صفحه 42 از 43 نخستنخست ... 32383940414243 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 411 تا 420 , از مجموع 428

موضوع: دل ت ن گ ی

  1. #411
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    دیدم غم است در میزند
    ای دوستان بی وفا
    از غم بیاموزید وفا.....
    غم با همه بیگانگی
    هر شب به من سر میزند!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #412
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    من آن میرم،که از دست تو، صد فریاد خواهم زد
    فسونها هر زمان،با خاطر ناشاد، خواهم زد
    هزاران طعنه بر جان کندن فرهاد خواهم زد
    به بازار قیامت خواهم آمد،داد خواهم زد
    دگر بر دل منه داغ،این اسیران جگر خون را!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #413
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    چه بد کردم که از من "سرگردان" گشتی تو ای دلبر؟
    زدی بر جان من آتش،ازین دم تا دم محشر
    نشینی هر زمان با دیگری چون ساقی و ساغر
    الهی،از لباس عافیت هر دم بر آری سر
    کنی هر لحظه در ماتم دوصد پاره گریبان را!



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #414
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    بیا و پر کن از اندوه ، استکان مرا
    بیا و پر کن از این....جام شوکران مرا
    بریز در دهنم شعله هایی از دوزخ
    بیا،بیا و به آتش بکش جهان مرا
    مرا بگیر در آغوش شعله های تنت
    بگیر از تن من پاره های جان مرا



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #415
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    چه قدر مثل شبح مثل شب سیاه بمانم
    چه قدر خسته در این برزخ گناه بمانم
    چه قدر دلخوشی ام پشت انتظار بپوسد
    چه قدر در قفس تنگ اشتباه بمانم
    چه قدر خنده بکارم برای روز مبادا
    چه قدر منتظر برق یک نگاه بمانم
    چه قدر در نفسم صفحه صفحه شعر بمیرد
    چه قدر مثل مسافر سر دو راه بمانم
    برادران بروید و دعا کنید برایم
    که سرنوشت من این شد درون چاه بمانم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #416
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    از بس دلم بهانه ی آب و سراب شد
    از آب و اینه که سیاهست،خسته ام
    دیگر به تنگ آمدم و فرصتی نماند
    حتی ز خستگی که تباهست،خسته ام
    آرامشی ست در تپش بی بهانه ام
    از زندگی که غرق گناهست،خسته ام



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #417
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    خداوندا تو ماراجاهل خواندی،
    از جاهل جز جفا چه آیــد؟
    الهی آنچــه من از تو دیدم دوگیتی بیاراید،
    عجب اینست که جان من از بیم داد تو دمی نیاساید!
    الهی آمدم با دو دست تهی ،
    بسوختم بر امید روز بهی ،
    چه بُوَد اگر از فضل خود براین خسته دلم مرهم نهی؟
    الهی از کجا باز یابم من آنروز که تو مرا بودی و من نبودم،
    تا باز بدان روز رسم میان آتش و دودم،
    اگر به دو گیتی آن روز یابم پر سودم،
    ور بود خود را دریابم به نبود خود خشنودم....


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #418
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    شب سردی است و من افسرده
    راه دوری است و پایی خسته
    تیرگی هست و چراغی مرده
    می کنم تنها ، از جاده عبور
    دور ماندند ز من آدم ها
    سایه ای از سر دیوار گذشت
    غمی افزود مرا بر غم ها
    فکر تاریکی و این ویرانی
    بی خبر آمد تا با دل من
    قصه ها ساز کند پنهانی
    نیست رنگی که بگوید با من
    اندکی صبر ، سحر نزدیک است
    هر دم این بانگ بر آرم از دل
    وای این شب چقدر تاریک است !
    خنده ای کو که به دل انگیزم ؟
    قطره ای کو که به دریا ریزم ؟
    صخره ای کو که بدان آویزم ؟
    مثل این است که شب نمناک است
    دیگران را هم غم هست به دل
    غم من ، لیک ، غمی غمناک است


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #419
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    برای دلم گاهی مادری مهربان می شوم
    دست نوازش بر سرش می کشم و می گویم: غصه نخور عزیزکـــــــــــــم می گذرد ...

    برای دلم گاهی پدر می شوم
    خشمگین می گویم: بس کن دیگر بزرگ شدی ...

    گاهی هم دوستی می شوم مهربان
    ...دستش را می گیرم و می برمش به باغ رویا، کنار تو.....
    دلم از دست من خسته است...


    54902581399834431440


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #420
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    دو تا گلدون‌ْ خالی روی طاقچه ی شکسته
    دو تا تکه قالی رو زمینِ ، نیمه بسته


    یه پرنده روبروم داره آواز می خونه
    قصه ی عشقِ منو فقط اونِ که می دونه


    خاطره هام مردن اونا پیش من نموندن
    پنجره هام بستن رو به کوچه باز نموندن


    خونه ی خالیه من صوت و کور و بی صداست
    این دلِ خسته ی من با غما یه آشناست

    * * *

    دو تا راهِ بن بست یه خیابونِ خراب
    دو تا کوچه خاکی یه خرابه و سراب


    خونه ی چوبی من سرد و تاریک مونده
    سینه ی غمگینم پیشِ غم جا مونده


    دیگه اینجا جای من نیست دارم از غُصه می میرم
    قسمتم دیگه نشد تا که باز تو رو ببینم


    رفتیو این دلِ من از دلت حالا جداست
    ای خدا بهم بگو خونه ی عشقِ من کجاست


    * * *


    توی تقدیرم نوشته تا باید تنها بمونم
    بی صدا و دل شکسته شعرِ تنهایی بخونم


    تنهایی برای من تُو خونه شده یه عادت
    واسه من معنی نداره دیگه این گذشتِ ساعت



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 42 از 43 نخستنخست ... 32383940414243 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/