امر به معروف ونهي از منكر در غرر الحكم و درر الكلم
* خرد از بدي پاكيزه است و به خوبيها فرمان دهنده . ( 328/1)
*امر به معروف ، برترين عملهاي مردم است . (101/2)
*كسي كه بعمل گروهي خشنود است همانند آنان است . و هر كس كه در باطل وارد شده دو گناه كرده : گناهي براي خشنودي و گناهي براي عمل (131/2)
*امر كن به نيكويي تا از اهلش بوده باشي ؛ و بازدار از بدي با دست وزبان خود. و با تلاش از انجام آن جلوگيري نما. ( 214/2)
* از خوبيها فرمان بريد و بر آن امر كنيد واز بديها باز ايستيد و از آن نهي كنيد. ( 262/2)
*امر به معروف ونهي از منكر مرگي را نزديك نمي گرداند و روزي را كم نمي كند و لكن اجر و پاداش را دوچندان كنند . و برتر از اين دو سخن ، عدلي است كه در برابر پيشوا ي ظالمي گفته شود. (611/2)
* نهايت دين ، امر به معروف ونهي از منكر وبرپاداشتن حدود است. ( 374/4)
*امر به معروف ونهي ازمنكر واقامه حدود ، ستون شريعت است . ( 518/4)
*عمل كننده به خوبي ، وبازدارنده از بدي باش ومنش بي وفايي را بد بدار. ( 607/ 4)
*امر كننده به خوبي و بازدارنده از بدي باش . براي كسي كه از تو بريده ، پيوند دهنده و براي كسي كه تورا محروم ساخته ، عطا كننده باش. ( 610/4)
*به خوبيها امر كننده ، واز بديها نهي كننده و، وبه خوبي ها عمل كننده ، وبراي بديها بازدارنده باش .( 613/4)
*هركس امر به معروف كند ، پشت مومنين را محكم كرده است (258/5)
*هركه نهي از منكر كند، بيني فاسقان را به خاك ماليده است . ( 259/5)
*هر كه در او سه چيز باشد دنيا و آخرت او سالم ماند: امر به معروف كند خود نيز بر آن فرمان برد، ونهي از منكر نمايد و خود نيز از آن باز ايستد، و حدود خداوند بزرگ را محافظت نمايد. (440/5)
*از برترين فضيلتها ، نيكي كردن و گسترش خوبيهاست. ( 29/6)
*هرگز به سوي خوبيها راهنمايي نشوي مگر آن كه بديها را فراموش كني ( 67/5)
*هر كس ببيند ناروايي را كه به آن عمل مي شود، و كار بدي را كه به سوي آن خوانده مي شود و آن را به قلب خود بداند ، پس سلامت ماند و رهايي يابد ؛ وكسي كه آن را به زبان انكار كند ، پس پاداش داده شود واو از اولي بر تر است . و كسي كه آن را با شمشير انكار كند تا حجت خداوند برتر قرار گيردو سخن ستمكاران پست تر ، پس او همان است كه راه هدايت رسيده و بر راه درست ايستاده است ويقين در دل او روشن شده است. (559/2)
*هرگاه يكي از شما منكري را ببيند و قادر نباشد آن را با دست و زبان خود انكار كند ولي آن را با قلب خويش بد بداند و خداوند راستي آن را بداند ، هر آينه به وظيفه خود عمل كرده است. (183/3)
*اگر از مسابقه دادن با يكديگر ناگزيريد ، پس در اجراي حدود خدا وامر به معروف با يكديگر مسابقه دهيد . ( 20/3)
*برخي از شما با دست و زبان و قلب خود نهي از منكر مي كند پس او تمام خصلتهاي خوب را كامل كرده است . و برخي با زبان وقلب به انكار منكر مي پردازد ، او دو خصلت از خوبيها را دريافته ويكي را تباه ساخته است. و برخي از شما فقط با قلب منكر بد يهاست واز دست وزبان خود در اين راه بهره نمي برد ، پس او دو خصلت از برترين خصلتهاي سه گانه را تباه ساخته و يكي ازآن برگرفته است. و برخي از شما براي جلوگيري از بديها نه از دست ونه زبان و نه قلب خود استفاده مي كند ، كه او مرده اي درميان زندگان است. (444/4)
*بسا بازدارنده اي كه خود باز نايستاده است. ( 78/ 4)
*بسا فرمان دهنده اي كه خود فرمان نمي پذيرد. ( 78/ 4)
*براي ناداني آدمي كفايت كند اين كه مردم را از چيزي بازدارد كه خود آن را انجام مي دهد .( 584/4)
*براي گمراهي آدمي بس است اين كه مردم را به چيزي فرمان دهد كه خود آن را انجام ندهد واز چيزي بازدارد كه خود از آن بازنايستاده است. ( 584/4)
*امر كننده به خوبيها و عمل كننده به آن باش ؛ ومباش از آنان كه ديگران را به چيز امر مي كنند ولي خود نافرماني مي كنند و خشم پروردگار را به خود بر مي انگيزند. ( 616/4)
*چه زشت است براي مردم اين كه مردم را از بديها برحذر دارد و آنها را از پستيها و گناهان بازدارد ، ولي چون تنها شود خود مرتكب آنها شود و از عمل به آن روي برنتابد. ( 480/6)
امر به معروف ونهی ازمنکر در رفتار وسیره معصومان (علیهم السلام)
اساس سیره پیامبر اکرم و امامان بزرگوار (علیهم السلام) بر امر به معروف ونهی از منکر استوار است .
آنان نه تنها به این دو فریضه مهم اقدام می نمودند بلکه پیروان خویش را به اهمیت سفارش دادن دیگران به نیکی ها و پرهیزدادن از پلیدی ها متوجه می ساختند .
از نظر آن بزرگواران امربه معروف ونهی ازمنکر عمومی بوده وحق از آن همه ی مردم می باشد .
در این بخش به عنوان نمونه اشاره ای به رفتارمعصومان (علیهم السلام) داریم :
سیره عملی امام رضا علیه السلام در مورد فریضه امر به معروف و نهی از منکر
به دستور مامون علمای برجسته از فرقه های گوناگون در مجالس مناظره حاضر می شدند و امام رضا (علیه السلام) با آن ها مناظره و بحث می کرد .
در یکی از این مجالس « عمران صابی» که از دانشمندان بزرگ بود حاضر شد و درباره ی توحید خدا با امام رضا (علیه السلام) به بحث پرداخت هر سوالی که او مطرح کرد.
امام با استدلال های روشن و قطعی ، جواب می داد بحث و مناظره به اوج خود رسیده بودکه هنگام نمازظهر فرا رسید امام رضا (علیه السلام) به مامون فرمودند: «الصلاة قد حصرت» (وقت نماز فرا رسیده) عمران صابی گفت :
« یَا سَیدی لا تَقطَعُ عَلی مَسألتِی فَقَد رَقَّ قَلبِی »
ای آقای من ! پاسخ سئوال من را قطع نکن . اکنون قلب من نازک گشته است (آمادگی پذیرش حقیقت رایافته است )
امام رضا (علیه السلام) تحت تاثیر احساسات عمران صابی قرار نگرفت و فرمود : « نصلی و نعود» نماز می گذاریم و سپس باز می گردیم.
امام رضا(علیه السلام) با همراهان برخاستند و نماز خواندند و پس از نماز به همان مجلس باز گشتنه و به بحث و بررسی ادامه دادند.
امر به معروف در قیام امام حسین (علیه السلام)
مطالعه ی قیام سیدالشهدا (علیه السلام) به خوبی نشان می دهد که عنصر اصلی این قیام مقدس ، امر به معروف ونهی ازمنکر است .
حضرت نیز در مناسبت های مختلف به این دو فریضه مهم ، تصریح می نمود . آن بزر گوار قبل از خروج ازمدینه علت قیام خویش را این گونه بیان فرمود:
اِنِّی لَم اَخرُجُ اَشِراً وَلا بَطِراً وَ لا مُفسِداً وَلا ظَالِمَاً وَ اِنَّمَا خَرجتُ لِطَلَبِ الا صلَاحَ فِی اُمَةِ جَدِّی (صلی الله علیه وآله وسلم )
من از روی خود خواهی وخوش گذرانی فساد و ستمگری قیام نکردم بلکه برای اصلاح امت جدم به پاخاسته ام .
در حالی که بنی امیه این گونه وانمود می کردند که آن برگوار برخلیفه ی وقت و به ضرر اسلام خروج کرده است امام حسین (علیه السلام) با این سخن روشن ، هرگونه فساد ستمگری و خودخواهی را نفی می نماید و در عوض تاکید می نماید که حرکت و قیامش یک حرکت اصلاحی با محوریت سیره و سخن پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم ) می باشد . و نیزفرمود :
اُرِیدُ اَن آمِر بِالمَعروفِ وَ اَنهَی عَنِ المُنکَرِ وَ اَسِیرُ بِسِیرةِ جَدِّی وَ اَبِی عَلِّی بن ابی طالب (علیه السلام).
هدف من امر به معروف و نهی ازمنکر و حرکت براساس سیره جدم رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم ) و پدرم علی ابی طالب است.
منابع:
nemademehr
ستاد احياء امر به معروف و نهي از منكر استان
منبع: غرر الحكم و درر الكلم
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)