حوض كوثر چيست؟
"كوثر" به معناى خير كثير و فراوان مىباشد و مصاديق فراوانى را براى آن مىتوان ذكر نمود، مانند: حوض و نهر كوثر، شفاعت، نبوت، حكمت، علم، نسل كثير، ذريهى فراوان و ....
كوثر داراى دو مصداق یکی دنيايى (فاطمهى زهرا عليها السلام) و دیگری اُخروى (حوض كوثر) است.
حوض كوثر، منبع آبى گوارا در بهشت است كه بسيار وسيع بوده و بهشتيان پس از پشت سر نهادن سكرات حشر و مواقف قيامت و بلافاصله پس از ورود به بهشت بر آن وارد مىشوند و كام عطشان خويش را از آن سيراب نموده و لذت زايد الوصفى را مىبرند. از اين حوض، دو نهر جارى گشته و در بهشت جريان مىيابد و منبع آن پايهى عرش الاهى است.
حوض كوثر، حوض مخصوص نبى اكرم (ص) است و ساقى آن امام على و ديگر امامان معصوم عليهم السلام مىباشند و ساير انبيا نيز براى پيروان خود حوض مخصوصى دارند، ولى به وسعت و بركت حوض پيامبر اسلام (ص) نيستند.
"كوثر" بر وزن "فوعل" وصفى است كه از "كثرت" گرفته شده و به معناى "خير كثير و فراوان" مىباشد. گسترهى معنايى اين واژه چنان وسيع و جامع است كه مصاديق بىشمارى از جمله "خير بى نهايت" را نيز مىتواند شامل شود. براى واژهى "كوثر" كه در سورهى مباركه كوثر آمده است، در تفاسير شيعه و سنى معانى بسيارى براى "كوثر" ذكر شده است كه جملگى، از مصاديق همين خير كثير مىباشند؛ مصاديقى چون: 1. حوض و نهر كوثر...، 2. مقام شفاعت كبرى در روز قيامت، 3. نبوت، 4. حكمت و علم، 5. قرآن، 6. كثرت اصحاب و پيروان، 7. كثرت معجزات، 8. كثرت علم و عمل، 9. توحيد و ابعاد آن، 10. نعمتهاى خدا به پيامبر (ص) در دنيا و آخرت، 11. نسل كثير و ذريه فراوان كه در گذر زمان باقى بمانند. بىترديد اين فراوانى ذريه و باقى ماندن نسل پيامبر (ص) از وجود دختر والا گهر ايشان، فاطمه ی زهرا (س) نشأت گرفته است. پس بارزترين مصداق "كوثر" وجود مبارك حضرت زهرا (س) مىباشد. بيانگر اين حقيقت و شاهد اين واقعيت، شأن نزول و سياق آيات سوره ی كوثر مىباشد . آرى وجود فاطمه (س) منبع خير كثير است كه هم باعث ماندگارى رسالت پيامبر (ص) تا روز رستاخيز شده است و هم عامل جاودانگى نسل پاك او.[1]
از اين رو، با استناد به روايات مربوط به حوض كوثر و شأن نزول سورهى كوثر و متن و سياق آيات، مىتوان نتيجهگيرى نمود: "كوثر" داراى دو مصداق بارز، يكى در دنيا و يكى در آخرت است. مصداق دنيوى آن كه همان "كوثر محمدى" است، فاطمه ی زهرا (س) است كه منشأ اولاد و ذريه و نسل پاك پيامبر (ص) است، كه ايشان و ذريهى او مردم را در دنيا از معارف و اخلاق و احكام و آداب الاهى سيراب نمودهاند و مصداق ديگر آن كه "كوثر بهشتى" است، حوضى در بهشت است كه على (ع) و ديگر امامان معصومعليهم السلام ساقى آن مىشوند و كام تشنگان رهيده از صحراى محشر را سيراب مىنمايد.[2]
اوصاف حوض كوثر
توصيفات حوض كوثر از زبان رسول الله (ص): حوض كوثر نهرى است داراى خير كثير در بهشت كه از حوضى مىريزد و اطراف آن به عدد ستارگان آسمان، ظروفى چيده شده است و امت من پس از ورود به بهشت بر آن وارد مىشوند. در پيش من حوضى است به وسعت مدينه تا يمن يا وسعت مدينه تا عمان. كنارههاى آن از طلا است و شراب (نوشيدنى) آن از برف و شير، سفيدتر و از عسل شيرينتر و از مِشك خوشبوتر است و بر سنگهاى بزرگ لؤلؤ و مرجان جارى مىشود. هركس از آن بنوشد، هرگز تشنگى بر او عارض نشود و اولين كسانى كه بر آن وارد مىشوند، مهاجران (از مكه به مدينه) فقير مىباشند. والى و ساقى آن، مولا، اميرالمؤمنين، على (ع) است. مؤمنان پس از نوشيدن از آب كوثر اطراف پيامبر (ص) جمع شده و از ديدار يكديگر خشنود مىشوند. چشمهى كوثر از ساق عرش است كه آن جا منزلگاه اوصيا (ع) و شيعيان ايشان است و از آن جا با دو ناودان به حوض ريخته مىشود و سپس با دو نهر در بهشت جريان مىيابد. براى هر پيامبرى در بهشت نهرى است كه به خاطر كثرت وارد شوندگان بر حوضشان بر يكديگر مباهات مىكنند، لكن من اميدوارم كه واردشوندگان بر حوضم بيشتر از سايرين باشد.[3]
حوض كوثر در كلام امامان معصوم:
اميرمؤمنان، (ع) فرمودند: "حوض كوثر ما مملوّ است و در آن دو نهر مىريزد از بهشت، يكى از چشمهى تسنيم و ديگرى از چشمهى معين".[4]
و در حديث معتبر، امام صادق (ع) فرمودند: كسى كه به درد آيد دل او از براى مصيبت ما، فرحناك مىشود در وقتِ مردن، فرحى كه هرگز از دل او بيرون نمىرود تا در حوض كوثر بر ما وارد شود و كوثر خوشحالى مىكند؛ چون دوست ما بر او وارد مىشود. حتى آن كه به او مىچشاند از لذت انواع خوردنىها كه نمىخواهد از آن جا به جاى ديگر رود. هر كه از آن يك شربت بياشامد، هرگز تشنه نشده و بعد از آن هيچ گاه تعب نكشد. و آن به سردى كافور و بوى مشك و طعم زنجيل است و از عسل شيرينتر و از مسكه نرمتر و از آب ديده صافتر و از عنبر خوشبوتر مىباشد. واز چشمهى تسنيم بهشت بيرون مىآيد. بر نهرهاى بهشت همه مىگذرد و بر روى سنگ ريزهى مرواريد و ياقوت جارى مىشود و... . و هر ديدهاى كه در مصيبت ما بگريد، البته شاد و خوشحال گردد به نظر كردن به كوثر، و آب مىدهند از آن همهى دوستان ما را، اما به قدر محبت و متابعت ما، از آن لذت مىبرند و هر كه محبتش بيشتر است، لذتش بيشتر خواهد بود،... .[5]
شايان ذكر است كه بدون شك دوازده امام معصوم عليهم السلام، همگى در روز قيامت، ساقى حوض كوثرند. چنان كه از احاديث و براهين ظاهر است و سيدالشهداء (ع) فرمودند: "و نحن وُلاة الحوض نسقى وُلاتنا؛ ماييم صاحبان حوض كوثر، سيراب مىنماييم دوستان خود را".[6] و همان گونه كه پيامبر (ص) اميد آن داشتند كه وارد شوندگان بر حوضشان بيشتر از سايرين باشند، هر مسلمانى كه نام كوثر و توصيفات آن را مىشنود، آرزو مىكند كه از وارد شوندگان بر حوض و برنبى (ص) قرار گيرد، لكن روشن است كه اگر اين اميد و رجا واقعى باشد، بايد براى دست يابى به آن كوشيد، و پس از كسب زاد و توشه نيز بايد مراقبت نمود تا اين سرمايه توسط رهزنان و شياطين جنى وانسى، بيرونى و درونى به يغما نرود و يا دچار آفت نشود و إلاّ زحمتهاى بر باد رفته و حاصلى از آنان نخواهد چيد و ورود او بر حوض، تبديل به خواب و خيال مىشود و دلخوش كردن به خواب و خيال و آماده نشدن و تلاش ننمودن براى تحصيل مطلوب، كارى غافلانه و اميدى بيهوده است.
اميد آن كه خداوند در دنيا ما را از معارف اهل بيت (ع) و عشق ايشان بهرهمند و در آخرت در كنار حوض كوثر چشمان ما را از ديدار آنان روشن و جان تشنهى دست ايشان سيراب نمايد. از اين رو در دعاى ندبه مىخوانيم: "... واسقنا من حوض جده صلى الله عليه وآله بكاسه و بيده ريّا رويّا هنيئاً سائغاً لاظمأ بعده يا ارحم الراحمين" ]خدايا[ سيراب كن ما را از حوض جدّ امام عصر (عج) به كأس و جام و دست او (امام عصر عجل اللَّه فرجه)، سيراب كامل و گوارايى كه هرگز بعد از او تشنگى نباشد، يا ارحم الراحمين".
منابع و مآخذ:
1. خوارزمى، مقتل، ج 2، ص 33.
2. زمخشرى، محمود بن عمر، كشاف، ج، ص 808 - 806.
3. طباطبايى، محمد حسين، الميزان، ج20، ص 373 - 370.
4. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان، ج5، ص 549 - 548.
5. علامهى مجلسى، بحارالانوار، ج 8، ص 18.
6. علامهى مجلسى، حق اليقين، ص 453 و 455.
7. فيض كاشانى، ملا محسن، محجة البيضاء، ج8، ص 353 - 352.
8. محدث قمى، عباس، مفاتيح الجنان، دعاى ندبه.
9. مصباح يزدى، محمد تقى، جامى از زلال كوثر، ص 22 - 19.
[1] ر.ك: مصباح يزدى، محمد تقى، جامى از زلال كوثر، ص 20 - 22 ؛ علامه ی طباطبايى، محمد حسين، تفسير الميزان، ج 20، ص 370، و تفاسير مختلف، ذيل سوره ی كوثر.
[2] البته اين كه چه رابطه و نسبتى بين "كوثر محمدى" و "كوثر بهشتى" وجود دارد، نياز به تعمّق و بررسى و مجال افزون ترى مىباشد. و شايد بتوان گفت عقل و انديشهى انسانهاى معمولى از فهم و تصور آن عاجز است.
[3] ر. ك: فيض كاشانى، محسن، محجة البيضاء، ج 8، ص 352 - 353 و ساير تفاسير ذيل سوره ی كوثر.
[4] علامه ی مجلسى، حق اليقين،ص 453 ؛ بحارالانوار، ج 8، ص 18.
[5] علامه ی مجلسى، حق اليقين،ص 455.
[6]بحارالأنوار، ج45، ص 49
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)