2057398jhl6f0a9fa2057398jhl6f0a9fa
مردم سالارى يعنى چه ؟
ملت ايران و نظام جمهورى اسلامى و ايران اسلامى از پايه هاى عزّت برخوردار است : اوّلا يك آرمان حكومتى قوى در دست دارد. ما در باب حكومت حرف داريم ، تفكر داريم ، طرح داريم ؛ و آن ؛ طرح اسلامى است . اين طرح هم در كتاب نيست ؛ در واقعيت خارجى است و جلوى چشم هم است . آن طرح چيست ؟ مردم سالارى دينى ، تعبير دمكراسى را نمى خواهم به كار ببرم ؛ چون من اصرار دارم واژه ها را آن چنان بايد تعبير كنيم كه همه ى معناى خودش را ببخشد. ما وقتى مى گوييم دمكراسى ، اين واژه يى است كه يك مفهوم و مفاد خاصى دارد در آن حوزه يى كه اين واژه در آن جا خلق شده است ، ممكن است ما بعضى از آن بخش هاى گوشه و كنارش را قبول نداشته باشيم ؛ چرا بيخودى واژه ى بيگانه را كه نمى توانيم همه ى محتواى آن را تضمين بكنيم ، به كار ببريم آن چيزى را كه خودمان داريم ، عرض مى كنيم : مردم سالارى .
مردم سالارى يعنى چه ؟ يعنى چيزى كلّ نظام سياسى ، جوشيدن از مردم است . از چه چيز مردم ؟ فقط از راءى مردم ؟ كه قابل خريد و فروش و معامله و اين چيزهاست و شما در دنيا مشاهده مى كنيد. الان در دمكرات ترين كشورهاى دنيا كه افتخار اين را براى خودشان پرچمى قرار داده اند شما مى بينيد نقش احزاب كه در آن احزاب ، نقش افراد متّكى به سرمايه دارها و ثروتهاى كلان كاملا بارز است تعيين كننده است . مگر اين جور نيست ؟ كيست كه نداند در كشورهاى غربى حالا نماد كاملش ، كشور آمريكا انتخابات به معناى اين كه مردم چيزى را فهميدند، دانستند، انتخاب كردند و تصميم گرفتند، به هيچ وجه نيست ؟ اين چيزى است كه امروز خود منتقدان آمريكايى مى گويند؛ در كتابهاشان مى نويسند؛ در گزارشهاشان مى گويند؛ در مقالاتشان ذكر مى كنند و ما هم از آنها مطلع مى شويم . اگر چه راءى هم البته يكى از نمودارهاى مردم سالارى است ، ليكن مردم سالارى به معناى جوشيده شدن و پديد آمدن نظام سياسى و متصديان نظام سياسى از سوى مردم است . اين به معناى حقيقى كلمه اش آن جايى است كه هم تصميم مردم ، هم عواطف مردم ، هم ايمان مردم ، هم عشق مردم ، هم احساس مردم مصلحت جويى مردم ، همه اشتراك پيدا مى كنند. در اين كه اين نظام سياسى به وجود بيايد؛ اين مى شود مردم سالارى حقيقى ؛ ما امروز در ايران را داريم . دوستان ! اين روابط عاشقانه و محبت آميز پر شور مردم با مسؤ ولان كشور را دست كم نگيريد؛ اين چيز كمى نيست ؛ اين چيز بسيار مهمى است ؛
نظير اين را در هيچ جا مشاهده نمى كنيد.
گاهى در بعضى از كشورها توانسته اند سمبلهايى براى مليت درست كنند البته در گذشته بيشتر بوده ، حالا بشدّت ضعيف هم شده است مثلا فرض ‍ كنيد كه سمبل سلطنت يا امثالل اينها را درست كنند؛ يك رابطه ى اعتقادى درست كنند براى اين كه بگويد اين نماد مليت ماست ؛ مردم را نسبت به آن احساس و علاقه مند كنند؛ ليكن به هيچ وجه قابل مقايسه با آنچه كه امروز در ايران وجود دارد، نيست . اين علاقه ى پر شور مردم به مسؤ ولان ، يك نمونه اى امام بزرگوار ما بود كه شما ديديد براى امام چه كار كردند. كجاى دنيا چنين چيزى وجود دارد؟ هر جايى هم كه نمونه هايى از اين به وجود مى آيد، نمونه هاى بسيار نادر و گذراست ؛ آن جايى است كه رهبران توانسته اند از مساءله ى آراء تجاوز كنند و خودشان را به عواطف و دلها متطل بكنند. البته خيلى كم ، كوتاه مدت و گذرا وجود داشته ؛ با اين وضعيت ، با اين شمول و با اين ماندگارى راز ماندگارى و راز كار آمدى آن هم همين دينى بودنش است ؛ چون به ايمان مردم متصل و مرتبط است ؛ اين يكى از پايه ها و پشتوانه هاى عزّت ملى است .
(44)

2057398jhl6f0a9fa2057398jhl6f0a9fa