اگر پیداش می کردم

باکم نبود از اینکه چه فکر می کند

صدایش می کردم

کمی در چشم هایش مستانه می خندیدم

و بعد برای خوردن

یک فنجان قهوه با طعم عشق دعوتش می کردم

اگر پیدایش می کردم

اگر ...