انى اسئلك» به معناى من است، ولى در اينجا به معناى منيت كه بويى از فرعونيت دارد نيست. من، در اين فراز ملكوتى و بقيه جملات دعا، اشاره به من طبيعى، من عقلانى، من عالى، من وجودى، من علمى و من استقلالى ندارد. من، در اين عرصه معنوى، به معناى فقر ذاتى، تهيدستى، نيازمندى، وخاكسارى است.

دعاخوان در اين مقام، از من ذاتى خود، جز فقر و انكسار، ذلت و بيچارگى، تضرع و زارى، خشوع و خضوع، مسكنت و خوارى نمى‏بيند، و از حضرت محبوب جز رحمت و كرامت، لطف و محبت، احسان و عدالت، عفو و مغفرت مشاهده نمى‏كند، به اين خاطر دست‏سؤال كه درخواست نيازمند از بى‏نياز و گدايى و خواهش خاك نشينى ناچيز از مقامى بلند مرتبه و غنى بالذات است دراز مى‏كند و درخواست و سؤالش را با كمك گرفتن از رحمت واسعه او اظهار مى‏دارد.

«برحمتك التى وسعت كل شى‏ء» رحمت محبوب همه چيز را فراگرفته و به ظاهر و باطن همه چيز احاطه دارد.

اين رحمت واسعه، فيض عام حضرت اوست كه همه چيز را از بركت آن، از تاريكخانه نيستى به عرصه گاه نورانى هستى سفر داد و هر يك را در جايگاه خاص خودش مستقر كرد، و وسايل و ابزار نمو و رشد و تعالى و تربيت مادى و معنوى هر كدام را به فراخور قابليت و لياقت و ظرفيت و استعدادشان فراهم آورد و بدون ذره‏اى بخل در اختيارشان گذاشت.