حضرت یهود یکی از پیامبران بود. او مدت­ها قوم خود را به سوی خدا دعوت کرد، ولی آن قوم از دستورات هود سرپیچی نموده و سرانجام مستحق عذاب الهی گشتند.
خداوند (هفت شب و هشت روز) باد سرکش و بسیار تندی بر آن­ها مسلط کرد.
حضرت هود به دور افرادی که ایمان آورده بودند خط و دایره­ای کشید و به آن­ها فرمود : «هشت روز درمیان این دایره بمانید و اعضای متلاشی شده تبهکاران را در بیرون از دایره تماشا کنید.»
طوفان سرکش به آنان که در داخل دایره بودند کوچک­ترین آسیبی نرساند بلکه نسیم روح افزایی برای آن­ها بود، ولی جسد کافران در هوا گاهی با سنگ برخورد می­کرد و گاهی طوفان آن­چنان بدن آن­ها را به یکدیگر می­زد که استخوان­هایشان مانند دانه­های خشخاش ریز ریز به زمین ریخت.
برهوا بردی فکندی بر حجر تا دریدی عظم و لحم از یکدیگر
یک گره را به هوا برهم زدی تا چو خشخاش استخوان ریزان شدی
چنان­که «شیبان راعی» وقتی می­خواست روز جمعه از صحرا به شهر برای شرکت در نماز جمعه بیاید به دور گله گوسفندان دایره­ای می­کشید. این دایره به گونه­ای بود که گوسفندان از آن بیرون نمی­آمدند و گرگ­ها قدرت رفتن به داخل دایره را نداشتند :
همچو آن شیبان که گرگ عنبید وقت جمعه بر رعا خط می­کشید
تا برون ناید از آن خط گوسفند نی در آید گرگ و دزد با گزند
آری آن چوپان عارف با این­که دارای مقام نبوت نبود اما بر اثر پاکی و تذهیب نفس دارای کرامتی همچون معجزه هود شد.
حرص گرگ (برای دریدن گوسفند) و حرص گوسفند (برای چریدن در بیابان) مانند آن باد سرکشی است که بر قوم یهود نازل شد و آن خط دایره مرز کنترل افراد با ایمان (از طغیان هوای نفس) است. همان­گونه که طوفان هود نسیمی روح افزا برای مومنین بود، باد اجل نیز مانند نسیم بوستان برای مومنان عارف است :

باد حرص گرگ و حرص گوسپند دایره مرد خدا را بود بند
همچنین باد اجل با عارفان نرم خوش همچون نسیم بوستان