عید نوروز باستانی از جشن های آئینی ایرانیان


سرآغاز جشن نوروز، روز نخست ماه فروردین است و به دلیل اینكه برخلاف سایرجشن‌ها برابری نام ماه و روز را به دوش نمی‌کشد بر سایر جشن‌ها‌ی ایران باستان برتری دارد.
در مورد پیدایی این جشن افسانه‌های بسیار است اما آنچه به آن جنبه‌ رازوارگی می‌بخشد آیین‌های بسیاری است که روزهای قبل و بعد از آن انجام می‌گیرد. منشا و زمان پیدایش نوروز
1602321612610911338154201241257417451194179
به درستی معلوم نیست، اما این جشن، قدمتی سه هزار ساله دارد و قدیمی‌ترین آئین ملی در جهان به شمار می‌رود. در برخی از متون کهن ایران از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متون، کیومرث به‌عنوان پایه‌گذار نوروز معرفی شده است. ابداع نوروز در شاهنامه، بدین صورت روایت شده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان منور شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند. برخی از روایت‌های تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت می‌دهد. بر طبق این روایت‌ها، رواج نوروز در ایران به 538 سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کورش به بابل بازمی‌گردد. همچنین در برخی از روایت‌ها، از زرتشت به‌عنوان بنیانگذار نوروز نام برده شده است. با افزایش محبوبیت عید نوروز در آسیای میانه و همچنین با اعلام رسمی شدن این مراسم در ترکیه، جهان در آینده نزدیک شاهد برگزاری آن در ابعاد وسیعتر خواهد بود. این مقوله بر آن است تا به بررسی برگزاری این مراسم در قفقاز و روسیه، خاورمیانه و آفریقا بپردازد که این مقوله همراه است با چشم اندازی به جهانی شدن این آداب و رسوم کهن ایرانی. سال در نزد ایرانیان از دیرباز به چهار فصل سه ماهه تقسیم شده و همان طور که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است آغاز سال ایرانی از زمان خلقت انسان ( یعنی ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود، وقتی که آفتاب در نصف النهار ، در نقطه اعتدال ربیعی ، و طالع سرطان بود.پیدایش جشن نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر كه منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده ، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.
به هنگام تحویل سال، همه اعضای خانواده جامه‌های تازه خود را پوشیده و دور سفره هفت‌سین گرد می‌آمدند. پدربزرگ و مادربزرگ در بالای سفره و پس از آن‌ها پدر و مادر و فرزندان در کنار سفره می‌نشستند

در خور یادآوری است كه جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز با آن كه جشن را به جمشید منسوب می كند یادآور می شود كه : «آن روز كه روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود.»
رسوم جشن باستانی نوروز
پیشواز عید
حدود بیست روز مانده به فرا رسیدن نوروز، کم‌کم بوی بهار و عید در کوچه و بازار و خانه و کاشانه می‌پیچید و جنب‌وجوش عجیبی سراسر جان مردم را فرامی‌گرفت. مردم همگی آستین همت بالا زده و به غبارروبی خانه و کاشانه مشغول می‌شدند. غبار حاصل از گذشت سالی و سیاهی زمستان را از چهره ارسی‌ها، طاقچه‌ها، خورشیدی‌ها و از روی درودیوار تمامی قسمت‌های خانه،مطبخ‌خانه، مهتابی‌ها، اطاق‌های سه‌دری و پنج‌دری، اطاق‌های زاویه، پستوها، راهروها، هشتی‌ها و خلاصه همه‌جا، پاک می‌کردند. پدرومادرها به فکر تهیه رخت عید بچه‌ها بودند و بچه‌ها از شوق لباس‌های تازه و گرفتن عیدی بی‌قرار. بازار نیز رنگ دیگری به خود می‌گرفت و سروصدای بسیار از سراسر بازار به گوش می‌رسید.
در روزهای نزدیک عید، عده ای به منظور کسب و شاد کردن مردم، با نام “حاجی‌فیروز”‌ در کوچه و خیابان‌ها به راه می‌افتادند، این افراد با چهره‌هایی که آن را سیاه کرده بودند و لباس‌های رنگارنگ بر تن و کلاهی به سر و به همراه داریه زنگی که در دست داشتند، و نواختن آهنگ‌های خود اشعاری را نیز می‌خواندند که موجبات شادی مردم را فراهم می‌آورد. با انجام این کارها به در دکان‌ها و جلوی مردم رفته و بابت شادکردن آن‌ها پولی دریافت می کردند.
113149234104622291451741377621914923321441221

رویش جوانه‌ها
از چند روز مانده به نوروز ایرانیان باستان دانه‌ها را که عبارت بودند از گندم، جو، برنج، لوبیا، عدس، ارزن، نخود، کنجد، باقلا، کاجیله، ذرت، و ماش به شماره‌ی هفت ـ نماد هفت امشاسپند‌ـ یا دوازده “شماره‌ی مقدس برج‌ها”‌ در ستون‌هایی از خشت خام بر می‌آوردند و بالیدن هر یک را به فال نیک می‌گرفتند و بر آن بودند که آن دانه در سال نو موجب برکت و باروری خواهد بود.
هفت سین و خوان نوروزی
عدد هفت از دیرزمان در نزد ایرانیان (و در بیشتر ادیان) عدد مقدسی بوده است. سابقه و پیشینه سفره هفت سین بسیار کهن است و به دوره ساسانیان باز می گردد. برخی کارشناسان، مبنای هفت‌سین را چیدن هفت سینی یا هفت قاب بر خوان نوروزی می‌دانند که به آن هفت سینی می‌گفتند و بعدها با حذف (ی) به صورت هفت‌سین در آمد.
چیزهای روی سفره عبارت بود از آب و سبزه (نماد روشنایی و افزونی)، آتشدان(‌نماد پایداری نور و گرما که بعد‌ها به شمع و چراغ مبدل شد)، شیر (نماد نوزایی و رستاخیز و تولد دوباره)، تخم مرغ (نماد نژاد و نطفه)، آیینه (نماد شفافیت و صفا)، سنجد (نماد دلدادگی و زایش و باروری)، سیب (نماد رازوارگی عشق)، انار (نماد تقدس)، سکه‌های تازه ضرب (نماد برکت و دارندگی)، ماهی (نماد برج سپری شده‌ی اسفند)، نارنج (نماد گوی زمین)، گل بید مشک که گل ویژه‌ی اسفند ماه است و گلاب که بازمانده‌ی رسم آبریزان یا آبپاشان است، نان پخته‌شده از هفت حبوب، خرما، پنیر، شکر، بَرسَم (شاخه‌هایی از درخت مقدس انار، بید، زیتون، انجیر در دسته‌های سه، هفت یا دوازده‌تایی) و کتاب مقدس.
تحویل سال نو
به هنگام تحویل سال، همه اعضای خانواده جامه‌های تازه خود را پوشیده و دور سفره هفت‌سین گرد می‌آمدند. پدربزرگ و مادربزرگ در بالای سفره و پس از آن‌ها پدر و مادر و فرزندان در کنار سفره می‌نشستند.
در روزهای نزدیک عید، عده ای به منظور کسب و شاد کردن مردم، با نام “حاجی‌فیروز”‌ در کوچه و خیابان‌ها به راه می‌افتادند

عقیده بر این است که به هنگام تحویل سال همگی باید به آینه نگاه کنند و پس از آن بزرگ‌ترین فرد خانواده قرآن را برداشته و اندکی از آن را می‌خواند. قبل از تحویل سال، همه اعضای خانواده دعای تحویل سال را بارها زیر لب زمزمه می‌کردند:
یا مقلب القلوب والابصار
یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
از دیگر عقاید این بود که آینه‌ای را به صورت خوابیده در سفره قرار داده و تخم‌مرغی را روی آن قرار داده و می‌گفتند که به هنگام تحویل سال این تخم‌مرغ تکان می‌خورد. این عقیده از آن‌جا سرچشمه می‌گیرد که قدما می‌گفته‌اند کره زمین بر روی شاخ گاوی قرار گرفته‌است و هر گاه که گاو خسته می‌شود، کره زمین را از یک شاخش به سمت دیگر پرتاب می‌کند و این مواقع همان زمان تحویل سال است.
هنگام تحویل سال توپی شلیک می‌شد که از صدای آن همه متوجه تحویل سال نو می‌شدند و آن‌گاه همگی به روبوسی مشغول شده و فرارسیدن سال جدید را به یکدیگر تبریک می‌گفتند و پس از آن‌که بزرگ‌ترها عیدی‌های کوچک‌ترها را که معمولاٌ سکه و یا اسکناس بوده‌است از لای قرآن کریم درآورده و به آن‌ها می‌دادند. پس از آن، بسته به هنگام تحویل سال که اگر روز باشد، فوراٌ افراد کوچک‌تر فامیل به دیدن بزرگ‌ترها رهسپار می‌شدند و معمولاٌ ناهار یا شام روز اول عید را در منازل بزرگان خویش صرف می‌کردند. قدیم رسم بر این بوده که در روز اول عید باید رشته‌پلو خورد تا به این وسیله در سال جدید سررشته کارها دستشان آمده و تا پایان سال از دستشان خارج نشود.