(ادامه دعای ابوحمزه ثمالی)
اَللّهُمَّ اشْغَلْنا بِذِكْرِكَ، وَاَعِذْنا مِنْ سَخَطِكَ،
خدايا ما را به ذكر خود مشغول كن و از خشمت پناهمان ده
وَاَجِرْنا مِنْ عَذابِكَ، وَارْزُقْنا مِنْ مَواهِبِكَ، وَاَنْعِمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلِكَ،
و از عذابت امانمان ده و از بخششهايت روزيمان گردان و از فضل خود بر ما انعام كن
وَارْزُقْنا حَجَّ بَيْتِكَ وَزِيارَةَ قَبْرِ نَبِيِّكَ، صَلَواتُكَ وَرَحْمَتُكَ وَمَغْفِرَتُكَ وَرِضْوانُكَ عَلَيْهِ وَعَلى اَهْلِ بَيْتِهِ،
و روزى ما كن حج خانه ات و زيارت قبر پيامبرت را كه درود تو و رحمت و آمرزش و خوشنوديت بر او و بر خاندانش باد
اِنَّكَ قَريبٌ مُجيبٌ،
كه براستى تو به خلق نزديكى و اجابت كننده دعايى
وَارْزُقْنا عَمَلاً بِطاعَتِكَ، وَتَوَفَّنا عَلى مِلَّتِكَ وَسُنَّةِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَالِهِ،
و عمل به طاعتت را روزى ما گردان و بر كيش خودت و روش پيامبرت - كه درود تو بر او و آلش باد - ما را بميران
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لى وَلِوالِدَىَّ وَارْحَمْهُما كَما رَبَّيانى صَغيراً،
خدايا بيامرز مرا و پدر و مادرم را و برايشان رحم كن
چنانچه مرا در كودكى پروريدند
اِجْزِهما بِالْأِحسانِ اِحْساناً، وَبِالسَّيِّئاتِ غُفْراناً،
و پاداششان بده در برابر نيكى به نيكى و در مقابل بديها به آمرزش
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ، الْأَحيآءِ مِنْهُمْ وَالْأَمواتِ، وَتابِعْ بَيْنَنا وَبَيْنَهُمْ بِالْخَيْراتِ،
خدايا بيامرز مردان و زنان باايمان را چه زندگانشان
و چه مردگانشان را و پيوند ده ميان ما و ايشان را در نيكيها
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِحَيِّنا وَمَيِّتِنا، وَشاهِدِنا وَغآئِبِنا،
خدايا بيامرز زنده ما و مرده ما و حاضر ما و غائب ما،
ذَكَرِنا وَاُنْثانا، صَغيرِنا وَكَبيرِنا، حُرِّنا وَمَمْلوُكِنا،
مرد ما و زن ما را؛ كوچك ما و بزرگ ما را، آزاد ما و برده ما را،
كَذَبَ الْعادِلوُنَ بِاللَّهِ، وَضَلّوُا ضَلالاً بَعيداً، وَخَسِروُا خُسْراناً مُبيناً،
دروغ گفتند برگشتگان از خدا و گمراه شدند گمراهى دورى
و زيان كردند زيان آشكارى
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد
وَاخْتِمْ لى بِخَيْرٍ، وَاكْفِنى ما اَهَمَّنى مِنْ اَمْرِ دُنْياىَ وَآخِرَتى ،
و كارم را ختم به خير كن و كفايت كن آنچه انديشه ام را
به خود مشغول كرده از كار دنيا و آخرتم
وَلاتُسَلِّطْ عَلَىَّ مَنْ لا يَرْحَمُنى ،
و مسلط مكن بر من كسى را كه به من رحم نكند
وَاجْعَلْ عَلَىَّ مِنْكَ واقِيَةً باقِيَةً،
و بنه بر من از نزد خود نگهبانى هميشگى
وَلا تَسْلُبْنى صالِحَ ما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَىَّ،
و از من نعمتهاى شايسته خود را كه به من داده اى سلب مفرما
وَارْزُقْنى مِنْ فَضْلِكَ رِزْقاً واسِعاً حَلالاً طَيِّباً،
و از فضل خويش روزى فراخ و حلال و پاكى براى من روزى گردان
اَللّهُمَّ احْرُسْنى بِحَراسَتِكَ، وَاحْفَظْنى بِحِفْظِكَ، وَاكْلَأْنى بِكِلائَتِكَ
خدايا به نگهبانى خود مرا نگهبانى فرما و به حفظ خود حفظم كن و در حمايت خود نگاهداريم كن
وَارْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فى عامِنا هذا وَفى كُلِّ عامٍ،
و روزى من كن حج خانه محترمت را در اين سال و در هر سال
وَزِيارَةَ قَبْرِ نَبِيِّكَ وَالْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ،
و زيارت قبر پيغمبرت و قبور ائمه عليهم السلام را
وَلا تُخْلِنى يا رَبَّ مِنْ تِلْكَ الْمَشاهِدِ الشَّريفَةِ، وَالْمَواقِفِ الْكَريمَةِ،
و محرومم مكن پروردگارا از زيارت اين مشاهد شريفه و زيارتگاههاى گرامى
اَللّهُمَّ تُبْ عَلَىَّ حَتّى لا اَعْصِيَكَ، وَاَلْهِمْنِى الْخَيْرَ وَالْعَمَلَ بِهِ،
خدايا توبه ام ده تا نافرمانيت نكنم و به دلم انداز كار نيك را و عمل بدان
وَخَشْيَتَكَ بِاللَّيْلِ وَالنَّهارِ ما اَبْقَيْتَنى يا رَبَّ الْعالَمينَ،
و ترست را در شب و روز تا هنگامى كه در اين دنيا زنده ام دارى
اَللّهُمَّ اِنّى كُلَّما قُلْتُ قَدْ تَهَيَّاْتُ وَتَعَبَّاْتُ وَقُمْتُ لِلصَّلوةِ بَيْنَ يَدَيْكَ وَناجَيْتُكَ،
اى پروردگار جهانيان خدايا من هر زمان پيش خود گفتم كه ديگر مهيا و مجهز شده ام و برخاستم براى خواندن نماز در برابرت و با تو به راز پرداختم
اَلْقَيْتَ عَلَىَّ نُعاساً اِذا اَنَا صَلَّيْتُ، وَسَلَبْتَنى مُناجاتَكَ اِذا اَ نَا ناجَيْتُ،
تو بر من چُرت و پينكى را مسلط كردى در آن هنگامى كه داخل نماز شدم و حال مناجات را از من گرفتى در آن وقتى كه به راز و نياز پرداختم،
مالى كُلَّما قُلْتُ قَدْ صَلَُحَتْ سَريرَتى ، وَقَرُبَ مِنْ مَجالِسِ التَّوَّابينَ مَجْلِسى ،
مرا چه شده است كه هرگاه با خود گفتم باطن و درونم نيكو شده و نزديك شده از مجالس توبه كنندگان مجلس من،
عَرَضَتْ لى بَلِيَّةٌ اَزالَتْ قَدَمى ، وَحالَتْ بَيْنى وَبَيْنَ خِدْمَتِكَ،
گرفتارى و پيش آمدى برايم رخ داده كه پايم لغزش پيدا كرده و ميان من و خدمتگذاريت حائل گشته
سَيِّدى لَعَلَّكَ عَنْ بابِكَ طَرَدْتَنى ، وَعَنْ خِدْمَتِكَ نَحَّيْتَنى ،
اى آقاى من شايد مرا از دَرِ خانه ات رانده اى و از خدمتت دورم كرده اى
اَوْ لَعَلَّكَ رَاَيْتَنى مُسْتَخِفّاً بِحَقِّكَ فَاَقْصَيْتَنى ،
يا شايد ديده اى سبك شمارم حقّت را پس دورم كرده اى
اَوْ لَعَلَّكَ رَاَيْتَنى مُعْرِضاً عَنْكَ فَقَلَيْتَنى ،
يا شايد ديده اى از تو رو گردانده ام پس خشمم كرده اى
اَوْ لَعَلَّكَ وَجَدْتَنى فى مَقامِ الْكاذِبينَ فَرَفَضْتَنى ،
يا شايد مرا در جايگاه دروغگويانم ديده اى پس رهايم كرده اى
اَوْ لَعَلَّكَ رَاَيْتَنى غَيْرَ شاكِرٍ لِنَعْمآئِكَ فَحَرَمْتَنى ،
يا شايد ديده اى سپاسگزار نعمتهايت نيستم پس محرومم ساخته اى
اَوْ لَعَلَّكَ فَقَدْتَنى مِنْ مَجالِسِ الْعُلَمآءِ فَخَذَلْتَنى ،
يا شايد مرا در مجلس علماء نيافته اى پس خوارم كرده اى
اَوْ لَعَلَّكَ رَاَيْتَنى فِى الْغافِلينَ فَمِنْ رَحْمَتِكَ آيَسْتَنى
يا شايد مرا در زمره غافلانم ديده اى پس از رحمت خويش
بى بهره ام كرده اى
اَوْ لَعَلَّكَ رَاَيْتَنى آلِفَ مَجالِسِ الْبَطَّالينَ فَبَيْنى وَبَيْنَهُمْ خَلَّيْتَنى ،
يا شايد مرا مأنوس با مجالس بيهوده گذرانم ديده اى
پس مرا به آنها واگذاشته اى
اَوْ لَعَلَّكَ لَمْ تُحِبَّ اَنْ تَسْمَعَ دُعآئى فَباعَدْتَنى ،
يا شايد دوست نداشتى دعايم را بشنوى پس از درگاهت دورم كرده اى
اَوْ لَعَلَّكَ بِجُرْمى وَجَريرَتى كافَيْتَنى ،
يا شايد به جرم و گناهم كيفرم داده اى
اَوْ لَعَلَّكَ بِقِلَّةِ حَيآئى مِنْكَ جازَيْتَنى ،
يا شايد به بى شرميم مجازاتم كرده اى
فَاِنْ عَفَوْتَ يا رَبِ فَطالَ ما عَفَوْتَ عَنِ الْمُذْنِبينَ قَبْلى ،
پس اگر از من بگذرى پروردگارا بجاست چون بسيار اتفاق افتاده كه از گنهكاران پيش از من گذشته اى
لِأَنَّ كَرَمَكَ اَىْ رَبِّ يَجِلُّ عَنْ مُكافاتِ الْمُقَصِّرينَ،
زيرا كرم تو پروردگارا برتر از كيفر كردن تقصيركاران است
وَاَ نَا عائِذٌ بِفَضْلِكَ، هارِبٌ مِنْكَ اِلَيْكَ،
و من پناهنده به فضل توام و از ترس تو بسوى خودت گريخته ام
مُتَنَجِّزٌ ما وَعَدْتَ مِنَ الصَّفْحِ عَمَّنْ اَحْسَنَ بِكَ ظَنّاً،
و درخواست انجام وعده ات را در چشم پوشى از كسى كه
خوش گمان به تو است دارم
اِلهى اَنْتَ اَوْسَعُ فَضْلاً وَاَعْظَمُ حِلْماً مِنْ اَنْ تُقايِسَنى بِعَمَلى،
اَوْ اَنْ تَسْتَزِلَّنى بِخَطيئَتى،
خدايا تو فضلت وسيعتر و بردباريت بزرگتر از آنست كه مرا
به كردارم بسنجى يا اينكه مرا به خطايم بلغزانى
وَما اَ نَا يا سَيِّدى وَما خَطَرى،
و چه هستم من اى آقاى من و چه ارزشى دارم؟
هَبْنى بِفَضْلِكَ سَيِّدى ، وَتَصَدَّقْ عَلَىَ بِعَفْوِكَ، وَجَلِّلْنى بِسَِتْرِكَ،
مرا به فضل خويش ببخش اى آقاى من و بر من با عفو خود نيكى كن و با پرده پوشيت بپوشانم
وَاعْفُ عَنْ تَوْبيخى بِكَرَمِ وَجْهِكَ
و درگذر از سرزنش كردنم به بزرگوارى ذاتت
(ادامه دارد...)
![]()
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)