صفحه 16 از 16 نخستنخست ... 61213141516
نمایش نتایج: از شماره 151 تا 152 , از مجموع 152

موضوع: دیوان اشعارعراقی

  1. #151
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    اکئوس تلالات بمدام

    ام شموس تهللت بغمام

    از صفای می و لطافت جام

    در هم آمیخت رنگ جام، مدام


    همه‌جا مست و نیست گویی می

    یا مدام است و نیست گویی جام


    چون هوا رنگ آفتاب گرفت

    رخت برگیرد از میانه ظلام


    چون شب و روز در هم آمیزند

    رنگ و بوی سحر دهند به شام


    جام را رنگ و بوی می دادند

    تا ز ساقی و می دهد اعلام


    رنگ جام ارچه گشت گوناگون

    از چه افتاد بر وی این همه نام؟


    از دو رنگی ماست این همه رنگ

    ورنه یک رنگ بیش نیست مدام


    مجلس آراستند صبح دمی

    تا صبوحی کنند خاصه و عام


    خاص را باده خاصگی دادند

    عام را دردیی به رسم عوام


    عامه از بوی باده مست شدند

    خاص خود مست ساقیند مدام


    مست ساقی به رنگ و بو چه کند؟

    حاضران را چه کار با پیغام؟


    باده‌نوشان، که کار آب کنند،

    خاک را تیزتر کنند مسام


    جرعه‌ای کان ز خاک نیست دریغ

    بر چو من خاکیی چراست حرام؟


    ساقی، ار صاف نیست، دردی ده

    باش، گو، هر چه هست، پخته و خام


    چه شود گر کنی درین مجلس

    ناقصی را به نیم جرعه تمام ؟


    در دو عالم نگنجم از شادی

    گر مرا بوی تو رسد به مشام


    سر این جام و باده کشف کنم

    نزند تا غلط ره اوهام


    باز گویم که: این چه رنگ و چه بوست

    می کدام است و جام باده کدام؟


    بوی وجد است و رنگ نور صفات

    می تجلی ذات و جام کلام


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #152
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    از دل و جان عاشق زار توام

    کشته‌ی اندوه و تیمار توام

    آشتی کن بامن، آزرمم بدار،

    من نه مرد جنگ و آزار توام


    گر گناهی کرده‌ام بر من مگیر

    عفو کن، من خود گرفتار توام


    شاید ار یکدم غم کارم خوری

    چون که من پیوسته غمخوار توام


    حال من می‌پرس گه گاهی به لطف

    چون که من رنجور و بیمار توام


    چون عراقی نیستم فارغ ز تو

    روز و شب جویای دیدار توام


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 16 از 16 نخستنخست ... 61213141516

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/