صفحه 7 از 10 نخستنخست ... 345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 , از مجموع 97

موضوع: # یک نفر تا به ابد دلتنگ است... #

  1. #61
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض




    می دانم که دلت جای آدم ها نیست
    آن حجم وسیع جای ما کم ها نیست
    باور دارم که اوج پروانه خداست
    در غربت فلسفیش این غم ها نیست
    دریاب نهنگ خویش را در خشکی
    آن لحظه ی قهر با من این دم ها نیست
    در موج و تلاطمی که چشمت دارد
    جا برای مثنوی و معجم ها نیست
    کم مانده که از دوری تو پاره شود
    این بند دلی که بند همدم ها نیست
    بی بودن تو ندارم امید با هیچ
    با بودن تو غم از ندارم ها نیست
    گفتم همه عشق باز هم می دانم
    آن حجم وسیع جای ما کم ها نیست


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #62
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض




    تمام روز جلوی آینه بود

    با تمام لب ها . . . لب خندها

    تمام دل شوره ها . . . شورها

    . . . و با تمام زنانگی ها . . . رفت

    به مرد رویای اش بگوید

    قد تمام آینه ها دوستش دارد . . . !

    بعد . . .

    تمام شب را کنار آینه گریست

    تمام شب را . . .


    __________________
    تمام حرف دلم این است ؛

    من عشق را به نام تو آغاز کردم،

    هر کجای عشق که هستی

    آغاز کن مرا !!!



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #63
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض




    نگاهت را می تکانی از خاطره هایت
    سر میخورم به شب احساس تو
    لبهایت به وسوسه های بوسه پشت میکنند
    من اما همچنان
    برای آمدن دیروزمان دست تکان میدهم!
    عقربه های ساعت دلشان برای هم تنگ شده
    پیش از انکه به هم برسند خوابشان میبرد
    من هنوز رسیدنت را لحظه شماری میکنم
    و نبض سر و دست با هم نمیزنند
    باور نمیکنی
    بیا عشقمان را عوض کنیم



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #64
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض




    طنین وحشت مرگم بدون تو بردار
    شبیه حالت عصیان باد بر آوار
    شکسته طاقت بر جای بودنم امشب
    خراب خاطره هایت نشسته ام بیدار
    غروب های جدایی شبیه یک عادت
    نمیشود که بمانی به خاطرم اینبار
    سکوت حاشیه دارم عذاب لبریز است
    منم چو ساعت جامانده خسته از تکرار
    تو را به ساحت این بغز های نشکفته
    نمیشود که بپرسی تو حال من یکبار
    بیا گلم و رگم را بزن ولی هرگز
    مرا به حال خودم این چنین دمی مگذار
    ببین که خسته غریبانه ام و دریابم
    میان این همه دشمن مرا نکن انکار
    تمام نیتم امشب هوای بودن توست
    بیا که قبله ی حاجات دل شدی انگار



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #65
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض




    ديگه به نبودت عادت كرده بودم
    خو دمو با خيالت راحت كرده بودم
    دو باره زد به سرم شعر دلتنگي بگم
    براي دل خو دم شعر غريبي رو بگم
    گو نمو تر بكنم شوق اشكا مو ببينم
    او مدي دلتنگي ها همه رفتن
    شوق وصال و جا گذاشتن
    تا او مدم با آغوشت جون بگيرم
    خيال تازه اي رو پيش چشماي تو ديدم
    دوباره نوا زشو دوست داشتنو عاشقي
    سر كار گذاشتن دل تو شب ها ي بي قراري
    دو باره لحظه ناب رسيدن
    دو باره تشنه ي شوق بو سيدين
    چه خيال ساده و خوبي
    پيش چشما ي تو بودن و دل فريبي



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #66
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض




    از من مخواه از قفس بدرآیم
    وقتی هنوز دل مطمئنی نیست،
    اعتمادی هم نیست.
    بگذار همچنان در پیله خود بمانم؛
    وقتی یار همدلی نیست،
    بگذار بالها بسته بماند .....



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #67
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض





    در زیر سایه سار کهن سالی غروب عمر

    نفرین من گرفت دامن تقدیر و سرنوشت

    خود را

    به دست ضجه ی باران سپرده بود

    باور نمی کنم

    که تماشای کوچه ها

    یک حجم سنگ و ماسه و سیمان سبز نیست

    حالا غروب هم به تماشای کوچه هاست

    باران صدای بی کسی و غربت خداست

    در کوچه های سنگی و سیمانی زمین

    فکر خدا چه قدر بی سر و صداست



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #68
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض




    چه می گذشت بر سر من با شروع این فریاد

    جوانی از سر من رفت با هزاران یاد

    به گوشه ای نشسته ام از دست این تقدیر

    سرم به سینه ی دیوار این خراب آباد



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #69
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض




    اصلا نگاهم رو نمیبینی

    صدایت نمیزنم.............زیرا

    اشک های من برای تو بی فایده است
    فقط میخندم ......چون تو
    در هر صورت میگویی من دیوانه ام



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #70
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض





    در این خاموشی راه
    چراغ امیدم را دزدیدند
    از که بخواهم نور را؟
    در زمین پیدایش نیست
    دراین هستی پر فریب
    قلبم را شکستند
    از که بخواهم مرهم را؟
    مرا هیچ کس نیاز نیست

    ... ایمان...
    وجودم را نورانی کرد و
    زخم هایم را مرهم نهاد
    به راستی هیچ کس
    مانند خدا نیست...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 7 از 10 نخستنخست ... 345678910 آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/