تشنه ام ای ابر رحمت آب بارانت کجاست ؟
دست هایم از رمق افتاد دامانت کجاست ؟

در درون سینه ام با مهر تو خو کرده است
طاقت ماندن ندارم گو بیابانت کجاست؟

قلب من ای بهترین ، چون کوچه ای پاییزی است
تو به فریادم برس ای یار طوفانت کجاست ؟

قسمت من در جهان جز حسرت دیدار چیست؟
دوست دارم قاصدک باشم گلستانت کجاست؟

کو نسیمی تا بیاید زنده گرداند مرا؟
ای طبیب روح من دارو و درمانت کجاست؟

شوق وصلت سوخت ما را ای عجب از کار هجر
خسته ام ای راه هجران خط پایانت کجاست؟