آنها دو تا بودند همراه،‌ ما ده تا بوديم تنها
اين مثل را زماني به كار ميبرند كه جماعتي با وجود كثرت نفرات، در كارها با هم متفق نباشند و پشت يكديگر را نداشته باشند و در كارشان ناموفق شوند.
يك دسته ده پانزده نفري عازم سفر بودند. بين راه به دو تا دزد برخوردند. بعد از زد و خورد مختصري، مغلوب آن دو شدند. دزدها بعد از اينكه كتك مفصلي به آنها زدند هر چه پول و اثاثيه هم داشتند، گرفتند و رفتند.
آن جماعت رفتند پيش حاكم، شكايت كردند. حاكم وقتي شنيد آنها ده دوازده نفر بودند و از دو تا دزد شكست خوردند تعجب كرد و گفت:‌ « راستي راستي خاك بر سرتان! شما با اين نفرات چگونه از دو تا دزد شكست خورديد ؟ » يكي از آن ميان در جواب حاكم گفت: ‌« براي اينكه ما ده تا بوديم تنها ، ‌آنها دو تا بودند همراه . »


x3h1ytmjah5ww94j2d64