صفحه 17 از 23 نخستنخست ... 7131415161718192021 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 161 تا 170 , از مجموع 230

موضوع: دیوان عرفی شیرازی

  1. #161
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ذوق در خاک تپیدن اگر از دل برود

    تا ابد کشته ی زار از پی قاتل برود


    به وداعی که مرا می بری ای دل بگذار

    که بمیرم من و جان از پی محمل برود


    بحر عشق است و به هر گام هزاران گرداب

    این نه بحریست کزو کشته به ساحل برود


    گر بمیرم بنما چهره به من روز وصال

    حسرت روی تو حیف است که از دل برود


    چاره ی کار به تدبیر نیامد، هیهات

    کو رسولی که بر جادوی بابل برود


    آید انگشت گزان روز جزا در محشر

    آن که ابله به جهان آید و عاقل برود


    تا به زانو به گل از گریه فرو شد عرفی

    ور چنین گریه کند تا مژه در گل برود

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #162
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    خوش آن محفل که از می گر سرایم رو بسوزاند

    به هر جانب که غلتم داغ در پهلو بسوزاند


    میا در باغ ما رضوان که نخل آرای این گلشن

    به هر جانب که رو آرد، نسیمش رو بسوزاند


    لبم گر با ترنم آشنا گردد در این معنی

    صد آتش خانه از یک نعره ی یا هو بسوزاند


    ز بهر عافیت زانو نرنجانی که از گرمی

    سر شوریده ی من عشق را زانو بسوزاند


    اگر یک دم نفس در دل نگهدارم، ز هر مویم

    جهد برقی که چندین خانه از هر سو بسوزاند


    چنان با نیک و بد عرفی، به سر بر کز پس مردن

    مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #163
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    نرنجم گر به بالینم مسیحا دیر می آید

    که می داند بر بیمار از جان سیر می آید


    هوس هم جوش عشق آمد، وه چه ظلم است این

    که روباه مزور همعنان شیر می آیذ


    شهنشاهی به ملک دلبری در ترکتاز آمد

    … ز نور حسنش مهر و مه زیر می آید


    نمکسایی کن ای عشق از برای زخم بیدردان

    که زخم با نمک سود از دیم شمشیر می آید


    منم آن مست ای عرفی، کز لب شیون تراز من

    ترنم زود می رنجد، تبسم دیر می آید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #164
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    بندهٔ دل شوم که او، خون فراغ می خورد

    خدمت درد می کند، نعمت داغ می خورد


    طوبی و خلد عافیت، می نخرم به مشت خس

    زان که تذرو این چمن، طمعهٔ زاغ می خورد


    از چمنی نمی برد، نعمت برگزیده را

    آن که وظیفهٔ ثمر، از همه باغ می خورد


    بی ادبی است موسی ام، ره بدهی به طور خود

    کو لب شعله می گزد، شمع و چراغ می خورد


    این چمن محبت است، الحذر ای بهشتیان

    بوی گل بهشت ما، مغز دماغ می خورد


    عرفی تشنه را ز من، مژده که گر نایستد

    آب حیات از کف، خضر سراغ می خورد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #165
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    حرم پویان دری را می پرستند

    فقیهان دفتری را می پرستند


    گروهی زشت خویند اهل دانش

    که زیب و زیوری را می پرستند


    از آن دعوی به شیخ و برهمن ماند

    که هر یک داوری را می پرستند


    برافکن پرده تا معلوم گردد

    که یاران دیگری را می پرستند


    عجب داریم ما از اهل عصیان

    که دامان تری را می پرستند


    به هر عزت که عشاق مجازی

    ز ما خود خوشتری را می پرستند


    ز اهل درد شو عرفی که این جمع

    گرامی گوهری را می پرستند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #166
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    چون عشق بت ز کعبه به دیرم حواله کرد

    تسبیح شکر گو شد و ناقوس ناله کرد


    بر آستان دیر نهادیم روی گرم

    هر ذره صد معامله با روی لاله کرد


    آب حیات چون طلبد کس، که بخت ما

    این زهر هم به خون جگر در پیاله کرد


    مجموعه ساز عشق الم نامه ی مرا

    نا خوانده برد، خاتمه ی صد رساله کرد


    تیغی که تافت رو ز جگر گوشه ی خلیل

    امروز عشق بر سر عرفی حواله کرد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #167
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    مرا دردی است که از داروی راحت بیش می گردد

    فلک بیهوده بر گرد دکان خویش می گردد


    ببین کز نشتر مژگان او بختم چه پیش آرد

    که موی بستر سنجاب نیش می گردد


    به نوعی دیده ام از گریه ی بسیار نازک شد

    که گر بر لاله و ریحان گشایم ریش می کردد


    دل گم گشته ای کو تا دگر در سینه باز آید

    که چون صف های مورم درد و غم در پیش می گردد


    فلک چندان تُنُک مایه است تا این گرم بازاری

    که یک جو عافیت گر بخشدم دل ریش می گردد


    ندانم عرفی این غم دوستی را از کجا دارد

    که در دنباله ی غم های بیش از پیش می گردد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #168
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    خم بجوش آمد، بگو چون توبه اکنون بشکند

    توبه ای کز بی شرابی کرده ام چون بشکند


    در چمن هرگز نکرد آن سرو قامت جلوه ای

    کز خجالت باغبان صد نحل موزون بشکند


    بر دهانش زن گر آرد نام همت بر زبان

    تشنه ای کو جام جم بر فرق جیحون بشکند


    گر دهم جامی به عشاق از خراب شوق دوست

    بوی لیلی گر بیاید رنگ مجنون بشکند


    در بیان شعر عرفی وقت آن خوش گر فتد

    لفظ را بر لب بپیچد، شأن مضمون بشکند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #169
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    درد کیشان همه ناموس کش کیش همند

    غمگسار هم و ناسور کن نیش همند


    صبح تا شام گدای هم و شب تا به سحر

    شکر دریوزه گذار دل ریش همند


    زان به صورت بشتابند و به آمیزش هم

    که به خلوتگه معنی همه در پیش همند


    دست از ین جمع پریشان بنمای، کایشان

    همه بیگانه ی خویشند و بی خویش همند


    کفر و دین را ببر از یاد که این فتنه گران

    در بد آموزی ما مصلحت اندیش همند


    عرفی این نکته ی مجموعه ی احباب نویس

    که محبان وفا تازه کن ریش همند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #170
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    نخورم زخم در آن کوچه که مرهم باشد

    نشوم کشته در آن شهر که ماتم باشد


    خجل آن کشته که چون تیغ کشد غمزهٔ دوست

    احتیاجش به دم عیسی مریم باشد


    گفت و گوهای حکیمانه نیالاید عشق

    واگذارید که این نکته مسلّم باشد


    عقل را کرده ام از مغلطه خاموش، بلی

    خرقهٔ بی ادبان است که ملزم باشد


    عرفی از گریه نیاساید توفان، برخیز

    جم و کی نیست که او را غم عالم باشد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 17 از 23 نخستنخست ... 7131415161718192021 ... آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/