صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 27 , از مجموع 27

موضوع: Beautiful sentences | جمله هاي زيبا ‏

  1. #21
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    TRUST

    TRUST is a very important factor for all relationships. When trust is broken, it is the end of the relationship. Lack of trust leads to suspicion, suspicion generates anger, anger causes enmity and enmity may result in separation.

    A telephone operator told me that one day she received a phone call. She answered, "Public Utilities Board." There was silence. She repeated, "PUB." There was still no answer. When she was going to cut off the line, she Heard a lady's voice, "Oh, so this is PUB. Sorry, I got the number from my Husband's pocket but I do not know whose number it is."

    Without mutual trust, just imagine what will happen to the couple if the telephone operator answered with just "hello" instead of "PUB "



    اعتماد

    در هر رابطه ای اعتماد بسیار با اهمیت است. وقتی اعتماد از بین برود رابطه به پایان

    خواهد رسید . فقدان اعتماد به سوء ظن می انجامد، سوء ظن باعث خشم و عصبانیت

    میشود ، خشم باعث دشمنی می شود و این دشمنی منجر به جدائی.

    یک تلفنچی یکبار بمن می گفت

    - شخصی به من تلفن کرد. من هم گوشی را برداشتم و گفتم "واحد خدمات

    عمومی. بفرمائید".

    شخصی که تلفن کرده بود ساکت باقی ماند. او دوباره گفت

    - واحد خدمات عمومی. بفرمائید

    وقتی که دیگر می خواست گوشی را بگذارد صدای زنی را شنید که می گفت

    - آه، پس اونجا واحد خدمات عمومی است. معذرت می خواهم، من این شماره را در

    جیب شوهرم پیدا کردم اما نمی دانستم مال چه کسی است"

    بدون اعتماد دوطرفه، فکرش را بکنید که اگر تلفنچی بجای گفتن "واحد خدمات عمومی"

    گفته بود "الو" چه اتفاقی می افتاد!
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  2. کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  3. #22
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    دو گرسنه هرگز سیر نمی شود : گرسنه ی علم و گرسنه ی مال .
    Two kind,s of hunger wil never be satisfied : the insatiable desir of a cquiring know ledge and the hanger of wealth.
    کسی که خودش را بهترین مردم معرفی کند از همه بدتر است .
    One who thinks he is better then is worse.
    هیچ عبادتی مانند اندیشیدن نیست :
    There is no way to worship god better than though meditataion.
    علم و دانش کم بهتر است از عبادت زیاد :
    A little know legde is better than too much worship.
    خطاها و لغزشهای بزرگواران را نادیده بگیرید:
    I gnore noblemen,s slips.
    از دست دادن فرصت ، غم و اندوه به بار می آورد:

    To lose opportunity results in grievence .
    کسی که خلق وخوی ناپسند دارد خود را آزار می دهد :
    He who is ill natured hurts him self .
    هر کس که فقط برای خودش تلاش می کند به اندازه ی آنچه که می خواهد ازش داد :

    He who is ill natured hurts him self .


    He who is ill natured hurts him self .


    He who is ill natured hurts him self .


    He who is ill natured hurts him self .
    One who endeavours only to fill his belly will be only worth what he eats
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  4. کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  5. #23
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    گفتگو با خدا

    e god Interview with God

    I dream I had an interview with God

    خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم

    "So you would like to interview me" God asked.

    خدا گفت :پس می خواهی با من گفتگو کنی

    "if you have the time"Isaid.

    گفتم اگر وقت داشته باشید

    God smiled

    خدا لبخند زد

    "What suppries you about humankind?"

    چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟

    God answered…

    خدا پاسخ داد...

    "That they get bored with childhood.

    اینکه آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند

    They rush to grow up and then,long to be children again"

    عجله دارند زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند.

    "that they lose thei health to make money,

    اینکه سلامتی شان ا صرف بدست آوردن پول می کنند.

    "They by making anxiously about the future,

    اینکه با نگرانی نسبت به آینده،

    They forget the present

    زمان حال فراموششان می شود.

    Such that they live in neither the present nor the future."

    آنچنان که دیگر نه در حال زندگی می کنند و نه در آینده.

    "That they live as if they will never die,

    اینکه آنچنان زندگی می کنند که گویی هرگز نخواهند مرد،

    And die as if they had never lived."

    و چنان می میرند که گویی هرگز زنده نبوده اند.

    God`s hand took mine and we were silent for a while,

    خداوند دستهای مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم،

    And then I asked…

    بعد پرسیدم

    "As the creator of people, what are some of life`s lessons you wand them to learn?"

    به عنوان خالق انسانها می خواهید آنها چه درسهایی از زندگی یاد بگیرند؟

    God replied with a smile…

    خدا با لبخند پاسخ داد...

    "To learn they can`t make anyone love them,

    یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد،

    But they can do let themselves be loved."

    اما می توان محبوب دیگران بود.

    "To learn that it is not good to compare themselves to others."

    یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند.

    "To learn that a rich prrson isn`t one who has the most,

    یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد،

    But is one who needs that least.

    بله کسی است که نیاز کمتری دارد.

    "To learn that it takes only a few seconds wounds in person w love

    یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوستشان داریم،ایجاد کنیم.

    And it take man years to head them."

    و سالها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد.

    "To learn to forgive by practicing forgiveness."

    با بخشیدن، بخش یاد بگیرند.

    "To learn that there are persos who love them dearly,

    باد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند،

    But simply don`t know to express or show their feeling."

    اما بلد نیستند احساسشان را ابراز کنند یا نشان دهند.

    "To learn that two people can look at the same thing and see it,differently."

    یاد بگیرند که می شود دو نفربه یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند.

    "To learn that is not always enough that they be forgiven by others,

    یاد بگیرند که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند،

    They must forgive themselves."

    بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند.

    "And to learn that I AM HERE"

    و باد بگیرند که "من اینجا هستم"

    "ALWAYS"
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  6. کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  7. #24
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    You come into this world
    Absolutely like a plain, unwritten, open book
    You have to write your fate
    There is nobody who is writing your fate
    And who will write your fate?
    And for what ?
    You come into this world just an open potentiality
    A multidimensional potentiality
    You have to write your fate
    You have to create your destiny
    You have to become yourself
    You are not born with a ready-made self
    You are born only as a seed
    And you can die only as a seed
    But you can become a flower
    Can become a tree
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  8. کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  9. #25
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    God won`t ask what kind of car you drove;
    He`ll ask how many people you drove who didn`t have transportation.

    2... God won`t ask the square footage of your house,
    He`ll ask how many people you welcomed into your home.


    3...God won`t ask about the clothes you had in your closet,
    He`ll ask how many you helped to clothe.

    4... God won`t ask what your highest salary was,
    He`ll ask if you compromised your character to obtain it.


    5...God won`t ask what your job title was,
    He`ll ask if you performed your job to the best of your ability.

    6...God won`t ask how many friends you had,
    He`ll ask how many people to whom you were a friend.

    7... God won`t ask in what neighborhood you lived,
    He`ll ask how you treated your neighbors.

    8...God won`t ask about the color of your skin,
    He`ll ask about the content of your character.


    9...God won`t ask why it took you so long to seek Salvation,

    He`ll lovingly take you to your mansion in heaven, and not to the gates of Hell.

    10...God won`t ask how many people you forwarded this to,
    He`ll ask if you were ashamed to pass it on to your friends
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  10. کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  11. #26
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض


    Think-------------------Truthfully
    Believe------------------------CorrectlyBehave---------------------------Decently
    Learn--------------------------------Practically
    Plan------------------------------------------Orderly

    Earn---------------------------------------Honestly
    Save--------------------------------------Regularly
    Spend--------------------------------Intelligently
    Love-------------------------------Passionately
    ENJOY --------------------------COMPLETELY
    ------------------------------------------------------------------
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  12. کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  13. #27
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    شعر پسر بچه آفریقایی برنده جایزه ادبی 2005
    When I born, I Black,
    When I grow up, I Black,
    When I go in Sun, I Black,
    When I scared, I Black,
    When I sick, I Black,
    And when I die, I still black...
    And you White fellow, When you born, you pink,
    When you grow up, you White,
    When you go in Sun, you Red,
    When you cold, you blue,
    When you scared, you yellow,
    When you sick, you Green,
    And when you die, you Gray...
    And you call me colored???
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  14. کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/