54773863089959109662



چراقبر حضرت فاطمه مخفی ست ؟

چرا قبر حضرت زهرا(سلام الله علیها) مخفی است؟

بسیار عجیب است یك زن جوان این اندازه اصرار داشته باشد كه غسل و كفن و دفن او در تاریكى شب و مخفیانه باشد؟!

چرا فاطمه اینگونه وصیت مى نماید؟!

آزار و اذیّت به كجا رسیده؟

بى وفائى مردم نسبت به فاطمه علیهاالسلام به كجا كشیده؟

پس از فوت پیغمبر مگر غیر از فاطمه از آن حضرت كس دیگرى باقى مانده بود؟

آیا در این مدت كوتاه كه پس از فوت پدر در قید حیات بود تا چه اندازه زجر و ناراحتى كشیده كه حتى پس از مرگ هم نمى خواهد كسانى كه نسبت به حضرتش اذیت نمودند، بر سر مزارش حاضر شوند؟







فاطمه علیهاالسلام ظاهراً مقارن ظهر یا نزدیك غروب دار فانى را وداع كرد ولى طبق وصیت نامه، غسل و دفن او تا شب به تأخیر افتاد. صداى گریه از خانه ى زهرا علیهاالسلام بلند شد اهل مدینه خبردار شدند، صداى ضجّه و شیون از شهر بلند شد و به سوى خانه على علیه السلام حركت كردند.

مردم بیرون خانه اجتماع نموده در انتظار خروج جنازه بودند ناگاه ابوذر از خانه خارج شد و به مردم گفت: پراكنده شوید زیرا تشییع جنازه به تأخیر افتاد. عمر و ابوبكر به على علیه السلام تسلیت گفتند و عرض كردند یا اباالحسن مبادا قبل از ما بر جنازه ى فاطمه نماز بخوانى.(1)

در آن موقع عایشه خواست بر فاطمه علیهاالسلام وارد شود، لكن اسماء اجازه نداد. عایشه شكایت اسماء را نزد پدر خود ابوبكر برد و گفت: این زن بین او دختر رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله حائل شد...

ابوبكر آمد در آستانه ى درب ایستاد و گفت: اى اسماء چرا نمى گذارى زنان پیامبر وارد بر دختر رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله شوند؟ اسماء گفت: فاطمه علیهاالسلام خود به من چنین دستور داده كه هیچ كس را بر وى وارد نكنم.(2)

پاسى از شب گذشت و چشم ها به خواب رفتند، على علیه السلام به اتفاق اسماء در همان شب فاطمه را غسل داد و كفن كرد. (3) بلاذرى در كتاب «أنساب الأشراف» با ذكر سند مى گوید: «فاطمه در شب دفن شد».





سپس مى گوید:

«على علیه السلام فاطمه را در شب دفن نمود چرا كه اسماء بنت عُمیس قبل از آن كه از دنیا برود براى او تابوتى درست كرده بود. فاطمه علیهاالسلام با دیدن آن تبسّمى نمود كه در زمان حیاتش بعد از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله هرگز متبسّم دیده نشده بود، فاطمه علیهاالسلام را على علیه السلام و اسماء غسل دادند چرا كه خود چنین وصیت نموده بود و ابوبكر و عمر از فوتش خبر نداشتند.(4)

على علیه السلام جنازه را برداشت به طرف قبر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله حركت كرد و به روضه ى مبارك رفت و آنجا نماز خواند و تنى چند از نزدیكان و اصحاب بر او نماز خواندند و عباس و فضل و مقداد و سلمان و ابوذر و عمّار و امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و عقیل و بریده و حُذیفه و ابن مسعود در تشییع جنازه شركت نمودند.(5)

جنازه را در تاریكى شب، آهسته آهسته و در سكوت مطلق به جانب قبر حركت داد تا مبادا منافقین بفهمند و از دفن مانع شوند و جنازه را كنار قبر بر زمین نهادند، على علیه السلام خودش بدن نازنین همسرش را داخل قبر گذاشت با عجله ى تمام، خاك بر قبر ریختند و على علیه السلام از ترس دشمن قبر فاطمه را با خاك یكسان نمود صورت هفت یا چهل قبر تازه در نقاط مختلف بقیع درست كرد تا جاى حقیقى آن شناخته نشود.(6)

مراسم دفن در كمال خفاء و پنهانى و با سرعت انجام یافت همین كه على علیه السلام از دفن فارغ شد، غم و اندوه فراوان بر او هجوم آورد و احساس كرد كه سخت تنها شد. هم بى پیغمبر و هم بى فاطمه، همچون كوهى از درد، بر سر خاك فاطمه نشست




03843987360149634240