تازه ازم دعوت كرده يه روز با نيلوفر و اون بريم سينما .تو قبول كردي؟
خب معلومه البته با تو.اخه من اون وسط اضافيم.اگه تو نياي منم نمي رم.حالا براي كي قرار گذاشتين؟
قرار نيلوفر خبر كنه
خب مباركه.زهر مار چي مباركه ما كه هنوز بيرونم نرفتيم.خب مي ريد.
ستاره ببين كيه بهت مي گم خودت به مهرداد بگو.ول كن نازي من ادم خوش شانسي نيستم و زدم زير گريه .اخه براي چي گريه مي كني؟
براي بي كسيم . اون از مامان كه دوروزه اصلا" بهم زنگ نزده فقط من بهش زنگ زدم اينم مهرداد
ستاره خيلي بي انصافي هركس ديگه اي بود همين كار را مي كرد به اون حق بده او خودشو نسبت به تو مسئول مي دونه .همه فقط به فكر مسئوليتشونن نه من
ستاره....كاري نداري نازي؟
نه ولي بيشتر فكر كن
خداحافظ.
گوشي را گذاشتم . ولي اصلا" فكرم متمركز نمي شه كه فكر كنم..
ستاره مي تونم بيام تو؟
من جواب ندادم براي همين مهرداد در را باز كرد و داخل شد.
ستاره . رفتارت درست نيست . تو براي هر چيزي قهر مي كني . من اگه چيزي ميگم فقط صلاحت رو ميخوام.
راحتم بذار مهرداد . همه چيز را مي دونم . شما مامان خانم جان تمام سعي خودتون رو مي كنيد كه به قولي كه دادين عمل كنيد اونم به نحو احسنت و از پس اين كار هم بر اومدين و براي خوب بودن از هم سبقت گرفتين فعلا" هم كه شما اولين . ولي من دوست دارم هر كس منو براي خودم بخاد نه براي قولي كه داده . مي فهميد ، نه درك نمي كنيد ، چرا درك كنيد شما كه جاي من نيستين.
ستاره منم سخت بزرگ شدم ، منم پدر نداشتم و تو رو خوب درك ميكنم . و مي خوام تمام اون چيزهايي كه خودم مي خواستم براي تو انجام بدم . من دلم براي تو مي سوزه .
پس ديگه بدتر . گنا ه شما از همه بيشتره چون هم از روي ترحم بهم محبت مي كنيد هم به خاطر كمبودهاي دوران كودكي خودتون . پس من اين وسط چي كارم . من احمق رو بگو دل به ادمي بستم كه فقط به من ترحم مي كنه ........ خدايا چقدر من بدبختم.
ستاره تو چي داري ميگي؟ تو به ..... ستاره منظور تو اينه كه به من........... ستاره خواهش ميكنم .....
من كه انگار ديوونه شده بودم داد زدم . اره من به تو دلبستم . من عاشق تو شدم . حالا كه به اينجا رسيدم خواهش مي كني . مي خواستي همون موقع كه منو ديونه ي خودت ميكردي به فكر حالا باشي.
ستاره تو اشتباه فكر كردي من قصد اين كار رو نداشتم.
مهرداد اينها رو مي گفت و هي عقب مي رفت تا جايي كه به ديوار برخورد كرد و روي زمين نشست .
ستاره با من اين كارو نكن .
من .......؟ تو با من اين كارو نكردي ؟ با منه ساده كه توي زندگيم همه چيزم تو هستي و هيچ دلبستگي جز تو ندارم . مهرداد ديگه دير شده .
ستاره خواهش مي كنم من ديگه اون مهرداد قبل نيستم كه بتونم اين بازي رو تكرار كنم .
مهرداد گريه میكرد . من به طرف اون رفتم ولي منو پس مي زد .
مهرداد خواهش مي كنم اين جوري گريه نكن.
مهرداد از شدت گريه شونه هاش تكون مي خورد . اون به طرف زمين داشت خم مي شد من بغلش كردم ولي اون سنگين تر از توانم بود براي همين سرش را روي پام گذاشت.
مهرداد خواهش مي كنم خانم جان بيدار مي شه . من كه ديگه نمي تونستم مهرداد رو توي اين وضعيت ببينم گفتم: باشه هر چي تو بخواي مي دونم برات فراموش كردن پروانه سخته ولي ازم نخواه عاشقت نباشم چون نمي تونم مهرداد . من به تو احتياج دارم ، خواهش مي كنم اين جوري گريه نكن ، باشه ؛ من خودمو كنار مي كشم . مهرداد جوابم را بده . مهرداد سرش را از روي پام بلند كرد .
ستاره ازت ميخوام عاشق من نباشي..
نمي تونم ، مي فهمي نمي تونم .
ستاره .
مهرداد انقدر معصوم نگاهم م يكرد كه نمي دونستم چي جوابش رو بدم
ستاره دل بستن به من مثل يه بازي ميمونه .
من حاظرم وارد اين بازي بشم.
ولي من دلم نمي خواد بلايي سرتو بياد .
ولي من هر بلايي رو به خاطر تو مي پذيرم . مهرداد من عاشق توام ، تو كه معني عشق رو مي دوني .اگه فكر مي كني عشق به من براي تو خيانت به پروانه است من حاظرم تو عاشقم نباشي ، ولي بذار من عاشق تو باشم..
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)