حستان را پنهان میكنید؟
احسان همسرش را دوست دارد. دوست دارد همسرش در رفاه مطلق باشد و صبح تا شب جان میكند تا او مثل یك ملكه زندگی كند با این وجود بحث و تنش در زندگی آنها فراوان است. همسرش از این زندگی راضی نیست و مدام غر میزند. احسان فورا برنامه یك سفر را میریزد تا آرامش همسرش بیشتر شود. فكر میكند عشق یعنی تلاش برای خوشبخت كردن دیگری و محبتهای كلامی و رفتاری فقط مخصوص مردهای سبك مغز است. او معتقد است تنها انگیزه او برای اینهمه كار كردن و جان كندن همین دوست داشتن است و دیگر نیازی نیست كه مثل بچههای 18 ساله حسش را در بوق و كرنا كند. احسان فكر میكند اینكه او همسرش را دوست دارد به كس دیگری ربطی ندارد و مردم چه میگویند اگر یك مرد در حضورشان چنین حرفهایی بزند؛ اهل كادو خریدن نیست و میگوید آنقدر پول در دست و بال همسرش قرار داده كه هرچی میخواهد بتواند برای خودش بخرد.
- اگر عزتنفس بالایی داشته باشید:
برای بیان احساساتتان منتظر واكنش دیگران نمینشینید. به آنها محبت میكنید چون خودتان نیازمند محبت هستید. بهجای اینكه خجالت بكشید، به عشقی كه دارید افتخار میكنید و دیگران را از صحبتهای عاشقانه و رفتارهای دلپذیرتان محروم نمیكنید. برای شما لذتبخشترین روز، روزی است كه چند ساعت كارتان را تعطیل كنید و بهدنبال بهترین هدیه برای كسی كه دوستش دارید بگردید.
- اگر عزت نفس پایینی داشته باشید:
حرف مردم برایتان مهمترین چیز میشود. برای هر رفتاری به این فكر میكنید كه دیگران چه میگویند و حتی فكر میكنید اگر در خانه آرام و پرمحبت باشید، ضعف بهخرج دادهاید. میخواهید مثل یك شاه، قدرت زندگی در دست شما باشد و به خاطر همین فكر میكنید محبت كردن یعنی رو دادن به دیگران و اگر اینكار را بكنید، بقیه از مهربانی و آرام بودنتان سوءاستفاده میكنند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)