صفحه 12 از 23 نخستنخست ... 2891011121314151622 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 111 تا 120 , از مجموع 230

موضوع: دیوان عرفی شیرازی

  1. #111
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    وای که مستانه یار، جعد پریشان شکست

    ساغر لب ریز کفر بر سر ایمان شکست


    چون گل رخسار او، زآتش می برفروخت

    شمع شبستان گداخت، رنگ گلستان شکست


    چون به ازل حسن دوست، خون ملاحت کشید

    در دهن زخم ما، عشق نمکدان شکست


    بس که به عالم نماند، عافیت از عشق تو

    همت آزادگان، قدر شهیدان شکست


    چاشنی داغ دل، روزی هر کام نیست

    ور نه لب نان عشق، گبر و مسلمان شکست


    همت عرفی به بزم، خوان محبت کشید

    ذوق نعیم بهشت، در ته دندان شکست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #112
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    بر میان فتنه شوخی طرف دامانی شکست

    ترکتاز غمزه هر سو فوج ایمانی شکست


    ملک حسن از شیوه خالی گشت تا گشتم خراب

    کافرستانی به هم زد تا مسلمانی شکست


    شکر طالع می کنم با آن که از بابم فکند

    زان که هر خاری به پایم در گلسنانی شکست


    گر سلیمانی است و گر موری که در معنی گداست

    هر که دست از آبرو شست او لب نانی شکست


    شید صوفی طالبان کعبه را گمراه کرد

    نو مسلمانی در آمد فوج ایمانی شکست


    هر که با آن نامسلمان یک زمان همراه شد

    با خدای خویش در هر گام پیمانی شکست


    قابل رنج محبت کس نیاید در وجود

    رنگ روی خویش را هر کس به دستانی شکست


    تا دل عرفی شکست آشوب در عالم فتاد

    این نه موری بود، پنداری سلیمانی شکست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #113
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    مست و بد خوببم و هم صحبت جانانه ی مست

    فتنه انگیز بود آتش و هم خانه ی مست


    همه محتاج شرابیم ولی ساقی عدل

    ندهد ساغر هشیار چو پیمانه ی مست


    قول ارباب خرد دست کش صد غرض است

    هیچ افسانه چنان نیست که افسانه ی مست


    ابله مست و خرد پیشه ی هشیار یکی است

    مصلحت دان طلبی رو سوی دیوانه ی مست


    شور عالم همه جمع است در آن نرگس شوخ

    مجمع فتنه و آشوب بود خانه ی مست


    دوش با عرفی دیوانه زدم جامی چند

    چه بلا فیض دهد صحبت دیوانه ی مست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #114
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ماهم نه نهالی است که خورشید بر اوست

    طوبی خس زیبا چمنی که این شجر اوست


    مرغی که حرم را شرف از نسبت او بود

    جاروب حرمگاه صنم بال و پر اوست


    گه زهر فشاند به مگس، گه زند آتش

    زین گونه بسی تعبیه ها در شکر اوست


    نقصان ادب نیست که آمیخته با شمع

    پروانه که امید فنا راهبر اوست


    غم همره جان رفت، نرفتیم به منعش

    با وی ز ازل آمده و هم سفر اوست


    هر گرد که از خاک شهیدان تو خیزد

    صد قافله ی درد ابدی بر اثر اوست


    عشق از طلب صحبت رضوان بود آزاد

    زهد است که دست هوسش در کمر اوست


    از طعن کس آزرده نگردد دل عرفی

    داغی که نسوزد نمکی بر جگر اوست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #115
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    گلزار حسن تازه ز روی چو ماه اوست

    گلدسته ی فریب به دست نگاه اوست


    ماییم و کشت باغ محبت که سر به سر

    زهر آب داده نیش ملامت گیاه اوست


    مرغان قدس گرد سرش جوش می زنند

    این شاخ طوبی است که طرف کلاه اوست


    آن رهروی به ساده به ترک تعلق است

    بت سنگ راه و بت شکنی سنگ راه اوست


    یوسف که هست پیرهن عصمتش درست

    آن جا که جلوه گاه زلیخاست جاه اوست


    در سینه بی اجازت او بیش ازین مباش

    ای جان ادب خوش است که این جلوه گاه اوست


    عیشی ز باده هست ز عیش بهشت، لیک

    آن عافیت نصیب شهید نگاه اوست


    گفتم کرشمه ات دل عرفی به خون کشید

    گفت از کرشمه پرس که گوید گناه اوست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #116
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    بخت جم و کاووس، عنانش به کف توست

    پیش آمدن از بخت، کشکش از طرف توست


    وصفی نبود کان شرف ذات تو گردد

    جز بندگی شاه جهان کان شرف توست


    با ساز و نوا باش و ببین تا چه سرودم

    ای آن که سنان پای زن نعره دف توست


    بشکسته عدو، نامه ی فتح تو نوشتم

    دولت خبرم داد که فتح از طرف توست


    چون بشکنی صف اعدا که به عالم

    هر جا که دعا هست ماثر صدف توست


    عالم چو بگیری و گرفتی وطن خویش

    تو گوهر اقبال و عالم صدف توست


    در خواب شب آلوده به خون دید خدنگت

    تعبیر جز این نیست که عالم هدف توست


    این قول نه کذب است، کجا دیده شناسد

    آن بنده که پرورده ی آب و علف توست


    عرفی چه همی گفت که آن مقبل ناچیز

    دانسته که راهش به دل پر شعف توست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #117
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    جز در پناه وصل و دل استوار دوست

    کس عافیت گمان نبرد در دیار دوست


    قاتل چنان خوش است که بی رحم تر شود

    از التماس دشمن و از اعبتار دوست


    صد تن شهید شهرت و یک تن شهید عشق

    آن هم به سعی غمزه ی مردم شکار دوست


    هرگز بهار لطف و خزان ستم نبود

    در بوستان حسن همیشه بهار دوست


    بر سر کلاه عزت عشقم حرام باد

    گر وقت صحبتش ننهم بر کنار دوست


    عرفی به حال نزع رسیدی و به شدی

    شرمت نیامد از دل امیدوار دوست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #118
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    گر شوم صد سال محروم از نگاه روی دوست

    دیده نگشایم مگر وقتی که آیم سوی دوست


    تا قیامت هر سر مویم جدا در خون تپد

    گر به آرامم نباشد رخصت از سرکوی دوست


    ای مسیحا زانو از لطفم به زیر سر منه

    عهد این شوریده سر مشکن به خشت کوی دوست


    از کمال خرمی عاشق نگنجد در کفن

    گر نسیمی آید و گوید که دارم بوی دوست


    کس نمی پیچد ز عرض مهر عرفی، منع بس

    من ز دل پرسیده ام ، او می شناسد خوی دوست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #119
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    با مهر و با محبت و با آرزوی دوست

    با ما کسی چه گونه توان جست و جوی دوست


    بر سنگ زد پیاله ی خضر آن که نوش کرد

    خونابه ی شراب و جفای سبوی دوست


    ای کفر و دین حلال کنیدم که می برم

    اینک ز دیر و کعبه سلامی به سوی دوست


    رنج مسیح و سعی اجل سودمند نیست

    ماییم و صد مشام امیدی به بوی دوست


    سازد به برگ لاله بدل برگ یاسمن

    تشویش این نگاه مبیناد روی دوست


    عرفی شکایت از ستم بی سبب مکن

    چندین خوش است ساختنی هم به خوی دوست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #120
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    هوش اگر ناخن زند بر دل شراب ناب هست

    ور سبو از می تهی گردد خمار و خواب هست


    ای که گویی باعث غم خوی غمگین روی باش

    غم ز بی باکی ندارم ورنه خود اسباب هست


    گر نمی ارزم به وصلت ز آرزو منعم مکن

    در دل عاشق هزاران مطلب نایاب هست


    از خیالت هر شبم بام در دل روشن است

    ماه گو طالع مشو در کوی من مهتاب هست


    ابله آن بی درد کاندیشد که اهل عشق را

    عافیت با مردن و کاسودگی در خواب هست


    منت دو قطره آب ای دیده بر من تا به کی

    در سفال هر سگی گو جرعه ای زین آب هست


    دل تهی کن عرفی این غم را به دل نتوان گذاشت

    دوستان را گر نباشد دشمنان را تاب هست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 12 از 23 نخستنخست ... 2891011121314151622 ... آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/