بطور کلي هر دو فرآيند فوق در تشکيل خاک نقش مهمي دارند ولي در اين بين نقش هوازدگي شيميايي بعلت تنوع عوامل آن مهمتر است. فرآيندهايي هوازدگي که اساسا در خاک رخ مي دهند عبارتند از:
- چرخه اکسيداسيون و احياء
- جابجايي آلومينيوم از ساختمان رس به داخل هيدروکسدهاي آبدار از طريق جايگاه هاي تبادلي
- خروج پتاسيم از لايه هاي ميکا- ته نشست آلومينيوم بين لايه اي در کانيهاي رسي
- تشکيل گيبسيت و سيليسي شدن دوباره- تشکيل کانيهاي ثانويه آهن
2) فرآيندهاي دروني تشکيل خاک:
اين فرآيندها که به فرآيندهاي پدوژني نيز معروفند شامل به دست آوردن و از بين رفتن ماده ها از يک پيکره خاک است که بر اساس چهار پديده فروساييدگي، افزايش ضخامت خاک، ويژگيهاي ژئومورفي حد واسط يا جابجايي درون يک خاک صورت مي گيرد. فرآيندهاي پدوژني شامل افزايش مواد آلي و کاني به خاک، تلفات اين مواد از خاک، انتقال اين مواد از نقطه اي به نقطه ديگر و دگرگوني مواد آلي و کاني درون خاک مي باشد.فرآيندهاي جابجايي مواد در خاک شامل:- آبشويي - فرسايش سطحي - غني شدگي- انباشتگي - آهک زدايي - سيليس زدايي- شورزدايي – شورشدن
●تعيين سن خاکها: تعيين سن خاکها از راه هاي مختلف انجام مي شود:شمارش حلقه اي تنه درخت، روشهاي استفاده از راديوايزوتوپ کربن (C14) و بهره وري از اصول ژئومورفولوژي و چينه شناسي که با تاييد راديوايزوتوپ کربن همراه است، براي تعيين سن خاکها در سطوح ژئومورفولوژيکي گوناگون بکار مي رود.
در بسياري از نقاط، سن مطلق سطوح ژئومورفي در دسترس نيست، از اين رو تعيين سن آنها و خاکهايي که رويشان تشکيل مي شود بايد نسبي بوده يا براي برآورد سن تقريبي به نشانه هاي چينه شناسي يا پيشينه هاي سنگواره اي وابسته باشد.
●سرعت تشکيل خاک: پرسشي که اغلب در رابطه با از دست دادن خاک به وسيله فرسايش پيش مي آيد، آن است که مدت زمان لازم براي تشکيل 2 تا 3 سانتي متر خاک چقدر است؟ خاک شناسان در اين مورد بر اساس اينچ يا سانتي متر فکر نمي کنند بلکه در اين رابطه افقها، لايه ها و پروفيلها را در نظر مي گيرد. تفاوتي که بين سرعت تشکيل خاک بر روي سنگهاي يکپارچه و ته نشستهاي غير يکپارچه وجود دارد آشکار است.
کلارک با بررسي مواد محلول در رودخانه ها اين گونه نتيجه گيري کرد که سطح اراضي کره زمين در هر 30000 سال به اندازه 30 سانتي متر پايين مي رود. مقادير زيادي از مواد بايد از خاکهاي کامل جوان و مسن خارج شده باشند. عواملي که بر سرعت پديده پدوژنز تاثير دارند شامل شدت هوازدگي فساد و پسروي و ماندگي پدولوژيکي باشد. شدت هوازدگي در واحد حجم خاک براي پروفيلهاي کم عمق که تکوين آنها به کندي از سنگهاي آذرين ريز بافت انجام شده بيشتر از پروفيلهاي کم عمقتري است که با سن و اقليم همسان از سنگهاي درشت بافت گابرو تشکيل شده است. پسروي شامل فرآيندهاي برگشتي است مانند آنچه که در مورد شور شدن دوباره فصلي خاکي که تدريجا آبشويي شده ملاحظه مي گردد. ماندگي پدولوژيکي خاک به پايداري آن در برابر شرايط تغيير يافته محيطي گفته مي شود.
●پايداري خاک در مقادير مختلف رطوبت:
پايداري اجزاء خاک در هر افق تاثير زيادي بر روي خصوصيات متعدد خاک دارد. متاسفانه سنجش صحرايي اين خاصيت زياد دقيق نيست. در صحرا، پايداري خاک در بيشترين مقادير ممکن رطوبتي به کار برده مي شود.
1- پايداري در حالت تر(مقدار رطوبت مساوي يا کمي بيشتر از حد ظرفيت زراعي است).
الف) چسبندگي(Stickyness خاصيت چسبندگي به ساير اجسام.
b) کمي چسبنده(Slightly sticky خاک به يکي از انگشتان مي چسبد ولي به انگشتان ديگر نمي چسبد.
c) چسبنده(Sticky خاک هم به انگشتان و هم به شست مي چسبد و تا اندازه اي کش مي آيد.
d) بسيار چسبنده(Very sticky خاک به شدت به انگشتان و شست مي چسبد.
ب) شکل پذير(Plasticity ظرفيت قالب گيري با دست.
a) شکل ناپذير(non plastic با غلتاندن خاک بين دو دست، ميله ايجاد مي شود.
b) کمي شکل پذير(Slightly plastic با غلتاندن خاک بين دو دست فقط ميله هاي کوتاه کمتر از يک سانتي متر ايجاد مي شود.
c) شکل پذير(Plastic ميله هاي بلند را ميتوان ايجاد کرد و فشار کمي لازم است تا بتوان يک قطعه شکل يافته را در هم شکست.
d) بسيار شکل پذير(Very plastic فشار زيادي لازم است تا يک قطعه قالب گرفته را بتوان تغيير شکل داد.
2- پايداري در حالت مرطوب:(رطوبت خاک بين خشکي و حد ظرفيت زراعي است).
a) شل(Loose ذرات خاک به هم پيوسته نيستند.b) خيلي ترد(Very friable خاکدانه ها به آساني بين شست و انگشت خرد مي شوند.
c) ترد(Friable فشار ملايمي بين شست و انگشت لازم است تا خاکدانه ها را خرد کند.
d) سفت(Firm فشار متوسطي بين شست و انگشت لازم است تا بتوان خاکدانه ها را خرد کرد.
e) خيلي سفت(Very firm فشار زيادي بين شست و انگشت لازم است تا بتوان خاکدانه ها را خرد کرد.
f) فوق العاده سفت(Extremely firm خاکدانه ها را نمي توان با فشار شست و انگشت خرد کرد.
3- پايداري در حالت خشک:(خاک خشک در مجاورت هوا)
a) شل(Loose ذرات خاک به هم پيوسته نيستند.
b) نرم(Soft خاکدانه ها به آساني در دست به دانه هاي مجزا مي ***ند.
c) کمي سخت(Slightly hard فشار ملايمي بين شست و انگشت لازم است تا خاک را خرد کند.
d) سخت(Hard خاکدانه ها بين شست و انگشت به زحمت قابل شکستن مي باشد.
e) فوق العاده سخت(Extremely hard خاکدانه ها را با دو دست هم نمي توان در هم شکست
●تيپهاي خاک مناطق مختلف جغرافيايي جهان ( از استوا تا قطب شمال)
خاکهاي حاره اي و مجاور حاره اي تقريبا 25 درصد سطح کره زمين را مناطق حاره اي اشغال کرده است. در تشکيل خاکهاي حاره اي آب و هوا و رستنيها بيش از ساير عوامل موثر هستند. در اين مناطق درجه حرارت ماهيانه در سردترين ماه بالاي 18 درجه سانتيگراد است بعلاوه خصوصيات ديگري نيز اين مناطق دارند که عبارتند از: نوسان کم درجه حرارت، باران ساليانه زياد، نبود فصل خزان، وجود پوشش گياهي و جنگلي انبوه و هميشه سبز، تجزيه سنگها و شستشوي سريع بازها.
خاکهاي مناطق حاره اي با خاکهاي مناطق قطبي بعللي که در بالا توضيح داده شد متفاوت است. چون آب و هواي قطبي داراي زمستانهاي سرد و طولاني است، از اين رو ضخامت خاک مناطق مزبور فوق العاده کم است، اما آب و هواي حاره اي واقعي باعث تخريب بسيار زياد سنگها شده و درنتيجه ضخامت خاکهاي آن خيلي زياد است. تخريب در اين مناطق بيشتر شيميايي است درصورتي که در مناطق قطبي تخريب بيشتر بصورت مکانيکي صورت مي گيرد. دوره يخبندان، در تکامل خاکهاي حاره اي خللي وارد نياورده بلکه فقط تکامل آن را تغيير داده است. بنابراين خاکهاي حاره اي در حقيقت بسيار قديمي تر از خاکهاي قسمت اعظم اروپا يا قسمتهاي ديگر جهان است.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)