طهارت
احكام آبها
س 73 : اگر قسمت پايين آب قليلى كه به طور سرازير و بدون فشار به پايين مىريزد، با نجاست برخورد كند، آيا قسمت بالاى اين آب همچنان پاك باقى مىماند؟
ج: اگر سرازيرى آب بگونهاى باشد كه جريان از بالا به پايين بر آن صدق كند، قسمت بالاى آن پاك است.
س 74 : آيا براى پاك شدن لباس متنجس، بعد از شستن با آب جارى يا كر فشار دادن آن در خارج از آب لازم است يا با همان فشار داخل آب پاك مىشود؟
ج: در شستن لباس و مانند آن با آب جارى يا كر، فشار دادن شرط نيست، بلكه هر عملى كه موجب جابجايى آب داخل آن ولو در داخل همان آب كر يا جارى شود هر چند با تكان دادن شديد باشد، براى طهارت كافى است.
س 75 : حكم وضو و غسل با آبى كه به طور طبيعى غليظ است چيست؟ مانند آب دريايى كه بر اثر وجود املاح فراوان غليظ شده است مثل درياچه اروميه يا موارد ديگرى كه غلظت بيشترى دارند.
ج: مجرد غلظت آب به سبب وجود املاح، مانع از صدق عنوان آب مطلق بر آن نمىشود، و براى ترتب آثار شرعى آب مطلق، صدق عنوان آن در نظر عرف كافى است.
س 76 : آيا براى ترتب آثار كر بودن آب، علم به كر بودن آن واجباست يا اين كه بناء بر كر بودن آب كافى است؟ (مانند آب موجود در دستشويىهاى قطار و غيره)
ج: اگر حالت سابقه كر بودن آب احراز شود، بنا گذاشتن بر كر بودن آن جايزاست.
س 77 : در مساله ـ147ـ رساله امام خمينى «قدس سره» آمده است: «در طهارت و نجاست به گفته كودك مميّـز تا زمان بلوغ اعتناء نمىشود» اين فتوا تكليف دشوارى است. زيرا به طور مثال مستلزم اين است كه پدر و مادر تطهير فرزندشان را پس از قضاء حاجت تا سن پانزده سالگى به عهده بگيرند. لطفاً وظيفه شرعى ما را بيان فرماييد.
ج: قول كودكى كه در آستانه بلوغ است در اين باره معتبر مىباشد.
س 78 : گاهى به آب موادى اضافه مىكنند كه آن را به رنگ شير در مىآورد، آيا اين آب مضاف است؟ حكم وضو و تطهير با آن چيست؟
ج: آن آب حكم آب مضاف را ندارد.
س 79 : در تطهير، چه فرقى بين آب كر و آب جارى است؟
ج: هيچ تفاوتى با هم ندارند.
س 80 : اگر آب شور جوشانده شود، آيا با آبى كه از بخار آن بدست مىآيد مىتوان وضو گرفت؟
ج: اگر آب مطلق بر آن صدق كند، آثار آب مطلق را دارد.
س 81 : آيا در شستن لباسهاى نجس با آب كر، فشردن هم واجب است؟ يا آنكه بعد از زوال نجاست، همين كه آب، محل نجاست را فرا گرفت كافى است؟
ج: همين كه آب كر لباسهاى نجس را پس از زوال عين نجاست فرا گرفت سپس از آن هر چند با تكان دادن در داخل آب جابجا و خارج شد، كافى است و فشار دادن لازم نيست.
س 82 : آيا گليم يا فرش نجسى را كه با آب لولهكشى متصل به منبع آب شهرى شستشو مىدهيم به مجرد رسيدن آب لولهكشى به محل نجس، پاك مىشوند يا بايد آب غساله از آن جدا شود؟
ج: در تطهير با آب لولهكشى جدا شدن آب غساله شرط نيست، بلكه به مجرد رسيدن آب به مكان نجس بعد از زوال عين نجاست و حركت غساله از جاى خود، طهارت حاصل مىشود.
س 83 : براى پاك شدن كف پا يا كفش، راه رفتن به مقدار پانزده گام شرط است. آيا اين كار بايد بعد از زوال عين نجاست صورت بگيرد يا پانزده گام رفتن با وجود عين نجاست كافى است؟ و آيا پس از آنكه عين نجاست با پانزده گام از بين رفت، كف پا يا كفش پاك مىشود؟
ج: راه رفتن به مقدار پانزده گام براى حصول طهارت شرط نيست، بلكه ميزان راه رفتن روى زمين خشك و پاك به مقدارى است كه باعث از بين رفتن عين نجاست شود و در موردى كه عين نجاست قبلا از بين رفته باشد كمترين مقدار راه رفتن كه صدق راه رفتن بر آن نمايد كافى است.
س 84 : آيا كف پا يا ته كفش با راه رفتن روى زمينى كه آسفالت شده پاك مىشود؟
ج: زمينهاى آسفالت و يا آغشته به قير پاك كننده كف پا يا ته كفش نيستند.
س 85 : آيا آفتاب از مطهّرات است؟ اگر هست شرايط مطهّريت آن چيست؟
ج: تابيدن آفتاب باعث طهارت زمين و همه اشياء غير منقول از قبيل ساختمان و چيزهايى كه در آن بكار رفته است مانند چوب، در، پنجره و مانند آن مىشود، به شرطى كه عين نجاست قبلا ً از آنها زا ئل شده باشد و در موقع تابش آفتاب ، تر باشند و به وسيله آفتاب خشك شوند.
س 86 : لباسهاى نجسى كه در موقع تطهير، آب را رنگين مىكنند، چگونه پاك مىشوند؟
ج: اگر رنگ دادن لباس باعث مضاف شدن آب نشود، لباسهاى نجس با ريختن آب بر آن، پاك مىشوند.
س 87 : كسى كه براى غسل جنابت آب را در ظرفى مىريزد و در هنگام غسل قطرات آب به داخل ظرف مىچكد، آيا موجب نجس شدن آب مىگردد؟ و آيا مانع از تمام كردن غسل با آن آب مىشود؟
ج: اگر از آن قسمت بدن كه پاك است آب به داخل ظرف بچكد، آب پاك است و مانعى براى تمام كردن غسل با آن وجود ندارد.
س 88 : آيا تطهير تنورى كه با گِل آغشته به آب نجس ساخته شده است، امكان دارد؟
ج: ظاهر آن با شستن قابل تطهير است و طهارت ظاهر تنور كه خمير به آن مىچسبد براى پختن نان كافى است.
س 89 : روغن نجسى كه از بدن حيوانى بدست آمده است، آيا با انجام فعل و انفعالات شيميايى بر روى آن به طورى كه مادهى آن داراى خواص جديدى شود، بر نجاست خود باقى مىماند يا اين كه حكم استحاله را پيدا مىكند؟
ج: براى طهارت مواد نجس حيوانى مجرّد انجام فعل و انفعالات شيميايى كه خاصيت جديدى به آن مواد ببخشد، كافى نيست.
س 90 : در روستاى ما حمامى وجود دارد كه سقف آن مسطح و صاف است و از آن قطرات حاصل از بخار آب بر سر استحمام كنندگان مىچكد. آيا اين قطرات پاك است؟ آيا غسل بعد از چكيدن اين قطرات صحيح است؟
ج: بخار حمام و قطراتى كه از سقف پاك مىچكد محكوم به طهارت است، و چكيدن اين قطرات بر بدن باعث نجاست آن نمىشود و به صحت غسل ضرر نمىرساند.
س 91 : با توجه به اينكه بر اساس تحقيقات علمى، وزن آبهاى فاضلابها در اثر اختلاط با مواد معدنى و آلودگى به ميكرب 10% بيشتر از وزن طبيعى آب است، اگر در اينگونه آبها در تصفيهخانهها تغييراتى بوجود آيد و بوسيله عمليات فيزيكى، شيميايى و بيولوژيكى، مواد معدنى آلوده و ميكروبها را از آن جدا سازند. به طورى كه بعد از تصفيه كامل از جهت فيزيكى (رنگ، بو، طعم) و از جهت شيميايى (مواد معدنى آلوده) و از جهت بهداشتى (ميكروبهاى مضر و تخم انگلها) بمراتب بهداشتىتر و بهتر از آبهاى بسيارى از نهرها و درياها بويژه آبها يى كه براى آبيارى استفاده مىنمايند گردد. آيا اين آبها كه قبل از تصفيه نجس هستند، با اعمال مذكور پاك شده و حكم استحاله بر آنها جارى مىگردد يا آنكه پس از تصفيه هم محكوم به نجاست هستند؟
ج: به مجرد جداسازى مواد معدنى آلوده و ميكربها و غير آن از آبهاى فاضلابها، استحاله تحقق پيدا نمىكند. مگر اين كه عمل تصفيه با تبخير آب و تبديل دوباره بخار به آب، انجام شود. البته مخفى نيست كه اين حكم در موردى جارى است كه آبهاى فاضلابها متنجس باشند در حالى كه معلوم نيست كه آنها دائماً متنجس باشند.
س 92 : در منطقه ما ميّت را روى تخت چوبى غسل مىدهند. اگر فرض شود كه نجاست ظاهرى بر ميّت باشد، آيا با اين كه مىدانيم چوب، آبى را كه بار اول بر ميّت مىريزيم در خود فرو مىبرد، تخت چوبى به تبعيت از طهارت ميّت پاك مىشود؟
ج: تخت چوبى با غسل دادن ميّت پاك مىشود و احتياج به تطهير جداگانه ندارد.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)