الف
- آدم دل خش بوئه خنه کلی پشت بوئه
- دل آدم خوش باشد خانه آدم پشت لانه مرغ دانی باشد
- اگر آدم دل خوشی داشته باشد زندگی در جاهای کوچک و فقیرانه نیز قابل تحمل است
- آدم بی مارو خاخر تونّه دَوّه بی همسایه نتونده
- انسان بدون خواهر و مادر می تواند زندگی کند اما بدون داشتن همسایه خوب زندگی مشکل است
- آدم خارِه شه محلة سر شال بوشه تا مردم محلة سر شیر
- آدمی در محلة خودش شغال باشد بهتر است تا در محلة دیگران شیر باشد.
- این مثل ناظر بر حمایت و پشتیبانی بستگان و دوستان است که دل را قوت و توانایی میبخشد.
- آسمون ونه لا هسّه زمین ونه زیر انداز
- آسمون برایش لحاف است و زمین برایش زیر انداز
- آشنا ور گیر ، غریب موس ده
- کسی که به آشنایانش توجه کمی دارد و با غریبه ها دمخور است
- آدم عجول یا چاه کفنه یا چلّو
- انسانی که در کارهایش رفتار عجولانه داشته باشد به مقصد نمی رسد
- اسب هدائه خر بئیته خشالی پر بئیته
- اسب خودش را داد و به جایش خری گرفت و از خوشحالی هم به هوا می پرید
- کسی که چیز با ارزشی را بدهد و در ازایش چیز بی ارزشی را بگیرد و خوشحال هم باشد!
- انّه مر بخرده تا افی بیّه
- آنقدر مار خورد تا افعی شد
- شخصی که به واسطه انجام کار خلاف زیاد به صورت یک خلاف کار حرفه ای در آمده باشد
- آخر ماسّه بشنّیه
- آخر ماست را ریخت
- سر آخر نتوانست کارش را تمام کند
- اتّا درزن شه خِدّ بزن اتّا گالوج اتّی ره
- یک سوزن به خود بزن یک جوال دوز به دیگران
- اسب پیغوم پِ جو نخرنه
- با پیام فرستادن برای اسب اسب جو نمی خورد
- اتّا پیلکا ماس چنّه راغون دارنه
- یک کاسه ماست چقدر روغن دارد
- آش که جا دکرد بوئه همه ور انگوس زنّنه
- آش آماده اگر در ظرفی ریخته شود ازهمه طرف به آن انگشت می زنند
- اگر دختری خود را بزک کند همه چشمها را به دنبال خود دارد
- امساله میچکا خوانه پارساله میچکا ره جیک جیک باد بده
- بچه گنجشک امساله می خواهد به گنجشک بزرگتر از خودش آواز خواندن یاد بدهد
- او به امام ندنه تش به یزید
- آب به امام نمدهد ونیز آتش به یزید هم نمیدهد
- او که از سر بگذره چه یک وجه چه صد وجه.
- آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب.
- اتّا شفته اتّا محلّ وَسّه
- یک دیوانه برای ( بهم ریختن) یک محل کافی است
- آش لوه سر مزه دارنه زن نومزه سر
- خوردن آش سر دیگ مزه دارد و زن هم در دوران نامزدی جذابیت بیشتری دارد
- آفتاب و وارش شال عروسیه
- آفتاب و باران نشانة عروسی شغال است.
- کنایه از روبهصفتی و فرصتطلبی است.
- اگر داروک بخونده گنه وارش انه
- اگر قورباغه سبز روی درخت بخواند میگویند باران میآید.
- اتی که تسر دکته، دابوی شالِ سر نکِته
- اینطور که برای تو افتاد( شانس آمد) برای شغالِ دابو نیفتاد.
- دابو: نام روستایی است در آمل.
- اما بامشی خامی که گَل بخره
- ما گربهای میخواهیم که موش بگیرد یعنی نیازمند نیرویی مؤثر و کارآمد هستیم.
- اش رِ ورْفِ روز کشِننّه
- خرس را روز برفی میکشند، شکار میکنند.
- انجام هرکاری تابع زمان و مکان است.
- اگر اینکار بیّه، من تسّه، زنّه ورگ، ایارمه
- اگر این کار انجام نشد برای تو گرگ زنده میآورم.
- این مثل در امور محال و غیرممکن گفتهمی شود.
- اشِ باتنه تِره خاننه چپون هاکنن، برمه کرده که نوه دراغ بوهه
- خرس را گفتند: تو را میخواهند چوپان کنند گریه کرد نکند دروغ باشد.
- خبری دور از انتظار شنیدن.
- او جا وَل وِل داینه / پیرجایی شه خِل داینه
- کبوتر با کبوتر، باز با باز / کند همجنس با همجنس پرواز
- اشِ کشمبه، پلنگ دار دمبه
- خرس را میکُشم پلنگ را میتارانم به درخت.
- شاخوشانه کشیدن تو خالی.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)