اگر پیداش می کردم
باکم نبود از اینکه چه فکر می کند
صدایش می کردم
کمی در چشم هایش مستانه می خندیدم
و بعد برای خوردن
یک فنجان قهوه با طعم عشق دعوتش می کردم
اگر پیدایش می کردم
اگر ...
اگر پیداش می کردم
باکم نبود از اینکه چه فکر می کند
صدایش می کردم
کمی در چشم هایش مستانه می خندیدم
و بعد برای خوردن
یک فنجان قهوه با طعم عشق دعوتش می کردم
اگر پیدایش می کردم
اگر ...
اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)