صفحه 4 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 67

موضوع: جغرافیای آب ها

  1. #31
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2046
    Array

    پیش فرض

    فرسايش و رسوبگذاري توسط آبهاي زيرزميني
    آبهاي زيرزميني در ضمن حرکت خود تغييرات زيادي را به وجود مي آورند. آبهاي زيرزميني به علت سرعت بسيار کم نمي توانند، همانند رودخانه ها، از راه سايش با کندن مستقيم سنگ ها باعث فرسايش زمين شوند، ولي قادرند به تدريج مقادير بسيار زيادي از مواد را حل کرده با خود ببرند و در مقاومت مواد تأثير منفي بگذارند. در شرايط مناسب با اتصال مجراهاي انحلالي و بزرگتر شدن آنها «غار» تشکيل شده و جريانهاي رودخانه اي زيرزميني ايجاد مي شود.عمل انحلال بيشتر در امتداد (درزه - درزها)، گسل ها يا سطوح لايه بندي سنگها، مخصوصاً سنگ هاي آهکي، انجام مي شود.
    مواد محلولي که به وسيله آبهاي زيرزميني جابجا مي شوند ممکن است با تغيير شرايطي چون تغيير فشار و دما، افزايش مواد محلول، تبخيرآب، فعاليت باکتريها و غيره، در نقاط ديگري، بار ديگر رسوب کنند. به اين ترتيب ممکن است موادي مثل کربنات کلسيم، سيليس و اکسيدآهن در لا به لاي رسوبات ديگر ته نشين شوند ذرات ناپيوسته آن رسوبات را به هم بچسبانند و سنگ متراکم و يکپارچه اي را به وجود آورند که به اين مواد اصطلاحاً «سيمان» گفته مي شود. مواد محلولي که به وسيله آبهاي زيرزميني حمل مي شوند، گاهي ممکن است جانشين مواد ديگر شوند، يعني آب زيرزميني همزمان با حل کردن مواد موجود، مواد جديدي را به جاي آن ته نشين سازد.
    وقتي آبهاي زيرزميني در سطح زمين ظاهر مي شوند ممکن است بخشي از مواد محلول خود را در محل ظهور باقي بگذارند. اين گونه رسوبات، به خصوص به وسيله چشمه هاي معدني فراوان تشکيل مي شود. يکي از رسوباتي که در دهانه اغلب چشمه هاي معدني يافت مي شود، کربنات کلسيم است. گاهي کربنات کلسيم ممکن است در دهانه چشمه ها بر اثرخروج گاز CO2 حفره دار شده باشد، که در اين صورت تراورتن ناميده مي شود. تراورتن به دليل سهولت دسترسي و سادگي برش، به مقدار زياد به عنوان روکار بناها مورد استفاده قرار مي گيرد.14780 1
    نمايي از غار ايجاد شده توسط عمل خورندگي آبهاي زيرزميني در سازندهاي آهکي


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  2. #32
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2046
    Array

    پیش فرض

    محل استقرار آب زيرزميني
    آب پس از ورود به زمين، فضاها و منافذ موجود در خاک را اشغال مي کند. منافذ موجود در خاک اغلب کوچک و درارتباط باهم هستند. در سنگ ها، درزها و شکستگي هايي وجود دارد که فضاهاي لازم را براي آب زيرزميني به وجود مي آورد. گاهي در بعضي از سنگ ها فضاهاي خالي بزرگي يافت مي شود. در پاره اي از سنگ ها منافذ سنگ ممکن است با هم ارتباط نداشته باشند و در نتيجه آب در درون سنگ قادر به حرکت نباشد.
    14740 1


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  3. #33
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2046
    Array

    پیش فرض

    آبهاي بارشي- چرخه آب
    منشاء آب هاي فرورو که ناشي از چرخه آب در طبيعت است، درياها و اقيانوس ها مي باشد که وسعت آنها را به 365 ميليون کيلومتر تخمين زده اند. چنين سطحي برابر با 73% سطح کره زمين مي باشد. از طرفي انتقال حرارت که توسط پرتوافکني خورشيد صورت مي گيرد، روزانه باعث تبخير 2 تا 3 ليتر آب در هر متر مربع مي گردد. در صورتي که به چنين رقمي استناد شود مقدار آبي که در طول يک روز در کره زمين به صورت بخار درمي آيد حدود 1012 مترمکعب (يعني برابر هزار ميليارد متر مکعب) برآورد مي گردد. در نتيجه پرتوافکني خورشيد، بخشي از آب درياها و قاره ها به بخار تبديل مي شود که به اتمسفر صعود مي نمايد. اين بخار در هوا، داراي بخشي است که متأثر از درجه حرارت سطح آب مولد مي باشد. به اين ترتيب که در يک درجه حرارت معين، هرمتر مکعب هوا حداکثر چند گرم از آب تبخير شده را در خود نگه مي دارد. بعداً وقتي چنين هوائي سرد مي شود، ريزش آب به صورت باران يا برف آغاز مي گردد. به طور خلاصه از تمام اين کيفيات، ريزش آب به صورت باران يا برف نتيجه مي شود. لازم به تذکر است که اين بارش در بعضي از موارد بايستي برانگيخته شود حتي اگر شرايط درجه حرارت و وضع رطوبتي هوا مساعد و مطلوب باشد. در حقيقت براي ايجاد توده هاي مايع يا جامد، مي بايست در اتمسفر هسته هاي تراکمي وجود داشته باشد. در ارتفاعات بالا، ابرهاي اشباع شده از بخار آب نادر نيستند. اين ابرها قادرند در نتيجه يک تراکم محلي مقادير متنابهي آب يا يخ به صورت نزولات جوي به سطح زمين ببارند. بنابراين هوا عامل اصلي انتقال آب بارندگي است، در اثر عبور از روي درياها و آب هاي قاره اي و در نتيجه حرکات جانبي و صعودي، مناطقي از اتمسفر به حرکت درمي آيد که حائز شرايط مساعد براي باريدن بخشي از آب هاي درخود باشد.
    در صورتي که درجه حرارت هواي مجاور سطح زمين به قدر کافي پايين باشد، آبي که به صورت برف نازل مي شود، باقي مي ماند و تشکيل يخچال کوهستان هاي بلند را مي دهد يا باعث تغذيه سفره هاي عظيم يخ که نواحي قطبي را مي پوشانند مي گردد. اين آب ها سرانجام هنگام تابستان که درجه حرارت بالا مي رود دوباره به حالت مايع باز مي گردند.در فصل تابستان قسمتي از توده هاي برف يا يخ بدون گذشتن از حالت مايع مستقيماً در اتمسفر بخار مي شوند. يخچال هاي کوهستان و يخچال هاي قطبي به دنبال ذوب دائمي سطح قاعده خود بر اثر فشار به طرف دره ها و يا درياها جا به جا مي شوند. گاهي چنين ذوبي، انجمادي به دنبال ندارد و بدين ترتيب سيل هاي واقعي زيريخچالي تشکيل مي گردد و در صورتي که زميني که روي آن جريان دارد قابل نفوذ بوده باشد، نقش مهمي را در تغذيه سفره هاي آب زيرزميني، به ويژه زير جرياني (Underflow) ايفا مي نمايد. هم چنين گاهي اين سيلاب روي يک زمين غير قابل نفوذ جاري گشته که در اين صورت از قاعده يخچال خارج مي شود.
    وقتي که آب به شکل باران بر سطح زمين نازل مي شود، که رايج ترين مورد مي باشد، به سه قسمت تقسيم مي گردد. بخشي از آن تبخير شده مجدداً به چرخه جديد آب باز مي گردد. اين تبخير يا بلافاصله صورت مي گيرد يا اين که به وسيله عمل موجودات زنده، گياهان و جانوران به تعويق مي افتد. يک بخش ديگر نفوذ مي کند و اين بخش منظور مورد نظر ما مي باشد زيرا که براي تغذيه آب هاي زيرزميني به کار خواهد رفت. سرانجام قسمت سوم جاري شده، به جريان هاي آب ملحق گرديده، به دريا باز مي گردد.
    سهم هريک از سه قسمت تبخير، نفوذ، جريان که مجموع آنها نمايانگر توده آبي است که حقيقتاً باريده است، بسيار متغير مي باشد. نفوذ که به ويژه منظور مورد نظر ما مي باشد بستگي به شرايط بارندگي دارد. براي مثال بارانهاي ريز قطره و طولاني بيشتر از بارانهاي رگباري نفوذ مي نمايند. هم چنين ماهيت زمين نقش بسيار مهمي را در نفوذ آب به درون آن ايفا مي نمايد. در يک شبکه کارستي، آب به طور کامل نفوذ مي نمايد، ليکن اين اتفاق محدود به مناطقي با وسعت کم مي باشد. آب حاصل از ذوب برف و يخ در صورتي که ذوب به کندي صورت گيرد (زمستان)، بيشتر از فصل بهار نفوذ مي کند، زيرا در اين فصل تبخير آب درنتيجه پرتوافکني خورشيد رو به فزوني مي گذارد. پوشش گياهي خاک باعث سهولت تبخير آب مي شود، هم چنين به احتمال زياد نفوذ آب را آسان مي نمايد.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  4. #34
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2046
    Array

    پیش فرض

    نفوذ آب در زمين
    در اين بخش به طور مختصر به چهار گروه از سنگ ها اشاره خواهد شد که در مقابل پذيرش آبهاي سطحي داراي ويژگي هاي متفاوتي هستند. اين گروه ها عبارتند خواهند بود از:
    1- سنگ هاي فشرده با شکاف هاي باريک:
    شکاف اين سنگ ها که اغلب از سنگ هاي آذرين يا دگرگوني مي باشند، نسبتاً بندرت عميق مي باشد. به هر صورت به نظر نمي رسد آبي که در اعماق اين سنگ ها يافت مي شود در ارتباط مستقيم با شکاف هاي سطحي آن ها بوده باشد.
    2- سنگ هاي فشرده با شکاف هاي عريض و غارها:
    زمين هاي آهکي نمونه هاي خوبي از اين گروه سنگها مي باشند. شکاف هاي سطحي اين سنگ ها متعدد بوده، براثر عمل شيميايي آب هاي جاري عميق گشته اند. آب باران که کم و بيش سرشار از گاز کربنيک مي باشد سنگ آهک را که به ويژه از کربنات کلسيم تشکيل شده است در خود حل مي نمايد. بدين ترتيب بي کربنات کلسيم تشکيل مي گردد که قابليت حل آن بستگي به فشار گاز کربنيک و درجه حرارت هواي محيط دارد. شکاف هاي سطحي در عمق به شبکه هايي که بعد و گسترش آن ها به ميزان حلال بودن آب هاي نفوذي بستگي دارد متصل مي گردند. در اغلب غارهاي واقعي به جريان هاي زيرزميني آب برخورد مي نماييم. در سنگ هايي با شکاف عريض، اصولاً جريانهاي آب استقلال دارند يعني به طور مستقل از يکديگر جريان دارند. زمين هاي آهکي، گچي، گاهي ماسه سنگ ها و ندرتاً مارن ها داراي چنين ويژگي هايي مي باشند.
    3- سنگ هاي متخلخل و قابل نفوذ:
    اين سنگها در واقع تشکيل مناطقي را مي دهند که در آنها آب هاي زيرزميني ويژگي هاي حقيقي سفره را دارا مي باشند. ماسه سنگ ها و انواع مختلف شن ها اين نوع قابليت نفوذ را از خود نشان مي دهند.
    4- سنگ هاي متخلخل و غير قابل نفوذ:
    اين نوع از سنگ ها به واسطه ريز بلوربودن و ظرفيت ويژه شان در جذب آب، مشخص مي گردند. کامل ترين آنها خاک هاي رسي است يعني سيليکات هاي آلومين هيدراته که قادرند علاوه بر آبي که در ترکيب خود دارند (آب تبلور) مولکول هاي زياد آب را جذب نمايند. از اين امر نتيجه ميشود که رس هاي جاذب رطوبت که مقادير مهمي از آب را در خود نگه مي دارند، عملاً خصوصيت نفوذناپذيري را نسبت به جريان سطحي حفظ مي نمايند.
    در طبقه بندي که شرح آن گذشت، دو نوع از سنگ هاي غير قابل نفوذ و دو نوع ديگر از سنگ هاي قابل نفوذ معرفي گرديد. در رده سنگ هاي غيرقابل نفوذ سنگ هاي ناپيوسته که طبيعتاً جاذب رطوبت هستند و آب را نگه مي دارند (رس) وهم چنين سنگ هايي که فشرده و متصل بوده، شکاف هايشان به سرعت به وسيله تجزيه خود آنها پر مي گردد جاي مي گيرند. گرانيت ها در صورتي که داراي شکاف هاي عريض نباشند و همچنين فلدسپات ها همانند سنگ هاي غيرقابل نفوذ عمل مي نمايند، معذالک همان طور که از نظر گذشت امکان ذخيره شدن مقادير متنابهي آب در گرانيت ها و گنيس ها وجود دارد.
    در رده سنگ هاي حقيقتاً قابل نفوذ، دو گروه بزرگ تشخيص داده مي شود. زمين هاي داراي قابليت نفوذ کم مانند زمين هاي شني و زمين هاي داراي قابليت نفوذ زياد، مانند زمين هاي آهکي. زمين هاي گچي به ويژه ماسه سنگ ها ممکن است حائز صفاتي بين دو نمونه آخري اين رده بندي بوده باشد.
    اختلاف اساسي بين دو سنگ پيوسته مانند گرانيت و آهک در کيفيت عمل آب بر روي سطوح آن ها مي باشد. فرآورده هاي حاصل از تجزيه گرانيت عموماً شکاف ها را پر مي نمايند، برعکس، باقي مانده حاصل از آهک زدايي زمين هاي آهکي بسيار کم اهميت تر از توده سنگي مي باشد که تحت تأثير فرسايش شيميايي قرار گرفته است. از اين امر تعريض تدريجي حفره هاي اوليه و تشکيل شبکه هاي زيرزميني عميق و پيوسته در آهک نتيجه مي شود.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  5. #35
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2046
    Array

    پیش فرض

    زمين هاي داراي قابليت نفوذ زياد:
    در اين بخش مي بايست سنگ هايي را که تجزيه آنها، باقي مانده قابل ملاحظه اي بر جاي مي گذارند مانند (شيست ها، گرانيت ها و ماسه سنگ ها)، از سنگ ها و زمين هايي که برعکس مانند زمين هاي آهکي و گچي بر اثر آب هاي گاز کربنيک دار قسمت اعظم شان به حالت محلول در مي آيند از يکديگر تميز دهيم. در حالت اول در اکثر موارد شکاف ها پر مي شوند و درنتيجه اين زمين ها مانند زمين هاي غيرقابل نفوذ عمل مي نمايند. در حالت دوم اهميت مواد باقي مانده ناشي از انحلال نسبت به حجم سنگ حل شده ناچيز است و شکاف هاي سطحي که در ارتباط باشکاف هاي عميق مي باشند دائماً بزرگتر مي شوند. زمين هاي آهکي در سطح خود داراي تعداد بي شماري نقاط جذب آبهاي سطحي مي باشند که گاه در يک منطقه متمرکز هستند و گاه به صورت پراکنده مي باشند. سطوح آهک ها مانند غربال با شبکه هاي بسيار عريض عمل مي نمايند که دائماً براثر عمل شيميايي آب ها تعريض مي گردند. بنابراين در سنگ هاي آهکي که به علت ماهيت سنگ شناسي خود غيرقابل نفوذ هستند، ليکن به صورت سنگ قابل نفوذ تلقي مي گردند، قاعده اي وجود دارد که عبارت از پخش بسيار نامنظم شبکه هاي هيدرولوژيکي زيرزميني مي باشد. معذالک حالاتي وجود دارند که در آنها وضع رسوبگذاري به دنبال يک تحول تکتونيکي مناسب باعث قرار گرفتن آهک شکاف دار بين لايه هاي غيرقابل نفوذ گرديده است. نفوذ آبها در چنين موارد ويژه و نادري بستگي به سطح سفره آب زيرزميني دارد که در آهک تشکيل گرديده است. در آهک ها همانند واريزه هاي سنگي از انواع مختلف که اهميت زيادي پيدا مي کنند، همان طوري که ديديم نقش هوايي که از اعماق مختلف عبور مي نمايد مهم مي باشد. آب هاي متراکم شده بر اثر تغيير درجه حرارت هوا يا به طريقي محدودتر بر اثر افزايش فشار اتمسفر در محيط اشباع شده روي ديوارهاي سنگي ريزش کرده، همانند آب هاي جاري به شبکه هاي عميق که به منزله جمع آوري کننده جريان ها مي باشند ملحق مي گردند. معذالک نفوذ آب درآهک مشروط بر آن است که آهک از قبل شکاف برداشته باشد. اگرتحول اين سنگ، براي مثال دگرگوني آن، شکاف ها يا سطوح لايه بندي را از بين برده باشد، عملاً غيرقابل نفوذ نخواهد بود. بدين سبب مرمر که آهک دگرگون يافته است بسيار کمتر از آهک شکاف دار در اعماق مورد نفوذ آب هاي فرورو قرار مي گيرد. زمين هاي گچي که داراي شکاف هاي کم تر از زمين هاي آهکي ولي متخلخل مي باشند و گاهي ماسه سنگ داراي خصوصياتي بين زمين هاي کارستي و زمين هاي داراي قابليت نفوذ کم مي باشد.14784 1
    نحوه نفوذ آب به واحدهاي آهکي14784 2
    نفوذ آب در يک منطقه رسي


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  6. #36
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2046
    Array

    پیش فرض

    تأثير عوامل خارجي بر روي نفوذ آب در خاک:
    وقتي زمين عريان باشد، سنگ خود مانعي را در مقابل نفوذ آب ايجاد مي کند، در صورتي که پوشيده از رستني ها باشد، پوشش گياهي به ويژه اگر در مجاورت بلافصل زمين باشد، قسمت مهمي از آب ها را نگه ميدارد. رستني ها حائز دو نقش مهم مي باشند: يکي مربوط به جذب يک قسمت اضافي از آب هاي نزولي است و ديگري مربوط به پس دادن مقداري از آن که کم تر از مقدار قبلي است. در هر صورت، نقش آن ها تنظيم کنندگي به منتهاي درجه است. اين پوشش سهم جريان هاي سطحي ناهنجار را بسيار کم مي کند و در عوض سهم تبخير را افزايش مي دهد. عمل تنظيم کننده پوشش گياهي در مناطق کارستي بازهم مشهودتر از مناطقي مي باشد که قابليت نفوذ منظم دارند. حذف پوشش گياهي از روي يک کاوس (کاوس نام جلگه هاي حواشي جنوب غربي سون مي باشد که از تشکيلات آهکي مي باشد) يا يک کارست ممکن است فاجعه آميز باشد.
    همچنين رژيم باران ها بر جذب آب، اثر بسيار مهمي دارند. باران هاي شديد که به وسيله دوره هاي خشکي از يکديگر مجزا مي شوند، به اندازه اي نفوذ نمي کنند که بتوانند از تبخير رهايي يابند. براي آب هاي زيرزميني عايدي از اين منبع اغلب ناچيز مي باشد. برعکس باران هاي طولاني حتي با برخاب (دبي) کم موفق به اشباع نمودن غيرقابل نفوذترين خاک ها مي گردند.
    در فصل تابستان بارندگي هاي شديد باعث طغيان رودخانه ها مي شوند و درجه حرارت سطحي زمين باعث تشديد در تبخير آب ناچيزي مي شود که در خاک نفوذ کرده است. برعکس در مواقع ديگر در پائيز و در زمستان خاک اشباع مي گردد و رودخانه ها در نتيجه دخالت جريان زيرزميني آب ها تا سرچشمه هايشان تغذيه اي کم تر ولي منظم دارند.
    بدين ترتيب برطبق آزمايش«پ- رسو (P.Russo)» در زمين هاي شني و رسي، باران هاي رگباري که به وسيله دوره هاي خشکي از يکديگر مجزا مي شوند، هيچ گونه تأثيري بر روي سفره هايي به عمق 3 متر ندارند، در صورتي که باران هاي ريز و طولاني که ريزش هاي کم اهميت تري نسبت به نزولات قبلي دارند سطح سفره را به مقدار بسيار قابل ملاحظه اي بالا مي آورند. همچنين تبخير آب روان که در مجاورت سطح زمين نگه داشته مي شود باعث تشکيل رسوبات نمکي مختلف مي گردد (نمک طعام، ژيپس، نيترات ها و غيره). هم چنين مي توان تصور نمود که اين آب به طرف ترازهاي پايين تر منتشر مي گردد، به عبارت ديگر به سمت طبقاتي که نسبتاً سردتر از سطح زمين در فصل تابستان مي باشند يعني سطح زميني که مي تواند به حرارتي بيش از50- درجه سانتي گراد برسد.
    در زمين هاي کارستي عدم نگهداري آب به دليل ويژگي يکپارچه بودن سنگ است که در اين حالت عمل گرم شدن هاي سطحي را از نقطه نظر هيدرولوژيکي محدود مي نمايد.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  7. #37
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2046
    Array

    پیش فرض

    اختصاصات آبهاي زيرزميني
    ويژگي هاي فيزيکي آبهاي زيرزميني
    1- درجه حرارت
    به طور کلي آب هاي زيرزميني از ثبات درجه حرارتي بهره مند هستند که آبهاي جاري سطحي نمي توانند از آن برخوردار باشند، زيرا اين آب ها تحت تأثير عوامل تبخيري، تبادلات حرارتي با هواي خارج و خاک سطحي، تشعشعات خورشيدي و … مي باشند.
    درجه حرارت آب سفره ها (زمين هايي با قابليت نفوذ کم) را مي توان از درجه حرارت آب محتوي در شکاف سنگ ها (زمين هاي داراي قابليت نفوذ زياد مثلاً زمين هاي آهکي) از يکديگر تميز داد.
    آب سفره ها داراي درجه حرارتي هستند که بستگي به گسترش و نفوذ سفره در زير زمين دارد. اگر سفره اي با گسترش بسيار و در عمق زياد بين زمين هاي غيرقابل نفوذ قرار داشته باشد و در صورتي که سرعت جريان آب زيرزميني چندان زياد نباشد، مي توان به طور تقريب درجه حرارت آن را بر طبق قانون زمين گرمايي که به خوبي شناخته شده است و قابل اعمال براي زمين هاي فشرده مي باشد، بيان نمود. درجه حرارت بخش هاي زيرزميني، بعد از مناطقي که تابع تغييرات درجه حرارت سطح زمين مي باشد (چندين متر براي تغييرات درجه حرارت روزانه، حدود 30 متر براي تغييرات درجه حرارت ساليانه) به ازاي هر 33 متر عمق 1 درجه افزايش مي يابد. بدين ترتيب آب سفره اي که بسيار به کندي در يک لايه قابل نفوذ واقع در عمق 100 متري عبور مي نمايد، اگر مستقيماً توسط نفوذ هاي سطحي تغذيه نگردد، درجه حرارتي برابر دو تا سه درجه بالاتر از درجه حرارت زمين فشرده اي را خواهد داشت که در عمق 30 متري سطح زمين قرار دارد.
    در حقيقت درجه حرارت منطقه اي که داراي عمق سي متر است، در زمستان همانند تابستان تقريباً ثابت بوده، نمايانگر درجه حرارت متوسط محل مي باشد. اين درجه حرارت به منزله درجه حرارت مبناء براي محاسبه درجه حرارت زيرزميني قسمت هاي عميق تر به کار مي رود و مي توان قانون دوبره را در مورد آن اعمال نمود.
    آب سفره هاي زيرزميني اغلب با تأخير زماني، تغييرات درجه حرارت سطحي را منعکس مي نمايند. اين امر ناشي از آن است که سفره آب زيرزميني در عمق کمي قرار دارد و ظرفيت حرارتي آن به ميزان کافي نيست تا در تبادلات حرارتي که توسط جريان آب زيرزميني به آن تحميل شده است، بدون تغيير محسوس در حفظ درجه حرارت خود مشارکت نمايد.
    بسياري از چشمه ها درجه حرارتشان 5 تا 6 درجه يا حتي بيشتر از آن، بين زمستان و تابستان تغيير مي نمايد. اغلب، حداقل درجه حرارت چشمه ها که حداقل درجه حرارت زمستان را منعکس مي نمايد، چندين ماه نسبت به آن تأخير دارد. هم چنين گاهي سفره ها در بعضي از نقاط، ناهمگني هايي در درجه حرارتشان نشان مي دهند که مقدار آن ناچيز بوده ولي بدون ترديد حاکي از نوعي ارتباط بين آب سطحي با سفره آب زيرزميني دارد.
    هم چنين آب سفره هاي واقعي، يعني چشمه هايي که در مجاورت رخنمون يک لايه قابل نفوذي که در هواي آزاد گسترده مي باشند، از آبي که در آبرفت هاي دره هاي رودخانه اي پيدا مي شود از يکديگر قابل تشخيص مي باشند. تغييرات درجه حرارت آب هاي حاصل از منشاء اخير، کم و بيش تابع نوسانات حرارتي آب هاي سطحي مي باشد.
    2- راديواکتيويته آب هاي زيرزميني
    به طوري که عموماً تصور مي شود، راديواکتيويته آب هاي زيرزميني مختص آب هاي معدني و گرم (Thermal) نيست و اين آب هاي بسيار عميق نيز نيستند که هميشه داراي بيشترين مقدار راديواکتيويته مي باشند. مواد راديواکتيو در تمام آبهاي زيرزميني وجود دارد ولي ميزان آن بسيار متغير است و مقدار آن وابسته به شرايط سفره و سنگهاي دربرگيرنده مي باشد.
    3- قابليت هدايت الکتريکي
    قابليت هدايت الکتريکي آب ها اطلاعات با ارزشي راجع به غناي الکتروليتي محلول در آن ها در اختيار مي گذارد. اندازه گيري آن اطلاعات سريعي را به دست مي دهد که تجزيه هاي شيميايي بسيار طولاني تر آن را تائيد و به طور دقيق معين مي نمايد. به ويژه شناسايي قابليت هدايت الکتريکي يک آب در نقاط مختلف مسير زيرزميني باعث مي شود که به راحتي تبادلات شيميايي و يا دخالت آب هاي خارجي آشکار گردند.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  8. #38
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2046
    Array

    پیش فرض

    4- شفافيت
    شفافيت آبهاي جاري اکثراً برحسب برخاب (دبي) آن ها در تغيير مي باشد. برعکس، بعضي از آبهاي زيرزميني به ويژه آب حاصل از سفره هاي آب زيرزميني به کمک تصفيه اي که در زمين داراي قابليت نفوذ کم انجام مي شود، شفاف مي ماند. آب حاصل از تشکيلات آهکي داراي صفاتي بين آب جاري و سفره آب مي باشد. همه اين حالت بستگي به تحول زمين آهکي دارد. يک توده کارستي جوان با شکاف هاي بزرگ که حاوي کمي رسوبات داخلي مي باشد، از يک توده کارستي قديمي که قسمت مهمي از آن بر روي قاعده نفوذ ناپذيرش تخريب يافته است، تصفيه کنندگي کم تري دارد. يک آهک دولوميتي که مواد برجاي مانده زيادي از کلسيت زدايي ايجاد مي نمايد، بسيار بيشتر از يک آهک خالص شکاف دار تصفيه کننده است.
    به طور کلي آب حاصل از زمين هاي آهکي ممکن است به هنگام نزولات اتمسفري کدر گردد. برعکس، توده گرانيتي داراي قابليت نفوذ زياد به کمک مواد برجا مانده بسيار فراواني که حاصل تخريب آن مي باشد عمل تصفيه کنندگي نسبتاً خوبي دارد. کدورت آب حتي به طور موقت ويژگي بسيار مهمي مي باشد. زيرا آبي که کدر باشد ممکن است از نقطه نظر باکتريولوژيکي مورد سوءظن قرار گيرد. از اين نظر نبايست آبي را که در محل ظهورش در هواي آزاد کدر مي باشد و آبي را که بعد از مدتي، رسوب ناشي از تحول شيميايي بر جاي مي گذارد با يکديگر اشتباه کنيم. مورد اخير مربوط به آب هاي آهن دار و منگنز دار مي باشد که اکثراً از نظر باکتريولوژيکي پاک بوده، بخشي از هيدروکسيد هاي خود را درنتيجه فرارگازکربنيک (اضافه شدن ph) و اکسيداسيون رسوب مي دهند. امروزه کدورت يک آب با دقت توسط روش هاي کلريمتري و نفلومتري اندازه گيري مي شود.
    5- رنگ
    رنگ آبها به طور کلي يک پارامتر بسيار نامحسوس مي باشد، مگر وقتي که حاوي املاح آهن باشند. معذالک در ضخامت کافي به راحتي مي توان آب حاصل از توده هاي عاري از آهک را که مختصري زرد يا قرمز رنگ مي باشند (در نتيجه آهن و اسيد هوميک)، از آب هاي حاصل از زمين هاي آهکي که داراي رنگ سبز بسيار مشخص مي باشند از يکديگر تميز داد.
    6- طعم
    طعم آب بستگي به املاح و گازهايي دارد که به صورت معلق يا محلول دربردارد. ذائقه کم و بيش به املاح مختلف حساس مي باشد. وجود چند ميلي گرم آهن يا مس در يک ليتر آب قابل تشخيص است، در حالي که چند صد ميلي گرم کلرور سديم بر ذائقه تأثير نمي گذارد.
    7- بو
    آب هاي زيرزميني معدني و گرم به طور کلي اگر قابل شرب باشند بي بو هستند، برعکس آبي که منشاء باتلاقي يا حتي درياچه اي دارد، در صورتي که به قدر کافي تصفيه نشده باشد بوي هيدروژن سولفوره مي دهد. اين بو ناشي از تجزيه مواد آلي مي باشد. به علاوه خاطر نشان مي کنيم که اين بو با بوي آب هاي سولفوره معدني (ترمال) که از منشاء اعماق زمين مي باشد متفاوت است. آب هاي اخير توسط مواد آلي آلوده نگرديده اند.
    گاهي مواد آلي الزاماً نشانه آلودگي ميکروبي نمي باشند، آب هاي خرمائي رنگ و بدبو از منشاء طبقات توربي و يا ليگنيتي در اين رده قرار دارند، در صورت احتياج مبرم مي توان از اين آب ها براي شرب استفاده نمود.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  9. #39
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2046
    Array

    پیش فرض

    ويژگي هاي شيميايي آب هاي زيرزميني
    املاح در آبهاي زيرزميني
    هر چشمه داراي ترکيب شيميايي معيني است که حاصل عبور از مناطق زيرزميني و لايه هاي مختلفي است که از آنها عبور نموده، مواد مختلفي را به آن تفويض کرده يا با آن مناطق، مواد گوناگون را مبادله نموده است. ترکيب شيميايي يک آب و پايداري اين ترکيب در درجه اول اهميت قرار دارد.
    املاح قليايي در آب بسيار فراوانند، کلرورها و به ويژه کلرور سديم تقريباً هميشه در آب ها وجود دارد، اما مقدار آن به ميزاني است که اکثراً براي شرب انسان و آبياري قابل قبول مي باشد. سولفات هاي قليايي نيز در آب وجود دارند، اما وجود آنها در آبهاي زيرزميني نادرتر است. به طورکلي املاح سديم که نتيجه تخريب سنگ ها مي باشند راحت تر از املاح پتاسيم به حالت محلول درمي آيند.
    املاح قليايي خاکي، کربنات کلسيم همراه با سولفات کلسيم مهمترين عنصر معدني آب هاي زيرزميني را تشکيل مي دهند.
    به طور کلي در آب چشمه ها مقدار سولفات کلسيم کم تر از يک صد ميلي گرم در ليتر مي باشد. ليکن بعضي از آبها، يعني آب هايي که از سولفات کلسيم غني مي باشند، اين ماده را به ويژه از جريان آبي که از مجاورت طبقات ژيپسي يا انيدريدي در زير زمين مي گذرد، دريافت مي دارند. چنين آبهايي ممکن است تا دو گرم سولفات کلسيم در يک ليتر به حالت محلول داشته باشند.
    در آب هاي حاصل از زمين هاي آهکي، کربنات کلسيم که به علت وجود گاز کربنيک در آب به حالت محلول نگه داشته شده است، از نظرکمي از اولويت ويژه اي برخوردار است، اگر نخواهيم بگوئيم که تنها عنصري است که در آبهاي زيرزميني يافت مي شود (150 تا 400 ميلي گرم در ليتر). سختي آب ناشي از وجود املاح قليايي خاکي به ويژه املاح کلسيم و منيزيم مي باشد (نمک اخير به مقدار کمتري در آبهاي زيرزميني وجود دارد). به علاوه بايد سختي موقت و سختي دائمي را از يکديگر تميز داد. سختي موقت ناشي از حضور کربنات ها مي باشد. اين املاح در نتيجه حرارت رسوب مي نمايند و گاز کربنيکي که آنها را به حالت محلول نگه مي دارد در اين حالت فرار مي کند. سختي دائمي ناشي از وجود سولفاتهاست که تا حرارت صد درجه سانتي گراد محلول مي ماند، مشروط بر آنکه غلظت آنها در آب بسيار زياد نباشد. در حقيقت قابليت حل سولفات کلسيم در صد درجه حرارت بسيار کمتر از قابليت حل آن در هجده درجه مي باشد (65/0 گرم در ليتر مي باشد، برعکس با افزايش درجه حرارت آب اضافه مي شود.)
    آهن و منگنز
    آهن اغلب در آبهاي زيرزميني يافت مي شود. بيکربنات آهن دوظرفيتي در حضور هوا نسبتاً ناپايدار مي باشد. بخشي از گازکربنيک موجود در بيکربنات متصاعد مي شود و همزمان اکسيژن هيدروکسيدآهن دو ظرفيتي را به هيدروکسيدفريک تبديل مي نمايد که ph رسوبگذاري آن بسيار پايين تر از 7 مي باشد. چنين تکويني را که به طور طبيعي در مظهر چشمه هاي آهن دار به وقوع مي پيوندد، مي توان به طور مصنوعي نيز ايجاد نمود (حذف آهن آبها).
    منگنز نيز احتمالاً سير تکويني آهن را دنبال مي نمايد. ليکن ph رسوب آن به صورت هيدروکسيد بالاتر از آن چيزي است که در مورد آهن بيان گرديد. اين عنصر مشکل تر از آهن از آب چشمه ها حذف مي گردد. آهن و منگنز چنانچه از ابتدا به صورت سولفات ها موجود باشند (اکسيداسيون پيريت ها)، بندرت به همان شکل در آب هاي زيرزميني باقي خواهد ماند.
    روي
    درآبهاي زيرزميني به مقدارکم يافت مي شود و مقدار آن چنانچه بيشتر از 5/0 در 100.000 باشد براي سلامتي انسان مضر است.
    مس
    اين عنصر به ندرت در آبهاي زيرزميني يافت مي شود.
    سرب
    در سرچشمه چشمه ها، نسبتاً به ندرت يافت مي گردد. منشاء اين عنصر ناشي از کانال هاي انتقال آب مي باشد. موارد مسموميت ناشي از وجود آن در آب آشاميدني مشاهده شده است.
    نيترات ها و نيتريت ها
    حضورنيتراتها يا نيتريتها در آب معمولاً حاکي از آلودگي آن توسط ازت است بنابراين وجود آن در آبهاي زيرزميني از امکان يک آلودگي خبر مي دهد.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  10. #40
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2046
    Array

    پیش فرض

    Ph آبهاي زيرزميني
    امروزه ميزان اسيدي يا قليايي بودن آب را به وسيله تراکم يون هاي هيدروژني که دارا مي باشد بيان مي نمايند. Ph عبارت است از لگاريتم غلظت يون هايh+ (هيدروژن). براي آب خالص که در يک زمان حاوي يون هاي h+ و oh- است، ph برابر 7 است. محلول هايي که ph آنها کمتر از 7 است اسيدي و آنهايي که داراي ph بيشتري مي باشند قليايي هستند. اندازه گيري ph آب چشمه و مقدار املاح آن، اطلاعاتي راجع به تأثير اين آب نسبت به مواد مختلفي که با آنها ممکن است در تماس باشد در اختيار مي گذارند.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






صفحه 4 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/