دلم را با غم مادر نوشتن / غبار چادر خاکی نوشتن
خدا بر بیرق عشاق زهرا(س) / نوشت این طایفه شاه بهشتند . . .
دلم را با غم مادر نوشتن / غبار چادر خاکی نوشتن
خدا بر بیرق عشاق زهرا(س) / نوشت این طایفه شاه بهشتند . . .
از ازل تاج شرافت را به زهرا داده اند
مهر تایید شفاعت را به زهرا داده اندآل حیدر یک طرف زهرای اطهر یک طرفپاسداری از ولایت را به زهرا داده اند
یتیمان جز دو چشم تر ندارند / به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد / که طفلان علی مادر ندارند . . .
آنان که بر این خانه هجوم آوردند / در خاک نهال کینه را پروردند
در کعبه علی شکسته بتها شان را / اکنون به در خانه تلافی کردند . . .
نگاه سرد مردم بود و آتش / صدا بین صدا گم بود و آتش
بجای تسلیت با دسته ی گل / هجوم قوم هیضم بود و آتش
چنان داغت دلم غمناک کرده / که دست من تو را در خاک کرده
بجایت زینب مظلومه تو / غبار غم ز رویم پاک کرده
ز سوز دل کنم گریه برایت / که دیگر نشنوم زهرا صدایت
در و دیوار خانه با نگاهم / بیادم آورد آن ناله هایت
زهرا اگر نبود خدا مظهری نداشت / توحید انعکاس نمایانتری نداشت
جز در مقام عالی زهرا فنا شدن / ملک وجود فلسفه دیگری نداشت . . .
الا طلیعه ی کوثر سفر بس است بیا / غروب غربت مادر سفر بس است بیا
بیا که چشم به راهت نشسته خاک بقیع / به جان فاطمه دیگر سفر بس است بیا
در حریم فاطمیّه مرغ دل پر می زند / ناله از مظلومی زهرای اطهر می زند
السلام علیک یا فاطمة الزهرا
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)