اهرمهاى وادار کننده به گناه
همان گونه که عقاید انحرافى سرچشمه بسیارى از گناهان مى‏شود، خیالها و تصورات انحرافى نیز ریشه گناهان بسیارى خواهد شد. وقتى انسان خیال مى‏کند که از دیگران بهتر است، آنها را مسخره مى‏کند؛ ولى اگر احتمال بدهد که چه بسا دیگران از او بهتر باشند، دیگر آنها را مسخره نخواهد کرد.
قرآن مى‏فرماید: قومى قوم دیگر را مسخره نکنند! شاید مسخره شدگان بهتر از مسخره‏کنندگان باشند.(137)
« زنان نیز یکدیگر را به استهزاء نگیرند، چه بسا خانمى که استهزا شده است، بهتر از شما باشد.»(138)
گاهى انسان گمان مى‏کند که با حرص، سرمایه‏اش زیاد مى‏شود، غافل از آنکه رزق به دست خداست و چه بسیارند کسانى که شبانه روز حرص مى‏ورزند؛ اما به جایى نمى‏رسند.(139)
گاهى انسان تصور مى‏کند که خوشبختى در مال است و لذا به سرمایه‏داران با حسرت نگاه مى‏کند. به قول قرآن، همین که مردم قارون را مى‏دیدند، با آه سردى مى‏گفتند : اى کاش ما هم مثل او سرمایه‏هایى داشتیم.(140)
غافل از آنکه چندى بعد قارون چنان به زمین فرو رفت که همه گفتند: چه خوب شد که ما سرمایه‏دار نبودیم.
گاهى انسان گمان مى‏کند که اگر با فلان فامیل ازدواج کند، خوشبخت مى‏شود و براى رسیدن به این خیال، از هرگونه تلاشى دریغ نمى‏کند. غافل از آنکه خوشبختى در سایه شهرت و مقام نیست.
اگر در خیالات فاسد، تصورات واهى و گناهانى که انسان مرتکب مى‏شود، دقت کنیم، خواهیم دانست که بخش بزرگى از گناهان ما برخاسته از خیالات و تصورات ماست لذا در آیات و روایات اسلامى جملات زیادى است که به مردم هشدار مى‏دهد که نیکى و خیر در سایه فلان چیز نیست؛ بلکه در سایه چیز دیگر است.
به چند نمونه اشاره مى‏کنیم :
1 - برّ و نیکى در این نیست که قبله ما به کدام جهت باشد، بلکه نیکى و خیر در ایمان و عمل صالح و کمک به محرومان جامعه است.(141)
2 - چه بسا چیزهایى را بد مى‏دانید، ولى براى شما خیر است.(142)
3 - سرمایه‏ها و فرزندان آنان تو را به تعجب وادار نکند. خداوند اراده کرده است که آنها را با همین ثروت‏ها و فرزندان عذاب کند.(143)
به هر حال، از قضاوت فورى دورى کنیم و باور نکنیم که آنچه را مى‏فهمیم، حقیقت دارد و واقعیت است؛ زیرا بسیارى از باورهاى ما بى‏اساس، و خیال و وهم است. قرآن براى اینکه انسان را واقعگرا تربیت کند و خیالات واهى و محاسبات بى‏اساس را از فکر و ذهن او برطرف کند، آیات زیادى آورده است.(144)
به هر حال، در امر به معروف و نهى از منکر باید از اهرمها و زمینه‏ها استفاده کرد. اهرمهاى مثبت را به یاد آورد و حتى ایجاد کرد و زمینه‏ها و اهرمهاى منفى را حذف کرد.(145)