اصحاب لطائف و اشارات گفتهاند: الله، اسم اعظم است و اساس توحيد بر آن است، و كافر به سبب گفتن اين كلمه از پستى كفر به اوج ايمان انتقال يابد، البته در صورتى كه نيت صادقانه دلش، گفتار زبانش را بدرقه كند.
كافر با گفتن اين كلمه از دنياى غفلت و ناپاكى، و از عرصه تنهايى و وحشت به دايره هشيارى و پاكى و انس و امنيت درآيد. اگر به جاى لااله الا الله، لا اله الا الرحمان يا نام ديگر گويد، از كفر بيرون نيايد و وارد دايره اسلام نشود، رستگارى و فلاح بندگان در گرو ذكر اين نام نورانى و كلمه طيبه و اسم عرشى است.
منقبت كمال ذاكران به شرف اين اسم، كامل و تمام است، شروع و ابتداى هر كار به آن درست آيد، و پايان و اختتام به آن انتظام يابد. استحكام قواعد رسالت به اوست كه: محمد رسول الله، و استوارى و تإييد پايه هاى ولايت به آن است كه: على ولى الله از خواص اين اسم آن است كه چون الف آن را حذف كنند «لله» باقى مى ماند كه «لله الامر من قبل و من بعد». و اگر لام اول را بيندازند «له» باقى خواهد ماند كه «له الملك و له الحمد». و اگر لام دوم را بيندازند «هو» باقى ماند كه دلالت بر ذات دارد، «قل هو الله احد» پس نامى كه اين همه ويژه گى دارد، اسم اعظم است.
خوشا آن سر كه سوداى تو دارد
خوشا آن دل كه غوغاى تو دارد
ملك غيرت برد، افلاك حسرت
جنونى را كه شيداى تو دارد
دلم در سر تمناى وصالت
سرم در دل تماشاى تو دارد
فرود آيد به جز وصل تو هيهات
سر شوريده سوداى تو دارد
چو ماهى مىطپم بر ساحل هجر
كه جانم عشق در پاى تو دارد
چگونه تن زند از گفت و گويت
چو در سر فيض هيهاى تو دارد
كلمه رحمن ريشه و پايهاش لغت «رحمت» است، و بنا به عقيده بزرگان علم نحو و صرف و آگاهان لغت شناس، صيغه مبالغه است و دلالت بر كثرت دارد. نزد دانشمندان دين و متخصصان معارف الهيه نيز به معناى بخشنده رحمت عام است بر همه موجودات و مخلوقات، بى سابقه خدمت و عبادت. و در زبان اهل كشف و يقين به معناى افاضه وجود و كمالات به كل ذرات به حسب مقتضاى حكمت و تحمل قابليت است كه اگر اين افاضه نبودى، نه از وجود خبرى بود نه از كمال اثرى!
اهل بصيرت گفتهاند: معناى رحمن اراده حق است به رساندن خير و دفع شر از همه موجودات.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)