صفحه 5 از 15 نخستنخست 123456789 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 141

موضوع: ويژه نامه شهادت بي بي دوعالم حضرت فاطمه الزهرا(س)

  1. #41
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    1 fatemiyeh takht  89



    اولین سخن فاطمه در بهشت

    سلمـان فـارسـى از پیـامبـر اسلام صلی الله علیه و آله چنیـن روایت كرده است:

    هنگامى كه فاطمه داخل بهشت مـى شـود و آنچه خـداونـد برایـش مهیا كـرده، مـىبینـد، ایـن آیه را تلاوت مـى كند:

    «بسـم الله الرحمـن الـرحیـم الحمـدلله الذى اذهب عناالحزن ان ربنا لغفـور شكور الذى احلنا دارالمقامه مـن فضله لایمسنا فیها نصب ولا یمسنا فیها لغوب»؛ ستـایـش و سپـاس ویژه خـدایـى است كه اندوهمان را زدود. همانا پروردگار ما آمرزنده و پاداش دهنـده است.

    پروردگارى كه در سایه بخشـش خود ما را به بهشت و اقامتگاه همیشگىمان فرود آورد. مـا در آن جـا بـا رنج و ملالـى رو به رو نمـى شـویم.

    نـورانـى شـدن بهشت از نـور فاطمه زهرا علیهاالسلام

    ابـن شهرآشوب مى نویسد:
    در بسیارى از كتابها، از جمله كشف ثعلبى و فضائل ابـوالسعادات، در معناى ایـن آیه «لایـرون فیها شمسـا ولا زمهریـرا»؛ (و نمـىبیننـد در بهشت نه آفتـاب و نه سـرمایـى را) آوردهانـد كه ابـن عبـاس گفت: چنـان كه بهشتیان در بهشت هستنـد، ناگاه نورى مـى بینند كه باغهاى بهشت را نـورانـى كرد.

    اهل بهشت اظهار مـى دارند:

    خـدایا! تـو در كتابـى كه بر پیامبرت فرستادى، فرمـودى:
    «لایرون فیها شمسا»؛
    "بهشتیان در بهشت خورشیدى نخـواهند دید."
    نـدا مـى رسـد:
    ایـن، نـور آفتاب و ماه نیست، بلكه علـى و فاطمه از چیزى تعجب كرده و خندیدند و از نور آن دو، بهشت روشـن گردید.



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #42
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    هیجده شمع خاموش

    بغضی غریب بر سینه آسمان نشسته است بغضی که بندبند استخوانم را میلرزاند.
    آه! ای بهانه هستی!
    چگونه اندوهگین نباشم وقتی که جشن هجده سالگیات را سیاه پوشیدم هجده شمع خاموش، هیجده …
    تو نیستی و دیوارهای کوچه هنوز سیلی خوردن تو را ضجه میزنند، تو نیستی و پاییز نبودنت، همه آسمانم را به آتش کشیده است.
    من میدانم که شب از ازل به خاطر تو سیاهپوش است و باران، بغض شکسته عرشیان است بر داغهای بیکرانت.
    آه! ای بانوی آبها تو کیستی که موجها دربرابر قامتت سر فرود آوردهاند و درختان به احترامت ایستادهاند؟

    سیده فاطمه حسینی



    33638975428604995043


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #43
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    Heart Heart Heart





    برخیز/
    خفتن برای تو زود است هنوز/
    هنوز هستند دل‏ هایی که دردهایت را به جان می‏خرند تا تسلّی دهند قلب آزرده‏ات را/
    برخیز/
    خانه خالی است از تو/گلدان‏ های پنجره‏ مان خشک شده‏اند/
    آیینه تو را نمی‏بیند دیگر/و مَشکی که روزانه بندهای زمخت‏اش را به دوش می‏کشیدی، چشم انتظارت نشسته است/
    زجر کشیده مادر! / برخیز /
    برخیز که کودکانِ دل شکسته‏ات بی مادری را تاب نخواهند آورد /
    تو مادر حسینی و حسین از دامن تو به معراج کربلا می‏رود / زود است هنوز که زینب علیهاالسلام تنها بماند / زود است که حسن علیه‏السلام طعم زیستن با مادر نچشیده طعمِ زیستن با نا همسری را تلخ بچشد
    برخیز / سنگ صبور علی علیه‏السلام !
    برخیز که شانه‏ های استوارم به لرزه در آمده‏اند و چین نشسته به پیشانی‏ام
    آیا به یادت بیاورم آن شب‏هایی را که ظلم سایه گسترانده بود و تو تنها فانوس امید علی علیه‏السلام بودی که هم چنان می‏درخشید به یادت بیاورم یا می‏دانی که کشتی آرام و قرارم به گل نشسته است / یا می‏دانی که دیگر سر به سکوت چاه فرو می‏برم تا نفسی به یادِ همنفسی ‏هایت آرام باشم
    برخیز / چشم‏های تاریخ به سوی ماست
    علی علیه‏السلام چگونه به خانه‏ای برگردد که فاطمه علیهاالسلام در آن نیست و کوچه‏ای را بگذرد که همیشه فاطمه علیهاالسلام از آن گذشته است
    به خدا دیوارها هم سر به گریبان فرو برده‏اند. ابرها هم از فرو ریختن متعجب‏اند
    برخیز / که بی تو به سر نمی‏شود این زندگی این شهر و این آفرینش حتی!
    چه شده است که دیگر پاسخ سلام علی علیه‏السلام را نمی‏دهی؟
    چه شده است که دیگر سنگ آسیاب خانه علی علیه‏السلام نمی‏چرخد؟
    چه شده است که تنور خانه علی علیه‏السلام دیگر روشن نیست؟
    و علی علیه‏السلام مثل پروانه‏ ها بقیع را می‏گردد تا مگر کور سویی، بویی از تو بیابد
    چه شده است که علی علیه‏السلام دیگر نباید خورشید وجودت را در خانه ببیند؟
    چرا باید خانه علی علیه‏السلام بی خانم شود؟
    و چرا دختر پیامبر خدا علیه‏السلام به مظلومیت برسد؟
    برخیز / رفتن برای تو زود است هنوز / تو مادر مدینه و کربلایی!
    برخیز / فاطمه علیهاالسلام برخیز / علی علیه‏السلام می‏گوید!




    میثم امانی

    72912015178976243786


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #44
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    گلي كه عالم از او تازه بود پرپر شد
    يگانه كوكب باغ وجود پر پر شد



    شب شهادت زهرا علي به خود مي گفت :
    گل محمدي من چه زود پر پر شد



    خزان چه كرد كه در چشم اشكبار علي
    تمام گلشن غيب و شهود پر پر شد



    به باغ حسن كدام آفتاب ناب افسرد
    كه در مدار افق هر چه بود پر پر شد



    براي تسليت اهل باغ آمده بود
    شقایق كه به صحرا كبود پر پر شد



    نشان ز پاكي روح لطيف فاطمه داشت
    بنفشه اي كه سحر در سجود پر پرشد



    ز فيض صحبت او رنگ و بوي عزت داشت
    گلي كه تشنه ميان دو رود پر پر شد


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #45
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    بخاک ‏سپردن حضرت‏ زهرا (سلام الله علیها)

    «الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون‏» (۱).
    دانشمندان و تذکره نویسان شیعه متفقند که نعش دختر پیغمبر را شبانه بخاک سپردند.
    ابن سعد نیز در روایت‏های خود که از طریق ابن شهاب،عروه،عایشه،زهری و دیگران است گوید فاطمه (س) را شبانه دفن کردند و علی (ع) او را بخاک سپرد (۲).

    بلاذری نیز در دو روایت‏خود همین را نوشته است (۳) بخاری نیز چنین نویسد:
    «شوی او شبانه او را بخاک سپرد و رخصت نداد تا ابو بکر بر جنازه او حاضر شود» (۴).
    کلینی که از بزرگان علما و محدثان شیعی است و در آغاز قرن چهارم هجری در گذشته و کتاب خود را در نیمه دوم قرن سوم نوشته و نوشته او از دیرینه‏ترین سندهای شیعه بشمار می‏رود،چنین نوشته است:
    چون فاطمه (ع) در گذشت.
    امیر المؤمنین او را پنهان بخاک سپرد و آثار قبر او را از میان برد.
    سپس رو به مزار پیغمبر کرد و گفت:
    -ای پیغمبر خدا از من و از دخترت که بدین تو آمده و در کنار تو زیر خاک خفته است،
    بر تو درود باد!
    خدا چنین خواست که او زودتر از دیگران بتو به پیوندد.
    پس از او شکیبائی من بپایان رسیده و خویشتن داری من از دست رفته.
    اما آنچنان که در جدائی تو صبر را پیشه کردم،در مرگ دخترت نیز جز صبر چاره ندارم که شکیبائی بر مصیبت‏سنت است.
    ای پیغمبر خدا!تو بر روی سینه من جان دادی!
    ترا بدست‏خود در دل خاک سپردم!قرآن خبر داده است که پایان زندگی همه بازگشت‏بسوی خداست.
    اکنون امانت‏به صاحبش رسید،زهرا از دست من رفت و نزد تو آرمید.
    ای پیغمبر خدا پس از او آسمان و زمین زشت می‏نماید،و هیچگاه اندوه دلم نمی‏گشاید (۵).
    چشمانم بی‏خواب،و دل از سوز غم کباب است،تا خدا مرا در جوار تو ساکن گرداند.
    مرگ زهرا ضربتی بود که دل را خسته و غصه‏ام را پیوسته گردانید.
    و چه زود جمع ما را به پریشانی کشانید.
    شکایت‏خود را بخدا می‏برم و دخترت را به تو می‏سپارم!
    خواهد گفت که امتت پس از تو با وی چه ستمها کردند.
    آنچه خواهی از او بجو و هر چه خواهی بدو بگو!تا سر دل بر تو گشاید،و خونی که خورده است‏بیرون آید و خدا که بهترین داور است میان او و ستمکاران داوری نماید (۶).
    سلامی که بتو می‏دهم بدرود است نه از ملالت،و از روی شوق است،نه کسالت.
    اگر می‏روم نه ملول و خسته جانم و اگر می‏مانم نه بوعده خدا بد گمانم.و چون شکیبایان را وعده داده است در انتظار پاداش او می‏مانم که هر چه هست از اوست و شکیبائی نیکوست.
    اگر بیم چیرگی ستمکاران نبود برای همیشه در کنار قبرت می‏ماندم و در این مصیبت‏بزرگ، چون فرزند مرده جوی اشک از دیدگانم می‏راندم.
    خدا گواهست که دخترت پنهانی بخاک می‏رود.هنوز روزی چند از مرگ تو نگذشته،و نام تو از زبانها نرفته،حق او را بردند و میراث او را خوردند.
    درد دل را با تو در میان می‏گذارم و دل را به یاد تو خوش می‏دارم که درود خدا بر تو باد و سلام و رضوان خدا بر فاطمه (۷).
    در مقابل این شهرت،ابن سعد روایت دیگری دارد که ابو بکر بر دختر پیغمبر نماز خواند و بر او چهار تکبیر گفت (۸).
    پیداست که این روایت و یک دو حدیث دیگر،در مقابل آن شهرت ارزشی ندارد،و دور نیست که آنرا برای مصلحت وقت‏ساخته باشند. فقدان دختر پیغمبر علی (ع) را سخت آزرده ساخت.
    نمونه این آزردگی را از سخنانی که بر کنار قبر او خطاب به پیغمبر (ص) گفت دیدیم.در سندهای دیرین،دو بیت زیر را نیز بدو نسبت داده‏اند که نشان دهنده سوز درونی اوست.
    اما شمار این بیت‏ها در ماخذهای بعدی بیشتر است چنانکه در دیوان منسوب به آنحضرت نوزده بیت است (۹).
    زبیر بن بکار در کتاب خود الاخبار الموفقیات که آنرا در نیمه دوم قرن سوم نوشته و از مصادر قدیمی بشمار می‏رود چنین نویسد:
    مداینی گوید چون امیر المؤمنین علی بن ابی طالب رضی الله عنه از دفن فاطمه راغت‏یافت‏بر سر قبر او ایستاد و این دو بیت را انشاء کرد:
    لکل اجتماع من خلیلین فرقه و کل الذی دون الممات قلیل (۱۰) و ان افتقادی واحدا بعد واحد دلیل علی ان لا یدوم خلیل (۱۱)
    این دو بیت در بعض مصادر بدین صورت ضبط شده:
    لکل اجتماع من خلیلین فرقه و کل الذی دون الفراق قلیل و ان افتقادی فاطما بعد احمد دلیل علی ان لا یدوم خلیل (۱۲)
    مصحح فاضل چاپ اخیر بحار الانوار (طهران) در ذیل صفحه صد و هشتاد و هفت مجلد چهل و سوم عبارتی را دارد که ترجمه آن اینست:
    در بعض نسخه‏ها«و ان افتقادی واحدا بعد واحد»آمده و این درست است چه علی علیه السلام بدین دو بیت تمثل جسته نه آنرا انشاء کرده است.
    لیکن عبارت زبیر بن بکار چنین است:«و انشا یقول‏»بعلاوه این دو بیت چنانکه نوشته شد در دیوان منسوب بآن حضرت ضبط شده است.
    مجلسی نویسد:روایت‏شده است که هاتفی شعر او را پاسخ داد.سپس چهار بیت را نوشته است (۱۳).

    -----------------------------------------------------------------------
    ۱.آنانکه چون مصیبتی بدیشان رسد گویند:همانا ما از آن خدا و بسوی او باز گردنده‏ایم.
    ۲.طبقات ج ۸ ص ۱۸-۱۹.
    ۳.انساب الاشراف ص ۴۰۵.
    ۴.صحیح ج ۵ ص ۱۷۷،و ر.ک بحار ص ۱۸۳.
    ۵.السلام علیک یا رسول الله عنی.و السلام علیک عن ابنتک و زائرتک و البائنه فی الثری ببقعتک و المختار الله لها سرعه اللحاق بک.قل یا رسول الله عن صفیتک صبری و عفا عن سیده نساء العالمین تجلدی.الا ان فی التاسی لی بسنتک فی فرقتک موضع تعز فلقد و سدتک فی ملحوده قبرک و فاضت نفسک بین نحری و صدری.بلی و فی کتاب الله (لی) انعم القبول. انا لله و انا الیه راجعون.قد استرجعت الودیعه.و اخذت الرهینه و اختلست الزهراء فما اقبح الخضراء و الغبراء.اما حزنی فسرمد.
    ۶.و اما لیلی فمسهد.و هم لا یبرح قلبی او یختار الله لی دارک التی انت فیها مقیم.کمد مقیح و هم مهیج‏سرعان ما فرق بیننا و الی الله اشکو و ستنبئک ابنتک بتظافر امتک علی هضمها. فاحفها السؤال.و استخبرها الحال.فکم من غلیل معتلج‏بصدرها لم تجد الی بثه سبیلا.و ستقول و یحکم الله و هو خیر الحاکمین.
    ۷.سلام مودع لا قال و لا سئم.فان انصرف فلا عن ملاله.و ان اقم فلا عن سوء ظن بما وعد الله الصابرین.واها واها و الصبر ایمن و اجمل و لو لا غلبه المستولین لجعلت المقام و اللبث لزاما معکوفا و لاعولت اعوال الثکلی علی جلیل الرزیه.فبعین الله تدفن ابنتک سرا و تهضم حقها و تمنع ارثها.و لم یتباعد العهد و لم یخلق منک الذکر.و الی الله یا رسول الله المشتکی و فیک یا رسول الله احسن العزاء.صلی الله علیک و علیها السلام و الرضوان (اصول کافی ج ۱ ص ۴۵۸-۴۵۹) .
    ۸.طبقات ج ۸ ص ۱۹.
    ۹.و ر.ک.بحار ص ۲۱۶.
    ۱۰.جمع هر دو دوست را پریشانی است و هر چیز جز مرگ ناچیز است.
    ۱۱.اینکه من یکی را پس از دیگری از دست می‏دهم نشان آن است که هیچ دوست جاوید نمی‏ماند.الاخبار الموفقیات ص ۱۹۴ و رجوع شود به عقد الفرید.
    ۱۲.مناقب ج ۱ ص ۵۰۱.
    ۱۳.ص ۱۸۴ ج ۴۳.



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #46
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    42028229

    فاطمه(س) از زبان پیامبر(ص)
    رسول خدا(ص) در زمان حیات خویش به ویژه ماههای آخر عمر خود در باره دخترش فاطمه(س) سفارش بسیار نمود به طوری که مردم او را پاره تن پیامبر و روشنی قلب مصطفی و وارث همه خصلتهای خداگونه محمد بن‏عبدالله‏۹ می‏دانستند، او عصمت کبرایی بود که دوستیش دوستی پیامبر و خدای پیامبر بود ودشمنیش دشمنی با خاتم انبیاء و مبدا هستی همه عالم بشمار می‏رفت، مردم آن روز فاطمه(س) را محدثه، صدیقه، طاهره و زکیه و ... می‏دانستند، زیرا آنگاه که پیامبر خدا(ص) با سلمان - ره - سخن می‏گفت مردم از آن حضرت شنیدند که می‏فرمود:
    سلمان! دوستی و محبت دخترم فاطمه در صد موطن و جایگاه سود خواهد بخشید که ساده‏ترین آن جایگاه‏ها این چند موضع است:
    هنگام مرگ، خانه قبر، زمان سنجش اعمال، وقت‏حشر، به هنگام عبور از صراط، زمان حسابرسی.
    یا سلمان من احب فاطمه بنتی فهو فی الجنه معی، و من ابغصها فهو فی الناریا سلمان حب فاطمه ینفع فی مائه من المواطن، ایسر ذلک المواطن الموت و القبر و المیزان و المحشر و الصراط و المحاسبه. فمن رضیت عنه ابنتی فاطمه رضیت عنه و من رضیت عنه رضی الله عنه، و من غضبت علیه غضبت علیه و من غضبت علیه غضب الله علیه.
    یا سلمان، ویل لمن یظلمها و یظلم بعلها امیرالمؤمنین علیا، و ویل لمن یظلم ذریتها و شیعتها.
    ای سلمان، کسی که دخترم فاطمه(س) را دوست‏بدارد پس آن کس همراه من در بهشت‏خواهد بود و کسی که او را دشمن بدارد جایگاه آن کس جهنم است.
    سلمان! دوستی و محبت دخترم فاطمه در صد موطن و جایگاه سود خواهد بخشید که ساده‏ترین آن جایگاه‏ها - این چند موضع است:
    هنگام مرگ، خانه قبر، زمان سنجش اعمال، وقت‏حشر، به هنگام عبور از صراط، زمان حسابرسی. پس کسی که دخترم فاطمه از او خشنود باشد من از آن کس خشنود خواهم بود و هر کس که من از او خشنود باشم خداوند از او خرسند خواهد شد. و چنانچه دخترم بر کسی خشم کند من را خشمگین کرده است. و کسی که مورد خشم من واقع شود مورد خشم خداوند قرار خواهد گرفت.
    ای سلمان وای بر کسی که بر فاطمه و شوهرش امیرمؤمنان علی [ابن‏ابی‏طالب] ظلم کند و وای بر کسی که بر فرزندان و شیعیانش ستم روا دارد.
    باید اذعان کرد که همان توصیه‏های بی‏شمار رسول خدا(ص) در باره دخترش فاطمه(س) سبب شده که ابن ابی‏الحدید معتزلی در صداقت و راستگویی و حقانیت ادعای فاطمه(س) در باره فدک چنین بنویسد:
    از استادم (علی بن‏فارقی) در مدرسه بغداد پرسیدم:
    آیا فاطمه(س) در ادعای مالکیت «فدک‏» صادق نبود؟ پاسخ داد: آری گفتم: پس چرا خلیفه اول فدک را به او نداد در حالی که فاطمه نزد او راستگوبود؟
    او تبسمی کرد و با زبان طنز و لطیفه گونه‏ای گفت:
    اگر ابی‏بکر آن روز «فدک‏» را به مجرد ادعای فاطمه می‏داد فردا به سراغش می‏آمد و ادعای خلافت‏برای همسرش می‏کرد!
    و او را از مقامش کنار می‏زد در آن هنگام خلیفه هیچگونه دفاعی از خود نداشت زیرا با دادن فدک پذیرفته بود که فاطمه(س) هر چه را ادعا کند راست می‏گوید و نیازی به دلیل و گواه ندارد.
    سپس ابن ابی‏الحدید اضافه می‏کند: این یک حقیقت است، گرچه استادم آن را به عنوان مزاح مطرح کرد.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #47
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    ۩۞۩ ویژه نامه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ۩۞۩

    49313906066573580719
    31687812809173116662

    درسوگ شهادت حضرت زهرا (سلام اله عليها)


    ای دل مددی که بی امان گریه کنیم
    چون ابر بهار و آسمان گریه کنیم


    امروز که روز رفتن فاطمه است
    با مهدی صاحب الزمان گریه کنیم


    از هجر فقیه آشنا گریه کنیم
    یا برتخریب سامرا گریه کنیم


    یا فاطمه بگذار که با این همه غم
    از بحر شهادت شما گریه کنیم


    ساقی امشب آتشی دارد دلم
    شعله شعله اشک می بارد دلم


    عشقم امشب باجنون آمیخته
    اشک های من به خون آمیخته


    همچو موج آتشم سردرگمم
    نیستم گرچه میان مردمم


    خودنمیدانم کجایم کیستم ؟
    هستی ام رفته زدستم نیستم


    همچو موج آتشم سردرگمم
    نیستم گرچه میان مردمم


    من چه می گویم بهارم گم شده
    زیردست و پا قرارم گم شده


    خوشه ازتاک تحمل چیده ای
    ازبهار زخم دل گل چیده ای


    ای دریغا عمق زخمم فاش نیست
    شرح دردم کار کند وکاش نیست


    از لب و دست هزاران چنگ و نی
    آید آیا سوز دل ابراز نی


    شعر هم هر دم نوایی می زند
    گاه گاهی دست وپایی می زند


    سیلی طوفان و ساحل دیده ای ؟
    ماهی افتاده در گِل دیده ای ؟


    دیده ای پرهای درهم ریخته ؟
    با سپیدی سرخ را آمیخته


    سرو را گاه نشستن دیده ای؟
    شاخه را وقت شکستن دیده ای ؟


    سینه ام آتشفشانی می کند
    شعر اما بی زبانی می کند


    زهره را یک خواب راحت دیده ای
    بازی نیش وجراحت دیده ای


    دود آهی رفته تا چشم فلک
    سوخته در بی کسی نخل فدک

    h8pvnstykl8w393u7eg



    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  8. 2 کاربر مقابل از M.A.H.S.A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. #48
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    دل برایم روضه خوانی می کند

    برتن من سر گرانی می کند


    سینه را آه دمادم داده اند

    زخم را با تیغ مرحم داده اند


    لاله ام را داد بر باغ آمده

    باد برخاکستر باغ آمده


    نا کِسان عرش خدا را سوختند

    آن دل بی انتها را سوختند


    آیه های هل اتی را سوختند

    در مدینه کربلا را سوختند


    آنچه آنجا بین آتش بود و دود

    آیه های آخر والفجربود


    نسترن های تبسم دود شد

    گوهر دردانه ای مفقود شد


    رفته غارت نان طفل هَل اَتی

    گمشده انگشتری اِنّما


    پس چه شد اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم

    حرمت میخانه و ساقی و خم


    حذف شد فریاد سرخ ذوالفقار

    قرن ها باید که بازآید بهار


    کمتراز شب روزمردم تار نیست

    وای برمن یک نفر بیدار نیست


    جان به قربانگاه جانان آمده

    جای کوثر به طغیان آمده


    دیده ای طغیان نهر عشق را

    زلزله درهفت شهر عشق را


    مَستم از تکبیره الاحرام او

    آب شد آتش پیش جام او


    سخت دارد استقامت می کند

    با قیام خود قیامت می کند


    در قنوتش آسمانی از دعا

    در رکوعش اقتدا بر مرتضی


    سجده ای جانانه در درگاه کرد

    سجده ای هم نیمه های راه کرد


    زان قیام و زان رکوع و زان سجود

    سینه و رخسار و رویش شد کبود


    این نماز قبله و قبله نماست

    از نماز خلق آدابش جداست


    آنکه درمعشوق فانی می شود

    در حقیقت جاودانی می شود


    در بلوغ عشق پیش چشم جمع

    شمع شد پروانه و پروانه شمع


    جهل مردم قلعه ي خیبر شده

    یامحمد فاطمه حیدر شده


    موج کوثر چون به مسجد سرنهاد

    لرزه بر اندام یثرب اوفتاد



    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  10. 2 کاربر مقابل از M.A.H.S.A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  11. #49
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    همدرد علي
    دردم آرام نشد تا كه غمت را ديدم
    سوختم تا به سحر از جگرم ناليدم

    تو كه بودي يل خيبر شكن هاشميان
    بارها بازوي تو زين سببت بوسيدم

    سخني گو تو كه شايد دلم آرام شود
    تا حياتم دهي و زنده شود اميدم

    من اگر ناله كنم درد امانم بُرده
    بارها از ستم جور بخود پيچيدم

    اين همه سال به تو زهره تابان بودم
    به اميدت همه شب بهر تو مي تابيدم

    آن زمان خواست عدو آتش كين افروز
    من زجان تو و طفلان خودم لرزيدم

    دل لرزان تو را زير لگد حس كردم
    من خودم هيچ براي دل تو لرزيدم

    درد برده رمق و تاب و توان نيست مرا
    ورنه مي شد به خدا بهر تو مي خنديدم

    اين مصيبات كه آمد به سرم هيچ نبود
    فقط از غربت و مظلومي تو رنجيدم

    سروده كمال مومني



    h8pvnstykl8w393u7eg


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  12. کاربر مقابل از M.A.H.S.A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  13. #50
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    حسرت زده
    اي كاش كه بند دل او پاره نمي شد
    حسرت زده ي ديدن گهواره نمي شد

    اي كاش نمي گفت نبي ام ابيها
    تا شعله ور از كيد ستمكاره نمي شد


    گر عشق علي در دل او جاي نمي داشت
    هرگز هدف كينه ي قدّاره نمي شد



    مي ماند اگر پشت در خانه نمي رفت
    دلخون زغم محسن مه پاره نمي شد



    انگار كه زود است سخن گفتن از آن روز
    در كربوبلا زينش آواره نمي شد



    او پشت در خانه و دشمن به تماشا
    جز صبر علي جان مگرت چاره نمي شد؟



    گربود و نمي رفت زدنيا به غريبي
    هر شب علي اش اين همه آواره نمي شد

    سروده كمال مومني


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  14. کاربر مقابل از M.A.H.S.A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


صفحه 5 از 15 نخستنخست 123456789 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/