63 - باغى از باغهاى بهشت حضرت رضا عليه السلام مى فرمايد:
در خراسان مكانى است بسيار ارزشمند، زمانى فرا مى رسد كه آنجا تا هنگام دميده شدن ((صور)) و بر پاى قيامت ، محل رفت و آمد فرشتگان خواهد شد.
پيوسته دسته اى از فرشتگان در آنجا فرود مى آيند و دسته اى به سوى آسمانها پر مى كشند.
از حضرت سؤ ال شد:
اين مكان در كجا واقع است ؟
فرمود:
در سرزمين طوس (مشهد) است ، به خدا قسم ! آنجا باغى از باغهاى بهشت است .
هر كس در آن مكان مرا خالصانه زيارت كند، همانند كسى است كه رسول خدا را زيارت نموده .
خداوند به خاطر اين زيارت او، ثواب هزار حج ، و هزار عمره پذيرفته شده به او عطا مى كند.
من و پدرانم در قيامت از او شفاعت خواهيم كرد.(68)
64 - گنجشك فريادگر سليمان جعفرى كه از نسل حضرت ابى طالب است ، مى گويد: در ميان باغ در خدمت امام رضا عليه السلام بودم كه ناگاه گنجشكى آمد با حال اضطراب جلوى آن حضرت نشست و مرتب داد مى زد و فرياد مى كشيد.
حضرت به من فرمود:
فلانى مى دانى اين گنجشك چه مى گويد؟
گفتم : خير!
فرمود: مى گويد؛
مارى در خانه مى خواهد جوجه هاى مرا بخورد.
سپس فرمود:
اين عصا را بردار و حركت كن و در فلان خانه مار را بكش !
سليمان مى گويد:
من عصا را برداشتم و وارد آن خانه شدم ديدم مارى به سوى جوجه ها در حركت است او را كشته و به خدمت امام برگشتم .(69)
65 - مساوات از ديدگاه امام رضا مردى از اهالى بلخ مى گويد:
در سفر خراسان در خدمت امام رضا عليه السلام بودم ، روزى سفره غذا انداختند و امام همه غلامان و خدمتگزاران خود حتى سياهان را بر سر سفره نشانيد تا با آنها غذا بخورند.
عرض كردم :
فدايت شوم ! بهتر است براى اينان سفره جداگانه مى انداختند.
امام فرمود:
ساكت باش ! خداى همه ما يكى است ، پدر و مادرمان نيز يكى است و پاداش بستگى به عمل اشخاص دارد.(70)
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)