صفحه 4 از 23 نخستنخست 1234567814 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 230

موضوع: دیوان عرفی شیرازی

  1. #31
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    دلم در کعبه رو کرد و همت جوید از دل ها

    که خواهد ماندش از بی کعبه ها در طی منزل ها


    تو افلاتون دلی، اندیشه را چین در جبین مفکن

    در آن وادی که جز حسرت ندانی حل مشگل ها


    مثالی گویمت عامی صفت بردار زان نقشی

    جمال کعبه نتوان دید، طی ناکرده منزل ها


    اگر با میر محمل رمزی از دیر معان گویم

    جرس بگشاید و ناقوس بر بندد به محمل ها


    خدا را خانقاه کهنه ی صوفی به رندان ده

    که ایوان ها بسازند و بیارایند محفل ها


    چو خون آلوده فردا خیزم و بر گرد او گردم

    شیهدان محبت را ز حسرت خون شود دل ها


    تماشا دوستی عرفی ولیکن وای بر جانت

    اگر بر دارد از پیش نظر توفیق حایل ها

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #32
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    از بس که در معارضه دیدم مثال ها

    عاجز شدم ز کشمش احتمال ها


    با آن که هیچ مطلب ممکن روا نشد

    دل خوش نمی کنیم مگر از محال ها


    آن جاست برگ عیش که هز سو فشانده اند

    پروانه های سوخته پرها و بال ها


    مشغول درد خویش چو مستان عشق باش

    همدرد همنشین عنانی ست حال ها


    در ملک عشق هر که شفا یابد از مرض

    رسوای خلق گردد و گویند سال ها


    صد ره گشود دیده و بشناخت چشم عقل

    با آن که آشنا شده بود از مثال ها


    گه گه فتد ز طاق دل دوستان ولی

    خورشید را زیان نرسد از زوال ها


    عرفی دگر به انجمن بی غمان نشست

    گز جام جم شراب کند در سفال ها

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #33
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    دل چو به غم شاد زیست، مهر و وفا از او طلب

    غم چو گو ۰۰۰ رفت، برگ و نوا از او طلب


    یا به دعا غیر درد، از در ایزدی مخواه

    یا به طلب اگر خوشی، برگ و نوا از او طلب


    جون روش عهد ما، کرده فلک واژگون

    تشنه رسی چو خضر، زهر فنا از او طلب


    آن که کشید یک شراب، زو مطلب درد و صاف

    وآنکه خورد نوش زهر، درد و دوا از او طلب


    از چه روی به نزد شیخ، جانب عرفیم شتاب

    مطلب اگر های و هوی است، خیز و بیا از او طلب

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #34
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    صد شکر کز اقبال غم و لشگر آفت

    در مملکت عشق نشینم به خلافت


    هر چند که در خورد جمالت نظری نیست

    حیف است که پنهان بود آن حسن لطافت


    تا دختر رز دست در آغوش برقصید

    گو محتسب شهر مکن ترک ملامت


    هر چند که شمشیر به بیگانه نراند

    بر حوصله ی عشق بکش تیغ ظرافت


    آلودگی از دهنم دور نگردد

    گر چشمه ی کوثر کنمش صرف نظافت


    در عشق چه یک گام و چه صد مرحله، عرفی

    تا شوق نباشد نشود طی مسافت

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #35
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    گشود برقع و توفان حسن عالم سوخت

    متاع شادی و غم جمع بود در هم سوخت


    که زد به داغ دلم دامن کرشمه که باز

    به نیم شعله هم خان و مان مرهم سوخت


    فروغ حسن تو در گلشن بهشت افتاد

    که برگ لاله و گل در میان شبنم سوخت


    به العطش مگشا لب که خضر وادی عشق

    گلوی تشنه به آب حیات و زمزم سوخت


    جز آب ساقی عشقم که جام جرعه ی او

    کلیم را کف دست و مسیح را دم سوخت


    دلم به گوشه نشینان عشق می لرزد

    که حسن او گل شوخی بچید و عالم سوخت


    به لوح مشهد پروانه این رقم دیدم

    که آتشی که مرا سوخت خویش را هم سوخت


    خوشم که سوخت دو کون از غمت وزین خوشتر

    که کس به داغ دل عرفی از غمت کم سوخت

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #36
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    صد چشمه ی زهر از لب داغ دل ما ریخت

    غم روغن تلخی به چراغ دل ما ریخت


    ساقی چو می عشق تو می کرد به ساغر

    هر صاف که آید به ایاغ دل ما ریخت


    هر گرد ملالی که برفتند ز دل ها

    عشقت همه بر روی فراغ دل ما ریخت


    فریاد که هر دل که به دیوار غم او

    بر کوفت سری چون ز دماغ دل ما ریخت


    آبی که بنوشید خضر، وه، که ز مژگان

    در بادیه غم به سراغ دل ما ریخت


    این گریه که برگشت به دل از ره دیده

    صد دانه ی الماس به داغ دل ما ریخت


    عرفی جگر افشان نبود ناله ی هر دل

    این برگ ز گلدسته ی باغ دل ما ریخت

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #37
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    نعره زد عشق دین ما بگریخت

    کفر نیز از کمین ما بگریخت


    بسکه شد ابر گریه آتشبار

    تخم عیش از زمین ما بگریخت


    در دم نزع یار غم گردیم

    نفس واپسین ما بگریخت


    باز کردیم دیده بر رخ دوست

    نگه شرمگین ما بگریخت


    زآتش دل چراغ بر کردیم

    سایه از همنشین ما بگریخت


    شوق دیدار حمله ای آورد

    ادب از آستین ما بگریخت


    دستی از آستین برون کردیم

    نام آز از نگین ما بگریخت


    دست عرفی نقاب راز گشود

    خرد تیزبین ما بگریخت

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #38
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    عشق ناوک ریز و یک مویم تهی از یار نیست

    باورم باید که هر مویی ز یار افگار نیست


    برهمن چون بست زنارم، مغان گفتند حیف

    کاین زمان در کافرستان عرب زنار نیست


    می تراود می به جام و جام می آید به لب

    نیست باکی گر به بزم عشق کس هشیار نیست


    شرمسار از همت عشقم که در هنگام نزع

    اضطراب جان سپردن مانع دیدار نیست


    با سر هر موی تو هر صنف را صد دعوی است

    گر چه یک مو از کسی، طبع تو منت دار نیست


    انتظار نو بهار از تنگ چشمی های ماست

    صد تماشا هست در گلخن که در گلزار نیست


    سوزن عیسی بیفکن، رشته ی مریم بسوز

    خلوت عشق است، هان، آلودگان را بار نیست


    هان ره عشق است و کج رفتن ندارد بازگشت

    جرم را این جا عقوبت هست و استغفار نیست


    هر سر مویم کلیمی لن ترانی بشنو است

    باز گو، بگشای لب، این جا ادب درکار نیست


    می روی با غیر و می گویی بیا عرفی تو هم

    لطف فرمودی برو کین پای را رفتار نیست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #39
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    غزلی گفته ام آن باعث گفتار کجاست

    نوگلی چیده ام آن گوشه ی دستار کجاست


    یک سبو می به در صومعه آرم که دگر

    می فروشان بستانند که بازار کجاست


    خرمن آن ده دنیا به جوی گو بفروش

    آن که داند که سر کوچه ی خمار کجاست


    گام اول به سرت بر نهم اندر طلبش

    گر بدانم که گشاینده ی اسرار کجاست


    عرفی از پرده برون شو که جهان گلزار ست

    این تماشا به سراپرده ی پندار کجاست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #40
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    مراد و خضر عنان گیر باید از چپ و راست

    که کج روی نکنم ور نه عزم راه خطاست


    عجب که باورم آید از راه اندیشی

    که آفتاب قیامت ز سایه ی طوبی است


    به ملک صدق گنه را به عفو دشمنی است

    جزاء جرم در این خطه جزو کاه رباست


    به میوه ای که رسد دست امیدوارم کن

    که دست کوته و شاخ بلند دام بلاست


    ز بس که نور جمالش ز پرده می جوشد

    نیافتم که نقابش حریر و باد صباست


    از آن من گردیدند طایران حرم

    که هر آن نوا که شنیدم شناختم که کجاست


    جوی در وجود خود از مردمی نیابم هیچ

    عرق ز ناصیه بیرون جهد که شرم کجاست


    به آدمی ی فرومایه دل مبند عرفی

    که این متاع زبون بازمانده ی یغماست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 4 از 23 نخستنخست 1234567814 ... آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/