بعضى از مشكلات ما ناشى از ضعف بعضى از مديريتهاست ؛ به كارهاى جزيى و فعاليتهاى سياسى و حزبى سرگرم و مشغول مى شوند. اين قدر كه من در اين خصوص تاءكيد مى كنم ، بعضيها مى گويند فلانى با حزب و تحزب مخالف است ؛ در صورتى كه پس از پيروزى انقلاب اسلامى ، اولين حزب را ما درست كرديم . اگر تحزب به معناى واقعى كلمه وجود داشته باشد، من طرفدار آن هستم ؛ منتها من تحزب را اين نمى دانم كه عده يى از داعيه داران سياسى ، به دنبال كسب قدرت ، دور هم جمع شوند ده نفر، پانزده نفر، بيست نفر و با شعار و ايجاد هيجان و جذابيتهاى دروغين ، مردم يا گروههاى از مردم را به اين طرف و آن طرف بكشانند و مرتب دعوا و اختلاف راه بيندازند و براى اين كه بى كار نمانند، يك مساءله ى كوچك را بزرگ كنند، يك چيز كم اهيمت را پر اهميت جلوه دهند و روزها و هفته ها درباره اش بحث و تحليل كنند؛ بر اساس آن ، دوست و دشمن معين كنند؛ فلان كس ، فلان طرفى است ، پس دشمن است ؛ فلان كس ، فلان طرفى است ، پس دوست است . بنده اينها را تحزب نمى دانم ؛ اينها روشهاى غلط سياسى است كه در دنيا هم رايج است . دل ما خوش بوده است كه در ايران اين چيزها رايج نباشد؛ اما متاءسفانه بعضيها به اين چيزها دلبستگى دارند. خيلى خوب ؛ اما اگر كسى مسؤ وليتى را قبول كرد، چنانچه بنا شد دلبستگى يى پيدا كند، به آن مديريت ضربه خواهد زد. من يك وقت به بعضى از مسؤ ولان دولتى پيغام دادم و گفتم شما آن ساعاتى را كه در جلسه ى حزبى خود صرف مى كنيد البته نمى گويم پول و امكانات مى گيريد متعلق به دولت و مردم است ؛ شما حق نداريد آن را صرف مسائل حزبى و جناحى و گروهى و امثال اينها بكنيد. يك مقدار ضعفهاى ما ناشى از اينهاست ؛ والا ما مديران خوبى داريم . بعضيها به مديران دولتى ايراد مى گيرند؛ نه ، مديران ما در بخشهاى مختلف بر روى هم خوشبختانه مديران خوبى هستند؛ بعضى از آنها حقيقتا در جاهايى همت مى گمارند، كه من نمى خواهم از آنها اسم بياورم ؛و الا جا داشت اين كار را بكنم . از همين مسؤ ولان دولتى افرادى هستند كه مى شود اسم آنها را آورد و به عنوان آدمهاى موفق به مردم معرفى كرد؛ منتها اسم آوردن از بعضى ، ممكن است نفى بعضى ديگر تلقى شود؛ بنابر اين اسم نمى آورم ؛ اما خوشبختانه از اين گونه افراد داريم ؛ به شرطى كه آن كارهايى كه گفتم ، نباشد.(17)
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)