ادامه ....
إِلَهِي إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَي مِنْكَ بِذَلِكَ
خدايا! اگر ببخشايي، كيست كه از تو سزاوارتر به عفو باشد؟
وَ إِنْ كَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِي وَ لَمْ يُدْنِنِي [يَدْنُ] مِنْكَ عَمَلِي
و اگر اجلم فرا رسيده و كار شايستهاي نداشتهام كه مرا به تو نزديك سازد،
فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَيْكَ وَسِيلَتِي
اعتراف به گناه را وسيله آمرزش تو ساختهام.
إِلَهِي قَدْ جُرْتُ عَلَي نَفْسِي فِي النَّظَرِ لَهَا
خداوندا! با مهلت و ميداني كه به نفس دادهام، بر خويش ستم كردهام
فَلَهَا الْوَيْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا
پس واي بر من اگر مرا نيامرزي،
إِلَهِي لَمْ يَزَلْ بِرُّكَ عَلَيَّ أَيَّامَ حَيَاتِي
خدايا! همواره در طول زندگي، از لطف و احسانتبرخوردار بودهام،
فَلا تَقْطَعْ بِرَّكَ عَنِّي فِي مَمَاتِي
پس از مرگ هم، لطف خويش از من دريغ مدار.
إِلَهِي كَيْفَ آيَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِكَ لِي بَعْدَ مَمَاتِي
خدايا! چگونه مايوس باشم از اينكه پس از مرگ هم نگاه
لطف و احسان تو بر من خواهد بود،
وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِي [تُولِنِي] إِلا الْجَمِيلَ فِي حَيَاتِي
در حالي كه در طول حياتم، با من جز احسان و نيكي نكردهاي.
إِلَهِي تَوَلَّ مِنْ أَمْرِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ
خدايا! كار مرا آنگونه به سامان برسان كه تو سزاوار آني ،
وَ عُدْ عَلَيَّ بِفَضْلِكَ عَلَي مُذْنِبٍ
و با بزرگواريت، به من عنايت كن،
قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ
بر گناهكاري كه در لجه جهل خويش فرو رفته است.
إِلَهِي قَدْ سَتَرْتَ عَلَيَّ ذُنُوبا فِي الدُّنْيَا
در دنيا گناهاني را بر من پوشاندهاي
وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَي سَتْرِهَا عَلَيَّ مِنْكَ فِي الْأُخْرَي
كه در آخرت، نيازمندترم كه پرده پوشش خود را بر آنها افكني.
إِلَهِي قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَيَ
خدايا! بر من نيكي كردي،
إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ
چون گناهانم را پوشاندي و بر هيچ يك از بندگان شايستهات فاش نساختي،
فَلا تَفْضَحْنِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَي رُءُوسِ الْأَشْهَادِ
خدايا، پس در روز قيامت نيز رسواي خلايقم مگردان.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)