۳۸) التَّجرُبَهُٔ العِلمُ الکَبیرُ
ترجمه: « تجربه بزرگترین دانش است.»
۳۹) تُعاشِروا کَالإخوانَ وتُعامِلوا کَالأغرابَ
ترجمه: « با هم مثل برادر باشید ولی مثل غریبه کار کنید.»
۴۰) ثمرهُٔالعجبِالمقتُ
مترادف فارسی: « ثمره خودپسندی مبغوض عامه شدن است.»
۴۱) ثوُلوُلُ جَسَدِه لایُنزَع
ترجمه: « خال میخکی (گوک) بدنش کنده نمیشود.»
مترادف فارسی: « اصلاحپذیر نیست.»
مترادف فارسی: « درخت کج را نمیتوان راست کرد.»
۴۲) الجارُ قَبلِ الدارُ
ترجمه: « همسایه قبل از خانه.»
مترادف فارسی: « همسایه را بپرس، خانه را بخر.»
مترادف فارسی: «تا ندانی که کیست همسایه// بهعمارت تلف مکن مایه// مردمی آزموده باید و راد// که بنزدیکشان نهی بنیاد» ( اوحدی )
تمثیل: « پس تو هم الجار ثمالدار گوی// گر دلی داری برو دلدلر جوی» ( جلالالدین محمد بلخی )
۴۳) جَزاءُ سنمارُ
توضیح: « نام مهندس و معمار رومی که بهامر نعمان قصر خورنق را در نزدیکی کوفه برای بهرام کور ساخت. پس از اتمام بنای کاخ، او را بهفرمان نعمان از بالای همان قصر سرنگون و هلاک کردند تا نظیرش را برای دیگری نسازد. جزای سنمار در زبان عربی مثل است.»
۴۴) الجِنَّهُٔ تَحتِ أقدامَ الأمهاتِ
مترادف فارسی: « بهشت زیر پای مادران است.»
۴۵) جَندَلَتانِ اصطَکٌتا
ترجمه: « دوسنگ بههم خورند.»
معنی: « کنایه از دونفر همشأن و همزور است که بههم درآویزند و یا با هم ضدیت کنند.»
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)