آياتى كه در قرآن به جملات ملكوتى، و عبارات عرشى مانند: ان الله غفور رحيم، والله رووف بالعباد، والله يدعوا الى الجنه والمغفره، يختص برحمته من يشإ، والله ذو فضل عظيم، ان الله كان عفوا غفورا، توابا رحيما، و هو ارحم الراحمين، ان ربك واسع المفغره، ختم مى شود فراوان است، با توجه به عمق اين آيات روى آوردن به سوى حضرت حق، و توبه از گناه، و جبران عصيان و خطا، واجب، و نااميدى از رحمت حضرت او حرام و گناه كبيره است.
روايات باب رحمت
ابوسعيد خدرى از پيامبر اسلام روايت كرده:
چون مومنان گنهكار را به دوزخ برند، آتش بر آنان سرد شود، تا بيرونشان آورند، آنگاه از طرف حضرت الله بر فرشتگان خطاب آيد:اينان را به فضل و رحمت من به بهشت درآوريد، كه درياى مرحمت من و امتنان و لطفم بى‏كران، و فضل و احسانم بى‏پايان است.
از اهل بيت روايت است،
چون روز قيامت برپا شود، حق تعالى اهل ايمان را در يك نقطه جمع كند و خطاب فرمايد: من از حقوقى كه در ذمه شما دارم گذشتم، شما هر حقى در ذمه يكديگر داريد بگذريد تا به بهشت درآئيد.
در روايت آمده:
وقتى روز قيامت شود، بنده‏اى از اهل ايمان را حاضر كنند، خطاب رسد: بنده من نعمتم را سر بار معصيت ساختى، و چندان كه نعمت را بر تو افزودم تو بر عصيان افزودى بنده از خجلت معصيت سر در پيش افكند، از پيشگاه رحمت خطاب رسد: اى بنده من سر بردار كه همان ساعت كه معصيت مى كردى تو را آمرزيدم و قلم عفو بر آن كشيدم.
و نيز روايت شده:
بنده اى را نزديك آرند آن بيچاره به خاطر گناه بسيار سر به زير اندازد، و از شرمسارى به گريه درآيد، از درگاه عزت و رحمت خطاب رسد، آن روز كه گناه مى كردى و مى‏خنديدى تو را شرمسار نساختم، امروز كه سر شرمسارى و خجلت به پيش انداخته‏اى، و گناه نمى‏كنى، و زارى و گريه مى‏آورى، چگونه تو را عذاب كنم! گناهت را بخشيدم، و اجازه درآمدن به جنت را به تو مرحمت كردم.
از رسول خدا روايت شده: