صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 15 , از مجموع 15

موضوع: پاسخ هایی در مورد مسائل شرعی

  1. #11
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

     Question
    چرا تقلید از مجتهد میت، جایز نیست؟

     Reply

    فقهایی که تقلید از مجتهد میت را جایز نمی دانند، به دلایلی استدلال کرده اند که برای اطلاع یافتن از آن ادله باید به کتب فقهی مراجعه کرد. اما این سؤال به صورت دیگری نیز قابل طرح است و آن این که فایده ی چنین حکمی و در واقع فلسفه ی آن از دیدگاه این عده، چیست؟
    در پاسخ به این سؤال به نکاتی اشاره می کنیم:
    1 ـ تحصیل و علم آموزی دیگر طلاب علوم دینی برای رسیدن به مقام اجتهاد، باعث بقای حوزه های علمی و دینی و پیشرفت آنهاست.
    2 ـ گرچه علمای بزرگ گذشته، بسیاری از مسائل و مشکلات را پاسخ گفته و حل کرده اند، ولی بسیاری از مسائل، باقی مانده است که باید توسط آیندگان پاسخ گفته شود.
    3 ـ مسلمانان هر روز در زندگی شخصی و اجتماعی و امور داخلی و خارجی خود در جهان، با مسائل جدیدی روبرو می شوند و در این باره به تکلیفشان آگاه نیستند. در این گونه موارد، باید فقیهان زنده اجتهاد کرده و تکلیف مردم را روشن نمایند.
    4 ـ بسیاری از مسائل و موضوعات در حال تغییر و تبدّل اند و این مجتهد زنده است که می تواند با توجه به شرایط زمان و مکان، متوجه تغییر موضوع شده و حکم مورد نیاز را بیان نماید.
    5 ـ پیشرفت علوم اسلامی هم.پای علوم دیگر.

     Creply
    گروهی از فقهای شیعه[1] تقلید ابتدایی از مجتهد میت را جایز نمی دانند و می فرمایند: تقلید از مجتهد میّت تنها در بقای بر تقلید صحیح است؛ یعنی کسانی که در زمان حیات مجتهد از او تقلید می کرده اند پس از مرگ وی نیز می توانند با اجازه و فتوای یک مجتهد زنده بر تقلید خود باقی باشند.
    اینکه فقهای ما یکی از شرایط مرجع تقلید را زنده بودن او دانسته و تقلید از میت را جایز نمی دانند، دلائل فقهی خاص خود را دارد که در مباحث فنی فقهی از آن بحث می شود و بیان آن از حوصله ی این جواب خارج است. اما آنچه در سؤال آمده به صورت دیگری نیز قابل طرح است و آن اینکه فایده چنین حکمی و در واقع فلسفه ی آن از دیدگاه این عده از فقها چیست؟
    لذا در مقام پاسخ گویی به این پرسش، فقط به برخی از فواید این حکم اسلامی اشاره می کنیم :
    1ـ این نظریه باعث بقای حوزه های علمی دینی و رونق و پیشرفت روزافزون آنها می شود. چرا که بر طبق این نظریه راه اجتهاد باز بوده و با تربیت علمای دیگر در حوزه های علمیه مجتهدین و مراجع تقلید جدیدی در این عرصه حضور می یابند.
    2ـ بسیاری از مسائل و مجهولات و مشکلات گذشته به وسیله ی علمای بزرگوار آن زمان حل شده ولی بسیاری از مسائل هنوز باقی است که باید توسط آیندگان جواب داده شود و حتی در مسائل حل شده، با توجه به پیشرفت علوم در جهان، شاید جواب هایی بهتر و جامع تر از جواب های گذشتگان تهیه شود.
    3ـ با توجه به تدریس و آموزش علوم اسلامی نظیر تفسیر، فقه، اصول و ... در حوزه های علمیه، این علوم، هم.پای دیگر علوم پیشرفت کرده و تکامل می یابد.
    4ـ مسلمانان هر روز در زندگی شخصی و اجتماعی و امور داخلی و خارجی خود با مسائل جدیدی مواجه می شوند و این فقیه عالم به زمان است که باید تکلیف آنان را روشن نماید. و اصولاً رمز رجوع به مجتهدین که در روایات ما آمده است، همین است، امام زمان (ع) فرموده اند: «در مسائلی که برای شما پیش می آید(حوادث واقعة) به راویان حدیث ما رجوع کنید.»[2]
    «حوادث واقعه» همان مسائل جدید یا مستحدثه است که دوره به دوره و قرن به قرن و سال به سال و بلکه روز به روز و ... پیش می آید و این فقیه زنده و آگاه به زمان است که می تواند به این مسائل پاسخ گوید. مطالعه ی کتاب های فقها نشان می دهد که تدریجاً و برحسب احتیاجات مردم، مسائل جدیدی وارد فقه شده و فقها نیز به آنها پاسخ گفته اند و پیشرفت های علم فقه، در طی سالیان متمادی و به دست فقهای عصرهای مختلف حاصل شده است.
    5 ـ بسیاری از موضوعات زمان گذشته، تغییر یافته و به موضوعات دیگری تبدیل شده اند و این مجتهد زنده است که می تواند حکم موضوعات جدید را از ادله (آیات و احادیث) استخراج و بیان نماید. [3]

    [1] به نظر ما اولا: تقلید ابتدایی از میت جایز و اگر میت اعلم از زنده باشد، واجب است، ثانیا در امور اجتماعی فقط باید از رهبری تقلید کرد و در غیر امور اجتماعی جایز است از غیر از رهبری تقلید کرد.
    [2]«و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا»، احتجاج طبرسی، ج 2 ، ص 283.
    [3]برای آگاهی بیشتر، نک: ده گفتار، استاد شهید مطهری(ره)،گفتار اصل اجتهاد در اسلام.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  2. #12
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

     Question
    علت حلال یا حرام بودن ژله چیست؟

     Reply

    ژله ی خوراکی دارای انواعی است که بعضی از آنها حلال و بعضی دیگر حرام است و حلال بودن یا حرام بودن آن، تابع حلال و حرام بودن مواد اولیه ای است که ژله از آن تهیه می شود. اگر در تهیه ی ژله از مواد گیاهی استفاده شده باشد، همه ی انواع آن (داخلی و خارجی) حلال و خوردن آن جایز است ولی اگر در تهیه ی ژله، از اعضای بدن حیوانات استفاده شده باشد، اگر آن حیوان حلال گوشت بوده و ذبح شرعی شده است، ژله..ای که از اجزای آن تهیه شده، حلال است و در غیر این صورت،اگر در هنگام تبدیل به ژله در آن تحول ماهوی رخ دهد،حلال خواهد بود و الا حرام می باشد. پس علت حرمت بعضی از انواع ژله ها حرمت مواد اولیه.ی آنها و عدم تحول ماهوی آنها می باشد.

     Creply
    ژله.ی خوراکی دارای انواعی است و حلال یا حرام بودن آن به مارک و اسم آن بستگی ندارد، بلکه تابع حلال و حرام بودن مواد اولیه ای است که ژله از آن تهیه می شود. اگر در تهیه ی ژله تنها از مواد معدنی و گیاهی استفاده شده باشد، چنین ژله ای پاک و حلال بوده و خوردن آن هیچ اشکالی ندارد مگر این که به نجاست آن یقین پیدا کنیم. اما اگر در تهیه ی آن، از اعضای بدن حیوانات استفاده شده باشد، درصورتی که آن حیوان، حلال گوشت بوده و ذبح شرعی شده باشد ژله ی تهیه شده از آن، خارجی یا داخلی و با هر اسم و مارک، حلال است .
    اگر از اجزای بدن حیوان حرام گوشت تهیه شده باشد یا حیوان، حلال گوشت بوده ولی ذبح شرعی نشده باشد (مثلا به دست غیر مسلمان ذبح شده باشد) اگر در هنگام تبدیل به ژله در آن تحول ماهوی رخ دهد،حلال خواهد بود و الا حرام می باشد، اگر چه مقدار مورد استفاده خیلی کم و جزئی باشد.همچنین ژله.ای که با استفاده از اجزای آن تهیه می شود، حرام است و خوردن آن جایز نیست.
    اما اگر ژله ای از بازار غیر مسلمانان (کشورهای غیر مسلمان) خریداری شود، و در نجاست یا حرمت اكل محتويات آن شک حاصل شود، از چند صورت خارج نیست:
    1- می دانیم از گیاه تهیه شده است اما در نجاست و طهارت آن شک داریم؛ در این صورت حکم به طهارت می کنیم[1].
    2- نمی دانیم از گیاه تهیه شده است یا حیوان؛ در این صورت باز حکم به حلیت می شود.
    3- می دانیم از حیوان تهیه شده است اما در این که تذکیه (ذبح شرعي) شده است یا نه، شک داریم؛ در این صورت اگر در هنگام تبدیل به ژله در آن تحول ماهوی رخ دهد،حلال خواهد بود و الا در حکم میته و محکوم به نجاست و حرمت است، یعنی در صورتی می توان گوشت را مصرف کرد که تذکیه ی آن احراز شده باشدیا در هنگام تبدیل به ژله در آن تحول ماهوی رخ دهد و الا حرام می باشد [2].
    در این زمینه توجه به دو استفتا می تواند راه..گشا باشد:
    سؤال :آيا ژله از استخوانخوك به دست مى‏آيد و حرام است؟
    پاسخ حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):
    اگر يقين حاصل شود كه چيزى ازاجزاى خوك تهيه شده، خوردن واستعمال آن جايز نيست؛ ولى ژله از چيزهاى حلال هم تهيهمى‏شود، بنابراين آنچه در بازار مسلمين خريد و فروش مى‏شود تا به حرمت يانجاست آن يقين نداشته باشيد، پاك و حلال است.[3]


    سؤال: ما از سفر خارج، مقدار زيادى پاستيل آورده ايم كه نمى دانيم از ژله ی خوكاست يا نه، اكنون خوردن آن چه حكمى دارد؟
    پاسخ حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مدظله العالی):
    چنانچه معلوم نباشداز ژله..ی حيوانى است، مانعى ندارد.[4]

    .[1]نک: استفتائات حضرت امام خمینی(ره)، ج1، س 259، 260، 261، 262 و 263.
    .[2]نک: همان، س 252، 253، 254، 255 و 256.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  3. #13
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

     Question
    کدام یک از احادیث بر حرمت رقص دلالت دارد؟ آنها را با سند ذکر نمایید.

     Reply
    این سؤال پاسخ اجمالی ندارد. گزینه پاسخ تفصیلی را بزنید.
     Creply
    قبل از پاسخ گویی به سؤال، توجه به یک مقدمه ی مهم ضروری است، و آن این که مجرد وجود یک روایت در کتاب های روایی باعث استدلال به آن نمی شود. استدلال به روایت در حیطه ی وظایف فقهاست و استنباط احکام شرعی در تخصص آنهاست؛ زیرا استفاده از روایت و استدلال به آن احتیاج به یک مقدمات و علومی دارد که این در توان همه ی مردم نیست. و این از خصایص و وظایف بعضی از علماست.
    از این جهت است که وقتی به کتاب های فقهی مراجعه می کنیم، می بینیم که نظر و دیدگاه فقها در مسئله ی رقص اختلافی است. برخی معتقدند که رقص مطلقا (همه نوع آن) حرام نیست. به این معنا که رقص اگر منجر به کارهای حرام نشود، حرام نیست. نظر آیت الله خوئی (ره) این است. وی در پاسخ به این سؤال که آیا رقص و کف زدن برای مردان در مجالسی مانند عروسی جایز است و آیا این مسئله برای زنان نیز جایز است، می گوید: رقص فی نفسه اشکال ندارد، مادامی که منجر به حرامی نشود، مثلاً اختلاط زن و مرد و مانند آن.[1]
    شاگردش آیت الله تبریزی (ره) نیز این نظر را تأیید می کند. برخی از مراجع نیز گفته اند رقص حرام است، زمانی که مهیج شهوت باشد یا منجر به حرام شود. آیت الله خامنه ای در این باره می گوید: رقص اگر به کیفیتی باشد که مهیج شهوت باشد، یا مستلزم کار حرامی شود یا مترتب مفسده ای باشد، جایز نیست.[2]
    برخی نیز معتقدند که رقص مطلقا حرام است.[3]
    در باره ی حرمت "رقص" ممکن است به دو گونه احادیث استناد گردد:
    1. دسته ای از آنها به صورت عام، مربوط به نهی از هرگونه لهو و لعب و لغو است، که رقص هم از مصادیق آنها به شمار می رود، مانند حدیث امام صادق(ع) که فرمود: «زمانی که آدم (ع) از دنیا رفت، ابلیس و قابیل زبان به شماتت او گشودند و (در مرگ او شادمانی کرده) و به ساز و آواز پرداختند، پس هر کس که روی زمین به این گونه، لذت جوید به آن دو اقتدا کرده است».[4]و[5]
    و یا حدیثی که از امیر المؤمنین علی (ع) نقل شده است که فرمود: «عاقل نیست کسی که در پی لعب باشد و دائم با لهو و طرب خو د را مشغول سازد».[6]
    2. دسته ای از روایات که صریحا از رقص نهی کرده اند، مانند احادیثی که در زیر می آید:
    از امام صادق (ع) نقل شده که پیامبر (ص) فرمود: «نهی می کنم شما را از رقص و مزمار و بربط و طبل».[7]
    از رسول خدا نیز نقل شده که نهی کرد از ضرب و رقص و هر گونه لهو و لعب، و از حاضر شدن در چنین مجالسی و استماع آن... .[8]
    البته بحث از اعتبار سند و تبیین مفاد و دلالت این روایات، هریک بحث کارشناسی و فقهی مخصوص به خود را می طلبد که در جای خود باید طرح گردد.[9]

    [1] صراط النجاة، آیت الله خوئي (با حواشي تبريزي)، ج‏1، ص 372.
    [2]أجوبة الاستفتاءات (عربي)، ج‏2، ص 14.
    [3] محمودي، سيد محسن، مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع تقلید، ج1، ص203-204.
    [4]. وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَمَّا مَاتَ آدَمُ شَمِتَ بِهِ إِبْلِيسُ وَ قَابِيلُ فَاجْتَمَعَا فِي الْأَرْضِ فَجَعَلَ إِبْلِيسُ وَ قَابِيلُ الْمَعَازِفَ وَ الْمَلَاهِيَ شَمَاتَةً بِآدَمَ ع فَكُلُّ مَا كَانَ فِي الْأَرْضِ مِنْ هَذَا الضَّرْبِ الَّذِي يَتَلَذَّذُ بِهِ النَّاسُ فَإِنَّمَا هُوَ مِنْ ذَلِكَ. حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعة، ج 17، ص 314، ابواب ما یکسب به ، باب تحريم استعمال الملاهی بجمیع اصنافها و بیعها و شرائها.
    [5] این روایت معتبر نیست؛ زیرا که با یک سند نقل شده و در این سند راوی ای به نام عبدالله بن قاسم حضرمی، وجود دارد که معروف به بطل است. نجاشی در باره ی او می گوید: کذاب و غالی است که از غلات روایت نقل می کرد و روایتش مورد اعتماد نیست. ونیز شیخ طوسی در باره اش گفت: او وافقفی مذهب است. معجم رجال الحدیث، ج10، ص285.
    [6]. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسایل، ج 13، ص 220.
    [7]. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «أَنْهَاكُمْ عَنِ الزَّفْنِ وَ الْمِزْمَارِ وَ عَنِ الْكُوبَاتِ وَ الْكَبَرَاتِ». الكافي، ج 6، ص 432، باب الغناء ...؛ وسائل‏الشيعة، ج17، ص313.
    [8]. مستدرک الوسایل، ج 13، ص 218، مؤسسه ی آل البیت، به نقل از عوالی اللئالی، ج 1، ص 262.
    [9] نک: غاية الآمال في شرح كتاب المكاسب، ج‏1، ص 124.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  4. #14
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

     Question
    سلام عليکم. آقايی اهل و ساکن طبس با خانمی اهل و ساکن مشهد ازدواج کرده است . با توجه به اينکه اين آقا هر از چند گاهی برای ديدن بستگان خانمش به مشهد ميرود آيا ميتواند مشهد را هم علاوه بر طبس بعنوان وطن دوم خود قرار دهدو بدون قصد اقامت در آنجا نمازهايش را تمام بخواند؟(لازم به ذکر است که مرجع تقلید آيت الله بهجت هستند)

     Reply

    فتوای حضرت آیت الله العظمی بهجت در مورد وطن این است: «وطن انسان، جایی است که عرفاً آنجا را وطن شخص بدانند و لازم نیست که در آنجا ملکی داشته باشد و یا اینکه شش ماه در آنجا زندگی کرده باشد، بلکه همین قدر که عرفاً وطن او به حساب بیاید کافی است.»[1]
    بنابراین، شخصی که هر از چند گاهی، برای دیدن بستگان همسرش به مشهد می رود، عرف، مشهد را وطن او نمی داند بلکه می گوید این فرد برای دیدن اقوام خود به مشهد رفته است، باید نمازش را شکسته بخواند. مگر اینکه آن قدر به مشهد مسافرت کند و آن قدر در آنجا بماند که عرف، مشهد را وطن او بداند. پس با توجه به سؤال، مشهد برای این فرد وطن محسوب نمی شود.


    [1] . توضیح المسائل مراجع، ج 1، مسئله ی 1329، ص714.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  5. #15
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

     Question
    آیا گفتن اذان و اقامه قبل از هر نماز واجب است و آیا می توان با یک اذان و اقامه، چند نماز خواند؟ نظر استاد هادوی تهرانی در این باره چیست؟

     Reply
    این سؤال پاسخ اجمالی ندارد. گزینه پاسخ تفصیلی را بزنید.
     Creply
    برخی از فقهای گذشته، مثل ابن عقیل و ابن جنید، اذان و اقامه را واجب می دانند[1] ، اکثر مراجع معظم تقلید در احکام اذان و اقامه می فرمایند: برای مرد و زن مستحب است پیش از نمازهای یومیّه (نمازهای واجبی که در هر روز خوانده می شود) اذان و اقامه بگویند.[2] امّا برای بقیۀ نمازهای واجب؛ مانند نماز آیات، مستحب است سه مرتبه "الصّلاة" بگویند. پس اذان و اقامه اگر چه جزء مستحبات سفارش شده است، ولی جزء واجبات نیست. از طرفی، فقط مخصوص نمازهای واجب یومیّه است نه نمازهای مستحبّی و دیگر نمازهای واجب.
    امّا در مورد اذان و اقامه و تعدّد آنها برای نمازهای واجب، باید گفت: نماز گزار در نماز ظهر و مغرب و صبح می تواند هم اذان بگوید و هم اقامه، ولی اگر نماز عصر را بدون فاصله یا با فاصلۀ کمی پس از نماز ظهر (بعضی از مراجع این فاصله را به فاصله شدن نافله قبول کرده اند ولی بعضی فاصله شدن نافله و تعقیب را کافی نمی دانند) و یا نماز عشا را بدون فاصله یا با فاصلۀ کم بعد از نماز مغرب بخواند، اذان دوّم که همان اذان برای نماز عصر و عشا است ساقط می شود.[3]
    پس با هر اذان و اقامه، می توان یک نماز صبح و یک نماز ظهر به همراه عصر و یک نماز مغرب به همراه عشا (در صورتی که بین نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء فاصله ای نباشد) خواند، ولی اگر فاصله ایجاد شود نمازگزار می تواند برای هر کدام از نمازهای واجب، یک اذان و اقامۀ جداگانه بگوید. امّا در هر صورت، هر نماز واجبی می تواند یک اقامۀ جداگانه داشته باشد.
    پاسخ حضرت آیت الله مهدی هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این شرح است:
    1. اذان و اقامه فقط در نمازهای واجب روزانه (نماز صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا) وارد شده است و در قضای این نمازها نیز مشروع است.
    2. اذان مستحب است، ولی اقامه بنابر احتیاط نباید ترک شود.
    3. با یک اذان خواندن چند نماز جایز است و مادامی که فاصلۀ بین دو نماز زیاد نشده است، احتیاط آن است که اذان اعاده نشود.
    4. برای هر نماز واجب روزانه –چه اداء و چه قضا– اقامه بنابر احتیاط ترک نشود.

    [1] .حیاة ابن ابی عقیل و فقهه، ص 41.
    [2] . توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 518، م 916.
    [3] . همان، ص 520، م 922.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/