57378240664605336355



زينب سلام الله عليها شاگرد مكتب پدر

بانوي بزرگ اسلام زينب كبري حدود سي و پنج سال داشت كه پدرش علي به شهادت رسيد. او بدون ترديد از دوران حيات پدر بزرگوارش آگاهي‌ها و بهره‌هاي فكري و معنوي فراواني گرفته است و خاطرات زيادي از دوران پدر دارد. خاطرات تلخ و شيريني كه هر كدام در شكل‌گيري شخصيت زينب و سازندگي او تأثير عميقي داشته است.

او روزها و سالهاي مظلوميت پدر را خوب به ياد داشت و شاهد بود كه بعد از رحلت پيابمر اسلام، ‌ولايت پدرش را كه بزرگترين شخصيت جهان اسلام بعد از پيامبر بود، ناديده گرفتند و بر جايگاهي كه پيامبر بعد از خود براي علي(ع) تعين كرده بود و كراراً آن را گوشزد مي‌كرد و مسلمانان را به آن توصيه مي‌فرمود عاصبانه تكيه زدند و حق او را ضايع ساختند. بر كرسي هوسها نشستند و خود را جانشين و خليفه پيامبر خواندند. و اميرالمؤمنين كه جز به حفظ اسلام و مصالح مسلمين نمي انديشيد همچنان صبر پيشه كردو رضايت خدا را بر هر چيز مقدم داشت و بيست و پنج سال سكوت اختيار كرد.

زينب در اين دوران،‌ حوادث را به دقت پيگيري مي‌كرد و بر بينش و آگاهيهاي خود مي افزود. هواپرستي و دنيا طلبي بسياري را مي‌ديد،‌ دوست و دشمن را به خوبي از يكديگر تميز مي‌داد و شاهد كينه‌توزي‌هاي ابوسفيان‌ها و معاويه ها بود. دشمنان نقابداري كه در ظاهر،‌ لباس اسلام بر تن كرده بودند و سنگ اسلام به سينه مي‌زدند و در باطن و حقيقت براي نابودي آن نقشه مي كشيدند و حقايق را وارونه جلوه مي دادند.

زينب،‌ همه اين دشمني‌ها را مي‌ديد و عظمت صبر پدر را درمي‌يافت. هم او كه فرمود:

«صبرت و في العين قديً و في الحلق شجاً» شكيبايي ورزيدم همچون كسي كه خاشاك چشمش را پر كرده و استخوان راه گلويش را گرفته است.


زينب از صبر او الهام مي‌گرفت و درس فداكاري مي آموخت. مي آموخت كه چگونه بايد تمام مشكلات و رنجهاي راه خدا را تحمل كرد، محروميتها را پذيرا شد و مصالح فردي را فداي مصلحت اسلام كرد.



13974356490631497637