جمعه بنده روزى بود مثل ساير روزها
آنچه كه من را نگران مى كند، اين است كه استاد و مدير، شغل موظفى داشته باشد؛ اما همت اصلى او، آن شغل موظف نباشد. راجع به شركت وزرا در احزاب ، من جمله يى گفتم بعضى از وزرا واقعا متدين اند و علاقه مندند و اصرار هم دارند كه در احكام شرعى ، طبق نظر ما عمل كنند پيغام دادند كه ما عضو فلان حزبيم ؛ اين كه شما مى گوييد، چگونه است . من گفتم دو ملاك در اينجا وجود دارد؛ يكى اين كه وقت مفيد شما مطلقا صرف حزب نشود. اگر حزب ، همين طورى قبولتان دارد، باشيد؛ اما وقت مفيد شما متعلق به وزارت است . ما وقتى وزير مى شويم ، ساعت كار ما، هفت صبح تا يك بعد از ظهر يا حتى دو وقته نيست ؛ وقت مديرى در حد وزير، بيست و چهار ساعته است . بنده خودم از اول انقلاب تا وقتى كه رئيس جمهور شدم ، بعد هم تا جمعه ، روزى بود مثل پنجشنبه ، مثل شنبه ، مثل چهارشنبه ؛ از قبل از آفتاب تا پاسى از شب . فقط فرق جمعه ى ما با غير جمعه اين بود كه من روزهاى جمعه چون نماز جمعه مى رفتم ، وقتى بر مى گشتم ، در خانه ناهار مى خوردم و يك ساعت و نيم مى خوابيدم ؛ كه اين خوابِ هفته يى يك بار، لذت عجيبى هم داشت ! مسؤ ولانى كه در اين سطوح اند، بايد اين طورى كار كنند.(1)
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)