ویژه نامه سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه
سلام الله علیها به شهر مقدس قم
ویژه نامه سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه
سلام الله علیها به شهر مقدس قم
![]()
اى دختر و خواهر ولايت
آيينه ی مادر ولايت
بر ارض و سما مليكه در قم
آرام دل امام هفتم
معصومه به كُنيه و به عصمت
افتاده به خاك پايت عفت
در كوى تو زنده ، جان مرده
بر خاك تو عرش سجده برده
در قصر تو جبرئيل حاجب
زُوّار تو را بهشت واجب
گفتند و شنيده اند ز آغاز
كز قم به جنان درى شود باز
حاجت نبُوَد مرا برآن در
قم باشدم از بهشت بهتر
قم قبله ی خازن بهشت است
اين جا سخن از بهشت ، زشت است
قم شهر مقدس قيام است
قم خانه يازده امام است
قم تربت پاك پيكر توست
اينجا حرم مُطهَّر توست
گر فاطمه(س) دفن شد شبانه
نَبوَد ز حريم او نشانه
كى گفته نهان زماست آن قبر
من يافته ام كجاست آن قبر
آن قبر كه در مدينه شد گم
پيدا شده در مدينه ی قم ...
مريم به بَرَت اگر نشيند
اين منظره را ، مسيح بيند
سازد به سلام سَرو قد خم
اول به تو ، بعد از آن به مريم ...
روزى كه به قم قدم نهادى
قم را شَرَفِ مدينه دادى
آن روز قرار از مَلك رفت
ذكر صلوات بر فلك رفت
تابيد چو موكبت ز صحرا
شهر از تو شنيد بوى زهرا(س)
درخاك رهت ز عجز و ناله
مى ريخت سرشك ، همچو لاله
با گريه ی شوق و شاخه ی گل
بُردند به ناقه ات توسل
دل بود كه بود ، محفل تو
غم گشت به دور محمل تو
آن پير كه سيد زمان بود
رويش همه را چراغ جان بود
گرديد به گردِ كاروانت
شد پاى برهنه ساربانت
بردند تُرا به گريه هودَج
تا خانه موسى اِبن خِزرَج
ازشوق تو اى بتول دوم
قم داد ندا به مردم قم
كاى مردم قم به پاى خيزيد
از هر در و بام گل بريزيد
آذين به بهشت قم ببنديد
ناموس خدا مرا پسنديد
قم شام نبود تا كه در آن
دشنام دهد كسى به مهمان
قم شام نبود ، تا كه از سنگ
گردد رخ ميهمان ز خون رنگ
قم كوفه نبود تا كه خواهر
بيند سر نى ، سر برادر ...
حاشا كه قم اين جفا پذيرد
مهمان به خرابه جاى گيرد ...
بستند به گرد ميهمان صف
قم با صلوات و - شام با كف ...
قم مهمان را عزيز خوانند
كى دخت و را كنيز خوانند؟ ...
«میثم» همه عمر آن چه را گفت
در مدح و مصیبت شما گفت
حاج غلامرضا سازگار
![]()
![]()
بیاور عاشقان را سهمی از نور
کجاوه، پستی و بلندی جاده را می پیماید
و شما مسافت غربت را.
چه چیز، راه طولانی را کوتاه می کند،
جز نهالستان های امید که آبادی به آبادی
در نگاه دلتان سبز می روید؟
دروازه های شهر گشوده،
چشم های میهمان نواز به جاده،
آغوش ها باز و دست ها به اشتیاقِ آب و جارو،
آستین ها را زده بالا.
امروز از چهار سو،
نسیم نرگس و مریم وزیدن گرفته ست،
تا در برابر عطر قدم های بانوی کریمه
علیهاالسلام سر فرودآورد.
«این بوی ناب وصال است
یا عطر گل های سیب است؟
این نفحه آشنائی بوی کدامین غریب است؟»
آوای زنگوله ها، موسیقی کویر است؛
جاری در قافله که زیر و بم آن
آویخته به گردن اشتران است
و دل های گوش به زنگ را می گوید
که فاصله ای نیست
تا مسافری محبوب، قدم رنجه کند.
و پر می شود مشام هوا
از شمیم جان فشانی و عطر اسپند.
... وَ اِن یَکادُ الَّذینَ کفروا لَیُزْلِقونَکَ بِاَبْصارِهِمْ...
دور باد از حضور شما شمّه ای از نگاه تنگ نظران
و خاکستر باد اندیشه ای
که آتش گردن کشی را خواهد رقصاند.
«تو می رسی غریبه از دیار دور دست
و من هزار پاره می کنم به پیش پات پیرهن»
حالا این سرزمین،
بوی آب و خاک اهل بیت را گرفته است
و می خواهد بخشی از میراث نبوی را
ناباورانه تحویل بگیرد.
بانوی کریمه، گلاب ناب حضور،
شیرینی کلام خاندان، حریر سپید نوازش
و نان برشته برکت، سوغات آورده است.
و چشم ها نمی توانند ببینند
ظرفیت صندوقچه او را
که به اندازه دنیایی از کرامت جا دارد.
«حالیا دست کریم تو برای دل ما سر پناهی است
در این بی سر و سامانی ها»
السلام علیکِ یا بنتَ فاطمةَ و خدیجة!
هر آن که دست بر سینه،
شما را درود می فرستد،
تمام حق عشق را به جای آورده است.
زنان، بر پشت بام ها، هلهله کنان
و کودکان در کوچه های شادی روان،
شهر را به شور و شعف آذین بسته
و نفس های گرم خویش را
به خوش آمد گویی، رها کرده اند.
«ببین از چشمه می جوشد ترانه
زِ گل ها می کشد آتش زبانه
بیاور عاشقان را سهمی از نور
بپاش از پنجره در قلب خانه»
سالروز ورود بنت موسي بن جعفر٬ اخت الرضا ٬
حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها
به شهر مقدس قم
السلام عليك يا بنت موسى بن جعفر(ع)
معصومه اى را در پاكى و معنويت يافتم،
معصومه اى را در غريبى و غربت
همچون زينب درپى برادر يافتم.
«يا اخت ولى الله»
معصومه اى را كه نشانه قبر مادرش بود يافتم.
«يا بنت فاطمه (س)»
معصومه اى را كه بوى مدينه و غريبى
تنهايى بقيع را به همراه داشت يافتم.
«يا بنت الحسن (ع)»
معصومه اى را كه پيام آور
مظلوميت و غربت كربلا بود يافتم
«يا بنت الحسين (ع)».
حال به خود مى بالم واحساس آرامش مى كنم كه تو را يافتم،
باز به خود مى بالم كه در سرزمينى متولد شدم
كه خاكش بوى بهشتى را مى دهد
كه وعده خدا بخاطر قدومت به مردمان اين سرزمين
وارد شده است كه «من زارها عارفا بحقها فله الجنة» .
يا« عمة ولى الله »
پى بردن به اسرار وجودت بسيار سخت است
و هيچ قلمى و مغز شاعرى نمى تواند
آن طور كه شايسته توست بگويد و بنويسد
و هيچ اشكى نمى تواند زخم غريبى
و دورى برادرت را تسكين دهد
واين تويى تسكين دهنده دردهاى غريب.
اگر تو نبودى كبوتران، پرواز عشق سر نمى دادند
و اين چنين دلربايى گنبد نيلگونت نمى شوند .
چه زيباست آن لحظه اى كه عاشقانت
مسحور جمال كبريائيت مى شوند
ودر پى نسيم رحمت و شفاعتت سرمست، كه
«عرف الله بيننا و بينكم فى الجنة» .
وجود، هميشه سرشار كرامت توست و از وجود شماست
كه درهاى بهشت به رويمان گشوده است .
«يا فاطمه اشفعى لنا فى الجنة»
عمه سادات
مرغ دلم راهی قم می شود
در حرم امن تو گم می شود
عمه سادات سلام علیک
روح عبادات سلام علیک
كوثر نوری به كوير قمی
آب حيات دل اين مردمی
عمه سادات بگو كيستی؟
فاطمه يا زينب ثانيستی؟
از سفر كرب و بلا آمدی؟
يا كه به دنبال رضا آمدی؟
من چه كنم شعله داغ تو را
درد و غم شاهچراغ تو را
کاش شبی مست حضورم كنی
باخبر از وقت ظهورم كنی
(زنده یاد آقاسی)
![]()
ورود کريمه اهل بيت به شهر مقدس قم
23 ربيع الاول سال 201 هجري قمري کريمه اهل بيت حضرت معصومه سلام الله عليها به شهر مقدس قم تشريف فرما شدند .
آن حضرت با قدوم مبارک خود این شهر را متبرک گردانیدند و به در خواست موسى بن خزرج پسر سعد اشعرى که از بزرگان قم بود، منزل او را منور و در آنجا اقامت نمود.
حضرت در همان مکان تشریف داشتند و زنهاى قم به خدمت ایشان مى رسیدند و از وجود آن حضرت استفاده مى کردند، تا اینکه پس از 17 روز از دنیا رحلت کردند. (تقویم شیعه، صفحه 94)
هجرت
در سال 200 هجرى قمرى بواسطه اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون اینکه کسى از بستگان و اهل بیت را همراه ببرند راهى خراسان شدند.
یکسال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه (س) به شوق دیدار برادر وبه همراه جمعی از خانواده به طرف خراسان حرکت کرد .
در مسیر سفر طولانی حضرت معصومه(س) چون حضرت زینب(س) به اطلاع رسانی و ارتقای آگاهیهای دینی و معرفتی مردم همت گماشت.
به دلیل روشنگریهای حضرت، تا کاروان به شهر ساوه رسید عده اى از مخالفان اهل بیت که از پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند،درمسیر آنها قرار گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت(س) معصومه را نیز مسموم کردند.
آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگى کرد و سرانجام در روز دهم ربیع الثانى سال 201 هجرى، پیش از آن که به دیدار برادر موفق شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فروبست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند .
مردم قم با تجلیل بسیار پیکر پاک آن حضرت را به سوى محل فعلى که در آن روز بیرون شهر و به نام "باغ بابلان" معروف بود تشیع کردند.
![]()
چه شکوه جاودانه ای! چه لحظه های عاشقانه ای!
از حنجره چکاوک های عاشق، آواز حضور می تراود.
لحظه ها زلال می شود مثل آب،
روشن می شود مثل آفتاب.
چه زیباست، لحظه های شکفتن قدم هایش!
کویر قم، از تبلور حضورش سبز می شود
و آسمان، ترانه خوان آبی ترین سروده های عشق.
زمین در زیر گام هایش به شوق می آید.
طراوت از جام زمان می تراود.
گویی آفتاب به دیدار سرزمین قم آمده است!
شهر، بوی یاس می دهد؛ بوی مهربانی و عشق.
گل لبخند بر لب ها شکوفا شده است.
آسمان، ستاره باران آمدنش می شود
و مهتاب، پولک باران حضور عاشقانه اش.
بانویی از شهر مدینه، از تبار گل و گلاب و آیینه
آمده است تا با دَمِ مسیحایی خویش،
نسیم جاودانگی را در شهر قم به میراث بگذارد.
با حضور سبزش، دریا به میهمانی کویر آمده است.
پروانه ها رویش سبزش را به تماشا نشسته اند.
حضورش، غزل عاشقانه ای ست
که گلواژه عشق و امید را می سراید.
معصومه، بانوی افلاکی، بانوی صداقت و پاکی،
آمده است تا قم را به زلال ترین لحظه های تاریخ بسپارد.
با قدم های پاک مبارکش، دُرِّ گرانبهای شفاعت را
برای مردم قم به ارمغان آورده است.
با وجودش، مشام خاکی قم، از بوی بهشت پر شده است.
چشمه زلال رحمت در زمین خشکیده قم به جوش آمده است.
معصومه آمده است تا بهار سبز زندگی را
با شکوفه های سپید ایمان، به مردم قم ارزانی کند.
محبت و مباهات حضرت معصومه (س) به برادرش امام رضا (ع)
مدت 25 سال تمام، حضرت رضا (ع) تنها فرزند نجمه خاتون بودند . پس از يک ربع قرن انتظار ، سرانجام ستاره اي تابان از دامان نجمه درخشيد که هم سنگ امام هشتم (ع) بود و امام (ع) توانست والاترين عواطف انباشته شده و در سوداي دلش را بر او نثار کند.
بين حضرت معصومه و برادرش امام رضا (ع) عواطف سرشار و محبت شگفت انگيزي بود که قلم از ترسيم آن عاجز است. در يکي از معجزات امام کاظم (ع) که حضرت معصومه (ع) نيز نقشي دارد، هنگامي که نصراني مي پرسد: شما که هستيد؟ مي فرمايند: « من معصومه، خواهر امام رضا (ع) هستم ».
اين تعبير، از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضا (ع) و نيز از مباهات ايشان به اين خواهر- برادري سرچشمه مي گيرد.
![]()
فاطمه معصومه (س) سرآمد بانوان
فاطمه معصومه (س) از جهت شخصيت فردي و کمالات روحي ، در بين فرزندان موسي بن جعفر (ع) بعد از برادرش، امام علي بن موسي الرضا (ع) در والاترين رتبه جاي دارد.
اين درحالي است که بنا بر مستندات رجالي، فرزندان دختر امام کاظم (ع) دست کم هجده تن بوده اند و فاطمه در بين اين همه بانوي گران قدر، سرآمد بوده است.
حاج شيخ عباس قمي آنگاه که از دختران موسي بن جعفر (ع) سخن مي گويد، درباره حضرت فاطمه معصومه (س) مي نويسد:
« بر حسب آنچه به ما رسيده، افضل آن ها ، سيده جليله معظمه ، فاطمه بنت امام موسي (ع) معروف به حضرت معصومه است. »
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)