تأسيسات آموزشي

آموزش در ربع رشيدي را به چند مقطع مي‌توان تقسيم بندي كرد:

1- بيت التعليم؛ 2- آموزش حرفه‌اي؛ 3- مدارس عالي؛ 4- دارالشفا؛ 5- خانقاه.

1- بيت التعليم

كه در آن به كودكان خردسال، مخصوصاً كودكان كاركنان ربع رشيدي و عده‌اي كودكان يتيم و بي سرپرست تبريز آموزش خواندن و نوشتن داده مي‌شد كه در واقع همان مدارس ابتدايي امروز بود. محل بيت التعليم در وقف‌نامه دقيقاً تعيين شده كه واحد كوچكي نسبت به ديگر مدارس در همان روضه بوده و رشيد مي‌نويسد: «… و اين خانه‌اي است در روضه كه بزرگترين خانها(ي) روضه است». هر معلم هميشه ده كودك را تعليم مي‌داد و اين خود از نظر آموزشي قابل اهميت است و همة دانش آموزان يا متعلمان در ربع رشيدي شبانه‌روزي بوده‌اند.

اين كودكان يك سرپرست شبانه‌روزي نيز داشته‌اند كه تنها همين سرپرست يا اتابك، همراه زن و فرزند خود در كنار بيت التعليم در داخل ربع رشيدي خانه داشته است. حقوق و شهرية كاركنان بيت التعليم و دانش آموزان را دقيقاً به اين شرح تعيين كرده است:

معلم سالي 120 دينار (ماهي 10 دينار) نقد رايج تبريز و هر روز چهار من نان گندم (سالي 1440 من)؛

اتابك يا سرپرست كودكان سالي 60 دينار و روزي 2 من نان گندم.

كودكان بي‌سرپرست نيز كه اشاره شد شبانه‌روزي بوده و تا زماني كه بعد از ياد گرفتن خواندن و نوشتن (بخصوص تعليم قرآن) و آموزش حرفه‌اي بتوانند خود را راه ببرند، در ربع زندگي مي‌كرده‌اند. براي اينان نيز حقوقي در نظر گرفته بود معادل سالي 12 دينار و روزي 1 من نان گندم.

2- آموزش حرفه‌اي

مخصوص فرزندان كاركنان ربع رشيدي بويژه فرزندان آن 220 نفر غلام ربع رشيدي بوده است. رشيد به متولي توصيه مي‌كند كه امكاناتي فراهم كند تا اين كودكان برحسب نوع و ميزان استعدادشان در ربع رشيدي و در ديگر تأسيسات متعلق بدان مثل مزارع، كارخانه‌ها و غيره، شغلي يا جرفه‌اي را بياموزند. در وقف‌نامه مشاغلي را كه پيشنهاد كرده تا اين كودكان به آن بپردازند، عبارتند از: «فرزندان ايشان را هر يكي به صنعتي و حرفتي كه موافق و ملايم حال او باشد از خطاطي، قوالي، نقاشي، زرگري، باغباني، كهريزكني، دهقنت (كشاورزي)، معماري و ساير حرف «بر وجهي كه متولي مصلحت بيند تا آن صنعت بياموزند و بدان كسبي كنند و تا ممكن باشد صنعت پدر خود آموزند.»

آموزش حرفه‌اي، مثل ديگر مراكز آموزشي، در ربع رشيدي محل و ساختمان معين نداشته و به صورت عملي در نزد استادكاران و استادان هر فن در ربع، آموخته مي‌شده است و آنچه مهم است توجه رشيد به اين مسائل و تأكيد بر آن است كه آن را جزء وظايف متولي و يكي از اصول وقف‌نامه قرار داده و در مكاتيب (مكتوب 51) نيز به آن اشاره كرده است.

3- مدارس عالي

رشيدالدين در ربع رشيدي يك مدرسه در دو رشته از علوم بنا كرد و محل آن را در همان دو مسجد روضه كه روبه‌روي هم واقع بوده‌اند يعني مساحد صيفي و شتوي (تابستاني و زمستاني) تعيين كرد. در اين دو مسجد اول دو مدرس و يك معيد (استاديار) براي تدريس در دو رشته از علوم تعيين كرده بود، يكي از اين دو مدرس فقط دو دانشجو داشت و ديگري ده دانشجو.

در سال 715 هـ.ق تعداد مدرسان و طلبه را افزايش داده به اين ترتيب كه تعداد مدرس علم حديث و تفسير از يك نفر به دو نفر و تعداد دانشجويان آنها از دو نفر به پنج نفر (جمعاً ده نفر) افزايش يافته و تعداد مدرسان علوم ديگراز يك مدرس و يك معيد، به سه مدرس و سه معيد، و تعداد طلبه يا دانشجويان هر يك همان ده نفر (جمعاً سه نفر) بوده است در صورتي كه قبل از اين تاريخ، تعداد طلبة ساير علوم فقط ده نفر بوده‌اند. به علاوه در حاشية صفحة 165 (پشت برگ 106 وقف‌نامه) دو نفر مدرس مخصوص را تعيين كرده كه تأليفات خود رشيدالدين را تدريس كنند و ميزان حقوق هر يك و محل تدريس و سكونت و تعداد طلبه را تعيين كرده است.

موضوع مهم در اين مدرسة عالي كه داراي سه رشته بوده (1- رشتة علم و تفسير و حديث؛ 2- رشتة علوم عقلي و حسابي و غيره؛ 3- تدريس تأليفات خود رشيد)، توجه رشيد به رشتة علوم عقلي و حسابي و… يا به قول خودش «ساير علوم» است كه نه تنها تعداد مدرسان و طلبة آن بيشتر بوده بلكه هر مدرسي يك معيد (استاديار) هم داشته است و حقوق و دستمزد اين مدرسان از سايرين حتي از مدرسان تأليفات خودش هم بيشتر بوده است. چنان كه عيناً در تصوير صفحة مقابل يا برگ 107 مشاهده مي‌شود، حقوق مدرس علم تفسير و حديث سالي 105 دينار (غير از حقوق جنسي روزي 5 من نان گندم) بوده و بعداً هيچ به آن اضافه نشده ولي حقوق مدرس ساير علوم 360 دينار و حقوق معيدش 160 دينار و بعد در كنار هر يك رشيد با خط خودش اضافه كرده به حقوق مدرس 140 دينار و به حقوق معيدها 40 دينار كه جمعاً مدرس ساير علوم سالي 500 دينار (بالاترين حقوق پرداختي در ربع رشيدي) و معيد او سالي 200 دينار حقوق مي‌گرفته‌اند (غير از حقوق نقدي براي هر مدرس روزي 5 من و معيد روزي 6 من نان گندم تعيين شده است).

رشيد براي اين مدرسه يك نفر رئيس يا به قول خودش «مرتب» نيز تعيين كرده است.

مرتب كه مستقيماً زيرنظر متولي و به وسيلة او تعيين مي‌شد، وظيفة سرپرستي، برنامه‌ريزي و كنترل اين مدرسه را به عهده داشت. حقوق مرتب را اول سال 60 دينار تعيين كرده ولي بعدها شصت دينار ديگر به آن اضافه كرده و به سالي 120 دينار (برابر حقوق يك معلم بيت التعليم يا مدرسة ابتدائي در ربع رشيدي) رسانده است.

در متن گوشة پايين سمت چپ صفحة مذكور مشاهده مي‌شود كه براي طلبه، مدت زمان محدود و معيني تعيين كرده بود و تأييد مي‌كند كه فقط مدت پنج سال در مدرسه بمانند و به تحصيل اشتغال ورزند و اگر تنبلي كنند و درس نخوانند از مدرسه بيرونشان كرده ديگري را برگزينند. براي روشن‌تر شدن مطلب عيناً نوشته‌هاي آن را مي‌آوريم:

«و شرط رفت كه هر يكي از اين ده نفر طالب علم، پنج سال درين بقعه ملازمت تحصيل نمايند و چون اين پنج سال بگذرد، متولي ايشان را تبديل كند به ديگران كه امثال ايشان باشند و اگر در ميان اين پنج سال بعضي از ايشان اعراض كند از تحصيل و كسالت (تنبلي) پيش گيرد هم تبديل كند».

ويژگيهاي مدرسة ربع رشيدي و تفاوتهاي بنياني آن را با مدارس مشابه به اين ترتيب مي‌توان بيان كرد:

1- تعيين شرايط استخدام مدرسان و معيدان چه از نظر اعتقادي و اخلاقي و چه از نظر پايگاه علمي و تخصصي؛ از نظر علمي و تخصصي استادان و استادياران (معيدان) بايد به درجة اجتهاد متقن و يا همان استادي در رشتة مورد نظر رسيده باشند.

2- تعيين تعدادي معين از طلبه درهر كلاس درس، كه تا آن زمان در مدارس مشابه سابقه نداشته است. در مدارس ديگر (چه قبل و چه بعد رشيدي) تعداد طلبه به حدي زياد بوده كه حلقه‌هاي درسي بزرگ تشكيل مي‌شد و چون صداي مدرس به همه نمي‌رسيد، دو نفر معيد در دو طرف استاد يا دو طرف مسجد ايستاده و سخنان او را تكرار مي‌كرده‌اند تا به گوش همه برسد. مسلماً ارزشيابي اين گروه كثير بسيار مشكل و غير قابل كنترل بوده و هر چند گروه بيشتري سود مي‌جسته‌اند ولي بازده كار زياد نبوده است. به علاوه كنترلي هم از نظر حضور و غياب در محل تعليم انجام نمي‌گرفته است. در صورتي كه در ربع رشيدي، اولاً، تعداد دانشجويان يا طلبه در هر كلاس محدود بود، ثانياً، همة آنان حتماً بايد در جلسات درس شركت مي‌كردند و بدون اجازة متولي و يا مرتب حق خروج از مدرسه و يا ربع رشيدي را نداشتند و اگر تنبلي مي‌كردند و در جلسات حضور نمي‌يافتند شديداً مجازات و گاهي اخراج مي‌شدند و افراد بي‌لياقت و بي‌استعداد نمي‌توانستند با اين شرايط سخت در مدرسه دوام بياورند، فارغ التحصيلاني كه جواز «اجازات روايت» (يا به اصطلاح امروز پايان‌نامه) مي‌گرفتند واقعاً در آن رشته به درجة تبحر مي‌رسيدند.

3- تعيين زمان معين و محدود براي تحصيل طلاب؛ اين موضوع يكي از مهمترين ويژگيهاي ربع رشيدي است و از اساسي‌ترين تفاوتهاي آن با مدارس مشابه بوده است زيرا در مدراس ديگر هيچ گاه زمان معين جهت تحصيل در نظر گرفته نمي‌شد (و اكنون نيز چنين است) و مدت طلبگي ممكن بوده به پانزده سال يا بيست و گاهي مادام العمر ادامه داشته باشد. در صورتي كه شايد براي اولين بار در تاريخ آموزش و پرورش جهان اسلام، رشيدالدين مدت تحصيل را براي دانشجويان به پنج سال محدود كرد و اگر دانشجو نمي‌توانست در اين مدت به درجة علمي مورد نظر برسد، او را بدون دادن مدرك فراغت از تحصيل، از مدرسه اخراج مي‌كردند. درست است كه تعداد طلبه در مدارس ربع رشيدي محدود بود، ولي همانهايي كه فارغ التحصيل مي‌شدند از نخبگان بودند و محيط آموزشي به پناهگاهي جهت استفاده از يك شهرية بخور و نمير، به بهانة تحصيل، مبدل نمي‌شد و هر فرد كودن و بي‌استعدادي حق ورود به اين مؤسسه را نداشت و اين خود يكي از مشابهت‌هاي خوب ربع رشيدي با دانشگاههاي امروز است.


4- سنجش استعداد دانشجو و سپس تعيين رشتة تحصيلي؛ اين موضوع امروز يكي از مهمترين مسائل در آموزش و پرورش دنياست كه رشيد در هفت صد سال پيش آن را به كار مي‌برد. رشيدالدين نه تنها در وقف‌نامة ربع رشيدي تأكيد مي‌كند كه حتماً محصلان يا طلبه بايد در رشتة تحصيلي «مستعد» باشند، بلكه در مكاتبات رشيدي هم به آن اشاره دارد و صريحاً بيان مي‌كند كه اول استعداد افراد را مي‌سنجيد و سپس تعيين مي‌نمود كه پيش كدام استاد و در كدام رشته به تحصيل بپردازند، چنانكه در قسمتي از يك نامه (مكتوب 51) مي‌نويسد:

«… ما تعيين كرديم كه هر طالب علم پيش كدام مدرس تحصيل علم كند و ديديم كه ذهن هر طالب علمي از طالب علمان معدود، مستعد كدام علم است از فروع و اصول نقلي و عقلي، به خواندن آن علم امر فرموديم…»

امروز در آموزش و پرورش دنياي پيشرفته، اين گونه گزينش و سنجش، از طريق تست‌ها و آزمايش‌هاي گوناگون هوشي، معلوماتي و غره انجام مي‌گيرد، ولي متأسفانه رشيدالدين شيوة پذيرش را بيان نكرده است، آنچه مسلم است اين موضوع براساس تجربه و برخورد متوالي مسؤولان با دانشجويان و يا شايد محاوره و مصاحبه در بدو ورود انجام مي‌گرفته است و اين مورد نيز در مدارس آن عصر و حتي بعد از آن، سابقه نداشته است.

5- تفكيك رشته‌هاي علوم از يكديگر؛ به طوري كه بيان شد در ربع رشيدي چند رشتة علمي تدريس مي‌شد از جمله علم تفسير و حديث، فقه، علوم ادبي، علوم حسابي (رياضيات) و بخصوص علم پزشكي كه بعداً به آن خواهيم پرداخت. و همه تحت نظارت و رياست عالية متولي (در حكم رئيس دانشگاه) و مسؤوليت و كنترل و برنامه‌ريزي مرتب (رئيس دانشكده) عمل مي‌كرده‌اند.

6- نگهداري دانشجويان در ربع رشيدي به صورت شبانه‌روزي (پانسيون) و تأمين كلية مايحتاج رفاهي نها اعم از غذا، پوشاك، مسكن، بهداشت، حمام، امور درماني (طبيب دارالشفا همه را مجاني مداوا مي‌كرد) و حتي دادن مبالغي پول به عنوان كمك هزينه بوده است و نيز تأمين وسايل رفاهي مدرسان و معيدان و ديگر كاركنان ربع رشيدي به علاوه تهيه و تعيين محل سكونت جهت خانوادة آنان در محلات شهرستان رشيدي، غير از دفتر كاري كه در خود ربع رشيدي مختص هر يك از استادان بود كه درست مثل دانشگاههاي امروزي است.

در نتيجه طلبه و مدرسان به دور از هر گونه اشتغالات ناراحت كنندة مالي، به تعليم و تعلم مي‌پرداختند و بخصوص بيشتر اوقات بيكاري خود را به مطالعه در كتابخانة شصت هزار جلدي ربع رشيدي كه شامل انواع كتب در رشته‌هاي گوناگون و به زبانهاي متعدد بود، مي‌گذراندند.

4- دارالشفا (دانشكدة پزشكي)

دارالشفا يا بيمارستان كه يك واحد مجزا و مجهز در ربع رشيدي بوده است در حكم يك دانشكدة پزشكي بود زيرا در آنجا هر پزشكي علاوه بر مداواي بيماران پنج تا ده دانشجو را تعليم علم طب مي‌داد.

پزشكان دارالشفاي ربع رشيدي چنانكه از وقف‌نامه و مكاتيب رشيدي برمي‌آيد. به دو دستة تمام وقت و نيمه وقت تقسيم مي‌شدند. پزشكان تمام وقت كه در رشته‌هاي مختلف علم پزشكي بودند شامل يك پزشك و يك پزشكيار امراض عمومي، يك نفر چشم پزشك (كحال) يك يا چند نفر جراح و چند نفر پزشك شكسته بند (مجبر) بود كه اينان در استخدام رسمي ربع رشيدي بودند و حق كار در خارج و خروج بدون اجازة متولي از ربع را نداشتند.

دانشجويان هم بايد فقط مدت پنج سال در ربع رشيدي به تحصيل علم طب اشتغال داشته باشند و بعد از اين مدت بايد دانش نامه دريافت كنند و اگر هر يك نتواند، اين پنج سال هدر رفته و نبايد به طبابت بپردازد.

دانشجويان مي‌بايست در مواقع مداواي بيماران (بعد از ظهرها و روزهاي دوشنبه و پنج‌شنبه) دستيار طبيب باشند و به او كمك كنند يعني صبح‌ها به صورت تئوري و بعد از ظهرها به صورت عملي همراه طبيب آموزش مي‌ديده‌اند.

به علاوه يك نفر معيد يا پزشكيار هم هميشه همراه طبيب بوده كه او را چه در امر تدريس و چه در مداواي بيماران و تهية داروها كمك مي‌كرده است.

طبيب در موقع ويزيت بيماران بايد در مقابل درب داروخانه يا به قول خود رشيد «شبكه» بنشيند و بعد از معاينة بيماران داروهاي مورد نظر را روي كاغذ (نسخه) نوشته و به مسئول داروخانه (خازن) بدهد و خازن همراه شرابدار (دكترداروساز) داروي مذكور را به بيمار بدهند.

جالب‌تر اينكه در ربع رشيدي هيچ گونه وجهي چه از مجاوران و مسافران و چه از بيماران ديگر دريافت نمي‌شد و معالجه كاملاً مجاني بود. حال آنكه داروها را با مخارج سنگيني از اقصي نقاط (چنانكه خواهيم گفت) تهيه، و در داروخانه و انبار بزرگ و مخصوص نگهداري مي‌كردند. اگر بيماري از ساكنان ربع رشيدي نمي‌توانست به پاي خود براي مداوا بيايد، طبيب بايد به عيادت او مي‌رفت و حتي مسؤولان تهية دارو يعني شرابدار برايش دارو مي‌برد و مطبخي (آشپز مخصوص بيمارستان) غذاي تجويز شده از طرف طبيب را مي‌پخت و براي بيمار مي‌برد. در بيمارستان، محل استراحت بيماران بستري شده به دو قسمت تقسيم مي‌شد، قسمتي براي بيماران معمولي و قسمتي مخصوص بيماراني كه امراض واگير داشتند و نيز بيمارستان چندين پرستار يا به قول رشيد «خادم المرضي» داشته است.

داروخانة ربع رشيدي و انواع داروها ا زكشورهاي مختلف: در مورد داروخانة دارالشفاي ربع رشيدي مطالب بسياري در مكاتيب رشيدي و وقف‌نامة ربع رشيدي وجود دارد، در وقف‌نامه به صدها خمرة بزرگي اشاره مي‌كند كه در هر يك مصرف چند سال داروهاي گوناگون ذخيره شده بود و نام هر دارو روي خمره نوشته شده ودر انبار مخصوصي كه در كنار دارالشفا بوده، نگهداري مي‌شده است. در مكاتيب رشيدي به چند نامه بر مي‌خوريم كه از پسران و يا ايادي خود از نقاط مختلف، تقاضاي ارسال داروهاي مخصوصي را كرده است. مثلاً در نامه‌اي كه در حقيقت يك حكم مأموريت است، شخصي به نام خواجه علاءالدين هندو را مأمور كرده كه او مأموراني را به نقاط مختلف داخل و خارج از كشور بفرستد تا داروهاي خاصي را تهيه كند.

پزشكان نيمه وقت: چنانكه اشاره شد، غير از پزشكاني كه تمام وقت در ربع رشيدي بودند و بدون اجازة متولي نبايد از حضور خودداري كنند، پزشكان ديگري هم به ربع رشيدي آمد و رفت مي‌كردند و در آنجا به تدريس علم طب و شايد طبابت بيماران مي‌پرداختند كه ما ايشان را «پزشكان نيمه وقت» ناميده‌ايم. اكثر اين اطبا از نقاط دور دست و يا از كشورهاي بيگانه به تبريز آمده بودند و هر كدام از آنها ده نفر دانشجوي علم طب را تعليم مي دادند (در صورتي كه پزشكان تمام وقت هر كدام فقط پنج دانشجو داشتند) و محل سكونت آنان و خانواده‌شان نيز در محله‌اي مخصوص به نام «كوچة معالجان» بود و حال آنكه پزشكان تمام وقت ربع رشيدي در محلة «صالحيه» كه مجاور ربع و يكي از بهترين محلات شهرستان رشيدي محسوب مي‌شد، ساكن بودند. به علاوه اينان در داخل ربع رشيدي نيز اتاق مخصوص كار داشتند ولي پزشكان نيمه وقت، در داخل ربع، اتاق كار نداشتند.

با اين وصف اگر حساب كنيم كه هر طبيب نيمه وقت ده دانشجو داشته، پس جمعاً 500 نفر دانشجوي علم پزشكي، غير از آناني كه در خود ربع، تعليم مي‌ديدند، به وسيلة اين پزشكان به تحصيل اشتغال داشتند. علت علاقة رشيد به اين رشته از علوم آن بود كه خود او از اطباي معروف و مشهور در اين فن بوده. گذشته از آن، خانان مغول نيز علاقه شديدي به علم طب داشتند و آن را تشويق و تحريص مي‌كردند.