين دو عامل بس است كه به زودى مرداب را خشك كرده تبديل به باتلاق كنند، ولى هزاران سال است كه مرداب به حال خود باقى است چرا؟
    خداى جبران كننده براى جلوگيرى از آن، آب دريا را به ملاقات سيلاب‏ها مى‏فرستد، و همان موقع كه بادهاى سرنوك و خزرى و ميانوا ابرها را براى باريدن به سوى جنوب حركت مى‏دهند آب پاك و تميز دريا به جلو آبهاى گل آلود رودخانه‏ها مى‏روند و با آنها مخلوط مى‏شود، غلظت آنها رقيق مى‏گردد، ريشه‏ها و تخم‏ها در اثر آب شور دريا از بين مى‏رود.
    هنگامى كه اين بادها آرام گرفت، بادهاى «كراموا» «كناروا» «آفتاب بوشو» وارد عمل مى‏شوند و اين آب‏ها را سرازير كرده از مرداب داخل درياى خزر مى‏كنند و عمل تخليه مرداب از آبهاى گل آلود انجام مى‏شود.بادها گيلوا، درشتوا، نيز مامور فشار دادن آب مرداب از مشرق به سوى مغرب هستند، و براى اختلاط آب‏ها كمك مؤثر مى‏كنند!! 1


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #62
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    دانه‏هاى ميوه جات تا كاشته نشوند، و جبروتى حضرت جبار به شكل‏هاى گوناگون و به وسيله ساير عناصر نواقص و كمبودهاى آنها را جبران نكند، قابل استفاده نيستند.سيب خوشمزه درختى را دقت كنيد كه روزى به صورت دانه‏اى ريز و به حالت ذره‏اى كوچك و دربسته، در ظرف عطارى بود.روز دانه بودنش، جز براى كاشته شدن در دل خاك تيره، بهره‏اى نداشت، وقتى به دست كشاورز در دل خاك تيره قرار گرفت عناصرى از قبيل هوا، نور، آب، املاح و... به سراغ وى آمد تا به اراده حضرت حق كمبودها و نواقصش جبران شود و به صورت سيبى خوشرنگ، خوشمزه، خوش خوراك درآيد و زينت مجالس، و خوراك انسان‏ها شود.
    براى اين كه بيشتر با صفت جباريت حضرت محبوب آشنا شويد سطور زير را چند بار با دقت بخوانيد.
    تركيبات سيب به طور خلاصه:
    تركيبات ازته (پروتئين‏ها و اسيدهاى امينه: ليزين ارژنين، هيستيدين، تيروزين)
    مواد معدنى (يد، پتاسيم، بر، فسفر، كلسيم، آهن، مس، سديم، گوگرد، منگنز، روى، پنيزيم)
    مواد قندى نشاسته‏اى (دكستروز، سلولز، نپتوزان، نشاسته، قندها: گاوكز، فروكتوز، سوكروز، و مواد پكتينى، اسيد پكتيك، پكتين، اسيد پكتينيك پروتوپكتين) چربيها، اسيدها: اسيد ماليك، اسيد سيتريك، اسيد آگزاليك، اسيد اسكوربيك، اسيد لاكتيك)
    تركيبات رنگى: (انتوسيانين‏ها، فلاوونها، و كلروفيل.)
    ويتامين‏ها (a - b - c - g) انزيم‏ها (كاتالاز، اكسيداز) آب 84 درصد.
    دقت كنيد كه خداى جبار چگونه كمبودها و نواقص يك ميوه را جبران مى‏كند، و اگر به جبران بقيه عناصر مادى و اضافه بر آن به جبران نواقص معنوى اشاره شود، بايد مطالبى بسيار مهم در صفحاتى به شماره صفحات وجود كل موجودات نوشته شود!!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #63
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    و بجبروتك التى غلبت‏بها كل شى‏ء
    به سنگى بخشد آنسان اعتبارى
    كه بر تاجش نشاند تاجدارى
    به خاك تيره‏اى بخشد عطايش
    چنان قدرى كه گردد ديده جايش
    ز گل تا سنگ وز گل گير تا خار
    از او هر چيز با خاصيتى يار
    به آن خارى كه در صحرا فتاده
    دواى درد بيمارى نهاده
    نرويد از زمين شاخ گياهى
    كه ننوشته ست‏بر برگش دوايى
    در نابسته احسان گشادست
    به هر كس آنچه ميبايست دادست
    ضروريات هر كس از كم و بيش
    مهيا كرده و بنهاده‏اش پيش
    چراغ افروز ناز جان گدازان
    نيازآموز طور عشق بازان
    اگر لطفش قرين حال گردد
    همه ادبارها اقبال گردد
    خرد را گر نبخشد روشنائى
    بماند تا ابد در تيره رائى
    و بعزتك التى لايقوم لها شى‏ء


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #64
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    و از تو درخواست مى‏كنم به عزتت كه چيزى در برابر آن نايستد، و تاب و توان نياورد.
    وجود مقدسى كه همه چيز را با قدرتش آفريده، و با رحمتش فراگرفته، و همه چيز با تمام وجودشان نشان مى‏دهند كه در برابر قدرت او خاكسار و فروتن و خوارند، و با جباريت‏خود تمام كمبودها و نواقص همه چيز را جبران كرده، چه جاى اين كه چيزى در هر هويت و حيثيتى باشد، در برابر عزتش و توانايى و اقتدارش ايستادگى كند.
    وجود يك شى‏ء با همه تركيبات وجوى‏اش، از آسمان‏ها و زمين گرفته، تا آنچه بين آسمان‏ها و زمين است، از موجودات غيبى گرفته، تا آنچه در مملكت‏شهود است، پرتوى بسيار بسيار اندك از عزت و توانمندى اوست، و نسبت‏به حضرت او جز سايه و نمايشى ضعيف از وجود نيست، پس چگونه تاب ايستادگى در برابر عزت ازلى و ابدى و توانايى بى‏نهايت بياورد.
    عزت كه به معناى توانايى و قدرت است، در همه موجودات شعاعى سوسو زنان از عزت و توانايى اوست، شعاع جرقه ناچيز و وبى‏مقدار كجا و نور بى‏نهايت و ازلى و ابدى كجا.
    «فلله العزة جميعا». 2
    آرى براساس آيات قرآن عزيز، همه عزت از اوست، به هر كس بخواهد به اندازه لياقتش عزت مى‏دهد، و هر كس را اراده نداشته باشد عزت نمى‏بخشد، و عزت داده شده را از هر كس بخواهد باز مى‏ستاند، پس عزيز مستقلى برابر او وجود ندارد، و كسى را ياراى ايستادگى در برابر عزت او نيست، او تواناى شكست‏ناپذير، و غالب غير مغلوب است.
    و بعظمتك التى ملات كل شى‏ء


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #65
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    و از تو درخواست مى‏كنم به عظمت و بزرگيت كه همه چيز را پر كرده.
    مى‏دانيم كه عظمت و بزرگى هر فاعلى را تا حدى مى‏توان از فعل او به دست آورد.مهندسى كه آسمان خراش صد و ده طبقه‏اى يا بيشتر ساخته از دقت در آسمان خراشش به عظمت فكرى و علمى و روحى او پى مى‏بريم.
    مؤلف بزرگوارى چون صدرالمتالهين كه كتاب كم نظير اسفار، و عرشيه، و حكمت متعاليه، و اسرار الآيات را تاليف كرده، عظمت فكرى، و بزرگى عقل و انديشه والاى او را از دقت در كتابهايش درمى‏يابيم.
    مخترعى كه كارخانه عظيم توليد الكتريسيته را بنها نهاده، و شب كره زمين را با برق دادن چون روز، روشن جلوه مى‏دهد، عظمتش را از دقت در كارش درك مى‏كنيم.
    عظمت و بزرگى خدا به خاطر ازلى بودن و ابدى بودنش، و به سبب اين كه بى‏نهايت است، براى ما كه وجودى بسيار بسيار محدود هستيم قابل فهم نيست، ولى شعاعى از آن عظمت را مى‏توان با دقت در جهان هستى، و تامل در موجودات، و توجه به عظمت آفرينش با عمق باطن خود لمس كنيم، زيرا جلوه عظمتش همه چيز را پر كرده.
    در اين زمينه فقط به يك روايت، سپس به يك قطعه علمى اشاره مى‏شود، كه يقينا اين اشاره تا اندازه‏اى روشن كننده حقيقتى است كه دنبال توضيح و تفسيرش هستيم.كتاب كم نظير اسلام و هيئت اثر علامه بزرگ، دانشمند مصلح، سيد هبة الدين شهرستانى از كتاب خصال صدوق، و بحار علامه مجلسى، و انوار نعمانيه، و شرح صحيفه، و تفسير نورالثقلين با سلسله سندى قوى و قويم از حضرت صادق عليه‏السلام روايت مى‏كند:
    «ان لله عزوجل اثنى عشر الف عالم كل عالم منهم اكبر من سبع سماوات و سبع ارضين ما يرى عالم منهم ان لله عزوجل عالما غيرهم:
    خداى عزوجل را دوازده هزار جهان است، كه هر يك، از همه هفت آسمان و زمين بزرگ‏تر است و هيچ كدام از آنهااز وجود جهانى غير از خود خبر ندارد!!
    دانشمندان كيهان شناس معاصر مى‏گويند: جهان هستى مركب از هزاران جهان است، و هر جهانى داراى آسمان‏ها و زمين‏هايى بزرگتر از آسمان و زمين ما!عدد به طور اغلب در آيات قرآن مجيد و روايات براى بيان حدود و شماره نيست، بلكه براى بيان كثرت و فراوانى است، بنابراين تصور نشود كه هستى محدود به دوازده هزار جهان است، جهان‏ها بيش از چيزى است كه در قرآن و روايات و كتاب‏هاى علم نجوم و جهان‏شناسى بيان شده.
    در شرح صحيفه سيد نعمت الله از رسول خدا و ائمه طاهرين عليهم السلام روايت شده:
    خدا صد هزار قنديل آفريده، و همه را به عرش معلق ساخته، و تمام آسمان‏ها و زمين و آن چه در آنهاست‏حتى بهشت و دوزخ در يك قنديل است و جز خدا كسى نمى‏داند كه در ساير قنديل‏ها چيست!!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #66
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    علامه شهرستانى در شرح اين روايت معجزه آسا، و اين حقيقت عظيمه مى‏گويد:
    وجوه مشابهتى در قنديل به منظومه شمسى است:
    وجه اول: شكل قنديل بيضى است، و شكل مجموعه نظام شمسى هم به عقيده متاخرين «از دانشمندان» بيضى است.
    وجه دوم: قنديل مشتمل بر جسم لطيفى است كه در وسط آن است و از خود نور و نار به اطراف مى‏پراكند، و نظام شمسى هم بنابر عقيده متاخرين مشتمل است‏بر كره لطيف شمس كه در وسط مستقر است و از خود به سيارات نور و نار مى‏بخشد.
    وجه سوم: قنديل در هوا معلق و آويزان است و بر ديوار و چيز ديگرى نصب نيست، و منظومه شمسى هم معلق در فضاست.
    وجه چهارم: جرم روشنى بخش كه در قنديل است در وسط حقيقى آن نيست و به يك حد آن نزديك‏تر است، و خورشيد هم در وسط حقيقى منظومه شمسى نيست.
    با توجه به وجوه مشابهت، انطباق اين روايت معجزه اثر بر مبانى هيئت جديد، و مخالفتش با فلسفه قديم آشكار است و صريحا بر وجود هزاران جهان، و منظومه شمسى كه هر كدام جداگانه مشتمل بر اراضى سياره، و اقمار و بلاد، و امصار و ديار، و بهشت و دوزخ و غيره دلالت دارد، و اين كه هر يك از جهان‏هاى اين قناديل يك نظام شمسى و به پهناى آسمان و زمين است! 3
    پى‏نوشت‏ها:
    1. نشانه‏هايى از او، ص 151.
    2. فاطر، 10.
    3. اسلام و هيئت، ص 460.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #67
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    و بعظمتك التى ملات كل شى‏ء!
    در آغاز قرن بيستم وقتى مردم مى شنيدند كه در كهكشان ما «كه شب‏ها در آسمان به وضوح ديده مى‏شود» سى ميليون خورشيد وجود دارد، از شدت حيرت انگشت به دهان مى‏بردند و مى‏گزيدند، ولى امروز معلوم شده كه فقط در كهكشان ما ده هزار ميليون ستاره يعنى خورشيد وجود دارد.
    ما وقتى هنگام شب بدون دوربين، كهكشان را از نظر مى‏گذرانيم حقير و كوچك جلوه مى‏كند، و حتى جلوه ابرهاى انبوه يك روز زمستان يا بهار را ندارد، ولى اگر به وسيله يك دوربين بزرگ فلكى مثل دوربين رصدخانه كوه ويلسون، يا دوربين بزرگ فلكى مثل دوربين رصدخانه كوه پالومر كه وسعت دهانه آن پنج متر است، كهكشان را از نظر بگذرانيم مى‏فهميم چقدر عظمت دارد، خورشيدها در كهكشان ما طورى يكى پس از ديگرى قرار گرفته اند كه شمارش دقيق آن‏ها امكان ندارد، و هنوز هيچ منجم نتوانسته با دقت تعيين كند كه در كهكشان ما چند خورشيد وجود دارد، فقط از روى تخمين گفته‏اند ده هزار ميليون خورشيد در كهكشان است!
    به اين ترتيب يك قسمت از كهكشان را محدود كرده خورشيدهاى آن را شمرده‏اند و از روى آن مى‏گويند: كهكشان ما ده هزار ميليون خورشيد دارد، و ممكن است شماره خورشيدها خيلى بيش از اين باشد، چون ستارگان كهكشان آنقدر انبوه است كه قسمتى از آن‏ها حاجب ديگر مى‏شود، و نمى‏گذارد كه منجم قسمت‏هايى را كه در عقب آنها قرار گرفته ببيند، ولى عمق شگرف كهكشان نشان مى‏دهد، كه در پس خورشيدهاى ظاهرى خورشيدهاى ديگرى وجود دارد.در ميان خورشيدهاى كهكشان، خورشيدهايى هستند كه ده ميليون مرتبه از خورشيد ما بزرگترند!!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #68
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض


    در جهان ما ميليون‏ها كهكشان وجود دارد كه گاهى فاصله ميان يك كهكشان مانند كهكشان ما با كهكشان ديگر به اندازه دو ميليون سال نورى است، (سال نورى عبارت از مسافتى است كه نور با سرعت ثانيه اى سيصد هزار كيلومتر در مدت يك سال طى مى كند).قويترين دوربين فلكى امروز جهان دوربين رصدخانه كوه پالومر در آمريكاست، آن دوربين مى‏تواند طيف كهكشان‏هايى كه در فاصله هزار ميليون سال نورى است ببيند، ولى گاهى از ماورإ هزار ميليون سال نورى روشنايى‏هايى به چشم مى‏رسد كه به منجمان مى فهماند در آن جا هم كهكشان‏هايى وجود دارد!!
    وزن خورشيد دو بليون بليون تن است و كهكشان ما كه ولايت كوچكى از مملكت جهان عظيم است در حدود 165 هزار ميليون برابر خورشيد وزن دارد!!با وجود اين همه ماده و عنصر كه با همه بزرگى و عظمتشان در سراسر جهان پراكنده است، بيشتر جهان خالى يا تقريبا خالى است!فاصله ميان ما و نزديك‏ترين ستاره ثابت قريب 40 ميليون ميليون كيلومتر است!! 1
    اين گوشه‏اى از جهان عظيم است، كه دوربين‏هاى بسيار محدود نجومى توانسته‏اند به ما نشان دهند، شما با مطالعه همين ارقام و اعداد، كه نمايشگرى از يك گوشه محدود جهان و طول و عرض و حجم و وزن آن است آيا مى توانى بزرگى و عظمت حضرت حق را آن هم عظمتى كه بى‏نهايت است و همه چيز را پر كرده درك كنى؟!
    جهان عظيم فعل و صنعت و كارخانه و كارگاه و كتاب خداست، كتاب تكوينى، از فعل عظيم حق، و كتاب با عظمت او تا حدى بسيار بسيار محدود، مى‏توان به عظمت حضرت عظيم پى برد و از عمق جان و با همه وجود فريادى خالصانه برآورد كه:
    «الله اكبر من ان يوصف؛ خدا بزرگ‏تر از آن است كه وصف شود».
    زيرا نيرومندترين واصفان از وصفش عاجزند، و بليغ‏ترين زبان ها از تعريفش لالند، و پاى قويترين انديشه‏ها از رسيدن به گوشه‏اى از عظمتش لنگ است!
    آرى در حد استعداد و فهم خود همان را در پيشگاهش بايد بگوئيم كه از پيامبر بزرگ اسلام تعليم گرفته‏ايم:



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #69
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    ما عرفناك حق معرفتك».
    گر كسى وصف او زمن پرسد
    بى دل از بى‏نشان چه گويد باز
    عاشقان كشتگان معشوقند
    بر نيايد زكشتگان آواز
    و بسلطانك الذى علا كل شى‏ء:
    و از تو درخواست مى كنم به سلطنت و فرمانروايى مطلق و همه جانبه‏ات كه برفراز همه چيز است.
    در سطور گذشته گوشه‏اى حقير و ناچيز از عظمت مملكت هستى را خوانديد، فرمانروايى بى‏چون و چراى او فوق ظاهر و باطن جهان وجهانيان است، تسلط و چيره‏گى و قدرت او برفراز همه چيز قرار دارد و همه چيز در همه شئون، محكوم سلطنت و فرمانروايى آن سلطان مقتدر است.هر كس در اين جهان، به حق و بخاطر شايستگى داراى فرمانروايى است، فرمانروائيش عطا و بخشش خدا به اوست، هرگاه اراده كند از او مى‏گيرد، و در اختيار ديگرى قرار مى‏دهد.
    فرمانروايان بايد فرمانروائى خود را شعاعى از حاكميت و فرمانروائى حضرت محبوب بدانند و جز به عدل و احسان فرمان نرانند، كه اگر بيرون از دايره عدالت و احسان حكمرانى كنند، در زمره ستمكاران قرار مى‏گيرند، و چنانكه در آيات قرآن آمده، و تاريخ حيات هم اثبات كرده، دست انتقام خدا كه برفراز همه دستهاست، آنها را دستگير مى‏كند، و بدون اينكه بتوانند از خود مقاومتى نشان دهند به خاك ذلت و پستى دچار مى‏شوند، و به كام عذاب دردناك ابدى فرو مى‏روند.
    فرمانروائى او به آب نازل شده از آسمان، و به آب جوشيده از زمين دستور داد به صورت طوفان درآيد و كفار و مشركين زمان نوح را نابود كند.فرمانروائى حضرت او با وزيدن بادى قوم نيرومند عاد را هم چون علف خشكى كه از زمين كنده شود از ريشه بدر آورد و در لحظه‏اى به زندگى نكبت بارشان خاتمه داد.فرمانروائى او به رود نيل دستور داد تا با موجى خروشان فرعون قلدر، ستمگر، طاغى، و متكبر را با قومش به ديار نيستى فرستد.
    و بوجهك الباقى بعد فناء كل شى‏ء
    و از تو درخواست مى‏كنم به ذاتت كه پس از فنإ همه چيز باقى است.
    ذات مقدس او عين هستى است، هستى او ازلى و ابدى و سرمدى است، او هميشه و همواره بود و چيزى در جنب او نبود، به اراده حكيمانه‏اش همه چيز را به وجود آورد، در حالى كه از همه چيز بى‏نياز، بود و هست، مدت عمر همه چيز پايان مى‏گيرد و او هميشه و همواره خواهد بود.
    چيزى در جهان هستى از خودش حيات مستقل ندارد، حيات او رشحه‏اى از نفخه الهى است، پس قابليت فنا در همه چيز حتمى است، فنا از صفات نقص و بقا از صفات كمال است، در نتيجه كمال مطلق بقإ مطلق دارد، و فنا مهريست كه بر پيشانى تمام موجودات، و بر دفتر حيات همه چيز خورده است.
    و باسمائك التى ملأت اركان كل شى‏ء
    و از تو درخواست مى‏كنم به اسمائت كه پايه‏هاى همه چيز را پر كرده.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #70
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    منظور از اسمإ در اين كلام ملكوتى، و فراز عرشى اسمإ لفظى كه تركيبى از حروفند نيست.منظور حقايق و واقعيات و مصاديقى هستند، كه الفاظ بر آنان دلالت دارد.رحمت واقعى، لطف حقيقى، علم ذاتى، عدل عينى، و قدرت فعلى پايه‏هاى همه چيز را پركرده، و به عبارت ديگر هر چيزى جلوه گاه خالقيت، بارئيت، مصوريت، و علم و بصيرت، و عدل و حكمت، و رحمت و رإفت حقيقى حق است نه لفظى.موجودات به آن حقايق به وجود آمده‏اند، و به آنها برپا هستند، و از بركت آنها حياتشان دوام مى‏يابد، و به سبب آنها روزى مى‏خورند.
    با دقت در اين حقيقت روشن مى شود كه اسمإ لفظيه كه تركيبى از حروفند اسمإ حقيقى اند،آنچه در همه شئون موجودات، و هويت و حيثيت كل شى‏ء موثر است اسمإ حقيقيه است نه لفظيه.
    در هر صورت اسمإ حقيقيه واسطه تحقق حقايق در اين بساط هستى است.در يكى از دعاهاى وارده از معصوم بنام دعاى سمات مى‏خوانيم:
    خدايا از تو درخواست مى كنم به نام بزرگت، نام بزرگتر، عزيزتر، برجسته تر، باارزش تر، كه چون براى بازشدن درهاى بسته آسمان به آن خوانده شوى به رحمت باز شود، و هنگامى كه براى گشايش تنگاهاى درهاى زمين خوانده شوى گشوده گردد، و زمانى كه براى آسانى سختى‏ها خوانده شوى آسان شود، و وقتى براى زنده شدن مردگان به آن خوانده شوى زنده شوند، و چون براى برطرف شدن تنگدستى و پريشانحالى خوانده شوى، برطرف گردد...
    آنچه كه امور بيان شده در اين دعا را تحقق مى دهد لفظ قدرت كه مركب از قاف و دال و را و تا است نيست بلكه حقيقت قدرت و عين قدرت است.اسمائى كه پايه‏هاى كل شى‏ء را پر كرده اند در حقيقت حقايق موجوده هستند كه در قرآن و روايات از آنها تعبير به اسمإ شده.
    از مظاهر حقايق اسمإ ائمه طاهرين هستند، كه ميان همه موجودات از ويژه گى‏هاى خاصى برخوردارند، و بين خدا و مردم تا روز قيامت واسطه فيض هستند، رحمت و هدايت و لطف و رإفت و كرم و غفران حق به واسطه آن بزرگواران به مردم مى‏رسد، و اعمال خوبشان در سايه معرفت و ولايت آنان به قبولى مى‏رسد.تفسير باارزش صافى حكيم بزرگوار فيض كاشانى از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده:
    نحن والله الاسمإ الحسنى الذى لا يقبل الله من العباد عملا الا بمعرفتنا:
    به خدا قسم اسمإ حسناى خدا ما هستيم، كه خدا عملى را از بندگان جز به معرفت و شناخت آنان نسبت به ما و ولايت و جايگاه ما قبول نمى‏كند.
    بنابراين توجه به لفظ انسان را به جائى نمى‏رساند، و حقيقتى را در او ظهور نمى‏دهد، بايد از دنياى لفظ گذشت، و به حريم حقيقت پيوست، كه آنچه آثار بر صفحه هستى ديده مى‏شود از اسمإ حقيقى يا عين واقعيات است:
    و باسم الذى خلقت به العرش، و باسم الذى خلقت به الكرسى، و باسم الذى خلقت به الروح:
    ترا به حق اسمى كه به وسيله آن عرش را آفريدى، و به حق اسمى كه به سبب آن كرسى را به وجود آوردى، و به حق اسمى كه از بركت آن روح را پديد كردى.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 7 از 11 نخستنخست ... 34567891011 آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/