صفحه 4 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 62

موضوع: حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام

  1. #31
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    ادعيه آن حضرت در آداب خواب
    ادعيه آن حضرت در آداب خواب

    هنگام خواب , هنگام خواب براى دفع روياى زشت براى رفع بيخوابى
    دعاؤها عليهاالسلام اذا اخذت مضجعها
    اَلْحَمْدُلِلَّهِ الْكافي، سُبْحانَ اللَّهِ الْاَعْلي، حَسْبِيَ اللَّهُ وَ كَفي، ماشاءَاللَّهُ قَضي، سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ دَعا، لَيْسَ مِنَ اللَّهِ مَلْجَأٌ، و لا وَراءَ اللَّهِ مُلْتَجأ.
    تَوَكَّلْتُ عَلَي اللَّهِ رَبّي وَ رَبِّكُمْ، ما مِنْ دابَّةٍ اِلاَّ هُوَ اخِذٌ بِناصِيَتِها، اِنَّ رَبّي عَلي صِراطٍ مُسْتَقيمٍ. اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً، وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فِي الْمُلْكِ، وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ، وَ كَبِّرْهُ تَكْبيراً.
    دعاؤها عليهاالسلام اذا نامت
    روى عنها عليه‏السلام: دخل علىّ رسول‏اللّه صلى الله عليه و آله و قد افترشت فراشي للنوم، فقال: يا فاطمة لا تنامي الاّ و قد عملت اربعة: ختمت القرآن و جعلت الانبياء شفعاءك و ارضيت المؤمنين عن نفسك و حججت واعتمرت- الى ان قالت:- قال: اذا قرأت «قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ»

    دعاى آن حضرت هنگام خواب
    سپاس مخصوص خداوندى است كه كفايت ‏كننده است، پاك و منزّه است خداوند برتر، خداوند مرا كافى است، آنچه خدا مى‏ خواهد انجام مى‏ گيرد، خداوند سخن كسى كه او را خواند شنيد، غير از خدا پناهگاه و مأوايى نيست.
    به پروردگار شما و خودم خداوند يكتا توكّل نمودم، هيچ جنبنده ‏اى نيست جز آنكه خداوند زمام او را بدست دارد، بدرستيكه پروردگار من در راه راست مى‏باشد، سپاس خداوندى را سزاست كه فرزندى براى خود نگرفته، و در فرمانروائيش شريكى ندارد، و تحت سرپرستى كسى نبوده، و او را بسيار تكبيرگو.

    دعاى آن حضرت هنگام خواب
    از آن حضرت روايت شده: پيامبر بر من وارد شد در حالى كه بستر خواب را آماده كرده بودم، و فرمود: اى فاطمه نخواب جز آنكه چهار كار را انجام دهى، قرآن را ختم كرده و پيامبران را شفيع خود قرار داده و مؤمنين را از خود راضى نموده، و حج و عمره را انجام دهى- تا آنجا كه فرمود:- پيامبر فرمود:
    ثلاث مرات فكأنك ختمت القرآن، و اذا صلّيت علىّ و على الانبياء قبلي كنّا شفعاؤك يوم القيامة، و اذا استغفرت للمؤمنين رضوا كلهم عنك، و اذا قلت:
    سُبْحانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُلِلَّهِ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَ اللَّهُ اَكْبَرُ.
    فقد حججت و اعتمرت.
    دعاؤها عليهاالسلام عند المنام
    اَللَّهُ اَكْبَرُ- أربعاً و ثلاثين.
    اَلْحَمْدُلِلَّهِ- ثلاثاً و ثلاثين.
    سُبْحانَ اللَّهِ- ثلاثاً و ثلاثين.
    دعاؤها عليهاالسلام لدفع رؤيا المكروهة
    عن الصادق عليه‏السلام قال: شكت فاطمة عليهاالسلام الى رسول‏اللّه صلى الله عليه و آله ما تلقاه في المنام، فقال لها: اذا رأيت شيئاً من ذلك فقولي:
    هرگاه سوره توحيد را سه بار بخوانى گويا قران را ختم كرده ‏اى، و هرگاه بر من و پيامبران قبل از من درود فرستى ما شفيعان تو در روز قيامت مى شويم، و هرگاه براى مؤمنان استغفار كنى آنان از تو راضى مى ‏گردند، و هرگاه بگويى:
    پاك و منزه است خداوند، و سپاس مخصوص اوست، و معبودى جز او نمى ‏باشد، و خداوند برتر است.
    حج و عمره را انجام داده ‏اى.

    دعاى آن حضرت هنگام خواب
    خداوند برتر است- سى و چهار بار.
    سپاس خداوند را سزاست- سى وسه بار.
    خداوند پاك و منزه است- سى وسه بار.

    دعاى آن حضرت براى دفع رؤياى زشت
    از امام صادق عليه‏السلام روايت است كه فرمود:
    حضرت فاطمه عليهاالسلام از خوابهاى پريشان به پيامبر شكايت كرد، آن حضرت فرمود: هرگاه چنين خوابى ديدى،بگو:

    اَعُوذُ بِما عاذَتْ بِهِ مَلائِكَةُ اللَّهِ الْمُقَرَّبُونَ، وَ اَنْبِياءُ اللَّهِ الْمُرْسَلُونَ، وَ عِبادُ اللَّهِ الصَّالِحُونَ، مِنْ شَرِّ رُؤْياىَ الَّتي رَأَيْتُ، اَنْ تَضُرَّني في ديني وَ دُنْياى.
    و اتفلي على يسارك ثلاثاً.
    دعاؤها عليهاالسلام لدفع الارق
    عن علي عليه‏السلام: انّ فاطمة عليهاالسلام شكت الى رسول‏اللَّه صلى الله عليه وآله الارق، فقال لها: قولي يا بنيّة:
    يا مُشْبِعَ الْبُطُونِ الْجائِعَةِ، وَ يا كاسِيَ الْجُسُومِ الْعارِيَةِ، وَ يا ساكِنَ الْعُرُوقِ الضَّارِبَةِ، وَ يا مُنَوِّمَ الْعُيُونِ السَّاهِرَةِ، سَكِّنْ عُرُوقِيَ الضَّارِبَةِ، وَ أْذَنْ لِعَيْني نَوْماً عاجِلاً.

    پناه مى ‏برم به كسى كه فرشتگان مقرب الهى، و پيامبران برگزيده خداوند، و بندگان صالح او بدان پناهنده شدند، از شرّ و زشتى اين خوابى كه ديدم، تا به دين و دنيايم ضرر وارد نسازد. و سه بار به سمت چپ خود آب دهان بينداز.

    دعاى آن حضرت براى رفع بيخوابى
    اى سيركننده شكمهاى خالى، و اى پوشاننده بدنهاى عريان، و اى آرام‏كننده رگهاى زننده، و اى خواباننده چشمهاى بيدار، رگهاى مرا آرام گردان، و چشمهاى مرا به زودى بخواب بر.

    لم يوجد هامشاَ.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  2. #32
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    ادعيه‏ آن حضرت در رفع خطرات و بيماريها
    ادعيه‏ آن حضرت در رفع خطرات و بيماريها

    براى جلوگيرى از خطرات
    براى بيمارى تب
    براى بيمارى تب
    براى بيمارى تب
    دعاؤها عليهاالسلام في الاحتراز
    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ، بِرَحْمَتِكَ اَسْتَغيثُ فَاَغِثْني، وَ لا تَكِلْني اِلي نَفْسي طَرْفَةَ عَيْنٍ، وَ اَصْلِحْ لي شَأْني كُلَّهُ.
    و في رواية:
    يا حَيُّ يا قَيُّومُ بِرَحْمَتِكَ اَسْتَغيثُ، اَللَّهُمَّ لا تَكِلْني اِلي نَفْسي طَرْفَةَ عَيْنٍ، وَ اَصْلِحْ لي شَأْني كُلَّهُ. دعاؤها عليهاالسلام في العوذة للحمّي
    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، بِسْمِ اللَّهِ النُّورِ، بِسْمِ اللَّهِ نُورِ النُّورِ، بِسْمِ اللَّهِ نُورٌ عَلي نُورٍ، بِسْمِ اللَّهِ الَّذى هُوَ مُدَبِّرُ الْاُمُورِ، بِسْمِ اللَّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ.

    دعاى آن حضرت براى جلوگيرى از خطرات
    بنام خداوند بخشنده مهربان، اى زنده اى پايدار، به رحمتت پناه آورده ‏ام، مرا پناه ده، و يك چشم بر هم زدن مرا بحال خود وامگذار، و تمام امورم را اصلاح گردان.
    و در روايتى آمده:
    اى زنده، اى پايدار، به رحمتت پناهنده گرديده ‏ام، خدايا يك لحظه مرا بخودم وامگذار، و تمام امورم را اصلاح كن.
    دعاى آن حضرت براى بيمارى تب
    بنام خداوند بخشنده مهربان، بنام خداوند نور، بنام خداوندى كه نور در نور است، بنام خداوندى كه نور بر نور است، بنام خداوندى كه تدبير امور بدست اوست، بنام خداوندى كه نور را از نور آفريد.
    الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ، وَ اَنْزَلَ النُّورَ عَلي الطُّورِ، في كِتابٍ مَسْطُورٍ، في رِقٍّ مَنْشُورٍ، بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ، عَلي نَبِيٍّ مَحْبُورٍ.
    اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى هُوَ بِالْعِزِّ مَذْكُورٌ، وَ بِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ، وَعَلي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ مَشْكُورٌ، وَ صَليَّ اللَّهُ عَلي سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّاهِرينَ.
    و في رواية:
    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، بِسْمِ اللَّهِ النُّورِ، بِسْمِ اللَّهِ الَّذى يَقُولُ لِلشَّيْ‏ءِ كُنْ فَيَكُونُ، بِسْمِ اللَّهِ الَّذى يَعْلَمُ خائِنَةَ الْاَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ.
    بِسْمِ اللَّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النِّورِ، بِسْمِ اللَّهِ الَّذى هُوَ بِالْمَعْرُوفِ مَذْكُورٌ، بِسْمِ‏اللَّهِ الَّذى اَنْزَلَ النُّورَ عَلَي الطُّورِ، بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ، في كِتابٍ مَسْطُورٍ، عَلي نَبِيٍّ مَحْبُورٍ.
    سپاس خداوندى را سزاست كه نور را از نور آفريده، و نور را بر كوه طور نازل فرمود، در كتابى نوشته شده، و در كاغذى گشوده شده، به ‏اندازه معين، بر پيامبرى بزرگ.
    سپاس شايسته خداوندى است كه به عزّت مذكور، و به فخر و افتخار مشهور، و به رنج و سرور شكرگذار است، و درود خدا بر آقاى ما محمّد و خاندان پاكش باد.
    و در روايتى ديگر اين دعا اينگونه آمده است:
    بنام خداوند بخشنده مهربان، بنام خداوند نور، بنام خداوندى كه هرگاه اراده وجود چيزى را بكند، ايجاد مى شود، بنام خداوندى كه بر خيانتهاى چشمها و آنچه قلبها پنهان مى ‏دارند، آگاهست.
    بنام خداوندى كه نور را از نور آفريد، بنام خداوندى كه به كارهاى نيك شناخته شده، بنام خداوندى كه نور را بر كوه طور نازل فرمود، به اندازه معين، در كتابى نوشته شده، بر پيامبرى بزرگ.
    دعاؤها عليهاالسلام في العوذة للحمّى
    اَللَّهُمَّ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ الْعَلِيُّ الْعَظيمُ، ذُوالسُّلْطانِ الْقَديمِ، وَ الْمَنِّ الْعَظيمِ، وَ الْوَجْهِ الْكَريمِ، لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ الْعَلِيُّ الْعَظيمُ، وَلِيُّ الْكَلِماتِ التَّامَّاتِ، وَ الدَّعَواتِ الْمُسْتَجاباتِ، حَلِّ ما اَصْبَحَ بِفُلانٍ.
    دعاؤها عليهاالسلام في العوذة للحمّى
    وَ لَهُ ما سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ، يا اُمّ‏مُلْدِمٍ اِنْ كُنْتِ امَنْتِ بِاللَّهِ الْعَظيمِ وَ رَسُولِهِ الْكَريمِ، فَلا تَهْشِمِي الْعَظْمَ، وَ لا تَأْكُلِي اللَّحْمَ، وَ لا تَشْرِبِي الدَّمَ.
    اَخْرِجي مِنْ حامِلِ كِتابي هذا اِلي مَنْ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظيمِ وَ رَسُولِهِ الْكَريمِ وَ الِهِ، مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِمُ‏السَّلامُ.

    دعاى آن حضرت براى بيمارى تب
    پروردگارا! معبودى جز تو نيست كه برتر و والاترى، صاحب فرمانروايى ديرينه و منّتى بزرگ و بزرگوارى فراوان، معبودى جز تو نيست و برتر و والاترى، خالق موجودات، اجابت‏ كننده دعاها مى ‏باشى، آنچه فلان شخص بدان گرفتار شده را بگشا.
    دعاى آن حضرت براى بيمارى تب
    و براى اوست آنچه در شب و روز آرام مى ‏گيرد، و او شنوا و داناست، اى تب اگر بخداى بزرگ و فرستاده گراميش ايمان دارى، پس استخوانها را خورد نكرده، و گوشتها را نخور، و خونها را ننوش.
    از حامل اين نوشته بسوى كسى كه بخداى بزرگ و پيامبر گراميش و خاندان او، يعنى محمد و على و فاطمه و حسن و حسين، ايمان ندارد، برو.

    لم يوجد هامشاَ.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  3. #33
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    دعا در ايام هفته و ماه
    ادعيه آن حضرت در ايام هفته و ماه

    در روز شنبه , در روز يكشنبه , در روز دوشنبه , در روز سه ‏شنبه , در روز چهار شنبه در روز پنج شنبه , در روز جمعه
    در روز جمعه
    هنگام آشكار شدن هلال ماه رمضان

    دعاؤها عليهاالسلام في يوم السبت
    اَللَّهُمَّ افْتَحْ لَنا خَزائِنَ رَحْمَتِكَ، وَ هَبْ لَنَا اللَّهُمَّ رَحْمَةً لا تُعَذِّبُنا بَعْدَها فِي الدُّنْيا وَ الْأَخِرَةِ، وَ ارْزُقْنا مِنْ فَضْلِكَ الْواسِعِ رِزْقاً حَلالاً طَيِّباً، وَ لا تُحْوِجْنا وَ لا تُفْقِرْنا اِلي اَحَدٍ سِواكَ، وَ زِدْنا لَكَ شُكْراً، وَ اِلَيْكَ فَقْراً وَفاقَةً، وَ بِكَ عَمَّنْ سِواكَ غِناً وَ تَعَفُّفاً.
    اَللَّهُمَّ وَسِّعْ عَلَيْنا فِي الدُّنْيا، اَللَّهُمَّ اِنَّا نَعُوذُبِكَ اَنْ تَزْوِىَ وَجْهَكَ عَنَّا في حالٍ، وَ نَحْنُ نَرْغَبُ اِلَيْكَ فيهِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ اَعْطِنا ما تُحِبُّ، وَ اجْعَلْهُ لَنا قُوَّةً فيما تُحِبُّ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.

    دعاؤها عليهاالسلام في يوم الاحد
    اَللَّهُمَّ اجْعَلْ اَوَّلَ يَوْمي هذا فَلاحاً، وَ اخِرَهُ نَجاحاً، وَ اَوْسَطَهُ صَلاحاً، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ اجْعَلْنا مِمَّنْ اَنابَ اِلَيْكَ فَقَبِلْتَهُ، وَ تَوَكَّلَ عَلَيْكَ فَكَفَيْتَهُ، وَ تَضَرَّعَ اِلَيْكَ فَرَحِمْتَهُ.

    دعاى آن حضرت در روز شنبه
    پروردگارا! گنجهاى رحمتت را براى ما بگشا، و ما را مشمول رحمتى قرار ده كه بعد از آن در دنيا و آخرت عذابمان ننمائى، و از فضل گسترده ‏ات، ما را از روزى حلال و پاكيزه ‏اى بهره‏ مند گردان، و ما را نيازمند و محتاج كسى جز خودت قرار نده، و شكرگذارى ما را نسبت بخودت، و نيز فقر و نيازمان را بتو، و بى ‏نيازى و كرامت نفسمان از غير خودت را، افزون فرما. خداوندا! در دنيا بر ما گشايش عطا فرما، بارالها! از اينكه ما را در حالى كه ديدارت را طالبيم، از ديدارت منع نمائى، بتو پناه مى ‏بريم.
    پروردگارا! بر محمد و خاندانش درود فرست، و آنچه را كه دوست دارى بما عطا فرما، و آنرا نيرويى قرار ده در آنچه ما دوست مى‏داريم، اى بهترين رحم ‏كنندگان.

    دعاى آن حضرت در روز يكشنبه
    پروردگارا! آغاز اين روزم را رستگارى، و پايانش را موفقيت، و وسط آنرا سعادتمندى قرار ده، خداوندا بر محمد و خاندانش درود فرست، و ما را از كسانى قرار ده كه بسوى تو روى آورده، و تو آنان را پذيرفته‏ اى، و بر تو توكّل كرده و آنان را كفايت نموده ‏اى، و بسوى تو زارى كرده و آنان را مشمول رحمتت قرار داده ‏اى.

    دعاؤها عليهاالسلام في يوم الإثنين
    اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْأَلُكَ قُوَّةً في عِبادَتِكَ، وَ تَبَصُّراً في كِتابِكَ، وَ فَهْماً في حُكْمِكَ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ لا تَجْعَلِ الْقُرانَ بِنا ماحِلاً، وَ الصِّراطَ زائِلاً، وَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ عَنَّا مُوَلِّياً. دعاؤها عليهاالسلام في يوم الثلثاء
    اَللَّهُمَّ اجْعَلْ غَفْلَةَ النَّاسِ لَنا ذِكْراً، وَ اجْعَلْ ذِكْرَهُمْ لَنا شُكْراً، وَ اجْعَلْ صالِحَ ما نَقُولُ بِأَلْسِنَتِنانِيَّةً في قُلُوبِنا.
    اَللَّهُمَّ اِنَّ مَغْفِرَتَكَ اَوْسَعُ مِنْ ذُنُوبِنا، وَ رحْمَتَكَ اَرْجي عِنْدَنا مِنْ اَعْمالِنا، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ وَفِّقْنا لِصالِحِ الْأَعْمالِ وَ الصَّوابِ مِنَ الْفِعالِ.

    دعاى آن حضرت در روز دوشنبه
    خداوندا! از تو نيرو در عبادت و بندگى، و بينش در درك آيات كتابت، و فهم در درك احكامت را خواستارم، پروردگارا بر محمد و خاندانش درود فرست، و قرآن را دور از دسترس فهم ما، و صراط را زائل از ما، و محمّد را روى گردان از ما قرار مده.

    دعاى آن حضرت در روز سه شنبه
    پروردگارا! در مقابل غفلت مردم ما را متذكّر قرار ده، و در برابر ذكر آنان براى ما شكر و سپاس مقرر فرما، و بهترين چيزى كه بر زبانمان جارى مى‏ شود را نيّات قلبى ما قرار ده. خداوندا، غفران و بخشش تو از گناهان ما گسترده‏ تر و رحمت تو اميدواركننده ‏تر از اعمال ما مى ‏باشد، خداوندا بر محمد و خاندانش درود فرست، و ما را بر اعمال صالح و كارهاى نيك موفق دار.

    دعاؤها عليهاالسلام في يوم الأربعاء
    اَللَّهُمَّ احْرُسْنا بِعَيْنِكَ الَّتي لا تَنامُ، وَ رُكْنِكَ الَّذى لا يُرامُ، وَ بِأَسْمائِكَ الْعِظامِ، وَ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ احْفَظْ عَلَيْنا ما لَوْ حَفِظَهُ غَيْرُكَ ضاعَ، وَ اسْتُرْ عَلَيْنا ما لَوْ سَتَرَهُ غَيْرُكَ شاعَ، وَ اجْعَلْ كُلَّ ذلِكَ لَنا مِطْواعاً، اِنَّكَ سَميعُ الدُّعاءِ، قَريبٌ مُجيبٌ.
    دعاؤها عليهاالسلام في يوم الخميس
    اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْأَلُكَ الْهُدى وَ التُّقي، وَ الْعِفافَ وَ الْغِني، وَ الْعَمَلَ بِما تُحِبُّ وَ تَرْضي، اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْأَلُكَ مِنْ قُوَّتِكَ لِضَعْفِنا، وَ مِنْ غِناكَ لِفَقْرِنا وَ فاقَتِنا، وَ مِنْ حِلْمِكَ وَ عِلمِكَ لِجَهْلِنا.
    اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ اَعِنَّا عَلي شُكْرِكَ وَ ذِكْرِكَ، وَ طاعَتِكَ وَ عِبادَتِكَ، بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.

    دعاى آن حضرت در روز چهارشنبه
    پروردگارا! ما را با ديدگانت كه هرگز بخواب نمى ‏رود، و با پايه و ستونى كه مورد تجاوز قرار نمى‏ گيرد، و با نامهاى بزرگت مرا حفاظت فرما، و بر محمد و خاندانش درود فرست، و برايمان حفظ كن آنچه را كه اگر حافظى غير از تو داشته باشد ضايع مى‏گردد، و بپوشان بر ما آنچه اگر غير تو آنرا بپوشاند شيوع پيدا مى‏ كند، و همه اينها را فرمانبر ما قرار ده، بدرستيكه تو خواسته ‏ها را مى ‏شنوى،و نزديك بوده و اجابت ‏كننده ‏اى.

    دعاى آن حضرت در روز پنج‏شنبه
    پروردگارا! هدايت و تقوى، و عفاف و بى ‏نيازى، و عمل به آنچه كه دوست دارى و خشنود مى ‏گردى، را از تو خواستارم، خداوندا از تو در مقابل ناتوانيمان نيرو، و در مقابل نيازمان بى ‏نيازى، و در مقابل جهالت و نادانيمان علم و حلم خواهانيم.
    خداوندا! بر محمد و خاندانش درود فرست، و ما را بر شكر و ذكر، و اطاعت و عبادتت يارى فرما، برحمتت اى بهترين رحم‏كنندگان.

    دعاؤها عليهاالسلام في يوم الجمعة
    اَللَّهُمَّ اجْعَلْنا مِنْ اَقْرَبِ مَنْ تَقَرَّبَ اِلَيْكَ، وَ اَوْجَهِ مَنْ تَوَجَّهَ اِلَيْكَ، وَ اَنْجَحِ مَنْ سَأَلَكَ وَ تَضَرَّعَ اِلَيْكَ. اَللَّهُمَّ اجْعَلْنا مِمَّنْ كَأَنَّهُ يَراكَ اِلي يَوْمِ الْقِيامَةِ الَّذى فيهِ يَلْقاكَ، وَ لا تَمُتْنا اِلاَّ عَلي رِضاكَ، اَللَّهُمَّ وَ اجْعَلْنا مِمَّنْ اَخْلَصَ لَكَ بِعَمَلِهِ، وَ اَحَبَّكَ في جَميعِ خَلْقِكَ.
    اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ اغْفِرْلَنا مَغْفِرَةً جَزْماً حَتْماً لا نَقْتَرِفُ بَعْدَها ذَنْباً، وَ لا نَكْتَسِبُ خَطيئَةً وَ لا اِثْماً.
    اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، صَلاةً نامِيَةً دائِمَةً، زاكِيَةً مُتَتابِعَةً، مُتَواصِلَةً مُتَرادِفَةً، بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.

    دعاى آن حضرت در روز جمعه
    بارالها! ما را از نزديكترين كسانى كه بتو تقرب جسته ‏اند، و از آبرومندترين كسانى كه بتو روى آورده‏ اند، و پيروزمندترين كسانيكه از تو درخواست كرده و زارى نموده اند، قرار ده. خداوندا! ما را از كسانى قرار ده كه گويا تو را تا روز قيامت، كه روز ديدار تست، مى ‏بينند، پروردگارا ما را از كسانى قرار ده كه در عمل نسبت بتو اخلاص ورزيده، و در تمامى مخلوقاتت تو را دوست دارند.
    پروردگارا! بر محمد و خاندانش درود فرست، و ما را مورد بخششى قرار ده كه بعد از آن گناهى انجام نداده، و خطا و اشتباهى را مرتكب نشويم. خداوندا! بر محمد و خاندانش درود فرست، درودى رشدكننده، هميشگى، پاكيزه، پى‏ درپى و سلسله‏ وار، برحمتت اى بهترين رحم ‏كنندگان.

    دعاؤها عليهاالسلام في يوم الجمعة
    روى عن صفوان انّه قال: دخل محمد بن علي الحلبي على ابي‏عبداللّه عليه‏السلام في يوم الجمعة، فقال له: تعلّمني افضل ما اصنع في هذا اليوم، فقال: يا محمد ما اعلم انّ احداً كان اكبر عند رسول اللّه صلى الله عليه وآله من فاطمة، و لا افضل ممّا علّمها ابوها محمد بن عبداللّه صلى الله عليه وآله قال:
    من اصبح يوم الجمعة فاغتسل و صفّ قدميه و صلّى اربع ركعات مثنّي مثنّي، يقرء في اوّل ركعة فاتحة الكتاب و «قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ» خمسين مرة، و في الثانية فاتحة الكتاب والعاديات خمسين مرة، و في الثالثة فاتحة الكتاب و «اِذا زُلْزِلَتِ» خمسين مرة، و في الرابعة فاتحة الكتاب و «اِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ» خمسين مرة- و هذه سورة النصر و هي آخر سورة نُزلت- فاذا فرغ منها دعا فقال:
    اِلهي وَ سَيِّدى مَنْ تَهَيَّاَ اَوْ تَعَبَّأَ، اَوْ اَعَدَّ اَوِ اسْتَعَدَّ، لِوِفادَةِ مَخْلُوقٍ رَجاءَ رِفْدِهِ وَ فَوائِدِهِ وَ نائِلِهِ، وَ فَواضِلِهِ وَ جَوائِزهِ، فَاِلَيْكَ يا اِلهي كانَتْ تَهْيِأَتي وَ تَعْبِأَتي، وَ اِعْدادى وَ اسْتِعدادى، رَجاءَ فَوائِدِكَ وَ مَعْرُوفِكَ، وَ نائِلِكَ وَ جَوائِزِكَ.
    دعاى آن حضرت در روز جمعه
    روايت شده كه يكى از اصحاب امام صادق عليه‏السلام در روز جمعه نزد ايشان آمده و گفت: بهترين كارى كه در اين روز مى‏ توانم انجام دهم را بمن بياموز،امام فرمود: كسى را نزد پيامبر صلى الله عليه و آله گراميتر از فاطمه عليهاالسلام، و چيزى را بهتر از چيزى كه آن حضرت به ايشان آموخت، نمى ‏يابم:
    روز جمعه غسل كرده و چهار ركعت نمازگذار- دو ركعت دو ركعت- در اولين ركعت حمد و پنجاه مرتبه «قل هو اللَّه احد»، و در ركعت دوم حمد و پنجاه بار سوره العاديات، و در ركعت سوم حمد و پنجاه بار «اذازلزلت»، و در ركعت چهارم حمد و پنجاه بار «اذا جاء نصر اللَّه و الفتح»- كه آخرين سوره ‏اى است كه بر پيامبر نازل شده- بعد از نماز اين دعا را بخواند:
    اى معبودم و اى آقايم! هر كسى مهيّا و مجهّز، و آماده و توشه برگرفته است، تا به اميد صله و عطا و بهره و عطيّه و بخشش و جائزه‏ اى نزد مخلوقى برود، پس بسوى توست اى معبودم مهيّا شدنم، و مجهّز بودنم، و آمادگيم، و توشه برگرفتنم، به اميد بهره ‏هايت و نيكى شناخته شده ‏ات، و عطيّه مطلوبت و جائزه‏ هايت.

    فَلا تُخَيِّبْني مِنْ ذلِكَ، يا مَنْ لا تَخيبُ عَلَيْهِ مَسْأَلَةُ السَّائِلِ، وَ لا تَنْقُصُهُ عَطِيَّةُ نائِلٍ، فَاِنّي لَمْ اتِكَ بِعَمَلٍ صالِحٍ قَدَّمْتُهُ، وَ لا شَفاعَةَ مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ.
    اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ بِشَفاعَتِهِ اِلاَّ شَفاعَةُ مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَيْتِهِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ، اَتَيْتُكَ اَرْجُو عَظيمَ عَفْوِكَ، الَّذى عُدْتَ بِهِ عَلَي الْخاطِئينَ عِنْدَ عُكُوفِهِمْ عَلَي الْمَحارِمِ، فَلَمْ يَمْنَعْكَ طُولُ عُكُوفِهِمْ عَلَي الْمَحارِمِ اَنْ جُدْتَ عَلَيْهِمْ بِالْمَغْفِرَةِ.
    وَ اَنْتَ سَيِّدِى الْعَوَّادُ بِالنَّعْماءِ، وَ اَنَا الْعَوَّادُ بِالْخَطاءِ، اَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّاهِرينَ اَنْ تَغْفِرَلي ذَنْبِيَ الْعَظيمَ، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُ الْعَظيمَ اِلاَّالْعَظيمُ، يا عَظيمُ يا عَظيمُ، يا عَظيمُ يا عَظيمُ، يا عَظيمُ يا عَظيمُ. دعاؤها عليهاالسلام اذا طلع هلال شهر رمضان

    عن الرضا عليه‏السلام في حديث:
    معاشر شيعتي اذا طلع هلال شهر رمضان فلا تشيروا اليه
    پس اى آنكه درخواست سائلى نزد او محروم نشد، و بخشش خواهنده ‏اى در او كاستى پديد نياورد، مرا محروم مفرما، چرا كه من با عمل صالحى كه قبلاً انجام داده ‏ام، و يا شفاعت مخلوقى كه اميد به او بسته، و تقرّب به او جسته ‏ام، نزد تو نيامده ‏ام، جز شفاعت محمد و خاندانش، كه درود تو بر او و خاندان پاكش باد،به درگاه تو آمده‏ ام، و اميدوار عفو و بخشش بزرگت، كه بر خطاكارانى كه محرّمات تو را انجام داده ‏اند، وعده داده ‏اى، مى‏ باشم، بطوريكه پافشارى طولانى آنان در انجام امور حرام، تو را از بخشش وجود به آنان بازنداشت.
    و تو اى آقاى من بسيار نعمت‏ دهنده ‏اى و من بسيار خطاكار، و بحق محمد و خاندان پاكش از تو مى ‏خواهم، كه گناه بزرگم را ببخشى، چرا كه گناه بزرگ را جز بزرگ نمى ‏بخشد، اى بزرگ، اى بزرگ، اى بزرگ، اى بزرگ، اى بزرگ، اى بزرگ.
    دعاى آن حضرت هنگام آشكار شدن هلال ماه رمضان
    از امام رضا عليه‏السلام روايت شده كه در حديثى فرمودند:
    اى شيعيان من، آنگاه كه هلال ماه رمضان آشكار شد، با دست بدان

    بالاصابع، و لكن استقبلوا القبلة و ارفعوا ايديكم الى السّماء، و خاطبوا الهلال و قولوا:
    رَبُّنا وَ رَبُّكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمينَ، اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عَلَيْنا هِلالاً مُبارَكاً، وَ وَفِّقْنا لِصِيامِ شَهْرِ رَمَضانَ، وَسَلِّمْنا فيهِ، وَ تَسَلَّمْنا مِنْهُ، في يُسْرٍ وَ عافِيَةٍ، وَ اسْتَعْمِلْنا فيهِ بِطاعَتِكَ، اِنَّكَ عَلي كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ.
    ثم قال: و لقد كانت فاطمة سيدة نساءالعالمين عليهاالسلام، تقول ذلك سنة، فاذا طلع هلال شهر رمضان، فكان نورها يغلب الهلال يخفي، فاذا غابت عنه ظهر.

    اشاره نكنيد، بلكه رو به قبله ايستاده و دستهايتان را بسوى آسمان بلند كرده و اين دعا را بخوانيد: پروردگار ما و تو خداوند جهانيان است، پروردگارا اين هلال ماه را هلال مباركى قرار ده، و ما را براى روزه ماه رمضان موفق نما، و ما را در آن سالم گردان، و اين ماه را از ما در سلامت قرار ده، در راحتى و آسايش، و ما را در آن ماه به طاعت خود مشغول ساز، بدرستيكه تو بر هر كار توانا و نيرومند مى ‏باشى.
    سپس فرمود: حضرت فاطمه عليهاالسلام اين دعا را مى‏ خواند، آنگاه كه هلال ماه رمضان آشكار مى‏ شد، نور آن حضرت بر نور هلال برترى داشت و هلال ديده نمى ‏شد، و هرگاه كه آن حضرت غائب مى ‏شد هلال آشكار مى ‏گشت.

    لم يوجد هامشاَ.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  4. #34
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    ادعيه‏ آن حضرت در روز قيامت
    ادعيه‏ آن حضرت در روز قيامت

    در روز قيامت براى برطرف شدن عذاب از دوستانش
    در محشر براى شفاعت دوستانش
    در محشر براى شفاعت دوستانش
    در محشر براى بخشيده شدن گناهان شيعيانش
    در روز قيامت بر قاتلين فرزندش و شفاعت دوستدارانش
    در محشر بر عليه قاتلان امام حسين عليه‏السلام
    در محشر بر عليه قاتلان امام حسين عليه‏السلام
    در محشر بر عليه قاتلان فرزندش
    در محشر براى شناخته شدن حقش
    در قيامت براى شفاعت امت پدرش
    هنگام داخل شدن به بهشت

    دعاؤها عليهاالسلام في يوم القيامة لدفع العذاب عن محبيها
    روى عن محمد بن مسلم الثقفي انه قال: سمعت اباجعفر عليه‏السلام يقول: لفاطمة عليهاالسلام وقفة على باب جهنّم، فاذا كان يوم القيامة كتب بين عيني كل رجل مؤمن او كافر، فيؤمر بمحبّ قد كثرت ذنوبه الى النار، فتقرء فاطمة عليهاالسلام بين عينيه محبّاً، فتقول:
    اِلهي وَ سَيِّدى سَمَّيْتَني فاطِمَةَ، وَ فَطَمْتَ بي مَنْ تَوَلاَّني وَ تَوَلّي ذُرِّيَّتي مِنَ النَّارِ، وَ وَعْدُكَ الْحَقُّ، وَ اَنْتَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ.
    فيقول الله عز و جل: صدقت يا فاطمة، انى سميتك فاطمة و فطمت بك من احبك و تولاك و احب ذريتك و تولاهم من النار، و وعدى الحق، و انا لا اخلف الميعاد- الى ان قال:- فمن قرأت بين عينيه مؤمناً، فخذى بيده و ادخليه الجنة.

    دعاى آن حضرت در روز قيامت براى بر طرف شدن عذاب از دوستانش
    از امام باقر عليه‏السلام روايت شده كه فرمود: حضرت فاطمه عليهاالسلام لحظه ‏اى در كنار جهنم توقف مى ‏كند- در آن روز در پيشانى هر كس ايمان و كفر او نقش بسته است- فرمان داده مى ‏شود كه مؤمنى كه بسيار گناه كرده را به جهنم بيندازند، آن حضرت در پيشانى او محبت و دلبستگى او را بخاندان پيامبر مى ‏بيند، و مى ‏گويد:
    اى پروردگار من و اى مولايم! مرا فاطمه ناميدى، و دوستدارانم و دوستداران فرزندانم را بوسيله من از آتش رهانيدى، و وعده تو حق است و تو خلف وعده نمى‏ كنى.
    آنگاه خداوند مى ‏فرمايد: اى فاطمه راست گفتى، من تو را فاطمه ناميدم، و هر كه تو را دوست داشته باشد و از تو پيروى كند، و فرزندانت را دوست داشته و از آنان پيروى نمايد، را از آتش جهنم بازداشته ‏ام، و وعده من حق است، ومن خلف وعده نمى ‏كنم- تا آنجا كه فرمايد:- پس روى چهره هر كه ايمان را ديدى، دست او را گرفته و داخل بهشت گردان.
    دعاؤها عليهاالسلام في المحشر لشفاعة محبيّها
    روى أنّه إذا كان يوم القيامة يبعث اليها ملك، لم يبعث الى احد قبلها و لا يبعث الى احد بعدها، فيقول: ان ربك يقرؤك السّلام و يقول: سليني أعطك، فتقول:
    قَدْ اَتَمَّ نِعْمَتَهُ وَ هَنَّأَني كَرامَتَهُ وَ اَباحَني جَنَّتَهُ، اَسْاَلُهُ وُلْدى وَ ذُرِّيَّتي وَمَنْ وَدَّهُمْ.
    و في رواية:
    قَدْ اَتَمَّ عَلَىَّ نِعْمَتَهُ، وَ اَباحَني جَنَّتَهُ، وَ هَنَّاَني كَرا مَتَهُ، وَ فَضَّلَني عَلى نِساءِ خَلْقِهِ، اَسْاَلُهُ اَنْ يُشَفِّعَني في وُلْدى وَ ذُرِّيَّتي وَ مَنْ وَدَّهُمْ بَعْدى وَ حَفِظَهُمْ بَعْدى.
    فيعطيها اللّه ذريّتها و ولدها و من ودّهم لها و حفظهم فيها، فتقول:
    اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى اَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ وَ اَقَرَّ عَيْني.

    دعاى آن حضرت در محشر براى شفاعت دوستانش
    روايت شده: در روز قيامت فرشته ‏اى بسوى آن حضرت مى‏ آيد كه نزد كسى قبل و بعد ايشان نرفته است، و مى‏گويد: پروردگارت سلام رسانده و مى ‏گويد: بخواه تا عطا كنم، و حضرت فاطمه عليهاالسلام مى ‏فرمايد:
    نعمتش را بر من تمام كرده و كرامتش را گوارايم نمود، و بهشتش را به من ارزانى داشت، از او فرزندانم و نسلم و دوستان آنان را خواستارم.
    و در روايتى اينگونه آمده است:
    نعمتش را بر من تمام كرده و بهشتش را بر من ارزانى داشت، و كرامتش را گوارايم نمود، و مرا بر تمامى زنان برترى داد، از او مى ‏خواهم كه مرا در مورد فرزندانم و نسلم و دوستان آنان شفيع قرار دهد.
    و خداوند فرزندان و ذرّيه ايشان و دوستانشان و حفاظت آنان را به آن حضرت عطا كرده، آنگاه آن حضرت مى ‏فرمايد:
    سپاس خداى را سزاست كه حزن و اندوه را از ما زدود، و چشمم را روشن كرد.

    دعاؤها عليهاالسلام في المحشر لشفاعة محبّيها عليهاالسلام
    عن علي عليه‏السلام: دخل رسول‏اللّه صلى الله عليه وآله ذات يوم على فاطمة عليهاالسلام و هي حزينة، فقال لها: ما حزنك يا بنيّة؟ قالت: يا ابت ذكرت المحشر و وقوف الناس عراة يوم القيامة، قال: يا بنيّة انه ليوم عظيم- الى ان قال:- ثم يقول جبرئيل: يا فاطمه سلي حاجتك؟ فتقولين: يا رَبِّ اَرِنِى الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ.
    فيأتيانك و اوداج الحسين عليه‏السلام تشخب دماً- الى ان قال:- ثم يقول جبرئيل:يا فاطمة سلى حاجتك، فتقول:
    يا رَبِّ شيعَتي.
    فيقول اللّه عز و جل: قد غفرت لهم، فتقولين:
    يا رَبِّ شيعَةَ وُلْدى.
    فيقول اللّه: قد غفرت لهم، فتقولين:
    يا رَبِّ شيعَةَ شيعَتي.
    فيقول اللّه: انطلقي فمن اعتصم بك فهو معك في الجنّة.

    دعاى آن حضرت در محشر براى شفاعت دوستانش
    از حضرت على عليه السلام روايت شده: روزى پيامبر نزد فاطمه عليهاالسلام كه محزون بود آمد و فرمود: دخترم از چه محزونى؟ فرمود: پدرم به ياد محشر و عريان بودن مردم در آن روز افتادم، فرمود: دخترم آن روز روز بزرگى است- تا آنجا كه فرمود:- جبرئيل مى ‏گويد: اى فاطمه حاجتت را بگو، و مى‏ گوئى:
    پروردگارا! حسن و حسين را به من نشان ده.
    آنگاه آن دو نزد تو مى ‏آيند، در حاليكه از رگهاى گردن امام حسين عليه‏السلام خون مى ‏ريزد- تا آنجا كه فرمود:- آنگاه جبرئيل گويد: اى فاطمه حاجتت را بخواه، و تو مى‏ گوئى:
    پروردگارا! شيعيانم.
    و خداوند مى‏فرمايد: آنان را بخشيدم، و مى ‏گويى:
    پروردگارا! شيعيان فرزندم.
    و خداوند مى فرمايد: آنان را بخشيدم، و مى ‏گويى:
    پروردگارا! شيعيان شيعيانم.
    و خداوند مى فرمايد: برو، هر كه به تو چنگ زند در بهشت است.

    دعاؤها عليهاالسلام في المحشر لغفران ذنوب شيعتها
    عن السجاد عليه‏السلام: اذا كان يوم القيامة نادى مناد: لاخوف عليكم اليوم و لاانتم تحزنون- الى ان قال:- ثم ينادى: هذه فاطمة عليهاالسلام بنت محمد صلى الله عليه وآله تمرّ بكم هي و من معها الى الجنة، ثم يرسل اللّه لها ملكاً فيقول: يا فاطمة سليني حاجتك، فتقول:
    يا رَبِّ حاجَتي اَنْ تَغْفِرَلي وَ لِمَنْ نَصَرَ وُلْدى.
    دعاؤها عليهاالسلام في يوم القيامة على قتلة ولدها و لشفاعة محبيها
    عن الباقر عليه‏السلام قال: سمعت جابر بن عبداللّه الانصاري يقول: قال رسول‏اللّه صلى الله عليه و آله: اذا كان يوم القيامة تقبل ابنتي فاطمة على ناقة من نوق الجنة- الى ان قال:- فتسير حتّى تحاذي عرش ربها جل جلاله، فتنزخ بنفسها عن ناقتها، و تقول:
    اِلهي وَ سَيِّدى اُحْكُمْ بَيْني وَ بَيْنَ مَنْ ظَلَمَني، اَللَّهُمَّ احْكُمْ بَيْني وَ بَيْن مَنْ قَتَلَ وَلَدى.

    دعاى آن حضرت در محشر براى بخشيده شدن گناهان شيعيانش
    از امام سجاد عليه‏السلام روايت شده: در روز قيامت منادى ندا مى ‏كند: امروز بر شما حزن و اندوهى وجود ندارد- تا آنجا كه فرمود:- سپس ندا مى ‏كند: اين فاطمه دختر پيامبر است، او و هر كه با اوست داخل بهشت مى ‏شود، سپس خداوند فرشته ‏اى را مى ‏فرستد كه اى فاطمه حاجتت رابگو، و مى‏ گويى:
    پروردگار! حاجتم آنستكه مرا و ياوران فرزندم را ببخشى.

    دعاى آن حضرت در روز قيامت بر قاتلين فرزندش و شفاعت دوستدارانش
    امام باقر عليه‏السلام روايت شده كه فرمود: از جابر بن عبداللّه انصارى شنيدم كه مى ‏گفت: پيامبر فرمود: در روز قيامت حضرت فاطمه عليهاالسلام در پيشگاه عرش الهى قرار گرفته و گويد:
    اى پروردگار من و اى آقايم! بين من و هر كه بمن ظلم كرده حكم كن، پروردگارا بين من و قاتلين فرزندم حكم كن.
    فاذا النداء من قبل اللّه جل جلاله: يا حبيبتي و ابنة حبيبي، سليني تعطي و اشفعي تشفّعي، فو عزّتي و جلالي لا جازني ظلم ظالم، فتقول:
    الهي وَ سَيِّدى ذُرِّيَّتي وَ شيعَتي، وَ شيعَةَ ذُرِّيَّتي وَ مُحِبّي وَ مُحِبّي ذُرِّيَّتي.
    فاذا النداء من قبل اللّه جل جلاله: اين ذرية فاطمة و شيعتها و محبوها و محبوا ذريتها، فيقبلون و قد احاط بهم الرحمة، فتقدمهم فاطمة عليهاالسلام حتى تدخلهم الجنة.
    دعاؤها عليهاالسلام في المحشر على قتلة الحسين عليه‏السلام
    عن علي عليه‏السلام، عن النبي صلى الله عليه و آله: اذا كان يوم القيامة نادى مناد من بطنان العرش: يا أهل القيامة اغمضوا أبصاركم لتجوز فاطمة بنت محمد صلى الله عليه و آله مع قميص مخضوب بدم الحسين عليه‏السلام، فتحتوى على ساق العرش فتقول:
    اَنْتَ الْجَبَّارُ الْعَدْلُ، اِقْضِ بَيْني وَ بَيْنَ مَنْ قَتَلَ وَلَدى.

    آنگاه از جانب خدا ندا مى ‏آيد: اى حبيبه من و دختر حبيب من، از من بخواه تا بتو بدهم، و شفاعت كن تا بپذيرم، سوگند به عزت و جلالم كه ستم ستمگرى از ديد من پنهان نمى‏ ماند، آنگاه آنحضرت مى ‏فرمايد:
    اى پروردگار من و اى آقايم! فرزندانم و شيعيانم، و شيعيان فرزندانم، و دوستدارانم و دوستداران فرزندانم را حفظ فرما.
    در اين هنگام از جانب خداوند ندا مى‏آيد: كجايند فرزندان فاطمه و شيعيان او، دوستداران او و دوستداران فرزندان او، آنگاه ايشان در حاليكه فرشتگان رحمت الهى پيشاپيش آنان قرار دارند به حركت در مى ‏آيند، و فاطمه عليهاالسلام در جلوى آنان حركت مى ‏كند، تا ايشان را به بهشت داخل گرداند.

    دعاى آن حضرت در محشر بر عليه قاتلان امام حسين عليه‏السلام
    از حضرت على عليه‏السلام روايت شده كه پيامبر فرمودند: در روز قيامت منادى از عرش الهى ندا مى‏ كند: اى حاضران در محشر چشمهايتان را ببنديد تا فاطمه دختر پيامبر همراه با پيراهن خون آلود امام حسين عليه‏السلام بگذرد، آنگاه آن حضرت بر ساق عرش الهى قرار گرفته و گويد: تو نيرومند و عادلى، بين من و قاتلان فرزندم حكم نما.
    فيقضي اللّه لبنتي و ربّ الكعبة، ثم تقول:
    اَللَّهُمَّ شَفِّعْني فيمَنْ بَكى عَلى مُصيبَتِهِ.
    فيشفّعها اللّه فيهم.
    دعاؤها عليهاالسلام في المحشر على قتلة الحسين عليه‏السلام
    عن الصادق عليه‏السلام: اذا كان يوم القيامة جمع اللّه الاولين و الآخرين في صعيد واحد- الى ان قال:- فتأتي فاطمة عليهاالسلام فتأخذ قميص الحسين بن علي عليهماالسلام بيدها مضمخّا بدمه و تقول:
    يا رَبِّ هذا قَميصُ وَلَدى وَ قَدْ عَلِمْتَ ما صُنِعَ بِهِ.
    فيأتيها النداء من قبل اللّه عزوجل: يا فاطمة لك عندى الرضا، فتقول:
    يا رَبِّ اِنْتَصِرْ لي مِنْ قاتِلِهِ.
    فيأمر اللّه تعالي عنقاً من النار، فتخرج من جهنم فتلتقط قتلة الحسين بن علي عليهماالسلام كما يلتقط الطير الحب، ثم يعود العنق بهم الى النار، فيعذّبون فيها بانواع العذاب.

    سوگند به پروردگار كعبه كه خداوند به سود دخترم حكم مى ‏كند، آنگاه مى ‏فرمايد:
    پروردگارا! مرا در مورد كسانيكه بر مصيبت فرزندم گريستند شفيع قرار ده. و خداوند او را شفيع آنان قرار مى ‏دهد.

    دعاى آن حضرت در محشر بر قاتلان امام حسين عليه‏السلام
    از امام صادق عليه‏السلام روايت شده: در روز قيامت خداوند تمامى آدميان، از آغاز تاكنون را، در يك جا جمع مى ‏كند- تا آنجا كه مى‏گويد:- فاطمه عليهاالسلام آمده و لباس خون ‏آلود امام حسين عليه‏السلام را بدست گرفته و گويد:
    پروردگارا! اين پيراهن فرزندم است و تو مى‏دانى كه در مورد آن چه عملى انجام داده ‏اند. آنگاه از جانب خداى بزرگ ندا مى‏ آيد: اى فاطمه من از تو خشنودم، و آن حضرت ميگويد: پروردگارا! از قاتلانش انتقام گير.
    و خداوند دستور مى ‏دهد كه گروهى را از آتش خارج سازند، قاتلان آن حضرت را از جهنم بيرون مى‏ ورند، همچنانكه پرندگان دانه بر مى‏ دارند، آنگاه آنان را به آتش برمى ‏گردانند و در آن به انواع عذابها عذاب مى ‏كنند.

    دعاؤها عليهاالسلام في المحشر على قتلة ولدها عليهاالسلام
    عن النبي صلى الله عليه و آله: تحشر ابنتي فاطمة عليهاالسلام يوم القيامة و معها ثياب مصبوغة بالدماء، تتعلّق بقائمة من قوائم العرش، تقول:
    يا عَدْلُ، اُحْكُمْ بَيْني وَ بَيْنَ قاتِلِ وَلَدى.
    و في رواية:
    يا عَدْلُ، يا جَبَّارُ، اُحْكُمْ بَيْني وَ بَيْنَ قاتِلِ وَلَدى.
    و في رواية:
    يا حَكَمُ، اُحْكُمْ بَيْني وَ بَيْنَ قاتِلِ وَلَدى.
    فيحكم الله لا بنتى و رب الكعبة.
    دعاؤها عليهاالسلام فى القيامة لعرفان حقه
    قال جابر لابى‏جعفر عليه‏السلام: جعلت فداك يابن رسول‏الله،
    دعاى آن حضرت در محشر بر عليه قاتلان فرزندش
    از پيامبر صلى الله عليه وآله روايت شده: دخترم فاطمه در روز قيامت محشور مى‏ شود در حالى كه لباسى خون ‏آلود در دست دارد، به كنار عرش الهى آمده و گويد:
    اى عادل، بين من و قاتل فرزندم حكم نما.
    و در روايتى آمده:
    اى عادل، اى نيرومند، بين من و قاتل فرزندم حكم نما.
    و در روايتى آمده:
    اى حاكم، بين من و قاتل فرزندم حكم كن.
    و سوگند به پروردگار كعبه، كه خداوند به سود فرزندم فاطمه عليهاالسلام حكم مى‏ كند. دعاى آن حضرت در روز قيامت براى شناخته شدن حقّش
    روايت شده كه جابر به امام باقر عليه‏السلام گفت: فدايت شوم اى پسر پيامبر،

    حدثنى بحديث فى فضل جدّتك فاطمة، إذا أنا حدّثت به الشيعة فرحوا بذلك- إلى أن قال عليه‏السلام: فيقول الله تعالى: يا أهل الجمع إنّى قد جعلت الكرم لمحمّد و على و الحسن و الحسين و فاطمة، يا أهل الجمع طأطؤوا الرؤوس و غضّوا الابصار، فانّ هذه فاطمة تسير إلى الجنّة- إلى أن قال: فاذا صارت عند باب الجنّة تلتفت، فيقول الله: يابنت حبيبى ما التفاتك و قد أمرت بك إلى جنتى، فتقول:
    يا رَبِّ اَحْبَبْتُ اَنْ يُعْرَفَ قَدْرى فى هذَا الْيَوْمِ.
    فيقول اللّه: يا بنت حبيبى، إرجعى فانظرى من كان فى قلبه حبّ لك أو لاحد من ذرّيتك، خذى بيده فادخليه الجنّة.

    دعاؤها عليهاالسلام فى القيامة لشفاعة امة ابيها صلى الله عليه و آله
    روى انّ فى جملة ما اوصته الزّهرا عليهاالسلام الى على عليه‏السلام: اذا دفنتنى ادفن معى هذا الكاغذ الّذى فى الحقه- الى ان قالت عليهاالسلام:- فرجع جبرئيل، ثم جاء بهذا الكتاب مكتوب فيه: شفاعة امة محمّد صداق فاطمة عليهاالسلام، فاذا كان يوم القيامة اقول:
    اِلهى هذِهِ قَبالَةُ شَفاعَةِ اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ.

    حديثى از فضيلتهاى جدّت فاطمه عليهاالسلام را برايم بازگو كن، كه اگر آنرا به شيعيان بگويم خرسند شوند- تا آنجا كه امام فرمود: خداوند مى ‏فرمايد: اى اهل محشر من بزرگوارى را براى محمد و على و حسن و حسين و فاطمه: قرار دادم، اى اهل محشر سرهايتان را فرود آورده و چشمانتان را پائين اندازيد، اين فاطمه است كه بسوى بهشت مى ‏رود- تا آنجا كه فرمود:
    آنگاه كه ايشان به كنار در بهشت مى ‏رسند توقّف مى‏ كنند، خداوند مى‏فرمايد: اى دختر دوستم چرا توقف كردى در حاليكه دستور دادم كه به بهشت روى، فرمود:
    پروردگارا: دوست دارم ارزشم در اين روز شناخته شود.
    و خداوند مى ‏فرمايد: اى دختر دوستم، بازگرد، در قلب هر كس محبت تو يا يكى از فرزندانت بود، دست او را بگير و داخل بهشت گردان.

    دعاى آن حضرت در روز قيامت براى شفاعت امت پدرش
    روايت شده كه در بين آنچه آن حضرت به همسرش وصيت كرد آن بود كه: هنگامى كه مرا دفن كردى كاغذى كه در آن ظرف قرار دارد را همراه من دفن كن- تا آنجا كه آن حضرت فرمود:- پس جبرئيل بازگشت، و اين نوشته را آورد: شفاعت امت پيامبر مهر حضرت فاطمه عليهاالسلام است، پس در روز قيامت مى ‏گويم:
    خداوندا! اين قباله شفاعت امت پيامبر مى ‏باشد.

    دعاؤها عليهاالسلام عند دخوله الى الجنّة
    روى انّها عليهاالسلام لما دخلت الجنّة و نظرت الى ما اعدّ الّله لها من الكرامة، قرأت: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى اَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ اِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ، اَلَّذى اَحَلَّنا دارَالْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ، لايَمَسُّنا فيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فيها لُغُوبٌ.
    فيوحى الّله عز و جل اليه: يا فاطمة سلينى اعطك و تمنى علىّ ارضك، فقالت:
    اِلهي اَنْتَ الْمُنى وَ فَوْقَ الْمُنى، اَسْأَلُكَ اَنْ لا تُعَذِّبَ مُحِبّي وَ مُحِبَّ عِتْرَتي بِالنَّارِ.
    فيوحى الّله عز و جل اليها: يا فاطمة و عزتى و جلالى و ارتفاع مكانى، لقد آليت على نفسى من قبل أن اخلق السماوات و الارض بالفى عام، أن لا اعذّب محبّيك و محبّى عترتك.

    دعاى آن حضرت هنگام داخل شدن به بهشت
    روايت شده: هنگامى ‏كه آن حضرت داخل بهشت شده و به آنچه خداوند براى او آماده ساخته مى‏ نگرد، اين آيه را مى ‏خواند:
    بنام خداوند بخشنده مهربان، سپاس خداوندى را سزاست كه حزن و اندوه را از ما زدود، بدرستيكه پروردگار ما آمرزنده و شكرگذار است، كسى كه ما را از فضل خود در بهشت ساكن گردانيد، كه در آن رنج و تعبى بما نمى ‏رسد.
    در اين هنگام خداوند به او وحى مى‏ كند: اى فاطمه از من بخواه تا به تو بدهم، و آرزويت را بگو تا تو را خشنود سازم، و آن حضرت گويد:
    پروردگارا! تو آروزى من و بالاتر از آرزوى من هستى، از تو مى ‏خواهم كه دوستدارانم و دوستداران فرزندانم را در آتش عذاب نكنى.
    در اين هنگام خداوند به او وحى مى‏ كند: اى فاطمه سوگند به عزت و جلالم و بلند مرتبه بودن جايگاهم، دو هزار سال قبل از آنكه آسمانها و زمين را خلق كنم، بر خود سوگند ياد كرده ‏ام كه دوستانت و دوستان خاندانت را به آتش جهنّم عذاب نكنم.

    لم يوجد هامشاَ.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  5. #35
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    ادعيه‏ آن حضرت در مورد نماز و آنچه به آن ارتباط دارد
    ادعيه‏ آن حضرت در مورد نماز و آنچه به آن ارتباط دارد

    ادعيه ‏ى آن حضرت در مورد نماز و آنچه به آن ارتباط دارد بعد از نماز وتر در تعقيب نماز ظهر
    در تعقيب نماز عصر
    در تعقيب نماز عشاء
    بعد از هر نماز
    بعد از هر نماز
    هنگام صبح
    در صبح و شام
    دعاؤها عليهاالسلام بعد صلاة الوتر
    عن فاطمة عليهاالسلام: رغّب النبيّ صلى الله عليه وآله في الجهاد و ذكر فضله، فسألته الجهاد، فقال: ألا أدلّك على شي‏ء يسير و اجره كبير، ما من مؤمن و لا مؤمنة يسجد عقيب الوتر سجدتين و يقول في كل سجدة:
    سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ- خمس مرات.
    لا يرفع رأسه حتّى يغفر اللّه ذنوبه كلها و استجاب اللّه دعاءه و ان مات في ليلته مات شهيداً. دعاؤها عليهاالسلام في تعقيب صلاة الظهر
    سُبْحانَ ذِى‏الْعِزِّ الشَّامِخِ الْمُنيفِ، سُبْحانَ ذِى‏الْجَلالِ الْباذِخِ الْعَظيمِ، سُبْحانَ ذِى‏الْمُلْكِ الْفاخِرِ الْقَديمِ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى بِنِعْمَتِهِ بَلَغْتُ ما بَلَغْتُ مِنَ الْعِلْمِ بِهِ وَ الْعَمَلِ لَهُ، وَ الرَّغْبَةِ اِلَيْهِ وَ الطَّاعَةِ لاَِمْرِهِ.

    دعاى آن حضرت بعد از نماز وتر
    روايت شده: بعد از آنكه پيامبر اصحابش را براى جهاد ترغيب كرد، آن حضرت قصد شركت در جهاد را داشت، پيامبر فرمود: آيا تو را راهنمائى كنم به چيزى كه كوچك است اما پاداشش بسيار، هيچ زن و مرد مؤمنى نيستند كه بعد از نماز وتر دو سجده انجام دهند، و در هر سجده پنج بار گويند:

    منزه و پاك است پروردگار فرشتگان و روح.
    جز آنكه خداوند قبل از آنكه سرش را بلند كند گناهانش را بخشيده و دعايش را اجابت مى‏كند، و اگر همان شب بميرد شهيد مرده است.

    دعاى آن حضرت در تعقيب نماز ظهر
    پاك و منزّه است خداوندى كه داراى عزت بسيار بوده و سربلند و سرافراز است، منزّه است خداوندى كه جلالت او بسيار بزرگ مى‏باشد، منزّه است خداوندى كه فرمانروائيش با افتخار است، و ستايش مخصوص خداوندى است كه به لطف نعمتهايش به شناخت او، و عمل براى او و رغبت و توجه بسوى او، و اطاعت اوامر او، دست يافتم.
    وَ الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى لَمْ يَجْعَلْني جاحِداً لِشَيْ‏ءٍ مِنْ كِتابِهِ، وَلا مَتَحَيِّراً في شَيْ‏ءٍ مِنْ اَمْرِهِ، وَ الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى هَداني لِدينِهِ، وَ لَمْ يَجْعَلْني اَعْبُدُ شَيئاً غَيْرَهُ.
    اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْأَلُكَ قَوْلَ التَّوَّابينَ وَ عَمَلَهُمْ، وَ نَجاةَ الْمُجاهِدينَ وَ ثَوابَهُمْ، وَ تَصْديقَ الْمُؤْمِنينَ وَ تَوَكُّلَهُمْ، وَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ، وَ الْأَمْنَ عِنْدَ الْحِسابِ، وَ اجْعَلِ الْمَوْتَ خَيْرَ غائِبٍ اَنْتَظِرُهُ، وَ خَيْرَ مُطَّلِعٍ يَطَّلِعُ عَلَيَّ.
    وَ ارْزُقْني عِنْدَ حُضُورِ الْمَوْتِ وَ عِنْدَ نُزُولِهِ، وَ في غَمَراتِهِ، وَ حينَ تُنْزِلُ النَّفْسُ مِنْ بَيْنِ التَّراقي، وَ حينَ تَبْلُغُ الْحُلْقُومَ، وَ في حالِ خُرُوجي مِنَ الدُّنْيا، وَ تِلْكَ السَّاعَةُ الَّتي لا اَمْلِكُ لِنَفْسي فيها ضَرّاً وَ لا نَفْعاً، وَ لا شِدَّةً وَ لا رَخاءً، رُوحاً مِنْ رَحْمَتِكَ، وَ حَظّاً مِنْ رِضْوانِكَ، وَ بُشْرىً مِنْ كَرامَتِكَ. قَبْلَ اَنْ تَتَوَفّي نَفْسي، وَ تَقْبِضَ رُوحي، وَ تُسَلِّطَ مَلَكَ الْمَوْتِ عَلي اِخْراجِ نَفْسي، وَ بِبُشْرىً مِنْكَ يا رَبِّ لَيْسَتْ مِنْ اَحَدٍ غَيْرِكَ، تَثْلُجُ بِها صَدْرى، وَ تَسُرُّ بِها نَفْسي، وَ تَقِرُّ بِها عَيْني، وَ يَتَهَلَّلُ بِها وَجْهي، وَ يَسْفُرُ بِها لَوْني، وَ يَطْمَئِنُّ بِها قَلْبي، وَيَتَباشَرُ بِها عَلي سَرائِرِ جَسَدى.
    و او را سپاس مى‏ گويم كه مرا منكر آيات كتابش، و نيز حيران در كارهايش قرار نداد، و سپاس او را سزاست كه مرا به دين خود هدايت كرده، و مرا آنگونه قرار داد كه چيزى جز او را نپرستم.
    خداوندا! گفتار توبه ‏كنندگان و عمل آنانرا، و نجات تلاشگران و ثواب آنانرا، و تصديق مؤمنان و توكّل آنانرا، و نيز آسودگى در هنگام مرگ، و در امان بودن هنگام حسابرسى در قيامت را از تو خواستارم، و مرگ را بهترين غائبى كه در انتظار اويم، و بهترين چيزى كه با او برخورد پيدا مى ‏كنم، قرار ده.
    و هنگام فرارسيدن مرگ، و آنگاه كه مرا در خود فرو مى‏ برد، و زمانى كه جانم در ميان استخوانهاى سينه ‏ام قرار دارد، و آن هنگام كه به زير گلويم مى ‏رسد، و در آن حال كه از دنيا بيرون مى ‏روم، و در ساعتى كه هيچ اختيارى از خود نداشته، و هيچ نفع و ضرر و نيز سختى و آسايشى را نمى ‏توانم براى خود فراهم سازم، نسيمى از رحمت خود، و بهره ‏اى از خشنوديت را بمن عطا فرما.
    و قبل از آنكه جانم را بگيرى، و روحم را قبض نمايى، و فرشته مرگ را بر خارج ساختن جانم مسلّط نمايى، بشارتى از كرامت خود را بمن ارزانى‏دار، بشارتى كه تنها از جانب تو باشد، تا قلبم را مطمئن گرداند، و جانم را خشنود سازد، و ديدگانم را نورانى كند،و چهره ‏ام را مسرور سازد، و رنگ رخسارم را درخشندگى عطا كند، و جانم را آرامش بخشد، بشارتى كه باعث آسودگى تمام اعضاى بدنم گردد.
    يَغْبِطُني بِها مَنْ حَضَرَني مِنْ خَلْقِكَ، وَمَنْ سَمِعَ بي مِنْ عِبادِكَ، تُهَوِّنُ بِها عَلَيَّ سَكَراتِ الْمَوْتِ، وَ تُفَرِّجُ عَنّي بِها كُرْبَتَهُ، وَتُخَفِّفُ بِها عَنّي شِدَّتَهُ، وَتَكْشِفُ عَنّي بِها سُقْمَهُ، وَ تَذْهَبُ عَنّي بِها هَمَّهُ وَ حَسْرَتَهُ، وَتَعْصِمُني بِها مِنْ اَسَفِهِ وَ فِتَنِهِ، وَتُجيرُني بِها مِنْ شَرِّهِ وَ شَرِّ ما يَحْضُرُ اَهْلَهُ، وَ تَرْزُقُني بِها خَيْرَهُ وَ خَيْرَ ما يَحْضُرُ عِنْدَهُ، وَ خَيْرَ ما هُوَ كائِنٌ بَعْدَهُ.
    ثُمَّ اِذا تُوُفِّيَتْ نَفْسي وَ قُبِضَتْ رُوحي، فَاجْعَلْ رُوحي فِي الْاَرْواحِ الرَّائِحَةِ، وَ اجْعَلْ نَفْسي فِي الْاَنْفُسِ الصَّالِحَةِ، وَ اجْعَلْ جَسَدى فِي الْاَجْسادِ الْمُطَهَّرَةِ، وَ اجْعَلْ عَمَلي فِي الْاَعْمالِ الْمُتَقَبَّلَةِ. ثُمَّ ارْزُقْني مِنْ خِطَّتي مِنَ الْاَرْضِ، وَ مَوْضِعِ جُنَّتي، حَيْثُ يُرْفَتُ لَحْمي، وَ يُدْفَنُ عَظْمي، وَ اُتْرَكُ وَحيداً لا حيلَةَ لي.
    قَدْ لَفَظَتْنِي الْبِلادُ وَ تَخَلاَّ مِنِّي الْعِبادُ، وَ افْتَقَرْتُ اِلي رَحْمَتِكَ، وَ احْتَجْتُ اِلي صالِحِ عَمَلي، وَ اَلْقي ما مَهَّدْتُ لِنَفْسي، وَ قَدَّمْتُ لاِخِرَتي، وَ عَمِلْتُ في اَيَّامِ حَياتي، فَوْزاً
    تا هر مخلوقى از مخلوقاتت كه مرا مى ‏بيند، و هر بنده ‏اى از بندگانت كه توصيف مرا مى ‏شنود، بر آن غبطه خورد، و شدائد مرگ را بر من آسان گرداند، و رنج آنرا از من بر طرف سازد، و شدّت آنرا از من دور گرداند، و بيمارى آنرا از من برطرف نمايد، و همّ و غمّ آنرا از من دور سازد، و مرا از بلاهاى آن بر حذر دارد، و از شرّ آن و كسانى كه در آن هنگام حضور دارند پناه دهد، و از خير آن و خير كسانى كه در آن زمان حاضر هستند، و خير آنچه بعد از آن واقع مى ‏گردد، بهره‏ مند نمايد.
    و آنگاه كه جانم گرفته شد، و روحم از كالبدم خارج گرديد، روحم را در ميان ارواح پاك، و جانم را در بين جانهاى صالح، و جسدم را در ميان جسدهاى پاكيزه،و عملم را در بين اعمال مقبول قرار ده.
    و از جايگاه قبرم، و محلّ پوشانده شدن بدنم، آنجا كه گوشتهايم كوبيده شده، و استخوانهايم دفن مى‏گردد، و تنها و بى‏ كس رها شده، و هيچ قدرتى برخود ندارم.
    شهرها مرا ازخود دور ساخته، و بندگان مرا رها كرده‏ اند، و نيازمند رحمت تو و محتاج اعمال صالح خود هستم، و آنچه را براى خود آماده ساخته، و براى سفر آخرت خود پيش فرستاده و در زندگى دنيا انجام داده ‏ام
    مِنْ رَحْمَتِكَ، وَ ضِياءً مِنْ نُورِكَ، وَ تَثْبيتاً مِنْ كَرامَتِكَ، بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْاخِرَةِ، اِنَّكَ تَضِلُّ الظَّالِمينَ وَ تَفْعَلُ ما تَشاءُ.
    ثُمَّ بارِكْ لي فِي الْبَعْثِ وَ الْحِسابِ، اِذَا انْشَقَّتِ الْاَرْضُ عَنّي، وَ تَخَلاّ العِبادُ مِنّي، وَ غَشِيَتْنِي الصَّيْحَةُ، وَ اَفْزَعَتْني النَّفْخَةُ، وَ نَشَرْتَني بَعْدَ الْمَوْتِ، وَ بَعَثْتَني لِلْحِسابِ.
    فَابْعَثْ مَعي يا رَبِّ نُوراً مِنْ رَحْمَتِكَ، يَسْعي بَيْنَ يَدَىَّ وَ عَنْ يَميني، تُؤْمِنُني بِهِ، وَ تَرْبِطُ بِهِ عَلي قَلْبي، وَ تُظْهِرُ بِهِ عُذْرى، وَ تُبَيِّضُ بِهِ وَجْهي، وَ تُصَدِّقُ بِهِ حَديثي، وَ تُفْلِجُ بِهِ حُجَّتي، وَ تُبَلِّغُني بِهِ الْعُرْوَةَ الْقُصْوى مِنْ رَحْمَتِكَ، وَ تُحِلُّنِي الدَّرَجَةَ الْعُلْيا مِنْ جَنَّتِكَ.
    وَ تَرْزُقُني بِهِ مُرافَقَةَ مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ، فِي اَعْلَي الْجَنَّةِ دَرَجَةً، وَ اَبْلَغِها فَضيلَةً، وَ اَبَرِّها عَطِيَّةً، وَ اَرْفَعِها نَفْسَةً، مَعَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبيّينَ وَ الصِّدّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ، وَ حَسُنَ اُولئكَ رَفيقاً.
    اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبيّينَ، وَ عَلي جَميعِ الْاَنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ، وَ عَلَي الْمَلائِكَةِ اَجْمَعينَ، وَ عَلي الِهِ
    را مى ‏يابم؛ به من بهره ‏اى از رحمتت، و درخششى از نورت را ارزانى دار، و نيز مرا از كرامت خود، با سخن درست در زندگانى دنيا و آخرت، ثابت‏ قدم گردان، بدرستيكه تو ستمكاران را گمراه كرده و بر هر كار قادر هستى.
    و در قيامت و موقع حسابرسى بر من مبارك گردان، آنگاه كه قبرم شكافته شده، و بندگان از من دور مى‏شوند، و صيحه آسمانى مرا فراگرفته، و نفخه صور مرا بوحشت درآورده، و بعد از مرگ مرا مبعوث ساخته و براى حساب برانگيخته‏ اى. پروردگارا! همراه من نورى از رحمتت را برانگيز، كه پيشاپيش و از طرف راست من حركت كند، تا مرا در امنيت قرار داده، و قلبم را مطمئن سازد، و عذرم را ظاهر كرده، و چهره‏ ام را درخشان، و گفتارم را تصديق، و دليلم را قاطع گردانده، و مرا به آخرين درجه رحمتت برساند، و به برترين مرتبه بهشتت نائل گرداند. و همنشينى حضرت محمد، بنده و رسولت را در بالاترين درجه بهشت، و با فضيلت‏ترين آن، و نيكوترين مرتبه آن، و ارزشمندترين قسمت آن روزيم گردان، همراه كسانى كه به آنان نعمتت را ارزانى داشته‏اى، از پيامبران و راستگويان و شهدا و صالحين، و اينان بهترين دوستان هستند. پروردگارا! بر محمد خاتم پيامبرانت، و بر تمامى انبياء و رسولانت، و بر
    الطَّيِّبينَ الطَّاهِرينَ، وَ عَلي اَئِمَّةِ الْهُدى اَجْمَعينَ، امينَ رَبَّ الْعالَمينَ.
    اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ كَما هَدَيْتَنا بِهِ، وَ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ كَما رَحِمْتَنا بِهِ، وَ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ كَما عَزَّزْتَنا بِهِ، وَ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ كَما فَضَّلْتَنا بِهِ، وَ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ كَما شَرَّفْتَنا بِهِ، وَ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ كَما نَصَرْتَنا بِهِ، وَ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ كَما اَنْقَذْتَنا بِهِ مِنْ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ.
    اَللَّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهَهُ، وَ اَعْلِ كَعْبَهُ، وَ اَفْلِجْ حُجَّتَهُ، وَ اَتْمِمْ نُورَهُ، وَ ثَقِّلْ ميزانَهُ، وَ عَظِّمْ بُرْهانَهُ، وَ افْسَحْ لَهُ حَتّي يَرْضي، وَ بَلِّغْهُ الدَّرَجَةَ وَ الْوَسيلَةَ مِنَ الْجَنَّةِ، وَ ابْعَثْهُ الْمَقامَ الْمَحْمُودَ الَّذى وَعَدْتَهُ، وَ اجْعَلْهُ اَفْضَلَ النَّبيّينَ وَ الْمُرْسَلينَ عِنْدَكَ مَنْزِلَةً وَ وَسيلَةً.
    وَ اقْصُصْ بِنا اَثَرَهُ، وَ اسْقِنا بِكَأْسِهِ، وَ اَوْرِدْنا حَوْضَهُ، وَ احْشُرْنا في زُمْرَتِهِ، وَ تَوَفَّنا عَلي مِلَّتِهِ، وَ اسْلُكْ بِنا سُبُلَهُ، وَاسْتَعْمِلْنا بِسُنَّتِهِ، غَيْرَ خَزايا وَ لا نادِمينَ، وَ لا شاكّينَ وَ لا مُبَدِّلينَ.
    يا مَنْ بابُهُ مَفْتُوحٌ لِداعيهِ، وَ حِجابُهُ مَرْفُوعٌ لِراجيهِ، يا ساتِرَ الْاَمْرِ الْقَبيحِ وَ مُداوِى الْقَلْبِ الْجَريحِ، لا تَفْضَحْني
    تمامى فرشتگانت، و بر خاندان پاك و مطهّر پيامبرت، و بر تمامى پيشوايان هدايت درود فرست، اى پروردگار جهانيان اجابت فرما.
    پروردگارا! بر محمّد درود فرست، همانگونه كه ما را بوسيله او هدايت كردى، و بر او درود فرست، آنگونه كه بوسيله او بما رحمتت را ارزانى داشتى، و بر او درود فرست، همانطور كه ما رابوسيله او گرامى داشتى، وبر او درود فرست، آنگونه كه ما را بوسيله او برترى دادى، و براو درود فرست، همانطور كه ما را بوسيله او شرافت عطا كردى، و بر او درود فرست، آنچنانكه ما را بوسيله او يارى نمودى، و بر او درود فرست، همانگونه كه ما را بوسيله او از پرتگاه آتش نجات دادى.
    پروردگارا! چهره‏ اش را درخشان، مقامش را افزون، دليلش را قاطع، پرتوش را كامل، ميزان اعمالش را سنگين، برهانش را برتر، و نعمتت را بر او گسترده ساز، تا خشنود گردد، و او را به برترين مقام بهشت برسان، و به مقام محمودى كه به او وعده داده‏اى نائل گردان، و او را برترين پيامبران و رسولان از حيث مقام و منزلت قرار ده.
    و ما را رهرو راه او قرار ده، و از جام او سيراب گردان، و بر حوض او وارد ساز، و در گروه او محشور نما، و بر دين او بميران، و ما را در راه او قرار ده، و عامل به فرامين او بگردان، بدون آنكه تحقير شده و پشيمان شويم، ومشكوك گرديده و راه او را تغيير دهيم. اى آنكه درگاهش براى خوانندگانش گشوده، و حجابش براى اميدواران برطرف شده، اى پوشاننده كار زشت و مداواكننده قلبهاى مجروح، در روز
    في مَشْهَدِ الْقِيامَةِ بِمُوبِقاتِ الْاثامِ.
    يا غايَةَ الْمُضْطَرِّ الْفَقيرِ، وَ يا جابِرَ الْعَظْمِ الْكَسيرِ، هَبْ لي مُوبِقاتِ الْجَرائِرِ، وَ اعْفُ عَنْ فاضِحاتِ السَّرائِرِ، وَ اغْسِلْ قَلْبي مِنْ وِزْرِ الْخَطايا، وَ ارْزُقْني حُسْنَ الاِْسْتِعْدادِ لِنُزُولِ الْمَنايا. يا اَكْرَمَ الْاَكْرَمينَ وَ مُنْتَهي اُمْنِيَّةِ السَّائِلينَ، اَنْتَ مَوْلاىَ، فَتَحْتَ لي بابَ الدُّعاءِ وَ الاِْنابَةِ، فَلا تُغْلِقْ عَنّي بابَ الْقَبُولِ وَ الاِْجابَةِ، وَ نَجِّني بِرَحْمَتِكَ مِنَ‏النَّارِ، وَ بَوِّئْني غُرُفاتِ الْجِنانِ، وَ اجْعَلْني مُتَمَسِّكاً بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقي، وَ اخْتِمْ لي بِالسَّعادَةِ.
    وَ اَحْيِني بِالسَّلامَةِ يا ذَاالْفَضْلِ وَ الْكَمالِ، وَ الْعِزَّةِ وَ الْجَلالِ، وَ لا تُشْمِتْ بي عَدُوّاً وَ لا حاسِداً، وَ لا تُسَلِّطْ عَلَيَّ سُلْطاناً عَنيداً وَلا شَيْطاناً مَريداً، بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظيمِ، وَ صَلَّي اللَّهُ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِهِ وَ سَلَّمَ تَسْليماً.
    قيامت به گناهان هلاكت ‏آور مرا تحقير نكن، و از من روى مگردان.
    اى اميد بيچاره فقير، و اى التيام ‏دهنده استخوان شكسته، گناهان بزرگ را بر من ببخشاى، و از كارهاى زشتم درگذر، و جانم را از عواقب خطاها پاك گردان، و آمادگى نيكو براى مرگ را به من ارزانى دار.
    اى بخشنده ‏ترين بخشندگان، و اى منتهاى آرزوى خواهندگان، تو مولاى من هستى، درگاه دعا و نيايش را بر من گشودى، پس راه قبول و اجابت را بر من نبند، و به رحمتت مرا از آتش نجات ده، و در غرفه‏ هاى بهشت ساكن گردان، و مرا متمسك به دستگيره محكم قرار ده، و سعادتمندم گردان، اى كسى كه صاحب فضيلت و كمال و عزّت و جلالت هستى.
    مرا با سلامتى زنده بدار، و دشمن و حسودى را از جهت من شادمان مكن، و پادشاه كينه ‏توز و شيطان رانده شده ‏اى را بر من مسلّط مفرما، به رحمتت اى بهترين رحم‏كنندگان، و حول و قوّه ‏اى جز از جانب خداوند برتر و والاتر نمى ‏باشد، و درود خدا بر محمد و خاندان او باد.
    دعاؤها عليهاالسلام في تعقيب صلاة العصر
    سُبْحانَ مَنْ يَعْلَمُ جَوارِحَ الْقُلُوبِ، سُبْحانَ مَنْ يُحْصي عَدَدَ الذُّنُوبِ، سُبْحانَ مَنْ لا يَخْفي عَلَيْهِ خافِيَةٌ فِي الْاَرْضِ و لا فِي السَّماءِ، وَ الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى لَمْ يَجْعَلْني كافِراً لِأَنْعُمِهِ، وَ لا جاحِداً لِفَضْلِهِ، فَالْخَيْرُ فيهِ وَ هُوَ اَهْلُهُ.
    وَ الْحَمْدُلِلَّهِ عَلي حُجَّتِهِ الْبالِغَةِ عَلي جَميعِ مَنْ خَلَقَ، مِمَّنْ اَطاعَهُ وَ مِمَّنْ عَصاهُ، فَاِنْ رَحِمَ فَمِنْ مَنِّهِ، وَاِنْ عاقَبَ فَبِما قَدَّمَتْ اَيْديهِمْ، وَمَا اللَّهُ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ.
    وَ الْحَمْدُلِلَّهِ الْعَلِيِّ الْمَكانِ، وَ الرَّفيعِ الْبُنْيانِ، الشَّديدِ الْاَرْكانِ، الْعَزيزِ السُّلْطانِ، الْعَظيمِ الشَّأْنِ، الْواضِحِ الْبُرْهانِ، الرَّحيمِ الرَّحْمانِ، الْمُنْعِمِ الْمَنَّانِ.
    اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى اِحْتَجَبَ عَنْ كُلِّ مَخْلُوقٍ يَراهُ بِحَقيقَةِ الرُّبُوبِيَّةِ وَ قُدْرَةِ الْوَحْدانِيَّةِ، فَلَمْ تُدْرِكْهُ الْاَبْصارُ، وَ لَمْ تَحُطْ بِهِ الْاَخْبارُ، وَ لَمْ يُعَيِّنْهُ مِقْدارٌ، وَ لَمْ يَتَوَهَّمْهُ اِعْتِبارٌ، لاَِنَّهُ الْمَلِكُ الْجَبَّارُ.
    دعاى آن حضرت در تعقيب نماز عصر
    پاك و منزّه است پروردگارى كه به اندام دلها آگاهى دارد، پاك و منزّه است كسى كه شماره گناهان را مى ‏داند، پاك و منزّه است آنكه هيچ امرى در آسمان و زمين بر او پوشيده نيست، سپاس خداوندى را سزاست كه مرا آنگونه قرار نداد كه نعمتهايش را بپوشانم، و فضل او را انكار نمايم، پس خير و بركت در اوست و او اهل آنست.
    و سپاس خداوندى را سزاست كه حجّت و برهانش بر تمامى انسانها، اعمّ از فرمانبران و گناهكاران، گسترده است، اگر كسى را مورد رحمت خود قرار دهد از جود و بخشش اوست، و اگر مجازات نمايد در مقابل اعمال خود آنانست، و خداوند نسبت به بندگانش ستم روا نمى‏ دارد. و سپاس شايسته خداوندى است كه مكانش فراز، بنيانش برتر، اركانش محكم، سلطنتش پايدار، مقامش رفيع، برهانش روشن بوده، بخشنده و مهربان و مُنعم و منّان است. ستايش از آنِ خداوندى است كه از هر مخلوقى كه او را به حقيقت ربوبى و قدرت خداوندى شناخت، مستور مانده، ديدگان او را نمى ‏يابد، و اخبار او را احاطه نمى ‏كند، و مقدار او را تعيين نمى ‏نمايد، و اعتبار او را بتوهّم درنمى ‏آورد، چرا كه او پادشاهى جبّار است.
    اَللَّهُمَّ قَدْ تَرى مَكاني وَ تَسْمَعُ كَلامي، وَ تَطَّلِعُ عَلي اَمْرى، وَ تَعْلَمُ ما في نَفْسي، وَ لَيْسَ يَخْفي عَلَيْكَ شَيٌ مِنْ اَمْرى، وَ قَدْ سَعَيْتُ اِلَيْكَ في طَلِبَتي، وَ طَلِبْتُ اِلَيْكَ في حاجَتي، وَتَضَرَّعْتُ اِلَيْكَ في مَسْاَلَتي، وَ سَأَلْتُكَ لِفَقْرٍ وَ حاجَةٍ، وَ ذِلَّةٍ وَ ضيقَةٍ، وَ بُؤْسٍ وَ مَسْكَنَةٍ.
    و انت الرب الجَوادُ بِالْمَغْفِرَةِ، تَجِدُ مَنْ تُعَذِّبُ غَيْرى، وَ لا اَجِدُ مَنْ يَغْفِرُلي غَيْرُكَ، وَ اَنْتَ غَنِيٌّ عَنْ عَذابي وَ اَنَا فَقيرٌ اِلي رَحْمَتِكَ.
    فَاَسْأَلُكَ بِفَقْرى اِلَيْكَ وَ غِناكَ عَنّي، وَ بِقُدْرَتِكَ عَلَيَّ وَ قِلَّةِ امْتِناعي مِنْكَ، اَنْ تَجْعَلَ دُعائي هذا دُعاءً وافَقَ مِنْكَ اِجابَةً، وَ مَجْلِسي هذا مَجْلِساً وافَقَ مِنْكَ رَحْمَةً، وَطَلِبَتي هذهِ طَلِبَةً وافَقَتْ نَجاحاً.
    وَ ما خِفْتُ عُسْرَتَهُ مِنَ الْاُمُورِ فَيَسِّرْهُ، وَ ما خِفْتُ عَجْزَهُ مِنَ الْاَشْياءِ فَوَسِّعْهُ، وَ مَنْ اَرادَني بِسُوءٍ مِنَ الْخَلائِقِ كُلِّهِمْ فَاَغْلِبْهُ، امينَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
    وَ هَوِّنْ عَلَيَّ ما خَشيتُ شِدَّتَهُ، وَ اكْشِفْ عَنّي ما خَشيتُ كُرْبَتَهُ، وَ يَسِّرْلي ما خَشيتُ عُسْرَتَهُ، امينَ رَبَّ الْعالَمينَ.
    پروردگارا! مكان و جايگاهم رامى ‏بينى، و كلامم رامى ‏شنوى، و بر كارهايم اشراف دارى، و بر آنچه در جانم مى ‏باشد آگاهى، و هيچيك از كارهايم از تو پوشيده نمى ‏باشد، با نياز بسوى تو آمده ‏ام، و حاجتهايم را از تو مى ‏خواهم، و براى آنها بسوى تو تضرّع و زارى مى‏ كنم، و با فقر و نياز و ذلّت و شدّت و مسكنت از تو يارى مى ‏جويم.
    و تو پروردگارى هستى كه گناهان را مى‏ بخشى، به غير از من كسانى را مى ‏يابى كه عذاب كنى، ولى من جز تو آمرزنده‏ اى را نمى ‏يابم، و تو از عذاب من بى ‏نيازى، و من نيازمند رحمت و لطف تو هستم.
    پس به سبب نيازم بسوى تو، و بى ‏نيازيت از من، و قدرت و تسلّطت بر من، از تو مى ‏خواهم كه اين دعايم را دعائى قرار دهى كه مقرون به اجابت باشد، و جايگاهم را جايگاه نزول رحمتت قرار دهى، و اين در خواست و حاجتم را قرين موفّقيّت بنمايى.
    و كارهايى كه از سختى آنها در هراسم را آسان فرما، و براى كارهايى كه از انجام آنها ناتوانم بمن قدرت و نيرو ارزانى دار، و هريك از بندگانت كه نسبت بمن قصد بدى دارد را مغلوب ساز، اى بهترين رحم‏كنندگان دعايم را اجابت فرما.
    هرچه كه از شدّت آن نگرانم را آسان فرما، و رنج آنچه مرا در هراس انداخته را بر طرف ساز، و هرچه از سختى آن هراسانم را آسان فرما، پروردگار جهانيان اجابت فرما. اَللَّهُمَّ اَنْزِعِ الْعُجْبَ وَ الرِّياءَ، وَ الْكِبْرَ وَ الْبَغْيَ، وَ الْحَسَدَ وَ الضَّعْفَ وَ الشَّكَّ، وَ الْوَهْنَ وَ الضُّرَّ وَ الْاَسْقامَ، وَ الْخِذْلانَ وَ الْمَكْرَ وَ الْخَديعَةَ، وَ الْبَلِيَّةَ وَ الْفَسادَ، مِنْ سَمْعي وَ بَصَرى وَ جَميعِ جَوارِحي، وَ خُذْ بِناصِيَتي اِلي ما تُحِبُّ وَ تَرْضي، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ و َالِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ ذَنْبي، وَ اسْتُرْ عَوْرَتي، وَ امِنْ رَوْعَتي، وَ اجْبُرْ مَعْصِيَتي، وَ اَغْنِ فَقْرى، وَ يَسِّرْ حاجَتي، وَ اَقِلْني عَثْرَتي، وَ اجْمَعْ شَمْلي، وَ اكْفِني ما اَهَمَّني، وَ ما غابَ عَنّي وَ ما حَضَرَني، وَ ما اَتَخَوَّفُهُ مِنْكَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
    اَللَّهُمَّ فَوَّضْتُ اَمْرى اِلَيْكَ، وَ اَلْجَاْتُ ظَهْرى اِلَيْكَ، وَ اَسْلَمْتُ نَفْسي اِلَيْكَ بِما جَنَيْتُ عَلَيْها، فَرَقاً مِنْكَ وَ خَوْفاً وَطَمَعاً، وَ اَنْتَ الْكَريمُ الَّذى لايَقْطَعُ الرَّجاءَ، وَ لا يُخَيِّبُ الدُّعاءَ.
    فَاَسْاَلُكَ بِحَقِّ اِبْراهيمَ خَليلِكَ، وَ مُوسي كَليمِكَ، وَ عيسي رُوحِكَ، وَ مُحَمَّدٍ صَفِيِّكَ وَ نَبِيِّكَ، اَلاَّ تَصْرِفَ وَجْهَكَ الْكَريمَ عَنّي، حَتّي تَقْبَلَ تَوْبَتي، وَ تَرْحَمَ عَبْرَتي، وَ تَغْفِرَلي خَطيئَتي، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، وَ يا اَحْكَمَ الْحاكِمينَ.
    خداوندا! خودبينى و ريا و تكبّر و تجاوز و حسد، و ناتوانى و شك و سستى، و ضرر و انواع بيماريها، و نيز خذلان و مكر و حيله و خدعه و نيرنگ و فساد را، از گوش و چشم و تمام اندامم دور دار، و مرا بسوى آنچه دوست مى ‏دارى و تو را خشنود مى ‏سازد، راهنمايى كن، اى رحم ‏كننده‏ترين رحم ‏كنندگان.
    پروردگارا! بر محمد و خاندانش درود فرست، و گناهم را ببخش، و عيبم را پوشيده ‏دار، و ترسم را ايمنى بخش، و گناهانم را جبران فرما، و فقرم را به بى ‏نيازى مبدّل ساز، حاجتم را آسان و از لغزشم درگذر، و آنچه را كه در پى آن هستم، و نيز هرچه از من پنهان و آشكار است، و مواردى كه از تو در هراسم را كفايت فرما، اى بهترين رحم‏كنندگان.
    بارالها! كارهايم را بتو واگذار كردم، و خود را در پناه تو قرار دادم، و بسبب گناهانى كه انجام داده و بيم و اميدى كه بتو دارم، خود را بتو سپردم، و تو بزرگوارى هستى كه اميد را قطع نكرده و دعا را نااميد نمى ‏گردانى.
    بحقّ دوستت ابراهيم، و هم‏صحبتت موسى، و روح تو عيسى، و برگزيده و پيامبرت محمد، از تو مى‏ خواهم كه از من روى نگردانده، و بزرگواريت را از من دريغ ننمايى، تا آنكه توبه ‏ام را قبول، و بر اشكهايم رحم بنمايى، و از اشتباهم درگذرى، اى بهترين رحم‏كنندگان و عادلترين حكم‏كنندگان.
    اَللَّهُمَّ اجْعَلْ ثارى عَلي مَنْ ظَلَمَني، وَ انْصُرْني عَلي مَنْ عاداني، اَللَّهُمَّ لا تَجْعَلْ مُصيبَتي في ديني، وَ لا تَجْعَلِ الدُّنْيا اَكْبَرَ هَمّي وَ لا مَبْلَغَ عِلْمي.
    اِلهي اَصْلِحْ لي دينِيَ الَّذى هُوَ عِصْمَةُ اَمْرى، وَ اَصْلِحْ لي دُنْياىَ الَّتي فيها مَعاشي، وَ اَصْلِحْ لي اخِرَتِيَ الَّتي اِلَيْها مَعادى، وَ اجْعَلِ الْحَياةَ زِيادَةً لي مِنْ كُلِّ خَيْرٍ، وَ اجْعَلِ الْمَوْتَ راحَةً لي مِنْ كُلِّ شَرٍّ.
    اَللَّهُمَّ اِنَّكَ عَفُوٌّ تُحِبُّ الْعَفْوَ فَاعْفُ عَنّي، اَللَّهُمَّ اَحْيِني ما عَلِمْتَ الْحَياةَ خَيْراً لي، وَ تَوَفَّني اِذا كانَتِ الْوَفاةُ خَيْراً لي، وَ اَسْأَلُكَ خَشْيَتَكَ فِي الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ، وَ الْعَدْلَ فِي الْغَضَبِ وَ الرِّضا.
    وَ اَسْأَلُكَ الْقَصْدَ فِي الْفَقْرِ وَ الْغِني، وَ اَسْأَلُكَ نَعيماً لا يَبيدُ، وَ قُرَةَّ عَيْنٍ لا يَنْقَطِعُ، وَ اَسْأَلُكَ الرِّضا بَعْدَ الْقَضاءِ، وَ اَسْأَلُكَ لَذَّةَ النَّظَرِ اِلي وَجْهِكَ.
    اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْتَهْديكَ لِاِرْشادِ اَمْرى، وَ اَعُوذُبِكَ مِنْ شَرِّ نَفْسي، اَللَّهُمَّ عَمِلْتُ سُوءً وَ ظَلَمْتُ نَفْسي، فَاغْفِرْلي اِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اَنْتَ، اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْأَلُكَ تَعْجيلَ عافِيَتِكَ، وَ صَبْراً عَلي بَلِيَّتِكَ، وَ خُرُوجاً مِنَ الدُّنْيا اِلي رَحْمَتِكَ.
    پروردگارا! از كسى كه بر من ستم روا مى ‏دارد انتقام گير، و مرا بر هر كه با من دشمن است يارى فرما، خداوندا! مصيبت و گرفتاريم را در دينم مقرر مگردان، و دنيا را مهمترين مقصود و نهايت شناختم قرار نده.
    خداوندا! دينم كه مهمترين كارم، و دنيايم كه راه بدست آوردن معاشم، و آخرتم كه سرانجامم بسوى آنست، را اصلاح گردان، و زندگى ‏ام را راهى بسوى بدست آوردن هر خير و بركت، و مرگم را راه رهايى از هر شرّ و بدى قرار ده.
    پروردگارا! تو آمرزنده‏ اى و بخشايش رادوست دارى، پس از من درگذر، بارالها! مرا زنده بدار تا آنگاه كه مى ‏دانى زندگانى برايم خير و بركت در بر دارد، و مرا بميران آن هنگام كه مى‏ دانى مرگ برايم نيكو است، و از تو مى ‏خواهم كه در آشكار و نهان، ترس و بيم از خودت را بمن ارزانى دارى، و در غضب و رضا، عدل و انصاف بمن عطا فرمائى.
    خداوندا! از تو مى‏ خواهم در فقر و بى ‏نيازى ميانه ‏روى بمن عطا كنى، واز تو نعمتى بى ‏نهايت و خرسندكننده كه قطع نگردد، و نيز خشنودى به قضا و قدرت را خواهانم، و از تو لذّت ديدارت را جويا هستم.
    پروردگارا! براى ارشاد در كارهايم از تو هدايت مى ‏جويم، و از شرّ نفسم به تو پناه مى ‏برم، خداوندا! كار زشت انجام داده و بخود ستم كردم، پس از من درگذر كه جز تو كسى گناهان را نمى ‏بخشد، بارالها! از تو تعجيل در سلامتى، و صبر در مصائب، و خروج از دنيا بسوى رحمتت را خواستارم. اَللَّهُمَّ اِنّي اُشْهِدُكَ وَ اُشْهِدُ مَلائِكَتَكَ وَ حَمَلَةَ عَرْشِكَ، وَ اُشْهِدُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْاَرْضِ، اَنَّكَ اَنْتَ اللَّهُ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ، وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ، وَ اَسْأَلُكَ بِاَنَّ لَكَ الْحَمْدُ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، بَديعُ السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ، يا كائِنَ قَبْلَ اَنْ يَكُونَ شَيْ‏ءٌ، وَ الْمُكَوِّنَ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ، وَ الْكائِنَ بَعْدَ ما لا يَكُونُ شَيْ‏ءٌ.
    اَللَّهُمَّ اِلي رَحْمَتِكَ رَفَعْتُ بَصَرى، وَ اِلي جُودِكَ بَسَطْتُ كَفّي، فَلا تَحْرِمْني وَاَنَا اَسْأَلُكَ، وَ لا تُعَذِّبْني وَ اَنَا اَسْتَغْفِرُكَ، اَللَّهُمَّ فَاغْفِرْلي فَاِنَّكَ بي عالِمٌ، وَ لا تُعَذِّبْني فَاِنَّكَ عَلَيَّ قادِرٌ، بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
    اَللَّهُمَّ ذَاالرَّحْمَةِ الْواسِعَةِ وَ الصَّلاةِ النَّافِعَةِ الرَّافِعَةِ، صَلِّ عَلي اَكْرَمِ خَلْقِكَ عَلَيْكَ، وَ اَحَبِّهِمْ اِلَيْكَ، وَ اَوْجَهِهِمْ لَدَيْكَ، مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ، الْمَخْصُوصِ بِفَضائِلِ الْوَسائِلِ، اَشْرَفَ وَ اَكْمَلَ، وَ اَرْفَعَ وَ اَعْظَمَ، وَ اَكْرَمَ ما صَلَّيْتَ عَلي مُبَلِّغٍ عَنْكَ، مُؤْتَمِنٍ عَلي وَحْيِكَ.
    اَللَّهُمَّ كَما سَدَدْتَ بِهِ الْعَمي، وَ فَتَحْتَ بِهِ الْهُدى، فَاجْعَلْ مَناهِجَ سُبُلِهِ لَنا سُنَناً، وَ حُجَجَ بُرْهانِهِ لَناسَبَباً، نَأْتَمُّ بِهِ اِلَي الْقُدُومِ عَلَيْكَ.
    پروردگارا! تو و فرشتگانت و حاملان عرشت، و آنچه در آسمانها و زمين است را شاهد مى ‏گيرم، كه تو خداوندى هستى كه جز تو خدايى نيست، و براى تو شريكى وجود ندارد، و محمّد بنده و فرستاده توست، و از تو حاجتهايم را مى‏ خواهم، چرا كه ستايش مخصوص تو بوده و معبودى جز تو نيست، و آفريننده آسمانها و زمين هستى، اى كسى كه قبل از وجود هر موجودى وجود داشته، و هر چيز را ايجاد كرده،و بعد از آنكه هيچ موجودى وجود ندارد، وجود=دارى. خداوندا! چشمانم را بسوى رحمتت دوخته، و دستهايم را بسوى بخشش تو گشوده ‏ام، مرا محروم مكن آنگاه كه از تو درخواست مى‏ كنم، و مرا عذاب منما آنهنگام كه از تو طلب بخشايش دارم، بارالها! مرا ببخشاى، چرا كه تو به كارهايم دانائى، و مرا عذاب مكن، چرا كه تو بر من قادر و توانائى، به رحمتت اى بهترين رحم‏ كنندگان.
    پروردگارا! اى داراى رحمت گسترده، و درودهاى نافع و بالابرنده، بر گرامى‏ترين بنده ‏ات و دوستدارترين آنان نزد تو، و ارزشمندترين ايشان در مقابل تو، محمد، بنده و فرستاده ‏ات، كه او را به وسايل و اسباب ارزشمند مخصوص گردانده ‏اى، درود فرست، شريفترين، و كاملترين، و برترين، و فزونترين، و گراميترين درودى كه بر مبلّغين فرامينت، و امينان بر وحيت فرستاده ‏اى. خداوندا! همچنانكه كورى و جهالت را با او برطرف كرده، و چشمه ‏سارهاى هدايت را بوسيله او جارى ساختى، ما را در راههاى هدايت او قرار ده، و براهين روشن او را براى ما اسبابى قرار ده كه براى رسيدن بتو از آنها پيروى كنيم.
    اَللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ مِلْأَ السَّماواتِ السَّبْعِ، وَ مِلْأَ طِباقِهِنَّ، وَ مِلْأَ الْاَرَضينَ السَّبْعِ، وَ مِلْأَ ما بَيْنَهُما، وَ مِلْأَ عَرْشِ رَبِّنا الْكَريمِ وَ ميزانَ رَبِّنَا الْغَفَّارِ، وَ مِدادَ كَلِماتِ رَبِّنَا الْقَهَّارِ، وَ مِلْأَ الْجَنَّةِ وَ مِلْأَ النَّارِ، وَ عَدَدَ الْماءِ وَ الثَّرى، وَ عَدَدَ ما يُرى وَ ما لا يُرى.
    اَللَّهُمَّ وَ اجْعَلْ صَلَواتِكَ وَ بَرَكاتِكَ، وَ مَنَّكَ وَ مَغْفِرَتَكَ، وَ رَحْمَتَكَ وَ رِضْوانَكَ، وَ فَضْلَكَ وَ سَلامَتَكَ، وَ ذِكْرَكَ وَ نُورَكَ، وَ شَرَفَكَ وَ نِعْمَتَكَ وَ خِيَرَتَكَ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، كَما صَلَّيْتَ وَ بارَكْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلي اِبْراهيمَ وَ الِ اِبْراهيمَ، اِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ.
    اَللَّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسيلَةَ الْعُظْمي، وَ كَريمَ جَزائِكَ فِي الْعُقْبي، حَتَّي تُشَرِّفَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ، يا اِلهَ الْهُدى.
    اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ عَلي جَميعِ مَلائِكَتِكَ وَ اَنْبِيائِكَ وَ رُسُلِكَ، سَلامٌ عَلي جَبْرَئيلَ وَ ميكائيلَ وَ اِسْرافيلَ، وَ حَمَلَةِ الْعَرْشِ وَ مَلائِكَتِكَ الْمُقَرَّبينَ، وَ الْكِرامِ الْكاتِبينَ وَ الْكَرُّوبِيّينَ، وَ سَلامٌ عَلي مَلائِكَتِكَ اَجْمَعينَ.
    پروردگارا! ستايش براى توست، به گنجايش آسمانهاى هفتگانه و طبقه ‏هاى آن، و به گنجايش زمينهاى هفتگانه و آنچه در بين آنهاست، و به گنجايش عرش پروردگار بزرگ ما، و به تعداد مخلوقات پروردگار ما، و به گنجايش بهشت و جهنم، و تعداد آب و خاك، و به ميزان آنچه ديده شده و آنچه ديده نمى‏ شود.
    خداوندا! درودها و بركات، و منّت و بخشش و رحمت، و خشنودى و فضل و سلامت، و ذكر و نور و شرف و نعمت خود را، بر محمد و خاندانش قرار ده، همچنانكه درود و بركت و رحمت خود را بر ابراهيم و خاندان او ارزانى داشتى، بدرستيكه تو ستوده و بزرگوار مى ‏باشى. بارالها! وسيله برتر و بهترين پاداشت را در قيامت، به محمد ارزانى دار، تا آنكه او را در آن روز شرافت عطا فرمايى، اى خداوند هدايت ‏كننده.
    پروردگارا! بر محمد و خاندان او، و بر تمامى فرشتگان و پيامبران و رسولان، درود فرست، سلام بر جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل، و حاملان عرش و فرشتگان مقرب، و فرشتگان بزرگوار نويسنده اعمال مردم، و سلام بر تمامى فرشتگان.
    وَ سَلامٌ عَلي اَبينا ادَمَ وَ عَلي اُمِّنا حَوَّاءَ، وَ سَلامٌ عَلَي النَّبيّينَ اَجْمَعينَ، وَ الصِّدّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ، وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلينَ اَجْمَعينَ، وَ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ، وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظيمِ، وَ حَسْبِيَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلي مُحَمَّدٍ وَالِهِ وَسَلَّمَ كَثيراً.
    دعاؤها عليهاالسلام في تعقيب صلاة المغرب
    اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى لا يُحْصي مَدْحَهُ الْقائِلُونَ، وَ الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى لا يُحْصي نَعْماءَهُ الْعادُّونَ، وَ الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى لايُؤَدّى حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُونَ، وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ الْاَوَّلُ وَ الْاخِرُ، وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ، وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ الْمُحْيِي الْمُميتُ، وَ اللَّهُ اَكْبَرُ ذُوالطَّوْلِ، وَ اللَّهُ اَكْبَرُ ذُوالْبَقاءِ الدَّائِمِ.
    وَ الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى لا يُدْرِكُ الْعالِمُونَ عِلْمَهُ، وَ لا يَسْتَخِفُّ الْجاهِلُونَ حِلْمَهُ، وَ لا يَبْلُغُ الْمادِحُونَ مِدْحَتَهُ، وَ لا يَصِفُ الْواصِفُونَ صِفَتَهُ، وَ لا يُحْسِنُ الْخَلْقُ نَعْتَهُ.
    و سلام بر پدر ما آدم، و مادر ما حوّا، و سلام بر تمامى پيامبران و راستگويان و شهيدان و صالحين، و سلام بر تمامى رسولان، و سپاس مخصوص خداوند جهانيان است، و هيچ حول و قوه‏ اى جز از جانب خداى برتر و والاتر نمى ‏باشد، و خداوند مرا كفايت مى ‏كند، و او بهترين نگهبان است، و درود خدا بر محمد و خاندانش باد.
    دعاى آن حضرت در تعقيب نماز مغرب
    سپاس و ستايش خداوندى را سزاست كه ستايش او را گويندگان به شمارش در نياورند، و نعمتهايش را شمارندگان نشمارند، و سپاس شايسته خداوندى است كه حقّش را تلاشگران ادا ننمايند، و جز او معبودى نيست، اول و آخر است، و جز او معبودى نيست، ظاهر و باطن است، و جز=او معبودى نيست، زنده ‏كننده و ميراننده است، و خداوند صاحب فضل برتر است، و خداوند باقى و جاودان برتر است.
    و سپاس مخصوص خداوندى است كه دانايان به ژرفاى علم او نرسيده، و جاهلان حلم او رااندك نشمارند، و ستايشگران به مدح او دست نمى ‏يابند، و توصيف ‏كنندگان در توصيف او عاجز، و مخلوقات از دست يافتن به كمالاتش ناتوان مى ‏باشند.
    وَ الْحَمْدُلِلَّهِ ذِى‏الْمُلْكِ وَ الْمَلَكُوتِ، وَ الْعَظَمَةِ وَ الْجَبَرُوتِ، وَ الْعِزِّ وَ الْكِبْرِياءِ، وَ الْبَهاءِ وَ الْجَلالِ، وَ الْمَهابَةِ وَ الْجَمالِ، وَ الْعِزَّةِ وَ الْقُدْرَةِ، وَ الْحَوْلِ وَ الْقُوَّةِ، وَ الْمِنَّةِ وَ الْغَلَبَةِ، وَ الْفَضْلِ وَ الطَّوْلِ، وَ الْعَدْلِ وَ الْحَقِّ، وَ الْخَلْقِ وَ الْعُلاءِ، وَ الرَّفْعَةِ وَ الْمَجْدِ، وَ الْفَضيلَةِ وَ الْحِكْمَةِ، وَ الْغِناءِ وَ السَّعَةِ، وَ الْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ، وَ الْحِلْمِ وَ الْعِلْمِ، وَ الْحُجَّةِ الْبالِغَةِ، وَ النِّعْمَةِ السَّابِغَةِ، وَ الثَّناءِ الْحَسَنِ الْجَميلِ وَالْالاءِ الْكَريمَةِ، مَلِكِ الدُّنْيا وَ الْاخِرَةِ وَ الْجَنَّةِ وَ النَّار،وَ ما فيهِنَّ تَبارَكَ وَ تَعالى.
    اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى عَلِمَ اَسْرارَ الْغُيُوبِ، وَ اطَّلَعَ عَلى ما تَجِنُّ الْقُلُوبُ، فَلَيْسَ عَنْهُ مَذْهَبٌ وَ لا مَهْرَبٌ، وَ الْحَمْدُلِلَّهِ الْمُتَكَبِّرِ في سُلْطانِهِ، الْعَزيزِ في مَكانِهِ، الْمَتَجَبِّرِ في مُلْكِهِ، الْقَوِىِّ في بَطْشِهِ، الرَّفيعِ فَوْقَ عَرْشِهِ، الْمُطَّلِعِ عَلي خَلْقِهِ، وَ الْبالِغِ لِما اَرادَ مِنْ عِلْمِهِ.
    اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى بِكَلِماتِهِ قامَتِ السَّماواتُ الشِّدادُ، وَ ثَبَتَتِ الْاَرَضُونَ الْمِهادُ، وَ انْتَصَبَتِ الْجِبالُ الرَّواسِي الْاَوْتادُ، وَجَرَتِ الرِّياحُ اللَّواقِحُ، وَ سارَ في جَوِّ السَّماءِ السَّحابُ، وَ وَقَفَتْ عَلي حُدُودِهَا الْبِحارُ، وَ وَجِلَتِ
    و سپاس از آن خداوندى است كه داراى ملك و ملكوت، و عظمت و جبروت، عزت و كبرياء، و بهاء و جلالت، و مهابت و جمال، و عزت و قدرت، و نيرو و منّت، و غلبه و فضل و نعمت، و عدل و حق، و آفرينش و برترى، و رفعت و مجد، و فضيلت و حكمت، و بى ‏نيازى و وسعت، و بسط و قبض، و حلم و علم مى ‏باشد، كسى كه داراى دليل روشن، و نعمت گسترده، و توصيف زيبا، و نعمتهاى گرامى است، و پادشاه دنيا و آخرت، و بهشت و جهنم و آنچه در آنهاست، مى ‏باشد.
    سپاس و ستايش شايسته خداوندى است كه رازهاى پنهان را مى ‏داند، و بر اسرار قلبها آگاهست، و راه فرارى از او يافت نمى ‏شود، سپاس خداوندى را سزاست كه در سلطنتش متكبّر، و در جايگاهش محكم، در پادشاهيش قدرتمند، در مجازات دادن نيرومند، از عرش برتر، و آگاه به اعمال مردم، و توانا بر آنچه مى‏ خواهد، مى ‏باشد.
    ستايش از آن خداوندى است كه به نيروى او آسمانهاى محكم برپاايستاده، و زمينهاى گاهواره مانند بر جاى خود ثابت گرديده ‏اند، كوههاى محكم كه باعث تثبيت زمين هستند استوار شده، و بادهاى باروركننده جريان مى ‏يابند، ابرها در آسمان بحركت در آمده، و درياها در محدوده خود متوقف
    الْقُلُوبُ مِنْ مَخافَتِهِ، وَ انْقَمَعَتِ الْاَرْبابُ لِرُبُوبِيَّتِهِ، تَبارَكْتَ يا مُحْصي قَطَرِ الْمَطَرِ وَ وَرَقِ الشَّجَرِ، وَ مُحْيي اَجْسادِ الْمَوْتي لِلْحَشْرِ.
    سُبْحانَكَ يا ذَاالْجَلالِ وَ الْاِكْرامِ، ما فَعَلْتَ بِالْغَريبِ الْفَقيرِ اِذا اَتاكَ مُسْتَجيراً مُسْتَغيثاً، ما فَعَلْتَ بِمَنْ اَناخَ بِفِنائِكَ وَ تَعَرَّضَ لِرِضاكَ، وَ غَدا اِلَيْكَ، فَجَثا بَيْنَ يَدَيْكَ، يَشْكُو اِلَيْكَ ما لا يَخْفي عَلَيْكَ، فَلا يَكُونَنَّ يا رَبِّ حَظّي مِنْ دُعائي الْحِرْمانُ، وَلا نَصيبي مِمَّا اَرْجُو مِنْكَ الْخِذْلانُ.
    يا مَنْ لَمْ يَزَلْ، وَ لا يَزُولُ كَما لَمْ يَزَلْ، قائِماً عَلي كُلِّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ، يا مَنْ جَعَلَ اَيَّامَ الدُّنْيا تَزُولُ، وَ شُهُورَها تَحُولُ، وَ سِنِيَّها تَدُورُ، وَ اَنْتَ الدَّائِمُ لا تُبْليكَ الْاَزْمانُ، وَ لا تُغَيِّرُكَ الدُّهُورُ.
    يا مَنْ كُلُّ يَوْمٍ عِنْدَهُ جَديدٌ، وَ كُلُّ رِزْقٍ عِنْدَهُ عَتيدٌ، لِلضَّعيفِ وَ الْقَوِىِّ وَ الشَّديد، قَسَّمْتَ الْاَرْزاقَ بَيْنَ الْخَلائِقِ، فَسَوَّيْتَ بَيْنَ الذَّرَّةِ وَ الْعُصْفُورِ.
    اَللَّهُمَّ اِذا ضاقَ الْمُقامُ بِالنَّاسِ، فَنَعُوذُبِكَ مِنْ ضيقِ الْمُقامِ، اَللَّهُمَّ اِذا طالَ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلَي الْمُجْرِمينَ، فَقَصِّرْ ذلِكَ الْيَوْمَ عَلَيْنا كَما بَيْنَ الصَّلاةِ اِليَ الصَّلاةِ.
    گرديده‏اند، و قلبها از بيم او بلرزه درمى‏ آيند، و خداوندگاران موهوم با ربوبيّت او از جاى بركنده شده‏اند، خجسته باد اى شمارنده تعداد قطره‏هاى باران و برگهاى درختان، و زنده‏ كننده مردگان براى برانگيخته شدن.
    منزّه باد خداوندى كه داراى جلالت و كرم است، خداوندا! در مقابل غريب و نيازمند، آنگاه كه بتو پناهنده شود و از تو يارى جويد، چه مى‏كنى، در برابر كسى كه بدرگاه تو آمده و خشنوديت را مى‏جويد، و در پيشگاه تو بر زمين افتاده،و از آنچه را كه بدان دانائى شكايت مى‏ كند، چه‏ مى ‏كنى، پروردگارا! پس بهره ‏ام را از دعايم نااميدى قرار مده، و نصيبم را از آنچه كه از تو اميد دارم بيچارگى مقرّر مفرما.
    اى كسى كه همواره بوده و جاودانه است، و بر اعمال بندگان آگاه مى ‏باشد، اى كسى كه روزهاى دنيا را در گذر، و ماههاى آن را در تحّول، و سالهاى آن را در گردش قرار داد، و تو همواره بوده و زمانها تو را نابود نساخته، و دورانها تو را تغيير نمى ‏دهند.
    اى كسى كه هر روز براى او تازه است، و روزى هر كسى، از ضعيف و قوى و شديد، نزد او آماده مى ‏باشد، روزيها را بين بندگان تقسيم مى ‏كنى، و بين مخلوقات عدالت را بر قرار مى ‏نمايى. پروردگارا! آنگاه كه ميان مردم بودن دشوار مى ‏باشد از دشوارى آن به تو پناه مى ‏برم، بارالها! آنگاه كه روز قيامت بر گناهكاران طولانى مى ‏گردد، آن روز را بر ما كوتاه گردان، مانند فاصله بين دو نماز.
    اَللَّهُمَّ اِذا اَدْنَيْتَ الشَّمْسَ مِنَ الْجَماجِمِ، فَكانَ بَيْنَها وَ بَيْنَ الْجَماجِمِ مِقْدارُ ميلٍ، وَ زيدَ في حَرِّها حَرَّ عَشْرَ سِنينَ، فَاِنَّإ؛(( ّّ نَسْأَلُكَ اَنْ تُظِلَّنا بِالْغَمامِ، وَ تَنْصِبَ لَنا الْمَنابِرَ وَ الْكَراسِيَّ نَجْلِسُ عَلَيْها، وَ النَّاسُ يَنْطَلِقُونَ فِي الْمَقامِ، امينَ رَبَّ الْعالَمينَ. اَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ هذِهِ الْمَحامِدِ، اِلاَّ غَفَرْتَ لي وَ تَجاوَزْتَ عَنّي، وَ اَلْبَسْتَني الْعافِيَةَ في بَدَني، وَ رَزَقْتَني السَّلامَةَ في ديني.
    فَاِنّي اَسْأَلُكَ، وَ اَنَا واثِقٌ بِاِجابَتِكَ اِيَّاىَ في مَسْأَلَتي، وَ اَدْعُوكَ وَ اَنَا عالِمٌ بِاِسْتِماعِكَ دَعْوَتي، فَاسْتَمِعْ دُعائي وَ لا تَقْطَعْ رَجائي، وَ لا تَرُدَّ ثَنائي، وَ لا تُخَيِّبْ دُعائي، اَنَا مُحْتاجٌ اِلي رِضْوانِكَ، وَفَقيرٌ اِلي غُفْرانِكَ، وَاَسْأَلُكَ وَ لا ايِسٌ مِنْ رَحْمَتِكَ، وَ اَدْعُوكَ وَ اَنَا غَيْرُ مُحْتَرِزٍ مِنْ سَخَطِكَ.
    يا رَبِّ وَ اسْتَجِبْ لي وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِعَفْوِكَ، وَ تَوَفَّني مُسْلِماً وَ اَلْحِقْني بِالصَّالِحينَ، رَبِّ لا تَمْنَعْني فَضْلَكَ يا مَنَّانُ، وَ لا تَكِلْني اِلي نَفْسي مَخْذُولاً يا حَنَّانُ.
    بارالها! آنگاه كه خورشيد در روز قيامت بشدّت تابيده و نزديك مردم مى‏ گردد، و فاصله بين آن و مردم يك ميل مى‏ شود، و به ‏اندازه حرارت ده سال حرارت آن افزايش مى ‏يابد، از تو مى ‏خواهم كه ما را در سايه رحمت خود قرار داده، و در حاليكه مردم براى حسابرسى مى ‏روند جايگاههايى را براى ما مقرّر فرمايى كه بر آنها قرار گيريم، پروردگار جهانيان دعايم را اجابت فرما. خداوندا! بحقّ اين ستايشها از من درگذر، و مرا مورد غفران خود قرار ده، و سلامتى در بدن و دين را بمن عنايت فرما.
    پروردگارا! در حالى كه به اجابت خواسته ‏ام از طرف تو اطمينان دارم، از تو حاجتم رامى ‏خواهم، و در حالى كه مى‏ دانم سخنم رامى ‏شنوى، تو را مى ‏خوانم، پس دعايم را بشنو، و اميدم را قطع نكن، و مدح و ثنايم را ردّ ننما، و نااميدم مكن، من نيازمند خشنودى و بخشش تو هستم، و از تو حاجت خواسته و از رحمتت مأيوس نيستم، و تو را مى ‏خوانم در حالى كه از غضبت هراسان مى ‏باشم.
    خداوندا! دعايم را اجابت فرما، و با بخششت بر من منّت گذار، و مرا مسلمان بميران، و به صالحين ملحق فرما، پروردگارا! مرا از فضل خود منع مكن اى منّان،و مرا به حالت بيچارگى بخود وامگذار، اى مهربان.
    رَبِّ ارْحَمْ عِنْدَ فِراقِ الْأَحِبَّةِ صَرْعَتي، وَعِنْدَ سُكُونِ الْقَبْرِ وَحْدَتي، وَفي مَفازَةِ الْقِيامَةِ غُرْبَتي، وَ بَيْنَ يَدَيْكَ مَوْقُوفاً لِلْحِسابِ فاقَتي.
    رَبِّ اَسْتَجيرُبِكَ مِنَ النَّارِ فَاَجِرْني، رَبِّ اَعُوذُبِكَ مِنَ النَّارِ فَاَعِذْني، رَبِّ اَفْزَعُ اِلَيْكَ مِنَ النَّارِ فَاَبْعِدْني، رَبِّ اَسْتَرْحِمُكَ مَكْرُوباً فَارْحَمْني.
    رَبِّ اَسْتَغْفِرُكَ لِما جَهِلْتُ فَاغْفِرْلي، رَبِّ قَدْ اَبْرَزَنِي الدُّعاءُ لِلْحاجَةِ اِلَيْكَ فَلا تُؤْيِسْني، يا كَريمُ ذَاالْالاءِ وَ الْاِحْسانِ وَ التَّجاوُزِ.
    سَيِّدى يا بَرُّ يا رَحيمُ، اِسْتَجِبْ بَيْنَ الْمُتَضَرِّعينَ اِلَيْكَ دَعْوَتي، وَ ارْحَمْ بَيْنَ الْمُنْتَحِبينَ بِالْعَويلِ عَبْرَتي، وَ اجْعَلْ في لِقائِكَ يَوْمَ الْخُرُوجِ مِنَ الدُّنيا راحَتي، وَ اسْتُرْ بَيْنَ الْأَمْواتِ يا عَظيمَ الرَّجاءِ عَوْرَتي، وَ اعْطِفْ عَلَيَّ عِنْدَ التَّحَوُّلِ وَحيداً اِلي حُفْرَتي، اِنَّكَ اَمَلي وَ مَوْضِعُ طَلِبَتي، وَ الْعارِفُ بِما اُريدُ في تَوْجيهِ مَسْأَلَتي.
    فَاقْضِ يا قاضِيَ الْحاجاتِ حاجَتي، فَاِلَيْكَ الْمُشْتَكي وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَالْمُرْتَجي، افِرُّ اِلَيْكَ هارِباً مِنَ الذُّنُوبِ فَاقْبِلْني، وَاَلْتَجِي‏ءُ مِنْ عَدْلِكَ اِلي مَغْفِرَتِكَ فَاَدْرِكْني، وَ اَلْتاذُ
    بارالها! رحم كن زمين خوردنم را هنگام مرگ و فراق دوستان، و تنهائيم را هنگام جاى گرفتن در قبر، غربتم را در روز قيامت، و نيازم را در آن هنگام كه براى حسابرسى در پيشگاهت قرار مى ‏گيرم.
    خداوندا! از آتش به تو پناه مى ‏برم، پناهم ده، بارالها از آتش از تو نجات مى ‏خواهم، نجاتم ده، پروردگارا از هراس آتش بتو روى مى ‏آورم، مرا از آتش دور دار، خداوندا با بيچارگى از تو رحمت مى‏ طلبم مرا از رحمت خود مأيوس مفرما.
    پروردگارا! در برابر نادانيهاى خود از تو طلب بخشش دارم، مرا مورد بخشش خود قرار ده، خداوندا خواسته ‏ام مرا در مقابل تو براى طلب حاجت قرار داد، پس مرا مأيوس نكن، اى بزرگوار و صاحب نعمتها و احسان و در گذشتن از خطاها، مولاى من! اى نيكوكار و اى مهربان، در بين زارى‏ كنندگان دعايم را اجابت فرما، و در ميان فرياد زنان اشكم را مورد رحمت خود قرار ده، و آسايشم را هنگام ملاقاتت،در زمانيكه از اين دنيا خارج مى ‏شوم، مقرّر مفرما.
    اى نهايت اميد اميدواران! در ميان مردگان عيبم را بپوشان، و آنگاه كه به تنهايى در ميان قبر قرار مى ‏گيرم بر من لطف نما، بدرستيكه تو آرزوى من، و جايگاه ابراز خواسته‏ هايم، و دانا به حاجتهايم هستى. اى برآورنده حاجتها، خواسته‏ هايم را برآور، شكايتم بسوى توست، و تو ياور و اميد من هستى،از گناهانم بسوى تو مى‏ گريزم، مرا بپذير، و از عدالتت
    بِعَفْوِكَ مِنْ بَطْشِكَ فَامْنَعْني، وَ اَسْتَرُوحُ رَحْمَتَكَ مِنْ عِقابِكَ فَنَجِّني. وَ اَطْلُبُ الْقُرْبَةَ مِنْكَ بِالْاِسْلامِ فَقَرِّبْني، وَ مِنَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ فَامِنّي، وَ في ظِلِّ عَرْشِكَ فَظَلِّلْني، وَ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِكَ فَهَبْ لي، وَ مِنَ الدُّنْيا سالِماً فَنَجِّني، وَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَي النُّورِ فَاَخْرِجْني.
    وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَبَيِّضْ وَجْهي، وَ حِساباً يَسيراً فَحاسِبْني، وَ بِسَرائِرى فَلا تَفْضَحْني، وَ عَلي بَلائِكَ فَصَبِّرْني، وَ كَما صَرَفْتَ عَنْ يُوسُفَ السُوءَ وَ الْفَحْشاءَ فَاصْرِفْهُ عَنّي، وَ ما لا طاقَةَ لي بِهِ فَلا تُحَمِّلْني.
    وَ اِلي دارِالسَّلامِ فَاهْدِني، وَ بِالْقُرْانِ فَانْفَعْني، وَ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فَثَبِّتْني، وَ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ فَاحْفَظْني، وَ بِحَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ وَ جَبَرُوتِكَ فَاعْصِمْني، وَ بِحِلْمِكَ وَ عِلْمِكَ وَسَعَةِ رَحْمَتِكَ مِنْ جَهَنَّمَ فَنَجِّني، وَ جَنَّتَكَ الْفِرْدَوْسَ فَاَسْكِنّي، وَ النَّظَرَ اِلي وَجْهِكَ فَارْزُقْني، وَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ فَاَلْحِقْني، وَ مِنَ الشَّياطينَ وَ اَوْلِيائِهِمْ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ ذى شَرٍّ فَاكْفِني.
    اَللَّهُمَّ وَ اَعْدائي وَ مَنْ كادَني اِنْ اَتَوْا بَرّاً فَجَبِّنْ شَجْعَهُمْ،
    بسوى غفران وبخششت پناه مى ‏برم، مرا درياب، و از غضبت به بخششت پناه مى‏ جويم،پناهم ده، و از عقابت بوسيله رحمتت آسودگى مى ‏طلبم، مرا نجات ده.
    و با اسلام خواستار نزديكى به توام، مرا بخود نزديك گردان، و از هراس روز قيامت مرا ايمن دار، و در سايه عرشت جايگاهم ده، و مرا مشمول رحمتت گردان، و با سلامتى مرا از دنيا نجات ده، و از تاريكيها بسوى نور خارج ساز.
    و در روز قيامت چهره‏ ام را درخشان گردان، و با محاسبه‏ اى آسان مرا مورد حسابرسى قرار ده، و به عيوبم شرمگينم مفرما، و بر بلاها صبورم گردان، و آنگونه كه از حضرت يوسف بدى و زشتى را دور ساختى، زشتى و بدى را از من دور ساز، و آنچه بدان طاقت ندارم رابر من تحميل منما.
    و مرا بسوى بهشت رهنمون گردان، و از قرآن بهره ‏مندم ساز، و با گفتار صحيح مرا ثابت قدم بگردان، و از شيطان رانده شده حفظ فرما، و در بهشت فردوس ساكن گردان، و ديدار رويت را نصيبم نما، و به پيامبرت ملحق كن، و از شياطين و دوستان آنها و از شرّ هر شرورى كفايت فرما. پروردگارا! دشمنانم و كسانى كه نسبت بمن كينه دارند، اگر قصد آزار مرا
    فَضِّ جُمُوعَهُمْ، كَلِّلْ سِلاحَهُمْ، عَرْقِبْ دَوابَّهُمْ، سَلِّطْ عَلَيْهِمُ الْعَواصِفَ وَ الْقَواصِفَ اَبَداً حَتّي تُصْليهِمُ النَّارَ، اَنْزِلْهُمْ مِنْ صَياصيهِمْ، وَ اَمْكِنَّا مِنْ نَواصيهِمْ، امينَ رَبَّ الْعالَمينَ.
    اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، صَلاةً يَشْهَدُ الْأَوَّلُونَ مَعَ الْأَبْرارِ وَسَيِّدِ الْمُرْسَلينَ، وَ خاتَمِ النَّبِيّينَ، وَ قائِدِ الْخَيْرِ وَ مِفْتاحِ الرَّحْمَةِ.
    اَللَّهُمَّ رَبَّ الْبَيْتِ الْحَرامِ وَالشَّهْرِ الْحَرامِ، وَ رَبَّ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ، وَ ربَّ الرُّكْنِ وَ الْمَقامِ، وَ رَبَّ الْحِلِّ وَ الْاِحْرامِ، بَلِّغْ رُوحَ مُحَمَّدٍ مِنَّا التَّحِيَّةَ وَ السَّلامَ.
    سَلامٌ عَلَيْكَ يا رَسُولَ‏اللَّهِ، سَلامٌ عَلَيْكَ يا اَمينَ اللَّهِ، سَلامٌ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ، فَهُوَ كَما وَ صَفْتَهُ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُوفٌ رَحيمٌ.
    اَللَّهُمَّ اَعْطِهِ اَفْضَلَ ما سَأَلَكَ، وَ اَفْضَلَ ما سُئِلْتَ لَهُ، وَ اَفْضَلَ ما اَنْتَ مَسئُولٌ لَهُ اِلي يَوْمِ الْقِيامَةِ، امينَ يا رَبَّ الْعالَمينَ.
    نمودند، قلب شجاعانشان را ضعيف، لشگريانشان را متفرق، سلاحهايشان را از كار افتاده، و حيواناتشان را ناتوان گردان، و بادهاى سخت و طوفانها را بر آنان مسلّط فرما، تا ايشان را به آتش وارد سازى، از آنچه بدانها پناه جسته ‏اند آنان را فرود آور، و ما را بر نابوديشان قادر فرما، پروردگار جهانيان اجابت فرما.
    خداوندا! بر محمد و خاندانش درود فرست، درودى كه پيشينيان همراه با نيكان بر آن شاهد باشند، پيشواى فرستاده شدگان، و آخرين پيامبران، راهبر خير و كليد رحمت.
    بارالها! اى پروردگار خانه مقدس- خانه كعبه-، و ماه مقدس- ماه ذيحجه-، و پروردگار مشعر حرام، و پروردگار ركن و مقام، و پروردگار حلّ و حرم، به روح مقدّس پيامبر از جانب ما سلام و درود فرست.
    سلام بر تو اى فرستاده خدا، سلام بر تو اى امين خدا، سلام بر تو اى محمد بن عبداللَّه، سلام و رحمت و بركات الهى بر تو باد، و او آنچنانكه توصيفش فرموده ‏اى به مؤمنان مهربان و دلسوز است.
    خداوندا! برتر از آنچه از تو خواسته، و براى او تاكنون خواسته شده، و تا روز قيامت براى او خواسته مى‏شود، به او عطا كن، اى پروردگار جهانيان اجابت فرما.
    دعاؤها عليها السلام في تعقيب صلاة العشاء
    سُبْحانَ مَنْ تَواضَعَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لِعَظَمَتِهِ، سُبْحانَ مَنْ ذَلَّ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لِعِزَّتِهِ، سُبْحانَ مَنْ خَضَعَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ بِاَمْرِهِ وَمُلْكِهِ، سُبْحانَ مَنِ انْقادَتْ لَهُ الْاُمُورُ بِاَزِمَّتِها.
    اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى لايُنْسي مَنْ ذَكَرَهُ، اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى لايَخيبُ مَنْ دَعاهُ، اَلْحَمْدُللَّهِ الَّذى مَنْ تَوَكَّلَ عَلَيْهِ كَفاهُ.
    اَلْحَمْدُلِلَّهِ سامِكِ السَّماءِ، وَ ساطِحِ الْأَرْضِ، وَ حاصِرِ الْبِحارِ، ناضِدِ الْجِبالِ، وَ بارِى‏ءِ الْحَيَوانِ، وَ خالِقِ الشَّجَرِ، وَ فاتِحِ يَنابيعِ الْأَرْضِ، وَ مُدَبِّرِالْاُمُورِ، وَ مُسَيِّرِ السَّحابِ، وَ مُجْرِى الرّيحِ وَ الْماءِ وَ النَّارِ مِنْ اَغْوارِ الْأَرْضِ، مُتَسارِعاتٍ فِي الْهَواءِ، وَ مَهْبِطِ الْحَرِّ وَ الْبَرْدِ، اَلَّذى بِنِعْمَتِهِ تَتِمُّ الصَّالِحاتُ، وَ بِشُكْرِهِ تَسْتَوْجِبُ الزِّياداتُ، وَ بِاَمْرِهِ قامَتِ السَّماواتُ، وَ بِعِزَّتِهِ اسْتَقَرَّتِ الرَّاسِياتُ، وَ سَبَّحَتِ الْوُحُوشُ فِي الْفَلَواتِ وَ الطَّيْرُ فِي الْوَكَناتِ.
    اَلْحَمْدُلِلَّهِ رَفيعِ الدَّرَجاتِ، مُنْزِلِ الْاياتِ، واسِعِ
    دعاى آن حضرت در تعقيب نماز عشاء
    پاك و منزّه است پروردگارى كه تمامى موجودات در برابر عظمت او متواضعند، پاك و منزّه است آنكه همه اشياء در برابر عزّت او خوار و ذليلند، پاك و منزّه است كسى كه هر چيز در برابر امر و پادشاهى او خاضع مى‏باشد، پاك و منزّه است آنكه هر چيز در حيطه قدرت او قرار دارد.
    سپاس خداوندى را سزاست كه هر كه او را ياد كند فراموشش نمى‏ كند، سپاس از آن خداوندى است كه هر كه او را بخواند نااميدش ننمايد، سپاس شايسته خداوندى است كه هر كه بر او توكّل نمايد او را كفايت كند. سپاس و ستايش مخصوص خداوندى است كه آسمانها را برافراشت، و زمين را مسطّح گردانيد، و درياها را محدود ساخت، و كوهها را بصورت رشته‏ هايى درآورد، و حيوانات را آفريد، و درختان را ايجاد كرد، و چشمه ‏سارهاى زمين را گشود، و امور را تدبير كرده، و ابرها را بگردش درآورد، و بخار و آب و آتش را از اعماق زمين بسوى آسمان جارى ساخت، و گرما و سرما را در زمين قرار داد.
    خداوندى كه با نعمتهايش كارهاى نيك كامل شده، و شكر او موجب
    الْبَرَكاتِ، ساتِرِ الْعَوْراتِ، قابِلِ الْحَسَناتِ، مُقيلِ الْعَثَراتِ، مُنَفِّسِ الْكُرُباتِ، مُنْزِلِ الْبَرَكاتِ، مُجيبِ الدَّعواتِ، مُحْيِي الْأَمْواتِ، اِلهِ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَالسَّماواتِ. اَلْحَمْدُلِلَّهِ عَلي كُلِّ حَمْدٍ وَ ذِكْرٍ، وَ شُكْرٍ وَ صَبْرٍ، وَ صَلاةٍ وَ زَكاةٍ، وَ قِيامٍ وَ عِبادَةٍ، وَ سَعادَةٍ وَ بَرَكَةٍ، وَ زِيادَةٍ وَ رَحْمَةٍ، وَ نِعْمَةٍ وَ كَرامَةٍ، وَ فَريضَةٍ، وَ سَرَّاءٍ وَ ضَرَّاءٍ، وَ شِدَّةٍ وَ رَخاءٍ، وَ مُصيبَةٍ وَ بَلاءٍ، وَ عَسْرٍ وَ يُسْرٍ، وَ غِناءٍ وَ فَقْرٍ، وَ عَلي كُلِّ حالٍ، وَ فِي كُلِّ اَوانٍ وَ زَمانٍ، وَ كُلِّ مَثْوىً وَ مُنْقَلَبٍ وَ مُقامٍ.
    اَللَّهُمَّ اِنّي عائِذٌ بِكَ فَاَعِذْني، وَ مُسْتَجيرٌبِكَ فَاَجِرْني، وَ مُسْتَعينٌ بِكَ فَاَعِنّي، وَ مُسْتَغيثٌ بِكَ فَاَغِثْني، وَ داعيكَ فَاَجِبْني، وَ مُسْتَغْفِرُكَ فَاغْفِرْلي، وَ مُسْتَنْصِرُكَ فَانْصُرْني، وَ مُسْتَهْديكَ فَاهْدِني، وَ مُسْتَكْفيكَ فَاكْفِني، وَ مُلْتَجِأٌ اِلَيْكَ فَ‏آوِني، وَ مُسْتَمْسِكٌ بِحَبْلِكَ فَاعْصِمْني، وَ مُتَوَكِّلٌ عَلَيْكَ فَاكْفِني.
    وَ اجْعَلْني في عِياذِكَ وَ جِوارِكَ، وَ حِرْزِكَ وَ كَهْفِكَ، وَ حِياطَتِكَ وَ حَراسَتِكَ، وَ كَلاءَتِكَ وَ حُرْمَتِكَ، وَ اَمْنِكَ وَ تَحْتَ ظِلِّكَ وَ تَحْتَ جِناحِكَ.
    افزايش نعمتها مى ‏گردد، و با فرمانش آسمانها پايدار گرديده، و با عزّت او كوههاى سر برافراشته مستقر گرديده ‏اند، و حيوانات وحشى در بيابانها و پرندگان در آشيانه ‏ها به تسبيح او مشغولند. سپاس خداوندى را سزاست كه بالابرنده درجات، و نازل‏كننده آيات، و گستراننده بركات، و پوشاننده عيبها، و قبول‏كننده نيكيها، و درگذرنده از لغزشها، و برطرف ‏كننده رنجها، و اجابت ‏كننده خواسته‏ ها، و زنده ‏كننده مردگان، پروردگار زمين و آسمانهاست.
    سپاس و ستايش بر خداوند بر هر مدح و ذكر، و شكر و صبر، و نماز و زكات، و قيام و عبادت، و سعادت، و بركت و زيادتى، و رحمت و نعمت و كرامت و واجب، و خوشى و ناراحتى، و شدّت و آسايش، و مصيبت و بلاء، و سختى و راحتى، و بى‏نيازى و فقر، و بر هر حال، و در هر زمان و هنگام، و هر مكان و جايگاه توقّف و كوچ.
    پروردگارا! پناهنده به توام، مرا پناه ده، از تو يارى مى‏ جويم، ياريم نما، از تو فريادرسى مى‏ طلبم، بفريادم رس، و تو را مى ‏خوانم، مرا اجابت كن، از تو آمرزش مى ‏طلبم، مرا ببخش، از تو كمك مى ‏جويم، مرا كمك نما، و از تو هدايت مى‏ خواهم، مرا هدايت كن، و از تو كفايت مى ‏جويم، مرا كفايت نما، و بسوى تو پناه آورده ‏ام، مرا پناه ده، و به ريسمان تو چنگ زده ‏ام، مرا حفاظت نما، و بر تو توكل نموده ‏ام، مرا كفايت كن.
    بارالها! مرا در پناه و حفاظت، و حراست و كفايت، و حرمت و امنيّت، و در زير سايه رحمت خود قرار ده.
    وَاجْعَلْ عَلَيَّ جُنَّةً و اقِيَةً مِنْكَ، وَ اجْعَلْ حِفْظَكَ وَ حِياطَتَكَ، وَ حَراسَتَكَ وَ كَلاءَتَكَ، مِنْ وَرائي وَ اَمامي، وَ عَنْ يَميني وَ عَنْ شِمالي، وَ مِنْ فَوْقي وَ مِنْ تَحْتي، وَ حَوالِيَّ، حَتّي لا يَصِلَ اَحَدٌ مِنَ الْمَخْلُوقينَ اِلي مَكْرُوهي وَ اَذاىَ، بِحَقِّ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَنْتَ الْمَنَّانُ بَديعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ، ذُوالْجَلالِ وَ الْاِكْرامِ.
    اَللَّهُمَّ اكْفِني حَسَدَ الْحاسِدينَ، وَ بَغْيَ الْباغينَ، وَ كَيْدَ الْكائِدينَ، وَ مَكْرَ الْماكِرينَ، وَ حيلَةَ الْمُحْتالينَ، وَ غيلَةَ الْمُغْتالينَ، وَ ظُلْمَ الظَّالِمينَ، وَ جَوْرَ الْجائِرينَ، وَ اِعْتِداءَ الْمُعْتَدينَ، وَ سَخَطَ الْمُسَخِّطينَ، وَ تَشَحُّبَ الْمُتَشَحِّبينَ، وَ صَوْلَةَ الصَّائِلينَ، وَ اقْتِسارَ الْمُقْتَسِرينَ، وَ غَشْمَ الْغاشِمينَ، وَ خَبْطَ الْخابِطينَ، وَ سِعايَةَ السَّاعينَ، وَ نَميمَةَ النَّامّينَ، وَ سِحْرَ السَّحَرَةِ وَ الْمَرَدَةِ وَ الشَّياطينَ، وَ جَوْرَ السَّلاطينَ، وَ مَكْرُوهَ الْعالَمينَ.
    اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْمَخْزُونِ الطَّيِّبِ الطَّاهِرِ، الَّذى قامَتْ بِهِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ، وَ اَشْرَقَتْ لَهُ الظُّلَمُ وَ سَبَّحَتْ لَهُ الْمَلائِكَةُ، وَ وَجِلَتْ عَنْهُ الْقُلُوبُ، وَ خَضَعَتْ لَهُ
    و بر من سپر محكمى از جانب خود مقرّر فرما، از پيشاپيش و پشت‏رو، و سمت چپ و راست، و از بالا و پائين و اطرافم، مرا از جانب خودت حفظ و حراست فرما، تا هيچيك از مخلوقاتت نتواند بمن صدمه رسانده، و مرا مورد آزار خود قرار دهد، بحقّ آنكه جز تو معبودى نيست، تو منّان، آفريننده آسمانها و زمين، صاحب جلالت و بزرگوارى هستى.
    پروردگارا! حسد حسودان، و تجاوز تجاوزگران، و كيد مكّاران، و نيرنگ نيرنگ‏بازان، و حيله حيله‏گران، و ظلم ستمگران، و جور جائرين، و دشمنى دشمنان،و اجبار اجباركنندگان، و ستم ظالمين، و سعايت سعايتگران، و تهمت تهمت‏زنان، و سحر جادوگران، و رانده‏شده‏ها و شياطين، و ظلم پادشاهان، و كارهاى زشت جهانيان را از من دور دار.
    خداوندا! بنام پوشيده و پاك و پاكيزه ‏ات، كه آسمانها و زمين بدان استوار شده،و تاريكيها بدان درخشان گرديده، و فرشتگان بدان تسبيح‏گو شده، و قلبها از آن در هراس بوده، و گردنها بخاطر آن خاضع شده، و مردگان را بدان زنده مى‏ كنى، از تو مى‏ خواهم هر گناهى كه از روى عمد و خطا، آشكار و نهان،
    الرِّقابُ، وَ اَحْيَيْتَ بِهِ الْمَوْتي، اَنْ تَغْفِرَلي كُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ في ظُلَمِ اللَّيْلِ وَضَوْءِ النَّهارِ، عَمْداً اَوْ خَطَأً، سِرّاً اَوْ عَلانِيَةً.
    وَ اَنْ تَهَبَ لي يَقيناً وَ هَدْياً، وَ نَوْراً وَ عِلْماً وَ فَهْماً، حَتّي اُقيمَ كِتابَكَ، وَ اَحِلَّ حَلالَكَ وَ اُحَرِّمَ حَرامَكَ، وَ اُؤَدِّىَ فَرائِضَكَ، وَ اُقيمَ سُنَّةَ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ.
    اَللَّهُمَّ اَلْحِقْني بِصالِحِ مَنْ مَضي، وَ اجْعَلْني مِنْ صالِحِ مَنْ بَقِيَ، وَ اخْتِمْ لي عَمَلي بِاَحْسَنِهِ، اِنَّكَ غَفُورٌ رَحيمٌ.
    اَللَّهُمَّ اِذا فَني عُمْرى، وَ تَصَرَّمَتْ اَيَّامَ حَياتي، وَ كانَ لابُدَّ لي مِنْ لِقائِكَ، فَاَسْأَلُكَ يا لَطيفُ اَنْ تُوجِبَ لي مِنَ الْجَنَّةِ مَنْزِلاً، يَغْبِطُني بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْاخِرُونَ.
    اَللَّهُمَّ اَقْبِلْ مِدْحَتي وَ التَّهافي، وَ ارْحَمْ ضُراعَتي وَ هَتافي، وَ اِقْرارى عَلي نَفْسي وَ اعْتِرافي، فَقَدْ اَسْمَعْتُكَ صَوْتي فِي الدَّاعينَ، وَ خُشُوعي فِي الضَّارِعينَ، وَ مِدْحَتي فِي الْقائِلينَ، وَ تَسْبيحي فِي الْمادِحينَ.
    وَ اَنْتَ مُجيبُ الْمُضْطَرّينَ، وَ مُغيثُ الْمُسْتَغيثينَ، وَ غِياثُ الْمَلْهُوفينَ، وَ حِرْزُ الْهاربينَ، وَ صَريخُ الْمُؤْمِنينَ، وَ مُقيلُ الْمُذْنِبينَ، وَ صَلَّي اللَّهُ عَلَي الْبَشيرِ النَّذيرِ وَ السِّراجِ الْمُنيرِ، وَ عَلَي الْمَلائِكَةِ وَ النَّبيّينَ.
    در تاريكيهاى شب و روشنائى روز، انجام داده ‏ام را ببخشى، و به من يقين و هدايت، و نور و علم و فهمى عنايت كنى، تا كتابت را برپاداشته، و حلالت را حلال، و حرامت را حرام نموده، و واجباتت را انجام و سنّت پيامبرت محمّد را بر پا دارم.
    بارالها! مرا به نيكان گذشته ملحق كن، و از صالحين باقيمانده قرار ده، و اعمالم را به نيكوترين آنها خاتمه بخش، بدرستى كه تو آمرزنده و مهربانى.
    پروردگارا! آنگاه كه عمرم به پايان رسيده، و روزگار زندگيم خاتمه يافته، و بايد به ملاقات تو آيم، اى مهربان! از تو مى‏خواهم كه منزلى را در بهشت بمن عنايت كنى، كه تمام مخلوقات از اوّلين و آخرين بدان حسرت خورند.
    خداوندا! ستايشم را بپذير، و به تضرّع و زاريم، و نيز به اقرار و اعترافم بر عليه نفسم رحم نما، صدايم را همراه خوانندگان تو، و خشوعم را همراه تضرّع كنندگان، و مدحم را همراه گويندگان، و تسبيحم را همراه ستايشگران، به گوش تو رساندم.
    و تو اجابت‏ كننده بيچارگان، و فريادرس فريادخواهان، و پناه پناهندگان، و جايگاه فراركنندگان، و فريادرس مؤمنان، و درگذرنده از گناه گناهكاران مى ‏باشى، و درود خدا بر بشارت ‏دهنده و بيم ‏دهنده و نور درخشان- حضرت محمد- و بر فرشتگان و پيامبران.
    اَللَّهُمَّ داحِي الْمَدْحُوَّاتِ وَ بارِئَ الْمَسْمُوكاتِ، وَ جَبَّالَ الْقُلُوبِ عَلي فِطْرَتِها، شَقِيِّها وَ سَعيدِها، اِجْعَلْ شَرائِفَ صَلَواتِكَ وَ نَوامِيَ بَرَكاتِكَ وَ كَرائِمَ تَحِيَّاتِكَ، عَلي مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ وَ اَمينِكَ عَلي وَحْيِكَ، الْقائِمِ بِحُجَّتِكَ، وَ الذَّابِّ عَنْ حَرَمِكَ، وَ الصَّادِعِ بِاَمْرِكَ، وَ الْمُشَيِّدِ لِاياتِكَ، وَ الْمُوفي لِنَذْرِكَ. اَللَّهُمَّ فَاَعْطِهِ بِكُلِّ فَضيلَةٍ مِنْ فَضائِلِهِ، وَ نَقيبَةٍ مِنْ مَناقِبِهِ، وَ حالٍ مِنْ اَحْوالِهِ، وَ مَنْزِلَةٍ مِنْ مَنازِلِهِ، رَأَيْتَ مُحَمَّداً لَكَ فيها ناصِراً، وَ عَلي مَكْرُوهِ بَلائِكَ صابِراً، وَ لِمَنْ عاداكَ مُعادِياً، وَ لِمَنْ والاكَ مُوالِياً، وَ عَمَّا كَرِهْتَ نائِياً، وَ اِلي ما اَحْبَبْتَ داعِياً، فَضائِلَ مِنْ جَزائِكَ، وَ خَصائِصَ مِنْ عَطائِكَ وَ حِبائِكَ، تُسْني بِها اَمْرَهُ، وَ تُعْلي بِها دَرَجَتَهُ، مَعَ الْقُوَّامِ بِقِسْطِكَ، وَ الذَّابّينَ عَنْ حَرَمِكِ، حَتّي لا يَبْقي سَناءٌ وَ لا بَهاءٌ، وَلارَحْمَةٌ وَ لا كَرامَةٌ، اِلاَّ خَصَصْتَ مُحَمَّداً بِذلِكَ وَ اتَيْتَهُ مِنْكَ الذَّرى، وَ بَلَّغْتَهُ الْمَقاماتِ الْعُلي، امينَ رَبَّ الْعالَمينَ.
    اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْتَوْدِعُكَ ديني وَ نَفْسي وَ جَميعَ نِعْمَتِكَ عَلَيَّ، فَاجْعَلْني في كَنَفِكَ وَ حِفْظِكَ، وَ عِزِّكَ وَ مَنْعِكَ، عَزَّ جارُكَ
    پروردگارا! اى گستراننده زمينها، و آفريننده آسمانها، و خالق جانهاى بدبخت و خوشبخت بر سرشت خود، شريفترين درودها، و روياننده ‏ترين بركاتت، و ارزشمندترين تحيّاتت را، بر محمد، بنده و فرستاده و امين بر وحيت، برپادارنده حجتت، و نگاهبان حرمت، و انجام دهنده اوامرت، و محكم ‏كننده آياتت،و انجام ‏دهنده نذرت، بفرست.
    خداوندا! در مقابل هر فضيلتى از فضائل او، و هر منقبتى از مناقب او، و هر حالتى از حالات او، و هر منزلتى از منزلتهاى او، كه محمّد را در آن منزلتها ياور خود يافته، و بر رنجها صابر، و بر دشمنانت دشمن، و بر دوستانت دوست، و از مكروهاتت دور، و بسوى آنچه خوانده‏اى خواننده يافته ‏اى، فضائلى از پاداشت و ويژگيهائى از عطايت، را به او عطا فرما، كه امرش را برتر و درجه ‏اش را بلند مرتبه گردانى، همراه بپادارندگان عدل تو و مدافعين از حرم تو، تا اينكه برترى و ارزش و رحمت و كرامتى باقى نماند، جز آنكه محمد را بدان مخصوص گردانى، و از جانب خود درجات عالى به او عطافرمايى، و او را به مقامات بلند برسانى، پروردگار جهانيان اجابت فرما.
    بارالها! دين و جان و تمام نعمتهايى كه بمن داده ‏اى، را بتو مى‏ سپارم، پس مرا در حفظ و حراست و كفايت خود قرار ده، حفاظت تو پايدار، و مدح
    وَ جَلَّ ثَناؤُكَ، وَ تَقَدَّسَتْ اَسْماؤُكَ، وَ لا اِلهَ غَيْرُكَ، حَسْبي اَنْتَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ، وَ الشِّدَّةِ وَ الرَّخاءِ، وَ نِعْمَ الْوَكيلُ.
    رَبَّنا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا وَ اِلَيْكَ اَنَبْنا وَ اِلَيْكَ الْمَصيرُ، رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلَّذينَ كَفَرُوا، وَ اغْفِرْلَنا رَبَّنا اِنَّكَ اَنْتَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ.
    رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ، اِنَّ عَذابَها كانَ غَراماً، اِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرّاً وَ مُقاماً، رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ، وَ اَنْتَ خَيْرُ الْفاتِحينَ.
    رَبَّنا اِنَّنا امَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا، وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا، وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ، رَبَّنا وَ اتِنا ما وَعَدْتَنا عَلي رُسُلِكَ، وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ، اِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ.
    رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا اِنْ نَسينا اَوْ اَخْطَأْنا، رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا اِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَي الَّذينَ مِنْ قَبْلِنا. رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنابِهِ، وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا، اَنْتَ مَوْلانا، فَانْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرينَ.
    رَبَّنا اتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً، وَ فِي الْاخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا
    تو بلند مرتبه، و نامهايت مقدّس، و جز تو پروردگارى نيست، تو در خوشحالى و ناراحتى و شدّت و آسايش مرا كافى بوده، و تو بهترين نگهبانى.
    پروردگارا! بر تو توكّل كرده، و بسوى تو زارى نموده، و بازگشتمان بسوى توست، خداوندا! ما را وسيله آزمايش كسانى كه كافر مى‏باشند، قرار مده، و ما را بيامرز، بدرستيكه تو استوار و پابرجائى.
    خداوندا! عذاب جهنم را از ما دور گردان، چرا كه عذاب آن جاودانه مى باشد، و براستى كه جهنم بد جايگاه و قرارگاهى است، پروردگارا بين ما و قوم ما با حق حكم نما، و تو بهترين حكم‏ كنندگانى.
    پروردگارا! ما ايمان آورديم، پس گناهان مارا ببخشاى، و خطاهايمان را بپوشان،و ما را با نيكان بميران، خداوندا آنچه به فرستادگانت وعده داده‏اى را بما عطا فرما، و روز قيامت ما را عذاب منما،بدرستيكه تو خلف وعده نمى ‏كنى.
    بارالها! اگر فراموش كرده يا خطا نموديم ما را مؤاخذه منما، پروردگارا تكليف سخت بر عهده ما قرار مده، همچنانكه بر عهده كسانى كه پيش از ما بوده ‏اند قرار دادى.
    خداوندا! چيزهايى را كه ما بر آنها قدرت نداريم را بر دوشمان قرار مده، و از ما درگذر، و ما را ببخشاى، و مورد رحمت خود قرارده، تو مولاى ما هستى، پس ما را بر گروه كافران يارى كن.
    خداوندا! در دنيا و آخرت بما نيكى عطا فرما، و به رحمتت ما را از
    عَذابَ النَّارِ، وَ صَلَّي اللَّهُ عَلي سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ وَ الِهِ الطَّاهِرينَ وَ سَلَّمَ تَسْليماً.
    دعاؤها عليهاالسلام بعد كل صلاة
    سُبْحانَ اللَّهِ- عشراً.
    اَلْحَمْدُلِلَّهِ- عشراً.
    اَللَّهُ اَكْبَرُ- عشراً. دعاؤها عليها السلام بعد كل صلاة
    اَللَّهُ اَكْبَرُ- أربعاً و ثلاثين.
    اَلْحَمْدُلِلَّهِ- ثلاثاً و ثلاثين.
    سُبْحانَ اللَّهِ- ثلاثاً و ثلاثين.
    لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ- مرة واحدة.
    عذاب آتش نگاهبان باش، و درود خدابر آقاى ما پيامبر و خاندان پاك او.
    دعاى آن حضرت بعد از هر نماز
    خداوند برتر است- ده بار.
    سپاس خداوند را سزاست- ده بار.
    پاك و منزه است خداوند- ده بار.
    دعاى آن حضرت بعد از هر نماز
    خداوند برتر است- سى و چهار بار.
    سپاس خداوند را سزاست- سى و سه بار.
    پاك و منزه است خداوند- سى و سه بار.
    معبودى جز خداوند نيست- يك بار.
    دعاؤها عليهاالسلام في الصباح، المسمى بدعاء الحريق
    اَللَّهُمَّ اِنّي اَصْبَحْتُ اُشْهِدُكَ وَ كَفي بِكَ شَهيداً، وَ اُشْهِدُ مَلائِكَتَكَ وَ حَمَلَةَ عَرْشِكَ، وَ سُكَّانَ سَماواتِكَ وَ اَرَضيكَ، وَ اَنْبِياءَكَ وَ رُسُلَكَ، وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكَ وَ جَميعَ خَلْقِكَ.
    بِأَنَّكَ اَنْتَ اللَّهُ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ، وَ اَنَّ كُلَّ مَعْبُودٍ مِنْ دُونِ عَرْشِكَ اِلي قَرارِالْاَرَضينَ السَّابِعَةِ السُّفْلي باطِلٌ ماخَلا وَجْهِكَ الْكَريمِ.
    فَاِنَّهُ اَعَزُّ وَ اَكْرَمُ وَ اَجَلُّ مِنْ اَنْ يَصِفَ الْواصِفُونَ كُنْهَ جَلالِهِ، اَوْ تَهْتَدِى الْقُلُوبُ لِكُلِّ عَظَمَتِهِ. يا مَنْ فاقَ مَدْحَ الْمادِحينَ فَخْرُ مَدْحِهِ، وَ عَدا وَصْفَ الْواصِفينَ مَ‏آثِرُ حَمْدِهِ، وَ جَلَّ عَنْ مَقالَةِ النَّاطِقينَ تَعْظيمُ شَأْنِهِ- تقول ذلك ثلاثاً.
    ثمَّ تقول:
    لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ،
    دعاى آن حضرت هنگام صبح
    پروردگارا! در اين صبحگاه تو را شاهد مى ‏گيرم- كه براى شهادت و گواهى، ذات تو كفايت مى ‏كند- همچنين فرشتگانت، و حاملان عرشت، و ساكنين آسمانها و زمينهايت، و پيامبران و رسولانت، و بندگان صالح تو و تمام بندگانت را شاهد مى ‏گيرم، كه تو خداوندى هستى كه معبودى جز تو نيست، يگانه بوده، و شريكى ندارى، و معبودهاى ديگر غير از تو، از فراز آسمانها تا ژرفاى زمينها، موهوم و باطل مى ‏باشند.
    تو برتر و گراميتر و بزرگوارتر از آنى كه توصيف ‏كنندگان كنه تو را بوصف در آورند، يا قلبها عظمت تو را دريابند.
    اى كسى كه مدح و توصيف او از توصيف توصيف ‏گران برتر، و اسباب ستايش او از وصف وصف ‏كنندگان بيرون، و عظمت و كبريايى او از گفتار گويندگان والاتر است.
    اين قسمت از دعا را سه بار مى‏ گويى.
    آنگاه يازده بار مى ‏گويى:
    معبودى جز او نيست، يگانه بوده و شريكى ندارد، و پادشاهى و ستايش
    يُحْيي وَ يُميتُ، وَ هُوَ حَيٌّ لايَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلي كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ- تقول ذلك احد عشر مرة. ثمَّ تقول:
    سُبْحانَ اللَّهِ، وَ الْحَمْدُلِلَّهِ، وَ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ اَكْبَرُ، ماشاءَاللَّهُ، لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ، الْحَليمِ الْكَريمِ، الْعَلِيِّ الْعَظيمِ، الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، الْمَلِكِ الْحَقِّ الْمُبينِ، عَدَدَ خَلْقِ اللَّهِ، وَزِنَةَ عَرْشِهِ، وَ مِلْ‏ءَ سَماواتِهِ وَ اَرْضِهِ، وَ عَدَدَ ماجَرى بِهِ قَلَمُهُ، وَ اََحْصاهُ كِتابُهُ، وَ رِضا نَفْسِهِ- تقول ذلك احد عشر مرة.
    ثمَّ تقول:
    اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَيْتِهِ الْمُبارَكينَ، وَ صَلِّ عَلي جِبْرئيلَ وَ ميكائيلَ وَ اِسْرافيلَ وَ حَمَلَةِ عَرْشِكَ، وَ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ، صَلِّ اللَّهُمَّ عَلَيْهِمْ حَتّى تُبَلِّغَهُمُ الرِّضا، وَ تَزيدَهُمْ بَعْدَ الرِّضا، مِمَّا اَنْتَ اَهْلُهُ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
    اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مَلِكِ الْمَوْتِ وَ اَعْوانِهِ، وَ رِضْوانٍ
    مخصوص اوست، زنده مى‏ كند و ميميراند، و او زنده ‏اى است كه مرگ و نيستى در او راه ندارد، خير و بركت بدست او بوده، و بر هر كار قادر و تواناست.
    و يازده بار مى ‏گويى:
    پاك و منزّه است خداوند، و ستايش مخصوص اوست، و معبودى جز او نيست، و بزرگتر از آنست كه بوصف درآيد، آنچه خدا بخواهد انجام مى‏پذيرد، و نيرو و توانى نيست جز با اراده خداوند بردبار و بزرگوار، و برتر و والاتر، و بخشنده و مهربان، و مالك و حق و آشكار، به تعداد مخلوقات الهى و وزن عرش الهى، و گنجايش آسمانها و زمين، و به تعداد آنچه قلم آفرينش بر آن جارى شده، و كتاب الهى آنها را نوشته، و به تعداد آنچه خداوند خشنود مى ‏گردد.
    سپس مى ‏گويى:
    پروردگارا! بر محمد و خاندان پاكش درود فرست، و بر جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل، و حاملان عرشت و فرشتگان مقرّبت، درود فرست، پروردگارا! بر آنان درود فرست تا خشنود گردند، و افزون فرما بعد از آنكه آنان خشنود شدند، از آنچه تو شايسته آنى، اى بهترين رحم ‏كنندگان. پروردگارا! بر فرشته مرگ و ياران او، و رضوان و نگاهبانان بهشت
    وَ خَزَنَةِ الْجَنانِ، وَ صَلِّ عَلي مالِكٍ وَ خَزَنَةِ النّيرانِ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِمْ حَتّي تُبَلِّغَهُمُ الرِّضا، وَ تَزيدَهُمْ بَعْدَ الرِّضا، مِمَّا اَنْتَ اَهْلُهُ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
    اَللّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَي الْكِرامِ الْكاتِبينَ، وَ السَّفَرَةِ الْكِرامِ الْبَرَرَةِ، وَ الْحَفَظَةِ لِبَني ادَمَ، وَ صَلِّ عَلي مَلائِكَةِ السَّماواتِ الْعُلي، وَ مَلائِكَةِ الْأَرَضينَ السَّابِعَةِ السُفْلي، وَ مَلائِكَةِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ، وَ الْأَرَضينَ وَ الْأَقْطارِ، وَ الْبِحارِ وَ الْأَنْهارِ، وَ الْبَرارى وَ الْقِفارِ، وَ صَلِّ عَلي مَلائِكَتِكَ، الَّذينَ اَغْنَيْتَهُمْ عَنِ الطَّعامِ وَ الشَّرابِ بِتَقْديسِكَ.
    اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِمْ حَتّي تُبَلِّغَهُمُ الرِّضا وَتَزيدَهُمْ بَعْدَالرِّضا مِمَّا اَنْتَ اَهْلُهُ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ. اَللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلي اَبي ادَمَ وَ اُمّي حَوَّاء، وَ ما وَلَدا مِنَ النَّبِيّينَ وَ الصِّدّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ، صَلِّ اللَّهُمَّ عَلَيْهِمْ حَتّي تُبَلِّغَهُمُ الرِّضا وَ تَزيدَهُمْ بَعْدَ الرِّضا مِمَّا اَنْتَ اَهْلُهُ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ عَلي اَهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبينَ، وَ عَلي اَصْحابِهِ الْمُنْتَجَبينَ وَ اَزْواجِهِ الْمُطَهَّرينَ، وَعَلي ذُرِّيَّةِ
    و مالك و نگاهبانان جهنم درود فرست، پروردگارا بر آنان درود فرست تا خشنود گردند، و بر آنان افزون فرما بعد از آنكه خشنود شدند، از آنچه تو شايسته آنى، اى بهترين رحم‏ كنندگان. پروردگارا! بر فرشتگانى كه نامه‏ هاى اعمال انسانها را مى ‏نگارند، و فرشتگانى كه حافظان انسانها هستند درود فرست، و بر فرشتگان آسمانها، و فرشتگان زمينهاى هفتگانه، و فرشتگان شب و روز، و زمينها و تمام اماكن و درياها و نهرها و بيابانها و دشتها، درود فرست، و بر فرشتگانى كه با تقديس و تنزيه تو، آنان را از خوردن و نوشيدن بى ‏نياز كرده‏اى درود فرست، پروردگارا بر آنان درود فرست تا ايشان خشنود گردند، و بر آنان افزون فرما بعد از آنكه خشنود شدند، از آنچه تو شايسته آنى، اى بهترين رحم ‏كنندگان.
    پروردگارا! و بر پدرم آدم و مادرم حوا، و آنچه از پيامبران و راستگويان و شهدا و صالحين از آندو بدنيا آمده ‏اند، درود فرست، پروردگارا! بر آنان درود فرست تا خشنود گردند، و بر آنان افزون فرما بعد از آنكه خشنود شدند، از آنچه تو شايسته آنى، اى بهترين رحم ‏كنندگان. پروردگارا! بر محمد و خاندان پاكش، و بر ياران برگزيده ‏اش و همسران پاكيزه ‏اش،و بر فرزندان محمد، و بر هر پيامبرى كه بشارت به آمدن آن حضرت
    مُحَمَّدٍ وَ عَلي كُلِّ نَبِيٍّ بَشَّرَ بِمُحَمَّدٍ، وَ عَلي كُلِّ نَبِيٍّ وَلَدَ مُحَمَّداً، وَ عَلي كُلِّ مَرْأَةٍ صالِحَةٍ كَفَّلَتْ مُحَمَّداً، وَ عَلي كُلِّ مَنْ صَلاتُكَ عَلَيْهِ رِضاً لَكَ وَ رِضا لِنَبيِّكَ مُحَمَّدٍ.
    صَلِّ اللَّهُمَّ عَلَيْهِمْ حَتّي تُبَلِّغَهُمُ الرِّضا وَ تَزيدَهُمْ بَعْدَ الرِّضا مِمَّا اَنْتَ اَهْلُهُ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ بارِكْ عَلي مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ، كَما صَلَّيْتَ وَ بارَكْتَ وَ رَحِمْتَ عَلي اِبْراهيمَ وَ الِ اِبْراهيمَ اِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ، اَللَّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسيلَةَ وَ الْفَضْلَ وَ الْفَضيلَةَ وَ الدَّرَجَةَ الرَّفيعَةَ.
    اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ و َالِ مُحَمَّدٍ كَما اَمَرْتَنا اَنْ نُصَلِّيَ عَلَيْهِ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ بِعَدَدِ مَنْ صَلَّي عَلَيْهِ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ بِعَدَدِ كُلِّ صَلاةٍ صَلَّيْتَ عَلَيْهِ.
    اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ و َالِ مُحَمَّدٍ بِعَدَدِ كُلِّ حَرْفٍ في صَلاةٍ صَلَّيْتَ عَلَيْهِ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ بِعَدَدِ شَعْرِ مَنْ صَلّي عَلَيْهِ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ بِعَدَدِ شَعْرِ مَنْ لَمْ يُصَلِّ عَلَيْهِ. را داده، و بر هر پيامبرى كه ايشان از نسل آنان مى‏باشد، و بر هر زن صالحه ‏اى كه كفالت ايشان را بعهده گرفته، و بر هر كه درود بر او موجب خشنودى تو و پيامبرت مى‏ گردد، درود فرست، پروردگارا بر آنان درود فرست تا خشنود گردند، و بر آنان افزون فرما بعد از آنكه خشنود شدند، از آنچه تو شايسته آنى، اى بهترين رحم ‏كنندگان.
    پروردگارا! بر محمد و خاندان او درود فرست، و بر محمد و خاندانش بركت عطا كن، و بر محمد و خاندانش رحمت نما، همچنانكه بر ابراهيم و خاندانش درود فرستاده و بركت عطا كرده ورحمت نمودى، بدرستيكه تو ستوده و بخشنده‏ اى، پروردگارا به محمد وسيله و فضيلت و درجات برتر عطا فرما.
    پروردگارا! بر محمد و خاندانش درود فرست، همچنانكه امر فرمودى تا بر او درود فرستيم، پروردگارا بر محمد و خاندانش درود فرست، به تعداد هر كه بر او درود مى ‏فرستد، پروردگارا بر محمد و خاندانش درود فرست، به تعداد هر درودى كه بر او فرستاده شده است.
    پروردگارا! بر محمد و خاندانش درود فرست، به تعداد تمام حروفى كه در درودهايت بر او وجود دارد، پروردگارا بر محمد و خاندانش درود فرست، به تعداد موهاى هر كه بر او درود فرستاد، پروردگارا بر محمد و خاندانش درود فرست، به تعداد موهاى هر كه بر او درود نفرستاد.
    اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ بِعَدَدِ نَفَسِ مَنْ صَلَّي عَلَيْهِ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ بِعَدَدِ نَفَسِ مَنْ لَمْ يُصَلِّ عَلَيْهِ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ بِعَدَدِ سُكُونِ مَنْ صَلَّي عَلَيْهِ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ بِعَدَدِ سُكُونِ مَنْ لَمْ يُصَلِّ عَلَيْهِ.
    اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ بِعَدَدِ حَرَكَةِ مَنْ صَلَّي عَلَيْهِ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ بِعَدَدِ حَرَكاتِهِمْ وَ دَقائِقِهِمْ وَ ساعاتِهِمْ، وَ عَدَدِ زِنَةِ ذَرِّ ما عَمِلُوا اَوْلَمْ يَعْمَلُوا، اَوْ كانَ مِنْهُمْ اَوْ يَكُونُ اِلي يَوْمِ الْقِيامَةِ.
    اَللَّهم لك الحمد و الشكر و المن و الفضل و الطول و النعمه، و العظمه و الجب
    1ـ ارماقهم (خ ل).
    2ـ شعائرهم (خ ل).





    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  6. #36
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    خطبه حضرت زهرا براى كسانى كه حق شوهرش را غصب كردند!!
    خطبه حضرت زهرا براى كسانى كه حق شوهرش را غصب كردند!!

    خطبتها عليهاالسلام لقوم غصبوا حق زوجها عليهماالسلام روى أن بعد رحلة النبى صلى الله عليه و آله و غصب ولاية وصيّه، احتزم عمر بازاره و جعل يطوف بالمدينة و ينادى: ان ابابكر قد بويع له، فهلمّوا الى البيعة، فينثال الناس فيبايعون، حتى اذا مضت أيام أقبل فى جمع كثير الى منزل على عليه‏السلام فطالبه بالخروج، فأبى، فدعا عمر بحطب و نار و قال: والذي نفس عمر بيده ليخرجن أو لا حرقنه على ما فيه- الى ان قال:- و خرجت فاطمة بنت رسول‏الله صلى الله عليه و آله اليهم، فوقفت على الباب ثم قالت:
    لا عَهْدَ لي بِقَوْمٍ اَسْوَءَ مَحْضَرٍ مِنْكُمْ، تَرَكْتُمْ رَسُولَ‏الّلهِ جِنازَةً بَيْنَ اَيْدينا، وَ قَطَعْتُمْ اَمْرَكُمْ فيما بَيْنَكُمْ، فَلَمْ تُؤَمَّرُونا وَ لَمْ تَرَوْا لَنا حَقَّنا، كَأَنَّكُمْ لَمْ تَعْلَمُوا ما قالَ يَوْمَ غَديرِخُمٍّ.
    وَاللَّهِ لَقَدْ عَقَدَ لَهُ يَوْمَئِذٍ الْوَلاءَ، لِيَقْطَعَ مِنْكُمْ بِذلِكَ مِنْهَا الَّرجاءَ، وَ لكِنَّكُمْ قَطَعْتُمُ الْاَسْبابَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ نَبِيِّكُمْ، وَ اللَّهُ حَسيبٌ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ فِى الٌدْنيا وَالْاخِرَةِ.

    خطبه آن حضرت براى مردمى كه حق شوهرش را غصب كردند
    روايت شده: بعد از رحلت پيامبر و غصب شدن ولايت وصى آن حضرت، عمر شمشير به كمر بسته و دور شهر مدينه مى ‏چرخيد و مى ‏گفت: با ابوبكر بيعت شده است، بشتابيد به بيعت كردن با او، مردم از هر طرف براى بيعت مى‏آمدند، چند روز كه گذشت همراه با گروه كثيرى به در خانه حضرت على عليه‏السلام آمده و خواستار خروج ايشان از منزل شد، ايشان امتناع كرد، عمر خواستار هيزم و آتش گرديد و گفت: سوگند به كسى كه جان عمر در اختيار اوست يا خارج مى‏شود يا او را با تمامى اهل خانه آتش مى‏زنم- تا آنجا كه گويد:- و حضرت فاطمه عليهاالسلام بسوى ايشان آمده و كنار درب خانه ايستاد و فرمود: ملتى را همانند شما نمى‏شناسم كه اينگونه عهدشكن و بد برخورد باشند، جنازه رسول خدا را در دست ما رها كرديد و عهد و پيمانهاى ميان خود را بريده و فراموش نموديد، و ما را به فرمانروائى نرسانده و حقّى را براى ما قائل نيستيد، گويا از حادثه روز غديرخم آگاهى نداريد. سوگند بخدا كه پيامبر در آن روز ولايت حضرت على عليه‏السلام را مطرح كرد و از مردم بيعت گرفت تا اميد شما فرصت‏طلبان را قطع نمايد، ولى شما رشته ‏هاى پيوند معنوى ميان خود و پيامبر را پاره كرديد، اين را بدانيد كه خداوند در دنيا و آخرت بين ما و شما داورى خواهد كرد.

    لم يوجد هامشاَ.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  7. #37
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    خطبه فدكيه حضرت زهرا در مسجد
    خطبه فدكيه حضرت زهرا در مسجد

    خطبتها عليهاالسلام بعد غصب الفدك
    روى انّه لمّا أجمع أبوبكر و عمر علي منع فاطمة عليهاالسلام فدكاً و بلغها ذلك،لاثت خمارها علي رأسها، و اشتملت بجلبابها، و أقبلت في لمّة من حفدتها و نساء قومها، تطأ ذيولها، ما تخرم مشيتها مشية رسول‏اللَّه صلى اللَّه عليه و آله،حتّى دخلت علي أبي‏بكر، و هو في حشد من المهاجرين و الانصار و غير هم، فنيطت دونها ملاءة فجلست، ثم أنّت أنّة أجهش القوم لها بالبكاء، فارتجّ المجلس، ثم أمهلت هنيئة.
    حتّى اذا سكن نشيج القوم و هدأت فورتهم، افتتحت الكلام بحمداللَّه و الثناء عليه و الصلاة علي رسوله، فعاد القوم في بكائهم، فلمّا أمسكوا عادت في كلامها فقالت عليهاالسلام:
    اَلْحَمْدُلِلَّهِ عَلي ما اَنْعَمَ، وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلي ما اَلْهَمَ، وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ، مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ اِبْتَدَاَها، وَ سُبُوغِ الاءٍ اَسْداها، وَ تَمامِ مِنَنٍ اَوْلاها، جَمَّ عَنِ الْاِحْصاءِ عَدَدُها، وَ نَأى عَنِ الْجَزاءِ اَمَدُها، وَ تَفاوَتَ عَنِ الْاِدْراكِ اَبَدُها، وَ نَدَبَهُمْ لاِسْتِزادَتِها بِالشُّكْرِ لاِتِّصالِها، وَ اسْتَحْمَدَ اِلَى الْخَلائِقِ بِاِجْزالِها، وَ ثَني بِالنَّدْبِ اِلى اَمْثالِها.

    خطبه آن حضرت بعد از غصب فدك
    روايت شده: هنگامى كه ابوبكر و عمر تصميم گرفتند فدك را از حضرت فاطمه عليهاالسلام بگيرند و اين خبر به ايشان رسيد، لباس بتن كرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فاميل و خدمتكاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حاليكه چادرش به زمين كشيده مى ‏شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پيامبر خدا بود، بر ابوبكر كه در ميان عده‏ اى از مهاجرين و انصار و غير آنان نشسته بود وارد شد، در اين هنگام بين او و ديگران پرده ‏اى آويختند، آنگاه ناله‏ اى جانسوز از دل برآورد كه همه مردم بگريه افتادند و مجلس و مسجد بسختى به جنبش درآمد.
    سپس لحظه ‏اى سكوت كرد تا هم همه مردم خاموش و گريه آنان ساكت شد و جوش و خروش ايشان آرام يافت، آنگاه كلامش را با حمد و ثناى الهى آغاز فرمود و درود بر رسول خدا فرستاد، در اينجا دوباره صداى گريه مردم برخاست، وقتى سكوت برقرار شد، كلام خويش را دنبال كرد و فرمود:
    حمد و سپاس خداى را برآنچه ارزانى داشت، و شكر او را در آنچه الهام فرمود، و ثنا و شكر بر او بر آنچه پيش فرستاد، از نعمتهاى فراوانى كه خلق فرمود و عطاياى گسترده ‏اى كه اعطا كرد، و منّتهاى بى ‏شمارى كه ارزانى داشت، كه شمارش از شمردن آنها عاجز، و نهايت آن از پاداش فراتر، و دامنه آن تا ابد از ادراك دورتر است، و مردمان را فراخواند، تا با شكرگذارى آنها نعمتها را زياده گرداند، و با گستردگى آنها مردم را به سپاسگزارى خود متوجّه ساخت، و با دعوت نمودن به اين نعمتها آنها را دو چندان كرد.

    وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، كَلِمَةٌ جَعَلَ الْاِخْلاصَ تَأْويلَها، وَ ضَمَّنَ الْقُلُوبَ مَوْصُولَها، وَ اَنارَ فِي التَّفَكُّرِ مَعْقُولَها، الْمُمْتَنِعُ عَنِ الْاَبْصارِ رُؤْيَتُهُ، وَ مِنَ الْاَلْسُنِ صِفَتُهُ، وَ مِنَ الْاَوْهامِ كَيْفِيَّتُهُ.
    اِبْتَدَعَ الْاَشْياءَ لا مِنْ شَىْ‏ءٍ كانَ قَبْلَها، وَ اَنْشَاَها بِلاَاحْتِذاءِ اَمْثِلَةٍ اِمْتَثَلَها، كَوَّنَها بِقُدْرَتِهِ وَ ذَرَأَها بِمَشِيَّتِهِ، مِنْ غَيْرِ حاجَةٍ مِنْهُ اِلى تَكْوينِها، وَ لا فائِدَةٍ لَهُ في تَصْويرِها، اِلاَّ تَثْبيتاً لِحِكْمَتِهِ وَ تَنْبيهاً عَلي طاعَتِهِ، وَ اِظْهاراً لِقُدْرَتِهِ وَ تَعَبُّداً لِبَرِيَّتِهِ، وَ اِعْزازاً لِدَعْوَتِهِ، ثُمَّ جَعَلَ الثَّوابَ عَلي طاعَتِهِ، وَ وَضَعَ الْعِقابَ عَلي مَعْصِيَتِهِ، ذِيادَةً لِعِبادِهِ مِنْ نِقْمَتِهِ وَ حِياشَةً لَهُمْ اِلى جَنَّتِهِ.
    وَ اَشْهَدُ اَنَّ اَبي‏مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ اَرْسَلَهُ، وَ سَمَّاهُ قَبْلَ اَنْ اِجْتَباهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ اِبْتَعَثَهُ، اِذ الْخَلائِقُ بِالْغَيْبِ مَكْنُونَةٌ، وَ بِسَتْرِ الْاَهاويلِ مَصُونَةٌ، وَ بِنِهايَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ، عِلْماً مِنَ اللَّهِ تَعالي بِمائِلِ الْاُمُورِ، وَ اِحاطَةً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَةً بِمَواقِعِ الْاُمُورِ.

    و گواهى مى ‏دهم كه معبودى جز خداوند نيست و شريكى ندارد، كه اين امر بزرگى است كه اخلاص را تأويل آن و قلوب را متضمّن وصل آن ساخت، و در پيشگاه تفكر و انديشه شناخت آن را آسان نمود، خداوندى كه چشم‏ها از ديدنش بازمانده، و زبانها از وصفش ناتوان، و اوهام و خيالات از درك او عاجز مى‏ باشند.
    موجودات را خلق فرمود بدون آنكه از ماده ‏اى موجود شوند، و آنها را پديد آورد بدون آنكه از قالبى تبعيّت كنند، آنها را به قدرت خويش ايجاد و به مشيّتش پديد آورد، بى ‏آنكه در ساختن آنها نيازى داشته و در تصويرگرى آنها فائده ‏اى برايش وجود داشته باشد، جز تثبيت حكمتش و آگاهى بر طاعتش، واظهار قدرت خود،و شناسائى راه عبوديت و گرامى داشت دعوتش، آنگاه بر طاعتش پاداش و بر معصيتش عقاب مقرر داشت، تا بندگانش را از نقمتش بازدارد و آنان را بسوى بهشتش رهنمون گردد.
    و گواهى مى ‏دهم كه پدرم محمّد بنده و فرستاده اوست، كه قبل از فرستاده شدن او را انتخاب، و قبل از برگزيدن نام پيامبرى بر او نهاد، و قبل از مبعوث شدن او را برانگيخت، آن هنگام كه مخلوقات در حجاب غيبت بوده، و در نهايت تاريكى ‏ها بسر برده، و در سر حد عدم و نيستى قرار داشتند، او را برانگيخت بخاطر علمش به عواقب كارها، و احاطه‏ اش به حوادث زمان، و شناسائى كاملش به وقوع مقدّرات.

    اِبْتَعَثَهُ اللَّهُ اِتْماماً لِاَمْرِهِ، وَ عَزيمَةً عَلى اِمْضاءِ حُكْمِهِ، وَ اِنْفاذاً لِمَقاديرِ رَحْمَتِهِ، فَرَأَى الْاُمَمَ فِرَقاً في اَدْيانِها، عُكَّفاً عَلي نيرانِها، عابِدَةً لِاَوْثانِها، مُنْكِرَةً لِلَّهِ مَعَ عِرْفانِها.
    فَاَنارَ اللَّهُ بِاَبي‏مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و الِهِ ظُلَمَها، وَ كَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَها، وَ جَلى عَنِ الْاَبْصارِ غُمَمَها، وَ قامَ فِي النَّاسِ بِالْهِدايَةِ، فَاَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغِوايَةِ، وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعِمايَةِ، وَ هَداهُمْ اِلَى الدّينِ الْقَويمِ، وَ دَعاهُمْ اِلَى الطَّريقِ الْمُسْتَقيمِ.
    ثُمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ اِلَيْهِ قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ اخْتِيارٍ، وَ رَغْبَةٍ وَ ايثارٍ، فَمُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و الِهِ مِنْ تَعَبِ هذِهِ الدَّارِ في راحَةٍ، قَدْ حُفَّ بِالْمَلائِكَةِ الْاَبْرارِ وَ رِضْوانِ الرَّبِّ الْغَفَّارِ، وَ مُجاوَرَةِ الْمَلِكِ الْجَبَّارِ، صَلَّى اللَّهُ عَلي أَبي نَبِيِّهِ وَ اَمينِهِ وَ خِيَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ صَفِيِّهِ، وَ السَّلامُ عَلَيْهِ وَ رَحْمَةُاللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ.
    ثم التفت الى اهل المجلس و قالت:
    اَنْتُمْ عِبادَ اللَّهِ نُصُبُ اَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ، وَ حَمَلَةُ دينِهِ وَ وَحْيِهِ، وَ اُمَناءُ اللَّهِ عَلى اَنْفُسِكُمْ، وَ بُلَغاؤُهُ اِلَى الْاُمَمِ، زَعيمُ حَقٍّ لَهُ

    او را برانگيخت تا امرش را كامل و حكم قطعى ‏اش را امضا و مقدّراتش را اجرا نمايد، و آن حضرت امّتها را ديد كه در آئينهاى مختلفى قرار داشته، و در پيشگاه آتشهاى افروخته معتكف و بت‏هاى تراشيده شده را پرستنده، و خداوندى كه شناخت آن در فطرتشان قرار دارد را منكرند.
    پس خداى بزرگ بوسيله پدرم محمد صلى اللَّه عليه و آله تاريكى‏هاى آن را روشن، و مشكلات قلبها را برطرف، و موانع رؤيت ديده ‏ها را از ميان برداشت، و با هدايت در ميان مردم قيام كرده و آنان را از گمراهى رهانيد، و بينايشان كرده،و ايشان را به دين استوار و محكم رهنمون شده، و به راه راست دعوت نمود.
    تا هنگامى كه خداوند او را بسوى خود فراخواند، فراخواندنى از روى مهربانى و آزادى و رغبت و ميل، پس آن حضرت از رنج اين دنيا در آسايش بوده، و فرشتگان نيكوكار در گرداگرد او قرار داشته، و خشنودى پروردگار آمرزنده او را فراگرفته، و در جوار رحمت او قرار دارد، پس درود خدا بر پدرم، پيامبر و امينش و بهترين خلق و برگزيده ‏اش باد، و سلام و رحمت و بركات الهى براو باد.
    آنگاه حضرت فاطمه عليهاالسلام رو به مردم كرده و فرمود:
    شما اى بندگان خدا پرچمداران امر و نهى او، و حاملان دين و وحى او، و امينهاى خدا بر يكديگر، و مبلّغان او بسوى امّتهاييد، زمامدار حق در ميان

    فيكُمْ، وَ عَهْدٍ قَدَّمَهُ اِلَيْكُمْ، وَ بَقِيَّةٍ اِسْتَخْلَفَها عَلَيْكُمْ: كِتابُ اللَّهِ النَّاطِقُ وَ الْقُرْانُ الصَّادِقُ، و النُّورُ السَّاطِعُ وَ الضِّياءُ اللاَّمِعُ، بَيِّنَةً بَصائِرُهُ، مُنْكَشِفَةً سَرائِرُهُ، مُنْجَلِيَةً ظَواهِرُهُ، مُغْتَبِطَةً بِهِ اَشْياعُهُ، قائِداً اِلَى الرِّضْوانِ اِتِّباعُهُ، مُؤَدٍّ اِلَى النَّجاةِ اسْتِماعُهُ.
    بِهِ تُنالُ حُجَجُ اللَّهِ الْمُنَوَّرَةُ، وَ عَزائِمُهُ الْمُفَسَّرَةُ، وَ مَحارِمُهُ الْمُحَذَّرَةُ، وَ بَيِّناتُهُ الْجالِيَةُ، وَ بَراهينُهُ الْكافِيَةُ، وَ فَضائِلُهُ الْمَنْدُوبَةُ، وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَةُ، وَ شَرائِعُهُ الْمَكْتُوبَةُ.
    فَجَعَلَ اللَّهُ الْايمانَ تَطْهيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزيهاً لَكُمْ عَنِ الْكِبْرِ، وَ الزَّكاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِي الرِّزْقِ، وَ الصِّيامَ تَثْبيتاً لِلْاِخْلاصِ، وَ الْحَجَّ تَشْييداً لِلدّينِ، وَ الْعَدْلَ تَنْسيقاً لِلْقُلُوبِ، وَ طاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ، وَ اِما مَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَةِ، وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلْاِسْلامِ، وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَي اسْتيجابِ الْاَجْرِ.
    وَ الْاَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلِحَةً لِلْعامَّةِ، وَ بِرَّ الْوالِدَيْنِ وِقايَةً مِنَ السَّخَطِ، وَ صِلَةَ الْاَرْحامِ مَنْساءً فِي الْعُمْرِ وَ مَنْماةً لِلْعَدَدِ، وَ الْقِصاصَ حِقْناً لِلدِّماءِ، وَ الْوَفاءَ بِالنَّذْرِ تَعْريضاً لِلْمَغْفِرَةِ، وَ تَوْفِيَةَ الْمَكائيلِ وَ الْمَوازينِ تَغْييراً لِلْبَخْسِ.

    شما بوده، و پيمانى است كه از پيشاپيش بسوى تو فرستاده، و باقيمانده ‏اى است كه براى شما باقى گذارده، و آن كتاب گوياى الهى و قرآن راستگو و نور فروزان و شعاع درخشان است، كه بيان و حجّتهاى آن روشن، اسرار باطنى آن آشكار، ظواهر آن جلوه‏ گر مى ‏باشد، پيروان آن مورد غبطه جهانيان بوده، و تبعيّت از او خشنودى الهى را باعث مى ‏گردد، و شنيدن آن راه نجات است. بوسيله آن مى ‏توان به حجّتهاى نورانى الهى، و واجباتى كه تفسير شده، و محرّماتى كه از ارتكاب آن منع گرديده، و نيز به گواهيهاى جلوه‏ گرش و برهانهاى كافيش و فضائل پسنديده ‏اش، و رخصتهاى بخشيده شده ‏اش و قوانين واجبش دست يافت.
    پس خداى بزرگ ايمان را براى پاك كردن شما از شرك، و نماز را براى پاك نمودن شما از تكبّر، و زكات را براى تزكيه نفس و افزايش روزى، و روزه را براى تثبيت اخلاص، و حج را براى استحكام دين، و عدالت‏ورزى را براى التيام قلبها، و اطاعت ما خاندان را براى نظم يافتن ملتها، و امامتمان را براى رهايى از تفرقه، و جهاد را براى عزت اسلام، و صبر را براى كمك در بدست آوردن پاداش قرار داد.

    وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزيهاً عَنِ الرِّجْسِ، وَ اجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجاباً عَنِ اللَّعْنَةِ، وَ تَرْكَ السِّرْقَةِ ايجاباً لِلْعِصْمَةِ، وَ حَرَّمَ اللَّهُ الشِّرْكَ اِخْلاصاً لَهُ بِالرُّبوُبِيَّةِ.
    فَاتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لا تَمُوتُنَّ اِلاَّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ، وَ اَطيعُوا اللَّهَ فيما اَمَرَكُمْ بِهِ وَ نَهاكُمْ عَنْهُ، فَاِنَّهُ اِنَّما يَخْشَي اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ.
    ثم قالت:
    اَيُّهَا النَّاسُ! اِعْلَمُوا اَنّي فاطِمَةُ وَ اَبي‏مُحَمَّدٌ، اَقُولُ عَوْداً وَ بَدْءاً، وَ لا اَقُولُ ما اَقُولُ غَلَطاً، وَ لا اَفْعَلُ ما اَفْعَلُ شَطَطاً، لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُوفٌ رَحيمٌ.
    فَاِنْ تَعْزُوهُ وَتَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ اَبي دُونَ نِسائِكُمْ،وَ اَخَا ابْنِ عَمّي دُونَ رِجالِكُمْ، وَ لَنِعْمَ الْمَعْزِىُّ اِلَيْهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ.
    فَبَلَّغَ الرِّسالَةَ صادِعاً بِالنَّذارَةِ، مائِلاً عَنْ مَدْرَجَةِ الْمُشْرِكينَ، ضارِباً ثَبَجَهُمْ، اخِذاً بِاَكْظامِهِمْ، داعِياً اِلى سَبيلِ رَبِّهِ بِالْحِكْمَةِ و الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، يَجُفُّ الْاَصْنامَ وَ يَنْكُثُ الْهامَّ، حَتَّى انْهَزَمَ الْجَمْعُ وَ وَ لَّوُا الدُّبُرَ.

    و امر به معروف را براى مصلحت جامعه، و نيكى به پدر و مادر را براى رهايى از غضب الهى، و صله ارحام را براى طولانى شدن عمر و افزايش جمعيت، و قصاص را وسيله حفظ خونها، و وفاى به نذر را براى در معرض مغفرت الهى قرار گرفتن، و دقت در كيل و وزن را براى رفع كم‏فروشى مقرر فرمود.
    و نهى از شرابخوارى را براى پاكيزگى از زشتى، و حرمت نسبت ناروا دادن را براى عدم دورى از رحمت الهى، و ترك دزدى را براى پاكدامنى قرار داد، و شرك را حرام كرد تا در يگانه ‏پرستى خالص شوند.
    پس آنگونه كه شايسته است از خدا بترسيد، و از دنيا نرويد جز آنكه مسلمان باشيد، و خدا را در آنچه بدان امر كرده و از آن بازداشته اطاعت نمائيد، همانا كه فقط دانشمندان از خاك مى ‏ترسند. آنگاه فرمود:
    اى مردم! بدانيد كه من فاطمه و پدرم محمد است، آنچه ابتدا گويم در پايان نيز مى‏ گويم، گفتارم غلط نبوده و ظلمى در آن نيست، پيامبرى از ميان شما برانگيخته شد كه رنجهاى شما بر او گران آمده و دلسوز بر شما است، و بر مؤمنان مهربان و عطوف است.
    پس اگر او را بشناسيد مى ‏دانيد كه او در ميان زنانتان پدر من بوده، و در ميان مردانتان برادر پسر عموى من است، چه نيكو بزرگوارى است آنكه من اين نسبت را به او دارم.
    رسالت خود را با انذار انجام داد، از پرتگاه مشركان كناره گيرى كرده، شمشير بر فرقشان نواخت، گلويشان را گرفته و با حكمت و پند و اندرز نيكو بسوى پروردگارشان دعوت نمود، بتها را نابود ساخته، و سر كينه ‏توزان را مى ‏شكند، تا جمعشان منهزم شده و از ميدان گريختند.

    حَتَّى تَفَرََّى اللَّيْلُ عَنْ صُبْحِهِ، وَ اَسْفَرَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ، و نَطَقَ زَعيمُ‏الدّينِ، وَ خَرَسَتْ شَقاشِقُ الشَّياطينِ، وَ طاحَ وَ شيظُ النِّفاقِ، وَ انْحَلَّتْ عُقَدُ الْكُفْرِ وَ الشَّقاقِ، وَ فُهْتُمْ بِكَلِمَةِ الْاِخْلاصِ في نَفَرٍ مِنَ الْبيضِ الْخِماصِ.
    وَ كُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ، مُذْقَةَ الشَّارِبِ، وَ نُهْزَةَ الطَّامِعِ، وَ قُبْسَةَ الْعِجْلانِ، وَ مَوْطِي‏ءَ الْاَقْدامِ، تَشْرَبُونَ الطَّرْقَ، وَ تَقْتاتُونَ الْقِدَّ، اَذِلَّةً خاسِئينَ، تَخافُونَ اَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِكُمْ، فَاَنْقَذَكُمُ اللَّهُ تَبارَكَ وَ تَعالي بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ بَعْدَ اللَّتَيَّا وَ الَّتي، وَ بَعْدَ اَنْ مُنِيَ بِبُهَمِ الرِّجالِ، وَ ذُؤْبانِ الْعَرَبِ، وَ مَرَدَةِ اَهْلِ الْكِتابِ.
    كُلَّما اَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ اَطْفَأَهَا اللَّهُ، اَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّيْطانِ، اَوْ فَغَرَتْ فاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ، قَذَفَ اَخاهُ في لَهَواتِها، فَلا يَنْكَفِي‏ءُ حَتَّى يَطَأَ جِناحَها بِأَخْمَصِهِ، وَ يَخْمِدَ لَهَبَها بِسَيْفِهِ، مَكْدُوداً في ذاتِ اللَّهِ، مُجْتَهِداً في اَمْرِ اللَّهِ، قَريباً مِنْ رَسُولِ‏اللَّهِ، سَيِّداً في اَوْلِياءِ اللَّهِ، مُشَمِّراً ناصِحاً مُجِدّاً كادِحاً، لا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةَ لائِمٍ.
    وَ اَنْتُمَ في رَفاهِيَّةٍ مِنَ الْعَيْشِ، و ادِعُونَ فاكِهُونَ آمِنُونَ، تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوائِرَ، وَ تَتَوَكَّفُونَ الْاَخْبارَ، وَ تَنْكُصُونَ عِنْدَ النِّزالِ، وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتالِ.

    تا آنگاه كه صبح روشن از پرده شب برآمد، و حق نقاب از چهره بركشيد، زمامدار دين به سخن درآمد، و فرياد شيطانها خاموش گرديد، خار نفاق از سر راه برداشته شد، و گره‏ هاى كفر و تفرقه از هم گشوده گرديد، و دهانهاى شما به كلمه اخلاص باز شد، در ميان گروهى كه سپيدرو و شكم به پشت چسبيده بودند.
    و شما بر كناره پرتگاهى از آتش قرار داشته، و مانند جرعه‏اى آب بوده و در معرض طمع طمّاعان قرار داشتيد، همچون آتش‏زنه‏ اى بوديد كه بلافاصله خاموش مى ‏گرديد، لگدكوب روندگان بوديد، از آبى مى‏ نوشيديد كه شتران آن را آلوده كرده بودند، و از پوست درختان به عنوان غذا استفاده مى ‏كرديد، خوار و مطرود بوديد، مى ‏ترسيدند كه مردمانى كه در اطراف شما بودند شما را بربايند، تا خداى تعالى بعد از چنين حالاتى شما را بدست آن حضرت نجات داد، بعد از آنكه از دست قدرتمندان و گرگهاى عرب و سركشان اهل كتاب ناراحتيها كشيديد.
    هرگاه آتش جنگ برافروختند خداوند خاموشش نموده، يا هر هنگام كه شيطان سر برآورد يا اژدهائى از مشركين دهان بازكرد، پيامبر برادرش را در كام آن افكند، و او تا زمانى كه سرآنان را به زمين نمى ‏كوفت و آتش آنها را به آب شمشيرش خاموش نمى ‏كرد، باز نمى ‏گشت، فرسوده از تلاش در راه خدا، كوشيده در امر او، نزديك به پيامبر خدا، سرورى از اولياء الهى، دامن به كمر بسته، نصيحت‏گر، تلاشگر، و كوشش ‏كننده بود، و در راه خدا از ملامت ملامت‏كننده نمى‏ هراسيد. و اين در هنگامه‏اى بود كه شما در آسايش زندگى مى ‏كرديد، در مهد امن متنعّم بوديد، و در انتظار بسر مى ‏برديد تا ناراحتى ‏ها ما را در بر گيرد، و گوش به زنگ اخبار بوديد، و هنگام كارزار عقبگرد مى‏ كرديد، و به هنگام نبرد فرار مى ‏نموديد.

    فَلَمَّا اِختارَ اللَّهُ لِنَبِيِّهِ دارَ اَنْبِيائِهِ وَ مَأْوى اَصْفِيائِهِ، ظَهَرَ فيكُمْ حَسْكَةُ النِّفاقِ، وَ سَمَلَ جِلْبابُ الدّينِ، وَ نَطَقَ كاظِمُ الْغاوينَ، وَ نَبَغَ خامِلُ الْاَقَلّينَ، وَ هَدَرَ فَنيقُ الْمُبْطِلينَ، فَخَطَرَ في عَرَصاتِكُمْ، وَ اَطْلَعَ الشَّيْطانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزِهِ، هاتِفاً بِكُمْ، فَأَلْفاكُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجيبينَ، وَ لِلْغِرَّةِ فيهِ مُلاحِظينَ، ثُمَّ اسْتَنْهَضَكُمْ فَوَجَدَكُمْ خِفافاً، وَ اَحْمَشَكُمْ فَاَلْفاكُمْ غِضاباً، فَوَسَمْتُمْ غَيْرَ اِبِلِكُمْ، وَ وَرَدْتُمْ غَيْرَ مَشْرَبِكُمْ.
    هذا، وَ الْعَهْدُ قَريبٌ، وَالْكَلْمُ رَحيبٌ، وَ الْجُرْحُ لَمَّا يَنْدَمِلُ، وَ الرَّسُولُ لَمَّا يُقْبَرُ، اِبْتِداراً زَعَمْتُمْ خَوْفَ الْفِتْنَةِ، اَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا، وَ اِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالْكافِرينَ.
    فَهَيْهاتَ مِنْكُمْ، وَ كَيْفَ بِكُمْ، وَ اَنَّى تُؤْفَكُونَ، وَ كِتابُ اللَّهِ بَيْنَ اَظْهُرِكُمْ، اُمُورُهُ ظاهِرَةٌ، وَ اَحْكامُهُ زاهِرَةٌ، وَ اَعْلامُهُ باهِرَةٌ، و زَواجِرُهُ لائِحَةٌ، وَ اَوامِرُهُ واضِحَةٌ، وَ قَدْ خَلَّفْتُمُوهُ وَراءَ ظُهُورِكُمْ، أَرَغْبَةً عَنْهُ تُريدُونَ؟ اَمْ بِغَيْرِهِ تَحْكُمُونَ؟ بِئْسَ لِلظَّالمينَ بَدَلاً، وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْاِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ، وَ هُوَ فِي الْاخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينِ.

    و آنگاه كه خداوند براى پيامبرش خانه انبياء و آرامگاه اصفياء را برگزيد، علائم نفاق در شما ظاهر گشت، و جامه دين كهنه، و سكوت گمراهان شكسته، و پست رتبه‏ گان با قدر و منزلت گرديده، و شتر نازپرورده اهل باطل به صدا درآمد، و در خانه ‏هايتان بيامد، و شيطان سر خويش را از مخفى ‏گاه خود بيرون آورد، و شما را فراخواند، مشاهده كرد پاسخگوى دعوت او هستيد، و براى فريب خوردن آماده ‏ايد، آنگاه از شما خواست كه قيام كنيد، و مشاهده كرد كه به آسانى اين كار را انجام مى‏ دهيد، شما را به غضب واداشت، و ديد غضبناك هستيد، پس بر شتران ديگران نشان زديد، و بر آبى كه سهم شما نبود وارد شديد.
    اين در حالى بود كه زمانى نگذشته بود، و موضع شكاف زخم هنوز وسيع بود، و جراحت التيام نيافته، و پيامبر به قبر سپرده نشده بود، بهانه آورديد كه از فتنه مى ‏هراسيد، آگاه باشيد كه در فتنه قرار گرفته ‏ايد، و براستى جهنم كافران را احاطه نموده است.
    اين كار از شما بعيد بود، و چطور اين كار را كرديد، به كجا روى مى ‏آورديد، در حالى كه كتاب خدا روياروى شماست، امورش روشن، و احكامش درخشان، و علائم هدايتش ظاهر، و محرّماتش هويدا، و اوامرش واضح است، ولى آن را پشت سر انداختيد، آيا بى‏رغبتى به آن را خواهانيد؟ يا بغير قرآن حكم مى كنيد؟ كه اين براى ظالمان بدل بدى است، و هركس غير از اسلام دينى را جويا باشد از او پذيرفته نشده و در آخرت از زيانكاران خواهد بود.

    ثُمَّ لَمْ تَلْبَثُوا اِلى رَيْثَ اَنْ تَسْكُنَ نَفْرَتَها، وَ يَسْلَسَ قِيادَها،ثُمَّ اَخَذْتُمْ تُورُونَ وَ قْدَتَها، وَ تُهَيِّجُونَ جَمْرَتَها، وَ تَسْتَجيبُونَ لِهِتافِ الشَّيْطانِ الْغَوِىِّ، وَ اِطْفاءِ اَنْوارِالدّينِ الْجَلِيِّ، وَ اِهْمالِ سُنَنِ النَّبِيِّ الصَّفِيِّ، تُسِرُّونَ حَسْواً فِي ارْتِغاءٍ، وَ تَمْشُونَ لِاَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ فِي الْخَمَرِ وَ الضَّرَّاءِ، وَ نَصْبِرُ مِنْكُمْ عَلى مِثْلِ حَزِّ الْمَدى، وَ وَخْزِالسنان‏فى‏الحشا.
    وَ اَنْتُمُ الانَ تَزَْعُمُونَ اَنْ لا اِرْثَ لَنا أَفَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ تَبْغُونَ، وَ مَنْ اَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَومٍ يُوقِنُونَ، أَفَلا تَعْلَمُونَ؟ بَلى، قَدْ تَجَلَّى لَكُمْ كَالشَّمْسِ الضَّاحِيَةِ أَنّي اِبْنَتُهُ.
    اَيُّهَا الْمُسْلِمُونَ! أَاُغْلَبُ عَلى اِرْثي؟ يَابْنَ اَبي‏قُحافَةَ! اَفي كِتابِ اللَّهِ تَرِثُ اَباكَ وَ لا اَرِثُ اَبي؟ لَقَدْ جِئْتَ شَيْئاً فَرِيّاً، اَفَعَلى عَمْدٍ تَرَكْتُمْ كِتابَ اللَّهِ وَ نَبَذْتُمُوهُ وَراءَ ظُهُورِكُمْ، إذْ يَقُولُ «وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ» (1) وَ قالَ فيما اقْتَصَّ مِنْ خَبَرِ زَكَرِيَّا اِذْ قالَ: «فَهَبْ لي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيّاً يَرِثُني وَ يَرِثُ مِنْ الِ‏يَعْقُوبَ»، (2) وَ قالَ: «وَ اوُلُوا الْاَرْحامِ بَعْضُهُمْ اَوْلي

    آنگاه آنقدر درنگ نكرديد كه اين دل رميده آرام گيرد، و كشيدن آن سهل گردد، پس آتش‏گيره ‏ها را افروخته ‏تر كرده، و به آتش دامن زديد تا آن را شعله ‏ور سازيد،و براى اجابت نداى شيطان، و براى خاموش كردن انوار دين روشن خدا، و از بين بردن سنن پيامبر برگزيده آماده بوديد، به بهانه خوردن، كف شير را زير لب پنهان مى‏ خوريد، و براى خانواده و فرزندان او در پشت تپه‏ ها و درختان كمين گرفته و راه مى ‏رفتيد، و ما بايد بر اين امور كه همچون خنجر برّان و فرورفتن نيزه در ميان شكم است، صبر كنيم.
    و شما اكنون گمان مى ‏بريد كه براى ما ارثى نيست، آيا خواهان حكم جاهليت هستيد، و براى اهل يقين چه حكمى بالاتر از حكم خداوند است، آيا نمى ‏دانيد؟ در حالى كه براى شما همانند آفتاب درخشان روشن است، كه من دختر او هستم.
    اى مسلمانان! آيا سزاوار است كه ارث پدرم را از من بگيرند، اى پسر ابى ‏قحافه،آيا در كتاب خداست كه تو از پدرت ارث ببرى و از ارث پدرم محروم باشم امر تازه و زشتى آوردى، آيا آگاهانه كتاب خدا را ترك كرده و پشت سر مى‏اندازيد، آيا قرآن نمى ‏گويد «سليمان از داود ارث برد»، و در مورد خبر زكريا آنگاه كه گفت: «پروردگار مرا فرزندى عنايت فرما تا از من و خاندان يعقوب ارث برد»، و فرمود: «و خويشاوندان رحمى به يكديگر سزاوارتر از

    بِبَعْضٍ في كِتابِ اللَّهِ»، (3) وَ قالَ «يُوصيكُمُ اللَّهُ في اَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْاُنْثَيَيْنِ»، (4) وَ قالَ «اِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةَ لِلْوالِدَيْنِ وَالْاَقْرَبَيْنِ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقينَ». (5)
    وَ زَعَمْتُمْ اَنْ لا حَظْوَةَ لي، وَ لا اَرِثُ مِنْ اَبي، وَ لا رَحِمَ بَيْنَنا، اَفَخَصَّكُمُ اللَّهُ بِايَةٍ اَخْرَجَ اَبي مِنْها؟ اَمْ هَلْ تَقُولُونَ: اِنَّ اَهْلَ مِلَّتَيْنِ لا يَتَوارَثانِ؟ اَوَ لَسْتُ اَنَا وَ اَبي مِنْ اَهْلِ مِلَّةٍ واحِدَةٍ؟ اَمْ اَنْتُمْ اَعْلَمُ بِخُصُوصِ الْقُرْانِ وَ عُمُومِهِ مِنْ اَبي وَابْنِ عَمّي؟ فَدُونَكَها مَخْطُومَةً مَرْحُولَةً تَلْقاكَ يَوْمَ حَشْرِكَ.
    فَنِعْمَ الْحَكَمُ اللَّهُ، وَ الزَّعيمُ مُحَمَّدٌ، وَ الْمَوْعِدُ الْقِيامَةُ، وَ عِنْدَ السَّاعَةِ يَخْسِرُ الْمُبْطِلُونَ، وَ لا يَنْفَعُكُمْ اِذْ تَنْدِمُونَ، وَ لِكُلِّ نَبَأٍ مُسْتَقَرٌّ، وَ لَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتيهِ عَذابٌ يُخْزيهِ، وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقيمٌ.
    ثم رمت بطرفها نحو الانصار، فقالت:

    ديگرانند»، و فرموده: «خداى تعالى به شما درباره فرزندان سفارش مى‏كند كه بهره پسر دو برابر دختر است»، و مى‏ فرمايد: «هنگامى كه مرگ يكى از شما فرارسد بر شما نوشته شده كه براى پدران و مادران و نزديكان وصيت كنيد، و اين حكم حقّى است براى پرهيزگاران».
    و شما گمان مى ‏بريد كه مرا بهره‏ اى نبوده و سهمى از ارث پدرم ندارم، آيا خداوند آيه ‏اى به شما نازل كرده كه پدرم را از آن خارج ساخته؟ يا مى ‏گوئيد: اهل دو دين از يكديگر ارث نمى ‏برند؟ آيا من و پدرم را از اهل يك دين نمى ‏دانيد؟ و يا شما به عام و خاص قرآن از پدر و پسرعمويم آگاه تريد؟ اينك اين تو و اين شتر، شترى مهارزده و رحل نهاده شده، برگير و ببر، با تو در روز رستاخيز ملاقات خواهد كرد.
    چه نيك داورى است خداوند، و نيكو دادخواهى است پيامبر، و چه نيكو وعده ‏گاهى است قيامت، و در آن ساعت و آن روز اهل باطل زيان مى‏ برند، و پشيمانى به شما سودى نمى ‏رساند، و براى هرخبرى قرارگاهى است، پس خواهيد دانست كه عذاب خواركننده بر سر چه كسى فرود خواهد آمد، و عذاب جاودانه كه را شامل مى‏ شود. آنگاه رو بسوى انصار كرده و فرمود:

    يا مَعْشَرَ النَّقيبَةِ وَ اَعْضادَ الْمِلَّةِ وَ حَضَنَةَ الْاِسْلامِ! ما هذِهِ الْغَميزَةُ في حَقّي وَ السِّنَةُ عَنْ ظُلامَتي؟ اَما كانَ رَسُولُ‏اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ اَبي يَقُولُ: «اَلْمَرْءُ يُحْفَظُ في وُلْدِهِ»، سَرْعانَ ما اَحْدَثْتُمْ وَ عَجْلانَ ذا اِهالَةٍ، وَ لَكُمْ طاقَةٌ بِما اُحاوِلُ، وَ قُوَّةٌ عَلى ما اَطْلُبُ وَ اُزاوِلُ.
    اَتَقُولُونَ ماتَ مُحَمَّدٌ؟ فَخَطْبٌ جَليلٌ اِسْتَوْسَعَ وَ هْنُهُ، وَاسْتَنْهَرَ فَتْقُهُ، وَ انْفَتَقَ رَتْقُهُ، وَ اُظْلِمَتِ الْاَرْضُ لِغَيْبَتِهِ، وَ كُسِفَتِ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ انْتَثَرَتِ النُّجُومُ لِمُصيبَتِهِ، وَ اَكْدَتِ الْامالُ، وَ خَشَعَتِ الْجِبالُ، وَ اُضيعَ الْحَريمُ، وَ اُزيلَتِ الْحُرْمَةُ عِنْدَ مَماتِهِ.
    فَتِلْكَ وَاللَّهِ النَّازِلَةُ الْكُبْرى وَ الْمُصيبَةُ الْعُظْمى، لامِثْلُها نازِلَةٌ، وَ لا بائِقَةٌ عاجِلَةٌ اُعْلِنَ بِها، كِتابُ اللَّهِ جَلَّ ثَناؤُهُ في اَفْنِيَتِكُمْ، وَ في مُمْساكُمْ وَ مُصْبِحِكُمْ، يَهْتِفُ في اَفْنِيَتِكُمْ هُتافاً وَ صُراخاً وَ تِلاوَةً وَ اَلْحاناً، وَ لَقَبْلَهُ ما حَلَّ بِاَنْبِياءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ، حُكْمٌ فَصْلٌ وَ قَضاءٌ حَتْمٌ.
    «وَ ما مُحَمَّدٌ اِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ اَفَاِنْ ماتَ اَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى اَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ

    اى گروه نقباء، و اى بازوان ملت، اى حافظان اسلام، اين ضعف و غفلت در مورد حق من و اين سهل ‏انگارى از دادخواهى من چرا؟ آيا پدرم پيامبر نمى ‏فرمود: «حرمت هركس در فرزندان او حفظ مى ‏شود»، چه بسرعت مرتكب اين اعمال شديد، و چه با عجله اين بز لاغر، آب از دهان و دماغ او فروريخت، در صورتى كه شما را طاقت و توان بر آنچه در راه آن مى‏ كوشيم هست، و نيرو براى حمايت من در اين مطالبه و قصدم مى ‏باشد.
    آيا مى ‏گوئيد محمد صلى اللَّه عليه و آله بدرود حيات گفت، اين مصيبتى است بزرگ و در نهايت وسعت، شكاف آن بسيار، و درز دوخته آن شكافته، و زمين در غياب او سراسر تاريك گرديد، و ستارگان بى ‏فروغ، و آرزوها به نااميدى گرائيد، كوهها از جاى فروريخت، حرمتها پايمال شد، و احترامى براى كسى پس از وفات او باقى نماند.
    بخدا سوگند كه اين مصيبت بزرگتر و بليّه عظيم‏تر است، كه همچون آن مصيبتى نبوده و بلاى جانگدازى در اين دنيا به پايه آن نمى ‏رسد، كتاب خدا آن را آشكار كرده است، كتاب خدايى كه در خانه‏ هايتان، و در مجالس شبانه و روزانه ‏تان، آرام و بلند، و با تلاوت و خوانندگى آن را مى ‏خوانيد، اين بلائى است كه پيش از اين به انبياء و فرستاده شدگان وارد شده است، حكمى است حتمى، و قضائى است قطعى، خداوند مى‏ فرمايد:
    محمد پيامبرى است كه پيش از وى پيامبران ديگرى درگذشتند، پس اگر او بميرد و يا كشته گردد به عقب برمى‏گرديد، و آنكس كه به عقب برگردد

    فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّهُ شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّهُ الشَّاكِرينَ». (6)
    ايهاً بَني‏قيلَةَ! ءَ اُهْضَمُ تُراثَ اَبي وَ اَنْتُمْ بِمَرْأى مِنّي وَ مَسْمَعٍ وَ مُنْتَدى وَ مَجْمَعٍ، تَلْبَسُكُمُ الدَّعْوَةُ وَ تَشْمَلُكُمُ الْخُبْرَةُ، وَ اَنْتُمْ ذَوُو الْعَدَدِ وَ الْعُدَّةِ وَ الْاَداةِ وَ الْقُوَّةِ، وَ عِنْدَكُمُ السِّلاحُ وَ الْجُنَّةُ، تُوافيكُمُ الدَّعْوَةُ فَلا تُجيبُونَ، وَ تَأْتيكُمُ الصَّرْخَةُ فَلا تُغيثُونَ، وَ اَنْتُمْ مَوْصُوفُونَ بِالْكِفاحِ، مَعْرُوفُونَ بِالْخَيْرِ وَ الصَّلاحِ، وَ النُّخْبَةُ الَّتي انْتُخِبَتْ، وَ الْخِيَرَةُ الَّتِي اخْتيرَتْ لَنا اَهْلَ الْبَيْتِ.
    قاتَلْتُمُ الْعَرَبَ، وَ تَحَمَّلْتُمُ الْكَدَّ وَ التَّعَبَ، وَ ناطَحْتُمُ الْاُمَمَ، وَ كافَحْتُمُ الْبُهَمَ، لا نَبْرَحُ اَوْ تَبْرَحُونَ، نَأْمُرُكُمْ فَتَأْتَمِرُونَ، حَتَّى اِذا دارَتْ بِنا رَحَى الْاِسْلامِ، وَ دَرَّ حَلَبُ الْاَيَّامِ، وَ خَضَعَتْ نُعْرَةُ الشِّرْكِ، وَ سَكَنَتْ فَوْرَةُ الْاِفْكِ، وَ خَمَدَتْ نيرانُ الْكُفْرِ، وَ هَدَأَتْ دَعْوَةُ الْهَرَجِ، وَ اسْتَوْسَقَ نِظامُ الدّينِ، فَاَنَّى حِزْتُمْ بَعْدَ الْبَيانِ، وَاَسْرَرْتُمْ بَعْدَ الْاِعْلانِ، وَ نَكَصْتُمْ بَعْدَ الْاِقْدامِ، وَاَشْرَكْتُمْ بَعْدَ الْايمانِ؟
    بُؤْساً لِقَوْمٍ نَكَثُوا اَيْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ، وَ هَمُّوا

    بخدا زيانى نمى ‏رساند، و خدا شكركنندگان را پاداش خواهد داد».
    اى پسران قيله- گروه انصار- آيا نسبت به ميراث پدرم مورد ظلم واقع شوم در حالى كه مرا مى‏ بينيد و سخن مرا مى ‏شنويد، و داراى انجمن و اجتماعيد، صداى دعوت مرا همگان شنيده و از حالم آگاهى داريد، و داراى نفرات و ذخيره ‏ايد، و داراى ابزار و قوه ‏ايد، نزد شما اسلحه و زره و سپر هست، صداى دعوت من به شما مى‏رسد ولى جواب نمى‏ دهيد، و ناله فرياد خواهيم را شنيده ولى به فريادم نمى ‏رسيد، در حالى كه به شجاعت معروف و به خير و صلاح موصوف مى ‏باشيد، و شما برگزيدگانى بوديد كه انتخاب شده، و منتخباتى كه براى ما اهل‏بيت برگزيده شديد!
    با عرب پيكار كرده و متحمّل رنج و شدتها شديد، و با امتها رزم نموده و با پهلوانان به نبرد برخاستيد، هميشه فرمانده بوده و شما فرمانبردار، تا آسياى اسلام به گردش افتاد، و پستان روزگار به شير آمد، و نعره‏هاى شرك‏آميز خاموش شده، و ديگ طمع و تهمت از جوش افتاد، و آتش كفر خاموش و دعوت نداى هرج و مرج آرام گرفت، و نظام دين كاملاً رديف شد، پس چرا بعد از اقرارتان به ايمان حيران شده، و پس از آشكارى خود را مخفى گردانديد، و بعد از پيشقدمى عقب نشستيد، و بعد ايمان شرك آورديد.
    واى بر گروهى كه بعد از پيمان بستن آن را شكستند، و خواستند پيامبر

    بِاِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُكُمْ اَوَّلَ مَرَّةٍ، اَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ اَحَقُّ اَنْ تَخْشَوْهُ اِنْ كُنْتُمْ مُؤمِنينَ.
    اَلا، وَ قَدْ أَرى اَنْ قَدْ اَخْلَدْتُمْ اِلَى الْخَفْضِ، وَ اَبْعَدْتُمْ مَنْ هُوَ اَحَقُّ بِالْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ، وَ خَلَوْتُمْ بِالدَّعَةِ، وَ نَجَوْتُمْ بِالضّيقِ مِنَ السَّعَةِ، فَمَجَجْتُمْ ما وَعَبْتُمْ، وَ دَسَعْتُمُ الَّذى تَسَوَّغْتُمْ، فَاِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِي الْاَرْضِ جَميعاً فَاِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَميدٌ.
    اَلا، وَ قَدْ قُلْتُ ما قُلْتُ هذا عَلى مَعْرِفَةٍ مِنّي بِالْخِذْلَةِ الَّتي خامَرْتُكُمْ، وَ الْغَدْرَةِ الَّتِي اسْتَشْعَرَتْها قُلُوبُكُمْ، وَ لكِنَّها فَيْضَةُ النَّفْسِ، وَ نَفْثَةُ الْغَيْظِ، وَ حَوَزُ الْقَناةِ، وَ بَثَّةُ الصَّدْرِ، وَ تَقْدِمَةُ الْحُجَّةِ، فَدُونَكُمُوها فَاحْتَقِبُوها دَبِرَةَ الظَّهْرِ، نَقِبَةَ الْخُفِّ، باقِيَةَ الْعارِ، مَوْسُومَةً بِغَضَبِ الْجَبَّارِ وَ شَنارِ الْاَبَدِ، مَوْصُولَةً بِنارِ اللَّهِ الْمُوقَدَةِ الَّتي تَطَّلِعُ عَلَى الْاَفْئِدَةِ.
    فَبِعَيْنِ اللَّهِ ما تَفْعَلُونَ، وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا اَىَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ، وَ اَنَا اِبْنَةُ نَذيرٍ لَكُمْ بَيْنَ يَدَىْ عَذابٌ شَديدٌ، فَاعْمَلُوا اِنَّا عامِلُونَ، وَ انْتَظِرُوا اِنَّا مُنْتَظِرُونَ.
    فأجابها أبوبكر عبداللَّه بن عثمان، و قال:

    را اخراج كنند، با آنكه آنان جنگ را آغاز نمودند، آيا از آنان هراس دارد در حالى كه خدا سزاوار است كه از او بهراسيد، اگر مؤمنيد.
    آگاه باشيد مى ‏بينم كه به تن‏آسائى جاودانه دل داده، و كسى را كه سزاوار زمامدارى بود را دور ساخته‏ايد، با راحت‏طلبى خلوت كرده، و از تنگناى زندگى به فراخناى آن رسيده ‏ايد، در اثر آن آنچه را حفظ كرده بوديد را از دهان بيرون ريختيد، و آنچه را فروبرده بوديد را بازگرداندند، پس بدانيد اگر شما و هركه در زمين است كافر شويد، خداى بزرگ از همگان بى ‏نياز و ستوده است. آگاه باشيد آنچه گفتم با شناخت كاملم بود، به سستى پديد آمده در اخلاق شما، و بى‏ وفائى و نيرنگ ايجاد شده در قلوب شما، و ليكن اينها جوشش دل اندوهگين، و بيرون ريختن خشم و غضب است، و آنچه قابل تحمّلم نيست، و جوشش سينه‏ ام و بيان دليل و برهان، پس خلافت را بگيريد، ولى بدانيد كه پشت اين شتر خلافت زخم است، و پاى آن سوراخ و تاول‏دار، عار و ننگش باقى و نشان از غضب خدا و ننگ ابدى دارد، و به آتش شعله ‏ور خدا كه بر قلبها احاطه مى ‏يابد متصل است. آنچه مى ‏كنيد در برابر چشم بيناى خداوند قرار داشته، و آنانكه ستم كردند به زودى مى‏ دانند كه به كدام بازگشتگاهى بازخواهند گشت، و من دختر كسى هستم كه شما را از عذاب دردناك الهى كه در پيش داريد خبر داد، پس هرچه خواهيد بكنيد و ما هم كار خود را مى ‏كنيم، و شما منتظر بمانيد و ما هم در انتظار بسر مى ‏بريم.
    آنگاه ابوبكر پاسخ داد:

    يا بِنْتَ رَسُولِ‏اللَّهِ! لَقَدْ كانَ اَبُوكِ بِالْمُؤمِنينَ عَطُوفاً كَريماً، رَؤُوفاً رَحيماً، وَ عَلَى الْكافِرينَ عَذاباً اَليماً وَ عِقاباً عَظيماً، اِنْ عَزَوْناهُ وَجَدْناهُ اَباكِ دُونَ النِّساءِ، وَ اَخا اِلْفِكِ دُونَ الْاَخِلاَّءِ، اثَرَهُ عَلى كُلِّ حَميمٍ وَ ساعَدَهُ في كُلِّ اَمْرٍ جَسيمِ، لا يُحِبُّكُمْ اِلاَّ سَعيدٌ، وَ لا يُبْغِضُكُمْ اِلاَّ شَقِيٌّ بَعيدٌ.
    فَاَنْتُمْ عِتْرَةُ رَسُولِ‏اللَّهِ الطَّيِّبُونَ، الْخِيَرَةُ الْمُنْتَجَبُونَ، عَلَى الْخَيْرِ اَدِلَّتُنا وَ اِلَى الْجَنَّةِ مَسالِكُنا، وَ اَنْتِ يا خِيَرَةَ النِّساءِ وَ ابْنَةَ خَيْرِ الْاَنْبِياءِ، صادِقَةٌ في قَوْلِكِ، سابِقَةٌ في وُفُورِ عَقْلِكِ، غَيْرَ مَرْدُودَةٍ عَنْ حَقِّكِ، وَ لا مَصْدُودَةٍ عَنْ صِدْقِكِ.
    وَ اللَّهِ ما عَدَوْتُ رَأْىَ رَسُولِ‏اللَّهِ، وَ لا عَمِلْتُ اِلاَّ بِاِذْنِهِ، وَ الرَّائِدُ لا يَكْذِبُ اَهْلَهُ، وَ اِنّي اُشْهِدُ اللَّهَ وَ كَفى بِهِ شَهيداً، اَنّي سَمِعْتُ رَسُولَ‏اللَّهِ يَقُولُ: «نَحْنُ مَعاشِرَ الْاَنْبِياءِ لا نُوَرِّثُ ذَهَباً وَ لا فِضَّةًّ، وَ لا داراً وَ لا عِقاراً، وَ اِنَّما نُوَرِّثُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ الْعِلْمَ وَ النُّبُوَّةَ، وَ ما كانَ لَنا مِنْ طُعْمَةٍ فَلِوَلِيِّ الْاَمْرِ بَعْدَنا اَنْ يَحْكُمَ فيهِ بِحُكْمِهِ».

    اى دختر رسول خدا! پدر تو بر مؤمنين مهربان و بزرگوار و رئوف و رحيم، و بر كافران عذاب دردناك و عقاب بزرگ بود، اگر به نسب او بنگريم وى در ميان زنانمان پدر تو، و در ميان دوستان برادر شوهر توست، كه وى را بر هر دوستى برترى داد، و او نيز در هر كار بزرگى پيامبر را يارى نمود، جز سعادتمندان شما را دوست نمى ‏دارند، و تنها بدكاران شما را دشمن مى‏شمرند.
    پس شما خاندان پيامبر، پاكان برگزيدگان جهان بوده، و ما را به خير راهنما، و بسوى بهشت رهنمون بوديد، و تو اى برترين زنان و دختر برترين پيامبران، در گفتارت صادق، در عقل فراوان پيشقدم بوده، و هرگز از حقت بازداشته نخواهى شد و از گفتار صادقت مانعى ايجاد نخواهد گرديد.
    و بخدا سوگند از رأى پيامبر قدمى فراتر نگذارده، و جز با اجازه او اقدام نكرده ‏ام، و پيشرو قوم به آنان دروغ نمى ‏گويد، و خدا را گواه مى ‏گيرم كه بهترين گواه است، از پيامبر شنيدم كه فرمود: «ما گروه پيامبران دينار و درهم و خانه و مزرعه به ارث نمى‏ گذاريم، و تنها كتاب و حكمت و علم و نبوت را به ارث مى ‏نهيم، و آنچه از ما باقى مى ‏ماند در اختيار ولىّ امر بعد از ماست، كه هر حكمى كه بخواهد در آن بنمايد.»

    وَ قَدْ جَعَلْنا ما حاوَلْتِهِ فِي الْكِراعِ وَ السِّلاحِ، يُقاتِلُ بِهَا الْمُسْلِمُونَ وَ يُجاهِدُونَ الْكُفَّارَ، وَ يُجالِدُونَ الْمَرَدَةَ الْفُجَّارَ، وَ ذلِكَ بِاِجْماعِ الْمُسْلِمينَ، لَمْ اَنْفَرِدْ بِهِ وَحْدى،وَ لَمْ اَسْتَبِدْ بِما كانَ الرَّأْىُ عِنْدى، وَ هذِهِ حالي وَ مالي، هِيَ لَكِ وَ بَيْنَ يَدَيْكِ، لا تَزْوى عَنْكِ وَ لا نَدَّخِرُ دُونَكِ، وَ اَنَّكِ، وَ اَنْتِ سَيِّدَةُ اُمَّةِ اَبيكِ وَ الشَّجَرَةُ الطَّيِّبَةُ لِبَنيكِ، لا يُدْفَعُ مالَكِ مِنْ فَضْلِكِ، وَ لا يُوضَعُ في فَرْعِكِ وَ اَصْلِكِ، حُكْمُكِ نافِذٌ فيما مَلَّكَتْ يَداىَ، فَهَلْ تَرَيِنَّ اَنْ اُخالِفَ في ذاكَ اَباكِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ وَ سَلَّمَ).
    فقالت:
    سُبْحانَ‏اللَّهِ، ما كانَ اَبي رَسُولُ‏اللَّهِ عَنْ كِتابِ اللَّهِ صادِفاً، وَ لا لِاَحْكامِهِ مُخالِفاً، بَلْ كانَ يَتْبَعُ اَثَرَهُ، وَ يَقْفُو سُوَرَهُ، اَفَتَجْمَعُونَ اِلَى الْغَدْرِ اِعْتِلالاً عَلَيْهِ بِالزُّورِ، وَ هذا بَعْدَ وَفاتِهِ شَبيهٌ بِما بُغِيَ لَهُ مِنَ الْغَوائِلِ في حَياتِهِ، هذا كِتابُ اللَّهِ حُكْماً عَدْلاً وَ ناطِقاً فَصْلاً، يَقُولُ: «يَرِثُني وَ يَرِثُ مِنْ الِ‏يَعْقُوبَ»، وَ يَقُولُ: «وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ».

    و ما آنچه را كه مى ‏خواهى در راه خريد اسب و اسلحه قرار داديم، تا مسلمانان با آن كارزار كرده و با كفّار جهاد نموده و با سركشان بدكار جدال كنند، و اين تصميم به اتفاق تمام مسلمانان بود، و تنها دست به اين كار نزدم، و در رأى و نظرم مستبدّانه عمل ننمودم، و اين حال من و اين اموال من است كه براى تو و در اختيار توست، و از تو دريغ نمى ‏شود و براى فرد ديگرى ذخيره نشده، توئى سرور بانوان امّت پدرت، و درخت بارور و پاك براى فرزندانت، فضائلت انكار نشده، و از شاخه و ساقه‏ات فرونهاده نمى‏ گردد، حُكمت در آنچه من مالك آن هستم نافذ است، آيا مى ‏پسندى كه در اين زمينه مخالف سخن پدرت عمل كنم.
    حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمود:
    پاك و منزه است خداوند، پدرم پيامبر، از كتاب خدا روى ‏گردان و با احكامش مخالف نبود، بلكه پيرو آن بود و به آيات آن عمل مى‏نمود، آيا مى‏ خواهيد علاوه بر نيرنگ و مكر به زور او را متهم نمائيد، و اين كار بعد از رحلت او شبيه است به دامهائى كه در زمان حياتش برايش گسترده شد، اين كتاب خداست كه حاكمى است عادل، و ناطقى است كه بين حق و باطل جدائى مى‏ اندازد، و مى ‏فرمايد:- زكريا گفت: خدايا فرزندى به من بده كه- «از من و خاندان يعقوب ارث ببرد»، و مى ‏فرمايد: «سليمان از داود ارث برد».

    بَيَّنَ عَزَّ وَ جَلَّ فيما وَزَّعَ مِنَ الْاَقْساطِ، وَ شَرَعَ مِنَ الْفَرائِضِ وَالْميراثِ، وَ اَباحَ مِنْ حَظِّ الذَّكَرانِ وَ الْاِناثِ، ما اَزاحَ بِهِ عِلَّةَ الْمُبْطِلينَ وَ اَزالَ التَّظَنّي وَ الشُّبَهاتِ فِي الْغابِرينَ، كَلاَّ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ اَنْفُسُكُمْ اَمْراً، فَصَبْرٌ جَميلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ.
    فقال أبوبكر:
    صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَتْ اِبْنَتُهُ، مَعْدِنُ الْحِكْمَةِ، وَ مَوْطِنُ الْهُدى وَ الرَّحْمَةِ، وَ رُكْنُ الدّينِ، وَ عَيْنُ الْحُجَّةِ، لا اَبْعَدُ صَوابَكِ وَ لا اُنْكِرُ خِطابَكِ، هؤُلاءِ الْمُسْلِمُونَ بَيْني وَ بَيْنَكِ قَلَّدُوني ما تَقَلَّدْتُ، وَ بِاتِّفاقٍ مِنْهُمْ اَخَذْتُ ما اَخَذْتُ، غَيْرَ مَكابِرٍ وَ لا مُسْتَبِدٍّ وَ لا مُسْتَأْثِرٍ، وَ هُمْ بِذلِكَ شُهُودٌ.
    فالتفت فاطمة عليهاالسلام الى النساء، و قالت:
    مَعاشِرَ الْمُسْلِمينَ الْمُسْرِعَةِ اِلى قيلِ الْباطِلِ، الْمُغْضِيَةِ عَلَى الْفِعْلِ الْقَبيحِ الْخاسِرِ، اَفَلا تَتَدَبَّرُونَ الْقُرْانَ اَمْ‏عَلي قُلُوبٍ اَقْفالُها، كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِكُمْ ما اَسَأْتُمْ مِنْ اَعْمالِكُمْ، فَاَخَذَ بِسَمْعِكُمْ وَ اَبْصارِكُمْ، وَ لَبِئْسَ ما تَأَوَّلْتُمْ،

    و خداوند در سهميه ‏هائى كه مقرر كرد، و مقاديرى كه در ارث تعيين فرمود، و بهره ‏هائى كه براى مردان و زنان قرار داد، توضيحات كافى داده، كه بهانه‏ هاى اهل باطل، و گمانها و شبهات را تا روز قيامت زائل فرموده است، نه چنين است، بلكه هواهاى نفسانى شما راهى را پيش پايتان قرار داده، و جز صبر زيبا چاره ‏اى ندارم، و خداوند در آنچه مى‏ كنيد ياور ماست.
    ابوبكر گفت:
    خدا و پيامبرش راست گفته، و دختر او نيز، كه معدن حكمت و جايگاه هدايت و رحمت، و ركن دين و سرچشمه حجت و دليل مى ‏باشد و راست مى‏گويد، سخن حقّت را دور نيفكنده و گفتارت را انكار نمى ‏كنم، اين مسلمانان بين من و تو حاكم هستند، و آنان اين حكومت را بمن سپردند، و به تصميم آنها اين منصب را پذيرفتم، نه متكبّر بوده و نه مستبدّ به رأى هستم، و نه چيزى را براى خود برداشته ‏ام، و اينان همگى گواه و شاهدند.
    آنگاه حضرت فاطمه عليهاالسلام رو به مردم كرده و فرمود:
    اى مسلمانان! كه براى شنيدن حرفهاى بيهوده شتابان بوده، و كردار زشت را ناديده ميگيريد، آيا در قرآن نمى ‏انديشيد، يا بر دلها مهر زده شده است، نه چنين است بلكه اعمال زشتتان بر دلهايتان تيرگى آورده، و گوشها و چشمانتان را فراگرفته، و بسيار بد آيات قرآن را تأويل كرده، و بد راهى را به او

    وَ ساءَ ما بِهِ اَشَرْتُمْ، وَ شَرَّ ما مِنْهُ اِعْتَضْتُمْ، لَتَجِدَنَّ وَ اللَّهِ مَحْمِلَهُ ثَقيلاً، وَ غِبَّهُ وَ بيلاً، اِذا كُشِفَ لَكُمُ الْغِطاءُ، وَ بانَ ما وَرائَهُ الضَّرَّاءُ، وَ بَدا لَكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَحْتَسِبُونَ، وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْمُبْطِلُونَ.
    ثم عطفت على قبر النبيّ صلى اللَّه عليه و آله، و قالت:
    قَدْ كانَ بَعْدَكَ اَنْباءٌ وَهَنْبَثَةٌ - لَوْ كُنْتَ شاهِدَها لَمْ تَكْثِرِ الْخُطَبُ
    اِنَّا فَقَدْ ناكَ فَقْدَ الْاَرْضِ وابِلَها - وَ اخْتَلَّ قَوْمُكَ فَاشْهَدْهُمْ وَ لا تَغِبُ
    وَ كُلُّ اَهْلٍ لَهُ قُرْبي وَ مَنْزِلَةٌ - عِنْدَ الْاِلهِ عَلَي الْاَدْنَيْنِ مُقْتَرِبُ
    اَبْدَتْ رِجالٌ لَنا نَجْوى صُدُورِهِمُ - لمَّا مَضَيْتَ وَ حالَتْ دُونَكَ التُّرَبُ
    تَجَهَّمَتْنا رِجالٌ وَ اسْتُخِفَّ بِنا - لَمَّا فُقِدْتَ وَ كُلُّ الْاِرْثِ مُغْتَصَبُ
    وَ كُنْتَ بَدْراً وَ نُوراً يُسْتَضاءُ بِهِ- عَلَيْكَ تُنْزِلُ مِنْ ذِى‏الْعِزَّةِ الْكُتُبُ

    نشان داده، و با بدچيزى معاوضه نموديد، بخدا سوگند تحمّل اين بار برايتان سنگين، و عاقبتش پر از وزر و وبال است، آنگاه كه پرده‏ ها كنار رود و زيانهاى آن روشن گردد، و آنچه را كه حساب نمى ‏كرديد و براى شما آشكار گردد، آنجاست كه اهل باطل زيانكار گردند.
    سپس آن حضرت رو به سوى قبر پيامبر كرد و فرمود:
    بعد از تو خبرها و مسائلى پيش آمد، كه اگر بودى آنچنان بزرگ جلوه نمى ‏كرد.
    ما تو را از دست داديم مانند سرزمينى كه از باران محروم گردد، و قوم تو متفرّق شدند، بيا بنگر كه چگونه از راه منحرف گرديدند.
    هر خاندانى كه نزد خدا منزلت و مقامى داشت نزد بيگانگان نيز محترم بود، غير از ما.
    مردانى چند از امت تو همين كه رفتى، و پرده خاك ميان ما و تو حائل شد، اسرار سينه ‏ها را آشكار كردند.
    بعد از تو مردانى ديگر از ما روى برگردانده و خفيفمان نمودند، و ميراثمان دزديده شد.
    تو ماه شب چهارده و چراغ نوربخشى بودى، كه از جانب خداوند بر تو كتابها نازل مى‏ گرديد.

    وَ كانَ جِبْريلُ بِالْاياتِ يُؤْنِسُنا- فَقَدْ فُقِدْتَ وَ كُلُّ الْخَيْرِ مُحْتَجَبُ
    فَلَيْتَ قَبْلَكَ كانَ الْمَوْتُ صادِفُنا- لَمَّا مَضَيْتَ وَ حالَتْ دُونَكَ الْكُتُبُ
    ثم انكفأت عليهاالسلام و اميرالمؤمنين عليه‏السلام يتوقّع رجوعها اليه و يتطلّع طلوعها عليه، فلمّا استقرّت بها الدار، قالت لاميرالمؤمنين عليهماالسلام:
    يَابْنَ اَبي‏طالِبٍ! اِشْتَمَلْتَ شِمْلَةَ الْجَنينِ، وَ قَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنينِ، نَقَضْتَ قادِمَةَ الْاَجْدَلِ، فَخانَكَ ريشُ الْاَعْزَلِ.
    هذا اِبْنُ اَبي‏قُحافَةَ يَبْتَزُّني نِحْلَةَ اَبي وَ بُلْغَةَ ابْنَىَّ! لَقَدْ اَجْهَرَ في خِصامي وَ اَلْفَيْتُهُ اَلَدَّ في كَلامي حَتَّى حَبَسَتْني قيلَةُ نَصْرَها وَ الْمُهاجِرَةُ وَصْلَها، وَ غَضَّتِ الْجَماعَةُ دُوني طَرْفَها، فَلا دافِعَ وَ لا مانِعَ، خَرَجْتُ كاظِمَةً، وَ عُدْتُ راغِمَةً.
    اَضْرَعْتَ خَدَّكَ يَوْمَ اَضَعْتَ حَدَّكَ، اِفْتَرَسْتَ الذِّئابَ وَ افْتَرَشت التُّرابَ، ما كَفَفْتَ قائِلاً وَ لا اَغْنَيْتَ باطلاً وَ لا خِيارَ لي، لَيْتَني مِتُّ قَبْلَ هَنيئَتي وَ دُونَ ذَلَّتي، عَذيرِىَ اللَّهُ مِنْكَ عادِياً وَ مِنْكَ حامِياً.

    جبرئيل با آيات الهى مونس ما بود، و بعد از تو تمام خيرها پوشيده شد.
    اى كاش پيش از تو مرده بوديم، آنگاه كه رفتى و خاك ترا در زير خود پنهان كرد.
    آنگاه حضرت فاطمه عليهاالسلام به خانه بازگشت و حضرت على عليه‏السلام در انتظار او بسر برده و منتظر طلوع آفتاب جمالش بود، وقتى در خانه آرام گرفت به حضرت على عليه‏السلام فرمود:
    اى پسر ابوطالب! همانند جنين در شكم مادر پرده ‏نشين شده، و در خانه اتهام به زمين نشسته ‏اى، شاه‏پرهاى شاهين را شكسته، و حال آنكه پرهاى كوچك هم در پرواز به تو خيانت خواهد كرد. اين پسر ابى ‏قحافه است كه هديه پدرم و مايه زندگى دو پسرم را از من گرفته است، با كمال وضوح با من دشمنى كرد، و من او را در سخن گفتن با خود بسيار لجوج و كينه ‏توز ديدم، تا آنكه انصار حمايتشان را از من باز داشته، و مهاجران ياريشان را از من دريغ نمودند، و مردم از ياريم چشم‏پوشى كردند، نه مدافعى دارم و نه كسى كه مانع از كردار آنان گردد، در حالى كه خشمم را فروبرده بودم از خانه خارج شدم و بدون نتيجه بازگشتم.
    آنروز كه شمشيرت را بر زمين نهادى همان روز خويشتن را خانه‏ نشين نمودى، تو شيرمردى بودى كه گرگان را مى‏ كشتى، و امروز بر روى زمين آرميده ‏اى، گوينده‏ اى را از من دفع نكرده، و باطلى را از من دور نمى ‏گردانى، و من از خود اختيارى ندارم، اى كاش قبل از اين كار و قبل از اينكه اين چنين خوار شوم مرده بودم، از اينكه اينگونه سخن مى ‏گويم خداوندا عذر مى ‏خواهم، و يارى و كمك از جانب توست.

    وَيْلاىَ في كُلِّ شارِقٍ، وَيْلاىَ في كُلِّ غارِبٍ، ماتَ الْعَمَدُ وَ وَهَنَ الْعَضُدُ، شَكْواىَ اِلى اَبي وَ عَدْواىَ اِلى رَبّي، اَللَّهُمَّ اِنَّكَ اَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ حَوْلاً، وَ اَشَدُّ بَأْساً وَ تَنْكيلاً.
    فقال اميرالمؤمنين عليه‏السلام:
    لا وَيْلَ لَكِ، بَلِ الْوَيْلُ لِشانِئِكِ، نَهْنِهْني عَنْ وُجْدِكِ، يا اِبْنَةَ الصَّفْوَةِ وَ بَقِيَّةَ النُّبُوَّةِ، فَما وَنَيْتُ عَنْ ديني، وَ لا اَخْطَأْتُ مَقْدُورى، فَاِنْ كُنْتِ تُريدينَ الْبُلْغَةَ فَرِزْقُكِ مَضْمُونٌ، وَ كَفيلُكِ مَأْمُونٌ، وَ ما اُعِدَّ لَكِ اَفْضَلُ مِمَّا قُطِعَ عَنْكِ، فَاحْتَسِبِي اللَّهَ. فقالت: حَسْبِيَ اللَّهُ، و أمسكت.

    از اين پس واى بر من در هر صبح و شام، پناهم از دنيا رفت، و بازويم سست شد، شكايتم بسوى پدرم بوده و از خدا يارى مى ‏خواهم، پروردگارا نيرو و توانت از آنان بيشتر، و عذاب و عقابت دردناكتر است.
    حضرت على عليه‏السلام فرمود: شايسته تو نيست كه واى بر من بگوئى، بلكه سزاوار دشمن ستمگر توست، اى دختر برگزيده خدا و اى باقيمانده نبوت، از اندوه و غضب دست بردار، من در دينم سست نشده و از آنچه در حدّ توانم است مضائقه نمى‏كنم، اگر تو براى گذران روزيت ناراحتى، بدانكه روزى تو نزد خدا ضمانت شده و كفيل تو امين است، و آنچه برايت آماده شده از آنچه از تو گرفته شده بهتر است، پس براى خدا صبر كن.
    حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمود: خدا مرا كافى است، آنگاه ساكت شد.

    1 ـ النمل: 16
    2 ـ مريم: 6
    3 ـ الاحزاب: 6.
    4 ـ النساء: 11.
    5 ـ البقره: 180.
    6 ـ آل‏عمران: 144.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  8. #38
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    رباعیاتی در شهادت حضرت فاطمه(س)

    از داغ غمت فاطمه جان پير شدم
    سوختم از غم داغ تو زمين گير شدم
    اى يار على مونس و همسنگر من
    ديگر ز جهان بعد تو من سير شدم
    ***
    يا فاطمه اى يار كفن پوش على
    پروانه وحى خاموش على
    لرزيد زمين به خويش چون ديد فلك
    تابوت تو را نهاد بر دوش على
    ***
    يا فاطمه شب جسم تو برداشت على
    همخانه دلى به درد و غم داشت على
    آن لحظه كه از خاك تو صورت برداشت
    دل را به كنار قبر بگذاشت على

    ***

    خدايا مادرم كى خيزد از بستر دوباره
    نمى ‏گويد چرا با من سخن جز با اشاره
    نمى ‏دانم چرا از من نهان سازد رخش را
    دلم را كرده مادر با سكوتش پاره پاره
    ***
    حوصله ‏ى صبر من، نيست از اين بيشتر
    جان دهم از داغ دل، گر نكنى يك نظر
    فرصتى آخر بده! تا بِدوم از پى ات
    واى، كجا مى‏ برى! مادر مارا پدر!
    ***
    اى ياس سپيد فاطميه زهرا
    سردار شهيد فاطميه زهرا
    اى كاش كه در ركاب تو جان بازيم
    گرديم شهيد فاطميه زهرا

    ***
    على در دل هزاران ناله دارد
    دلى سوزان ز داغ لاله دارد
    اگر جان و دلش آتش گرفته
    غم زهراى هجده ساله دارد
    ***
    مدينه شاهد غمهاى من كو
    چراغ غربت يلداى من كو
    مدينه از تو و از چاه پرسم
    تمام هستى ‏ام، زهراى من كو
    ***
    از حيدر و كنج خانه حرفى نزنيد
    با من ز غم زمانه حرفى نزنيد
    پيش حسنين و زينبين اى مردم
    از سيلى و تازيانه حرفى نزنيد





    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  9. #39
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    مراثی حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام

    مراثی
    »گنجينه اسرار«
    سينه‏ اى كز معرفت گنجينه ‏ى اسرار بود
    كى سزاوار فشار آن در و ديوار بود
    طور سيناى تجلى مشعلى از نور بود
    سينه‏ ى سيناى عصمت مُشتَعِل از نار بود
    ناله‏ ى بانو زد اندر خرمن هستى شرر
    گويى اندر طور غم چون نخل آتش بار بود
    آن كه كردى ماه تابان پيش او پهلو تهى
    از كجا پهلوى او را تاب آن آزار بود؟
    گردش گردون دون، بين كز جفاى سامرى
    نقطه ‏ى پرگار وحدت مركز مسمار بود
    صورتش نيلى شد از سيلى كه چون سيل سياه
    روى گيتى زين مصيبت تا قيامت تار بود
    شهريارى شد به بندِ بنده ‏اى از بندگان
    آن كه جبريل امينش بنده‏ى دربار بود
    از قفاى شاه، بانو با نواى جان گداز
    تا توانايى به تن تا قوّتِ رفتار بود
    گرچه بازو خسته شد وز كار دستش بسته شد
    ليك پاى همتش بر گنبد دوّار بود
    دست بانو گر چه از دامان شه كوتاه شد
    ليك بر گردون بلند از دست آن گمراه شد

    »هواى جنّت«
    جز با غم و درد و غريبى خو ندارم
    افتاده ‏ام از پا على نيرو ندارم
    با تو امام بى كسِ خانه نشينم
    ديگر هواى جنّت و مينو ندارم
    سيلى چنان نور نگاهم را گرفته
    در چشم خيس و زخمى خود، سو ندارم
    گفتم كه اشك از چشم‏هاى تو بگيرم
    شرمنده ‏ام اى دست حق، بازو ندارم
    گفتم كه برخيزم به پايت عفو فرما
    آخر دگر اى پهلوان، پهلو ندارم
    محسن همان كه چهره‏ اش را هم نديدم
    ديگر تمنايى به غير او ندارم

    »رنگ شقايق«
    چون ابر نوبهار من از گريه خسته ‏ام
    يا رب ببين سرشك غم دسته دسته‏ ام
    از بس كه گريه كرده ‏ام و سوختم چو شمع
    چون اشك خود پياپى و از هم گسسته ‏ام
    ياسم كه رنگ داغ شقايق گرفته ‏ام
    يعنى ميان بسترى از خون نشسته ‏ام
    قدكمانى و رخ نيلى و پهلويم
    دارد نشان ز عهد و وفايى كه بسته‏ ام
    دستى بروى دست دگر مى ‏زند على
    هر دم كند نگاه به دست شكسته ‏ام
    گفتم به خود كه چهره ز حيدر كنم نهان
    كن چاره ‏اى خدا به نماز نشسته ‏ام

    »سخن با بلال«
    نام گل بردى و بلبل گشت خاموش اى بلال
    مادر مظلومه ‏ى ما رفت از هوش اى بلال
    بوستان وحى را بيت ‏الحزن كردى، بس است
    با اذان خود مكن ما را سيه پوش اى بلال
    دير اگر خاموش گردى زودتر گردد ز تو
    مادر ما را چراغ عمر خاموش اى بلال
    مادر ما بر اذانت گوش داد اينك تو هم
    بر صداى ناله ى زينب بده گوش اى بلال
    داغ محسن داغ ختم‏الانبيا ما را بس است
    بار غم مگذار ما را باز بر دوش اى بلال
    غنچه پرپر گشت‏و گل از دست رفت‏و باغ سوخت
    خاك گيرد لاله ‏ى ما را در آغوش اى بلال
    با اذان تو اگر پايان بگيرد عمر او
    بعد از اين ما را كه مى ‏گيرد در آغوش اى بلال
    تا زبان حال ما گويا به نظم )ميثم( است
    اشك ‏و خون از چشم اهل دل زند جوش اى بلال

    »سپر على«
    لاله زار وحى را دودى سيه پوشيده بود
    شعله جاى لاله از بيت خدا روئيده بود
    مرتضى خاموش و زينب بانگ يا اُمّاه به لب
    فاطمه افتاده و محسن به خون غلطيده بود
    باغبان در باغ تنها بود و پيش چشم او
    دست گلچين لاله او را به سيلى چيده بود
    مثل بال صيد، هم آزرده گشت و هم شكست
    سينه و دستى كه ختم‏ الانبيا بوسيده بود
    شير حق غير از سپر انداختن راهى نداشت
    در عوض زهرا براى او سپر گرديده بود
    از فشار درد، تاب يا على گفتن نداشت
    بس كه آن مظلومه پشت در به خود پيچيده بود
    دوزخى ‏ها! از چه سيلى بر رخ زهرا زديد؟
    آخر اى بانوى جنت داغ بابا ديده بود
    زخم سينه زخم پهلو زخم بازو بود بس
    كاش ديگر اين همه زخم زبان نشنيده بود
    تا شود )ميثم( غلام آستان اهلبيت
    خلعت خدمتگذارى از ازل پوشيده بود

    »دفن ستاره«
    درخت زندگى بى شاخ و برگ است
    به روى شانه‏ ام تابوت مرگ است
    نفس در سينه تنگى مى ‏كند باز
    دلم مرثيه مى ‏خواند در آغاز
    به دل جز داغ آن يار جوان نيست
    براى راه رفتن هم توان نيست
    نمى ‏دانم پس از دفن ستاره
    به خانه باز مى‏ گردم دوباره؟!
    تو اى سلمان، مسلمانى نشان ده!
    ابوذر، سخت ايمانى نشان ده!
    كمى اندوه مولا را بگيريد
    سر تابوت زهرا را بگيريد
    چگونه صبر بر من چيره باشد
    كه ماهم بين خاك تيره باشد
    غمش در دل نهان كردن چه سخت است
    گُلى در گِل نهان كردن چه سخت است
    مگر آنكه پدر گويد كه هستم
    خودش گيرد امانت را ز دستم
    دلم خون است كه در مدفن او
    لحد بايد بچينم بر تن او
    من و اين دل كه دارد ناشكيبى
    على بى فاطمه يعنى غريبى





    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  10. #40
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    نوحه هایی درباره حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام

    نوحه ها

    »شهر پيغمبر«
    سلام من به تو يا صاحب الزمان به فدايت
    چه مى ‏شود شنوم در كنار كعبه صدايت
    سلام من به تو اى روح حج، حقيقت ايمان
    عزيز گمشده‏ ى دل يگانه مهدى دوران
    سلام من به مدينه به آستان رفيعش
    به مسجد نبوى و به لاله‏ هاى بقيعش
    سلام من به على و به حلم و صبر عجيبش
    سلام من به بقيع و به چهار قبر غريبش
    نشسته باز دلم پشت درب بسته ‏ى آنجا
    گرفته دلم باز بهر قبر مخفى زهرا
    تو اى مسافر شهر مدينه در دل شبها
    نبود هر چه گشتيم نشان ز مرقد زهرا
    سلام من به تو اى بانويى كه مرد نبردى
    ز غير هر چه كه ديدى به يار شِكوه نكردى
    سلام من به بازو، كبودى رويت
    به سرخ فامىِ اشك تو و سپيدى مويت
    مدينه منزل قرآن، مدينه محفل قرآن
    درون دل خبر دارى تو از درد دل قرآن
    مدينه شهر پيغمبر مدينه شهر پيغمبر
    خدا بر تو نظر دارد كه هستى شهر پيغمبر
    مدينه شهر گلهايى، چه گلهايى همه پرپر
    مدينه شهر پيغمبر مدينه شهر پيغمبر
    بود كعبه گرفتارت كه هستى تربت زهرا
    چرا با ما نمى ‏گويى حديث غربت زهرا
    مدينه شهر پيغمبر مدينه شهر پيغمبر
    چرا خاموش‏و دلگيرى مدينه شور و شينت كو
    امام مجتبايت كو حسينت كو حسينت كو
    به بالاى سر محبوبه ‏ى حق آه و واويلا
    نشسته ساقى كوثر، شكسته آه و واويلا
    مدينه شهر پيغمبر مدينه شهر پيغمبر

    »بخت مرتضى«
    دختر عمو كجا ميرى آخه بگو چه ديده اى
    كه مثل بخت مرتضى دل از على بريده اى
    پسر عمو چيكار كنم طاقت موندن ندارم
    حتى توونِ نمازِ نشسته خوندن ندارم
    دختر عمو با رفتنت دارى كبابم مى‏ كنى
    خانوم خوب خونه ‏ام خونه خرابم مى ‏كنى
    پسر عمو گريه نكن زهرا فداى سرته
    از اين به بعد خونه دارِ خونه ى تو دخترته

    »تنها تكيه گاه«
    اى كه پر مى ‏كشى تا خلد برين زهرا
    عاقبت رهبرت شد خانه نشين زهرا
    اى پشت و پناهم، بى تو بى سپاهم
    رحمى بر دل من، زهرا تكيه گاهم
    فاطمه ‏فاطمه‏ جان مظلومه زهرا
    فاطمه ‏فاطمه‏ جان مظلومه زهرا
    مگو عجّل وفاتى جان على، زهرا
    بده از غم نجاتى غمكده ‏ى ما را
    اى روح نمازم، اى راز و نيازم
    بعد تو يا زهرا، با زينب چه سازم
    فاطمه ‏فاطمه‏ جان مظلومه زهرا
    فاطمه‏ فاطمه ‏جان مظلومه زهرا
    اى كه پر مى ‏كشى...
    ياور نيمه جانم ديده مبند از من
    با همين حال زار و خسته بخند بر من
    من بى تو غريبم اى تنها حبيبم
    بيش از اين بلا و غم مكن غم نصيبم
    فاطمه ‏فاطمه ‏جان مظلومه زهرا
    فاطمه ‏فاطمه‏ جان مظلومه زهرا
    اى كه پر مى ‏كشى...

    »هجوم شعله ها«
    ز لانه اى پرستو مى ‏روى اما شبانه
    ز داغ تو بُود بر لحظه هايم نشانه
    مرو اى همدم من، شريك هر غم من
    ترحم كن تو زهرا، به اشك نم نمِ من
    زهرازهرا يافاطمه(2)
    اى امير دل شكسته ياعلى
    گوشه‏ ى خانه نشسته ياعلى
    اى ولى اللّه از روز نخست
    غم مخور زهرا بلاگردان توست
    هست و بودِ من همه ارزانى ‏ات
    مى ‏شود زهرا ز جان قربانى‏ات
    پشت پا بر كل عالم مى ‏زنم
    تا نفس دارم ز تو دم مى ‏زنم
    ياعلى ‏و ياعلى ‏و ياعلى(2)
    جان به كف دارم خريدار توام
    در هجوم شعله ‏ها يار توام
    ديد دشمن دارم آهنگ تو را
    مى‏ زنم بر سينه من سنگ تو را
    با تمام بغض خود آتش به دست
    آستان وحى را حرمت شكست
    تكيه بر ديوار دادم پشت در
    بين آتش سينه را كردم سپر
    هُرم آتش با لگد توام شده
    رفته رفته بازوانم خم شده
    ياعلى ‏و ياعلى ‏و ياعلى(2)

    »ياد تو«
    هر شب به عشق رويت، گيرد دلم بهانه
    آيم كنار قبرت از خانه مخفيانه
    رفته جز خاطره‏ هاى تو دگر در نظرم
    گه به ياد تو و محسن و گه ميخِ درم
    من علىِ غريبم




    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






صفحه 4 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/