درکوچه ها پیچیده بوی فاطمیه
یک دو قدم بردار سوی فاطمیه
مشکی ترین پرچم برای فاطمیه است
محزون ترین نوحه نوای فاطمیه
برگ پاييزي اگر برگ خزان را مي برد مهر زهرا هم گناه شيعيان را مي بردكي شود تا انتقام سيلي زهرا بگيريم شب بود و بقيع و مرتضي تنها بود بگداخته چون شمع ز سر تا پا بود مي سوخت و قطره قطره آبش ميکرد آن آتش غم که قاتل زهرا بود
حضرت زهراسلام الله علیهافرمود: خوشرویی با مؤمن، موجب دستیابی به بهشت میشود و خوشرویی نسبت به غیر مؤمن، انسان را از عذاب آتش حفظ میکند.
(فاطمه الزهرا بهجه قلب المصطفی:ج۱، ص ۳۰۰)
بعد از این خورشید می ماند غریب ، می تراود از لبش ام یجیب . . .
از مشرق قلبم رسیده فاطمیه . رخت عزایم كو ، رسیده فاطمیه . . .
حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) : فاطمه پاره تن من است . هر كه او را بیازارد ، مرا آزرده خاطر كرده است و هر كه او را شاد كند ، مرا نیز خوشحال نموده است .
ما گوشه نشينان غم فاطميه ايم محتاج عطا و كرم فاطميه ايم عمري است كه از داغ غمش سوخته ايم دیدم که ازپس در پهلوی من شکسته است
فریاد من درآنجا علی علی علی بود
بر روی سینه من با میخ در نوشتند
این جرم گفتن علی علی علی بود
من هم زخون سینه بر روی در نوشتم
تنها گناه زهرا علی علی علی بود زآن روزی که سیلی خورد زهرا
سیه شد روزگار اهل معنا
شنیدم زعارفی که می فرمود
حکم فرج را کند زهرای سیلی خورده امضااي كاش فدك اين همه اسرار نداشت
اي كاش مدينه در و ديوار نداشت
فرياد دل محسن زهرا اين بود
اي كاش در سوخته مسمار نداشت
كاش قلبم به قبرش راه داشت
كاش زهرا هم زيارتگاه داشت
می خواست رخش پیش عدو زرد نباشد
ای کاش یکی بود در آن کوچه و می گفت
آن کس که به زن حمله کند، مرد نباشد 
از فاطمه اكتفا به نامش نكنيد
نشناخته توصيف مقامش نكنيد
هر كس در او محبت زهرا نيست
علامه اگر هست سلامش نكنيدزآن روزی که سیلی خورد زهرا
سیه شد روزگار اهل معنا
شنیدم زعارفی که می فرمود
حکم فرج را کند زهرای سیلی خورده امضا
سردار بدر و خیبر، دیگر ز پا فتاده
دستی به دوش سلمان، دستی به سر نهاده
مهدی بیا کمک کن، جد مطهرت را
بیرون ببر زخانه، تابوت مادرت را
دانی که چرا صورت زهرا شده نیلی؟
می خواست رخش پیش عدو زرد نباشد
ای کاش یکی بود در آن کوچه و می گفت
آن کس که به زن حمله کند، مرد نباشدفاطمیه قصه گوی رنجهاست / فاطمیه تفسیر سوز مرتضی ستفاطمیه شعر داغ لاله است / قصه ی زهرای ۱۸ ساله ستفاطمیه شرح دیوار و در است / دفتر در مقام سخت زینب پرور است . . ....زهرا که شهید گشت بی جرم و گناه / هست از غم او، سینه ی عالم پر آهخدا کجا و سیلی خوردن / لا حول و لا قوه الا بالله . . ....دل از غم فاطمه توان دارد ؟ نه / و ز تربتِ او کسی نشان دارد؟ نهآن تربتِ گمگشته به بَر، زوّاری / جز مهدی صاحب الزمان دارد؟ نه . . ....پرستوی مهاجرم چرا ز لانه میروی / مسافر خسته من چرا شبانه میروی . . .السلام علیک یا فاطمه الزهرا..در خانه آه دارد علی / عشق پهلو شکسته داردعلیآن پسر جان داد فدای مادرش / حسن حسین داغ مادر دارند یاعلی . . ....سبد سبد بیارید گلهای نیلوفری رو / بیاید عزا بگیریم روزای بی مادری روبگید چاووش بخونه غم از دلا امون برده / بگید حجله بیارند آخه مادر جوون مردهپیغمبری که عمری غمخوار امتش بود / روی کبود زهرا اجر نبوتش بود؟...ز آن روزی که سیلی خورد زهرا / سیه شد روزگار اهل معناشنیدم زعارفی که می فرمود / حکم فرج را کند زهرای سیلی خورده امضا
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)