نقش قدرت در امر به معروف
در آیه 41، سوره حج مى‏خوانیم: کسانى که هر گاه به آنان قدرت و امکان دادیم. اقامه نماز مى‏کنند و زکات مى‏پردازند و امر به معروف و نهى از منکر مى‏کنند.(56)
از این آیه معلوم مى‏شود که مسأله امر به معروف و نهى از منکر تنها یک موعظه عاجزانه در برابر خلافکار نیست؛ بلکه مأموریتى از موضع قدرت است. بدون قدرت نمى‏توان از بسیارى از منکرات و بویژه منکرات بین المللى جلوگیرى کرد. در قرآن مى‏خوانیم: اگر طایفه‏اى از مسلمانان دست به تجاوز بزنند، وظیفه دیگران است که با قدرت جلو او بایستند تا به امر خدا، بازگردد و دست از طغیان بردارد.(57)
اگر در جامعه قدرت نباشد، احکام الهى مثل حدود و دیات و قصاص اجرا نمى‏شود.
کسالت و بى‏حالى و ترس، از امراض و آفاتى است که در دعاها از آنها به خداوند پناه برده مى‏شود.(58)
یکى از دلایل شکست مسلمانان در جنگ احد، سستى آنان بود.(59)
ناگفته پیداست که این قدرت،در سایه وحدت و اطاعت از رهبرى عادل و شجاع و بصیر و داشتن تخصصهاى گوناگون و هوشیارى همه مردم پیدا مى‏شود.
امر به معروف از موضع ولایت و قدرت، نه از موضع ضعف‏
قرآن مى‏فرماید : امر و نهى از موضع ولایت سرچشمه مى‏گیرد، نه ضعف ؛
مردان و زنان با ایمان، هر یک نسبت به دیگرى ولایت دارند. بنابراین، یکدیگر را امر به معروف و نهى از منکر مى‏کنند.(60)
در جامعه اسلامى همه مردم از یکدیگرند(61) و نسبت به یکدیگر محبت دارند. براى مثال، انصار و مردم مدینه از ورود مسلمانان مکه و مهاجرین خوشحال بودند.(62) و حتى در شرایط سخت، دیگران را بر خود ترجیح مى‏دادند.(63)
پیامبر اکرم (ص) بارها میان آنان برادرى برقرار کرد و فرمود: همانا مؤمنان با یکدیگر برادرند.(64)
با این حال، اگر کسى دیگرى را از منکرى باز دارد و یا به معروفى امر کند، نباید او را یک فضول و یا مزاحم تلقى کرد؛ بلکه باید او را دلسوز دانست که از طرف خداوند، محبت و ولایت و حق نظارت و امر و نهى به او داده شده است.
rose and butterflies